kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۰۸
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۵

قتل یک انتخاب نیست!

برخی می‌گویند یک توده بی‌شکل است! یک لخته خون که نه احساسی دارد و نه درکی از حیات! درد را نمی‌فهمد و هنوز تا آدم شدن راه طولانی در پیش دارد. بعضی دیگر ژست روشنفکری به خود می‌گیرند و همچون شخصیت‌های برخی از فیلم‌های سینمایی که فقط در ایران مجوز اکران می‌گیرند در باب بی‌انگیزگی بشریت از تولید یکی مثل خودشان با همان میزان بدبختی به صراحت سخن می‌گویند...مگر ما چه گلی به سر پدر و مادرمان زدیم که حالا این بزند! اصلا همان بهتر که به دنیا نیاید و این همه بدبختی و ظلم و فساد را تجربه نکند! باور کن در حقش لطف هم می‌کنیم!

دکتر زهرا طباخی

اگر پای بچه فقرا در میان باشد که استدلالات حیوانی همین منورالفکرها پلیدانه‌تر هم می‌شود! بیاید که یک معتاد و بیکار و علاف به بقیه جامعه اضافه شود؟! باور می‌کنید برای «به‌دنیا نیامدن» و «کشتن» بچه‌های معصوم در دنیای «مدرن و پیشرفته» امروزی ما این همه دلایل رنگارنگ ردیف می‌شود؟ بچه‌دار شدن یا اصلا تنظیم تعداد فرزندان خانواده موضوعی خصوصی است و جامعه با کمک گرفتن از مجموعه ابزارهای تشویقی و تنبیهی این میل را تقویت یا تضعیف می‌کند. هر چند تجربه نشان داده که نقش عوامل بیرونی همچون قانون گذاری دولت و جو روانی جامعه بر میزان فرزندآوری تاثیر مستقیم دارد، اما بحث امروزمان فراتر از این واقعیات است.
مادران و پدران قاتل
میان واقعیاتی چون «تنظیم تعداد فرزندان» و «قتل بچه‌های متولد نشده آدمیزاد» به بهانه‌های متنوع، فاصله زیادی وجود دارد هر چند اغلب نهادهای بین‌المللی به واسطه سیاست‌های کثیف جهانی، میان این دو موضوع تفاوت چندانی قائل نیستند. به بهانه حق زن بر بدن خود سال هاست «سقط عمدی جنین» در بروشورهای تبلیغاتی «راه‌های جلوگیری از بارداری» جای گرفته است. شاید باور نکنید اما بنا بر اطلاعات منتشر شده در آمریکا از سال 1970 که حکم تاریخی دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا در خصوص قانونی شدن سقط جنین به‌تصویب رسیده است آمریکایی‌ها بیش از یک سوم نسل بشر را به واسطه سقط جنین به قتل رسانده‌اند. هولناکی این ماجرا برای خود غربی‌ها زمانی مشخص می‌شود که بدانیم مردم این کشورها از عبارت «هولوکاست سقط جنین» در توصیف جنایت پیشگی دولت هایشان برای اعطای «حق آدم کشی» به مادران، استفاده می‌کنند.
بی وجدان‌ها!
صحبت کردن در خصوص آمار و ارقام سقط غیرقانونی در کشور مسلمان نشینی چون ایران حقیقتا آسان نیست. براساس اطلاعات منتشر شده توسط  مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت، آمارها نشان می‌دهد از یک میلیون و 750 هزار بارداری که هر سال در کشور رخ می‌دهد حدود 100 هزار مورد آن مرده زایی است و 250 هزار مورد این بارداریها به سقط جنین منجر می‌شود. به این ترتیب در حالی که تعداد  کل موالید هر سال در کشورمان به یک میلیون و 400 هزار مورد می‌رسد سالانه حدود 350 هزار مرگ نیز در کشور ثبت می‌شود.
محمد اسماعیل مطلق در ادامه می‌گوید: «هیچ‌کس دوست ندارد سقط جنین داشته باشد حتی در مورد روابط نامشروع؛  بنابراین ما مقصریم!»
