kayhan.ir

کد خبر: ۳۱۱۲۰
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۵
ردپای 60 سال خیانت و جنایت روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

بازرگان: ما آخرین سنگر دفاع‌از سلطنت هستیم(پاورقی)


Research@kayhan.ir
 نهضت آزادی و رژیم سلطنتی
نهضت آزادی جریانی بود که از ابتدا اعتقاد به حفظ نظام سلطنتی داشت. حسن نزیه عامل سازمان سیا و سخنگوی نهضت آزادی، در نطقی که به مناسبت اعلام موجودیت نهضت آزادی ایراد کرد اعلام داشت: «در رژیم سلطنت مشروطه، شاه باید بماند و خاندانش نسلاً بعد نسل سلطنت کنند ... به نظر من، نهضت آزادی ایران ضامن حفظ رژیم حاضر مملکت و اجرای صحیح و کامل اصول مشروطیت می‌باشد» .1
در یک گزارش «محرمانه» ساواک به تاریخ 10 خرداد 1340 چنین آمده:
«مهندس بازرگان می‌گفت که ما هرگز برنامه‌ای برای تضعیف مقام سلطنت نداریم و با توده‌ای ‌ها هم همکاری نخواهیم نمود و می‌خواهیم فقط از آزادی در ایران دفاع کنیم ».2
دکتر عباس شیبانی ( از اعضای سابق نهضت آزادی ) نیز در مورد بازرگان اظهار می‌دارد:
«بازرگان اعتقاد به دموکراسی غربی و پارلمان و اصلاحات در داخل رژیم پادشاهی و موافقت شخص شاه داشت ؛ چون فکر نمی‌کرد که سلطنت را هم می‌شود حذف کرد».3
شیبانی در ادامه اشاره می‌کند که از دید برخی سران نهضت آزادی، مردمی که در 15 خرداد به حمایت از امام خمینی و علیه شاه تظاهرات کردند، «یک عده نادان و چاله میدانی» بوده‌اند! وی می‌گوید :
« بعد از قیام 15 خرداد نیز جبهه ملی و بعضی از اعضای نهضت آزادی صریحاً مخالف بودند که از آن اعلام حمایت بکنیم. ما آن را یک قیام مردمی می‌دانستیم ولی آن‌ها می‌گفتند که یک عده نادان و چاله میدانی علیه اصلاحات شاه و آمریکا، شورش کرده‌اند !»4
بازرگان در سال 1342 در جریان دادگاه خود، بار‌ها از سلطنت مشروطه حمایت کرده و در خصوص اتهام اقدام علیه سلطنت مشروطه، می‌گوید :
« برای شما قسم بخورم به پیر به پیغمبر و به خدا قسم، این حرف ‌ها و اتهامات دروغ است ». 5
وی در بخش دیگری از دفاعیاتش می‌گوید :
« نظریات ما در مورد سلطنت، هم بر رونق و دوام و مقام سلطنت خواهد افزود و هم اجازه تولید نیروهای فوق العاده ملی را می‌دهد. ما واقعاً طرفدار و موافق آن هستیم». 6
بازرگان در بخش دیگری از دفاعیاتش، به طور غیر مستقیم اعتراف می‌کند که برخی مخالفت ‌ها و شعارهای نهضت آزادی که بوی مخالفت با رژیم شاه می‌دهد، در حقیقت یک نمایش و ظاهر سازی بوده و برای فریب مردم می‌باشد. وی می‌گوید :
« اگر ما را از بین ببرید، آخرین سنگر دفاع از سلطنت را از بین برده اید و آن وقت با مخالفین واقعی رژیم پهلوی مواجه خواهید شد .» ! 7 این یک اعتراف صریح از سوی مهندس بازرگان است مبنی بر این که مخالفت‌های نهضت آزادی با حکومت شاه، یک مخالفت واقعی نبوده است.
نهضت آزادی به عنوان یک تشکیلات ضد رژیم سلطنتی و ضد رژیم شاهنشاهی نبود ؛ بلکه تنها داعیه یک سری اصلاحات در نظام سیاسی داشت. مثلاً یک مقدار بازتر شدن نظام سیاسی و اجتماعی، یک مقدار ایجاد فضا برای مشارکت بیشتر جریان ‌ها و گروه ‌ها و در واقع نوعی طلب سهم از قدرت، در یک بستر رقابت مجاز در درون سیستم شاهنشاهی. 8