همگی مقصریم
250 هزار سقط جنین برای کشوری که در کمتر از 30 سال دیگر با بحران کهنسالی جمعیت روبه‌رو می‌شود حقیقتا رقم تکان دهنده‌ای است. اما آیا ما در این پروسه وحشتناک تنها با یک «رقم بزرگ» مواجه هستیم؟ سقط جنین عمدی پروسه‌ای است که در طی آن یک مادر تصمیم می‌گیرد به صورت «غیر قانونی» و برخلاف «موازین شرع» اعم از اسلام، مسیحیت یا یهود؛ فرزند خود را در دور برگردانی ضد فطری به قتل برساند. براساس فتوای اکثر مراجع عظام از جمله رهبر انقلاب حتی سقط جنین مبتلا به سندروم داون نیز مجوز شرعی ندارد و تنها زمانی که مخاطرات ادامه بارداری «حیات مادر» را حقیقتا تهدید کند سقط جنین قانونا بدون مشکل ارزیابی می‌شود. اگرچه بیشتر علماء حتی در این صورت نیز سقط را متضمن پرداخت «دیه» برمی شمارند. یعنی نابود ساختن جنین در هیچ صورتی در قالب عباراتی همچون «انداختن یک لخته» یا «پرتی سیستم تولید مثل بشری» نمی‌گنجد و رویه‌ای ضد اخلاقی ارزیابی می‌شود.
پس 250 هزار سقط جنین برابری می‌کند با قتل 250 هزار انسان که با دعوت والدین شان پا به عرصه حیات گذارده بودند. حال چه قانونا و شرعا والدین اقدام به سقط کرده باشند و چه خدای ناکرده بدون دلیل عقلی و پزشکی مبادرت به چنین کار هولناکی کنند، در هر حال جامعه از پتانسیلی عظیم محروم گشته است.
رایج‌ترین علت‌های سقط
به جز سقط‌های خودبخودی و موارد پزشکی سقط جنین که متاسفانه ارقام آن نیز به صورت عجیب و غیرقابل توجیهی افزایش یافته است، دلایلی برای انجام سقط‌های غیرقانونی در پیش فرض روانشناسی عنوان می‌شود. باردار شدن پس از زنا، تجاوز یا رابطه‌ای شرعی اما بدون آینده از مهم‌ترین این دلایل می‌تواند باشد. ترس از مشکلات معیشتی و تداخل وظایف مادری با کار و تحصیل مادران نیز از دلایل شایع مطرح شده در مانیفست‌های غربی حامی سقط جنین به عنوان یک «اختیار زنانه» برای «ردوظیفه مادری» عنوان شده است. هر چند مشکل است اما سعی می‌کنیم بدون برانگیختن احساسات مخاطبین گرامی در خصوص میزان «فطری بودن» واگذاری چنین «حقی» به مادر باردار در جوامعی که «فمنیسم» را به عنوان یک «نحله فکری» به رسمیت می‌شناسند، کاوشی در موضوع داشته باشیم.
قتل یک انتخاب نیست!
همان طور که قانونی شدن حق سقط جنین برای مادران از آمریکا آغاز شد، قوی‌ترین جریان مبارزه با این رویه ضد اخلاقی نیز در همان کشور پا گرفت. جنبش‌های متنوعی ذیل شعار حمایت از «حق زندگی» رویان انسان، به مبارزه مدنی با انواع استدلال‌های مروج سقط پرداختند. اولین حرکت آنها، مبارزه با ایده اولیه‌ای بود که سقط جنین را به عنوان «حق مادر» در شکل یک «انتخاب بی‌خطر» توصیف می‌کرد. مانیفست هواداران تفکر«زندگی گرا» در برابر جنسیت گرایی فمنیست‌ها این بود که «قتل» یک «انتخاب» زنانه یا مردانه نیست! کما اینکه در هیچ یک از برهه‌های زندگی، انسان مجاز به قتل همنوع نیست پس در قالب نقش مادرانه یا پدرانه نیز صدور مجوز قتل دیگری به شکل اخلاقی، شرعی و قانونی میسر نیست. بهترین راه این است که اگر کسی مشکلی در این زمینه دارد از کمک‌های مردمی و سیستم بهداشت و درمان جامعه کمک بگیرد. در ادامه با روش‌های پیشنهادی برای پرهیز از سقط جنین نیز آشنا خواهیم شد. صبور باشید!
سقط و دروغ بی‌دردی جنین!