مهندس بازرگان خود در این مورد طی سخنانی می‌گوید :
« شعار جبهه ملی وفاداری به حکومت قانون بود. از درون جبهه ملی، نهضت آزادی به وجود آمد که هم وارث نهضت مقاومت ملی بود و هم فرازنده و بلند کننده شعار شاه سلطنت کند نه حکومت». 9
به اعتراف مهندس بازرگان در بهمن سال 1358، وی و دوستانش از سال 1332 با دولت‌های گوناگون رژیم شاه، دولت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی ارتباط‌های پنهانی داشته اند. وی می‌گوید :
« پایه گذاران و اعضاء و علاقه‌مندان به نهضت آزادی ایران و نهضت مقاومت ملی، نه تنها با آمریکا، بلکه با بعضی از کشورهای اروپا و نیز دولت وقت [رژیم شاه] ارتباط‌های کم و بیش پنهانی داشته‌اند ؛ نه تنها از چند ماه مانده به پیروزی درخشان انقلاب، بلکه از 26 سال پیش .»!! 10
در این راستا، بازرگان در گفت‌ وگو با برخی مسئولین ساواک در شهریور 57 از ارائه نظرات خود به اعلیحضرت ! در سال‌های گذشته می‌گوید:
«در حدود سال‌های 40 و 41 ... ما می‌دانستیم که اللهیار صالح [از سران جبهه ملی] با آمریکایی‌ها تماس‌هایی دارد چون آن موقع ایشان به حضور اعلیحضرت می‌رفت و ما می‌توانستیم بعضی نظرات خود را به استحضار اعلیحضرت برسانیم». 11
نهضت آزادی با چنین پیشینه‌ای، در سال 1356 مجدداً به صحنه سیاست بازمی گردد تا رژیم پهلوی را از خطر جدیدی که با آن مواجه شده بود، نجات دهد .12
هنگامی که تظاهرات گسترده ملت مسلمان ایران با هدایت و رهبری امام خمینی در شهرهای گوناگون کشور، عرصه را بر رژیم دست نشانده پهلوی تنگ کرده و امام خمینی شعار برکناری شاه و رژیم سلطنتی را مطرح ساخته بود ؛ سران جبهه ملی و نهضت آزادی به دنبال توافق با حکومت شاه و کسب برخی امتیازات محدود ـ در مقابل نجات رژیم شاهنشاهی ـ بودند. 13
در تاریخ نهم خرداد 1357، بازرگان طی ملاقاتی با جان استمپل عنصر اطلاعاتی بخش سیاسی سفارت آمریکا، می‌گوید :
« اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده ایم تا سلطنت را بپذیریم ». 14
همچنین جواد منصوری از مبارزین قبل از انقلاب، اظهار می‌دارد که نهضت آزادی هیچ اعتقادی به سرنگونی رژیم سلطنتی نداشتند. وی می‌گوید: « نهضت آزادی معتقد به برخورد تند و بنیادین با آمریکا و رژیم شاه نبودند ... اعضای نهضت آزادی در هیچ جایی صحبتی از سرنگونی رژیم سلطنتی به میان نیاوردند، زیرا اعتقادی به این حرکت نداشتند». 15
بازرگان در نامه‌ای که در مرداد 1357 برای امام خمینی به نجف می‌فرستد، از امام خمینی می‌خواهد که قانون اساسی ـ و در حقیقت رژیم شاهنشاهی ـ را به رسمیت بشناسد و آن را نفی نکند ! هم چنین از امام می‌خواهد که حملات ایشان فقط علیه استبداد باشد و فعلاً علیه استعمار یعنی آمریکا و اروپا، چیزی نگوید !16
وی همچنین از امام خمینی می‌خواهد که یک هیئت سه یا چهار نفره را که امام به آن‌ها اعتماد دارد، معرفی نماید. بازرگان در تاریخ 30 مهر 57 نیز که به اتفاق دکتر ابراهیم یزدی برای دیدار امام به پاریس رفته بودند، همین درخواست را مطرح می‌کند که امام خمینی پاسخی به آن‌ها نمی‌دهد. 17
منابع در دفتر روزنامه موجود است