دومین پایه استدلالی این جنبش برآمده از حق حیات جنین انسان است. انتشار فیلم‌های گوناگون تهیه شده به وسیله دستگاه‌های سونوگرافی در حین سقط جنین توسط پزشکان ثابت کرد که جنین انسان از هفته هشتم به بعد به واسطه شکل گیری طناب نخاعی عصبی از توانایی «حس درد» برخوردار است و علاوه بر آن به شدت در برابر تهاجمات خارجی به رحم حساس است. انتشار ویدیوی فرار جنین در 20 هفتگی از دستگاه مکش خلأ که به محیط امن زندگی او در رحم مادر تجاوز کرده بود موجی از خشم را در جوامع غربی ایجاد کرد. به نحوی که حمله به کلینیک‌های سقط جنین و پزشکان حامی سقط بدون دلیل و حتی منفجر کردن این مراکز و کشتن چند پزشک مروج سقط عامدانه، از نتایج آگاهی یافتن آمریکایی‌هایی بود که تا پیش از آشکار شدن حقایق با دلایلی همچون «بی جان بودن» رویان انسان به خود دلداری می‌دادند! حتی بسیاری از پزشکان پس‌از پذیرش این واقعیات توسط نهادهای علمی همچون کالج سلطنتی متخصصان زنان و زایمان بریتانیا، پس از سال‌ها، هرگز به سقط جنین اقدام نکرده و این عمل را همچون بقراط حکیم «ممنوع» برشمردند.
هر چند آشکار شدن این واقعیت که جنین در حین عملیات سقط «دردی هولناک» را تحمل می‌کند منجر به تغییر برخی از قوانین گردید اما حداکثر فضاسازی قانونی منجر به الزام پزشکان به استفاده از داروهای بی‌حس‌کننده در حین «قتل جنین انسان» شد!
این تازه آغاز جریان مبارزه با سقط جنین عامدانه و بی‌دلیل در غرب بود. تحقیقات بعدی نشان داد که حتی ورود سوزن به محیط زندگی جنین نیز منجر به افزایش ضربان قلب و ایجاد استرس حیاتی شامل چرخش‌های مکرر و فرار از موقعیت در وی می‌شود. به این ترتیب اصل عدم ارتباط مادر و جنین با توصیف «لخته بی‌جان خونی» نیز زیر سوال رفت.
حساسیت ویژه کلیسا
جالب توجه است که هم اکنون کلیسای کاتولیک به بخشی از روش‌های جلوگیری از بارداری که به اصطلاح «مانع لانه گزینی جنین» در دیواره رحم مادر می‌شوند نیز معترض است. بطور مثال استفاده از IUD‌های مسی یا روش اورژانسی استفاده همزمان از چند قرص  هورمونی را به واسطه تلف شدن جنین تشکیل شده از گرسنگی به علت ایجاد نقص در توانایی اتصال به دیواره رحم و تغذیه از عروق خونی مادر، مردود بر می‌شمارد. تلاش کشیشان مسیحی برای منصرف نمودن مادران از کشتن فرزندان بشر حقیقتا ستودنی است. کشیشان مسیحی با در دست گرفتن جسد بی‌جان جنین‌های سقط شده، سال هاست به تخریب تصویر بی‌هویتی رویان انسان کمک می‌کنند و تصاویر نوزادان هرگز متولد نشده درون قبرهای کوچک را برای عبرت گیری انسانیت منتشر می‌سازند.
عملیات نجات!
یکی دیگر از واکنش‌های جالب توجه مردمی در آمریکا در تقابل با قانونی شدن سقط جنین، مبارزه معکوس است. بخش قابل توجهی از مخالفین سقط جنین روزانه در قالب پروسه‌ای که به «عملیات نجات» شهرت دارد، مقابل کلینیک‌های سقط تجمع کرده و با در دست داشتن تابلوها و بروشورهای تصویری، مادران و پدران متقاضی سقط را از بزرگی جنایتی که تصمیم به انجامش دارند، مطلع می‌سازند. سالانه گردهمایی‌های بزرگی در اغلب ایالت‌های آمریکا و شهرهای بزرگ اروپایی شامل مادران و پدرانی که از تصمیم خود منصرف شده‌اند با حضور فرزندان متولد شده در همین پروسه مدنی برگزار می‌شود. شیرین‌ترین و بزرگ‌ترین افتخارات جنبش «زندگی» در قاب تصاویری ثبت می‌شود که خانواده‌های غربی در آن به حفظ نوزادان شان در برابر میل به سقط جنین به علل مختلف اعتراف می‌کنند.
سقط جنین بی‌خطر؟!
مسیر دیگر تعبیه شده توسط جنبش زندگی، ایجاد مراکز حقوقی رایگان برای ثبت گزارش‌های مردمی در مورد اشتباهات پزشکی است. این موضوعی است که با توجه به افزایش توصیه به «سقط جنین» پزشکی در کشور ما حقیقتا در اولویت قرار دارد. کم نیستند خانواده‌هایی که پزشکان دستور سقط سه فرزند آنها را به دلایل پزشکی صادر کرده بودند اما به علت متشرع بودن والدین از این عمل پرهیز نموده‌اند و ناباورانه اکنون شاهد هستیم فرزندان آنها نه تنها به سندروم داون مبتلا نیستند بلکه بسیار باهوش و پرتوان هم هستند! مواردی نیز مشاهده شده که علی رغم اذعان پزشک و سونوگرافیست به عدم تشکیل قلب جنین و صدور دستور سقط، نوزاد پس از 9 ماه سالم و بدون کوچکترین مشکلی متولد شده است! مراکز حقوقی مذکور در آمریکا و اروپا به صورت رایگان مواردی از این دست را پیگیری می‌کنند. علاوه بر آن سیر ارائه اطلاعات ضروری درخصوص ارتباط سقط جنین و بروز بیماری‌های روانی، افسردگی شدید و خطر خودکشی، عفونت‌های متنوع، افزایش ریسک ابتلا به سرطان سینه و رحم، نازایی، تولد فرزندان نارس و عقب افتاده و مواردی مشابه به مادران متقاضی سقط جنین بی‌دلیل را پایش می‌کنند. این در حالی است که در اغلب کشورهای توسعه نیافته همچون ایران، پزشکان متخلف بدون ارائه مستندات مذکور به خانواده‌های متقاضی سقط جنین به دروغ بزرگ «بی خطری» این روش هولناک برای تامین مطامع مالی خود، متوسل می‌شوند.
مراکز مدیریت بحران
از روش‌های جالب توجه دیگر برای مبارزه با «سقط جنین» تامین امکانات لازم برای مادرانی است که به هر علتی از جمله سن کم، عدم تمکن مالی یا بهره مندی از همسر، قادر به نگهداری از نوزاد خود نیستند و به همین دلیل متقاضی سقط شده‌اند. در چنین مواردی به جای سقط جنین، روش «اعطای سرپرستی» به مادر پیشنهاد می‌شود. خانواده‌های متقاضی پذیرش سرپرستی نوزادان تازه متولد شده براساس ضوابط و قوانین معین تا پیش از تولد جنین، حمایت مالی و خدمات دهی به مادر را برعهده گرفته و پس از آن نگهداری از نوزاد را متکفل می‌شوند.
این‌ها روش‌هایی است که هرگز توسط نهادهای وابسته به سازمان ملل در کشورهایی مثل ایران ترویج نخواهد شد. بلکه تنها مسیری که بر آن پافشاری می‌شود «قانونی شدن حق سقط جنین» به عنوان بخشی از «خدمات درمانی» است! حقی که هم اکنون در آمریکا و اروپا به عنوان «حق آدم کشی» شهرت یافته و راهپیمایی‌های میلیونی بر ضد عبارت «خدمت درمانی سقط» به راه انداخته است! لازم به ذکر است براساس ایستادگی جنبش‌های مردمی از سال 2011 تاکنون 80 مورد قانون گذاری در ایالت‌های مختلف آمریکا و کشورهای اروپایی بر ضد سقط  انجام شده است.
نمایش حقایق
برای کاهش ارقام عجیب و غیرقابل باور میزان سقط جنین در جامعه باعاطفه ایرانی لزوما نیازی به جلب کمک‌های دولتی نیست. ما نیز می‌توانیم همچون مردم آمریکا و اروپا با کمک گرفتن از ظرفیت‌های روحانیون و عالمان دینی و دانشگاهیان و متخصصین متعهد کشورمان به برگزاری نمایشگاه‌های «حقایق سقط» در پیاده روها و مراکز عمومی همچون مترو و دانشگاه و مدارس با در معرض دید قرار دادن تصاویر نوزادان هرگز متولد نشده و فیلم‌های هولناک سقط جنین بی‌گناه و معصوم انسان، اقدام کنیم.  فراموش نکنیم حتی بارداری حاصل از روابط نامشروع نیز مجوز سقط جنین شرعی را در پی ندارد و قتل جنین گناهی مضاعف بر دوش مرتکب عمل منافی عفت خواهد گذارد. بد نیست به جای پافشاری بر اجرای پروتکل‌های ضد بشری کاهش جمعیت مسلمانان، مسیر غرب در مبارزه با سقط جنین را به واسطه انواع سازمان‌های مردم نهاد متکفل اجرای برنامه‌های سازمان‌های جهانی در ایران اجرایی کنیم و در این مسیر چه خوبست حوزه‌های علمیه برای مدیریت و اجرای این پروژه بزرگ ملی، بر ضد حرامی قطعی آماده شوند؟