kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۳۴۸
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۹

اشك شايسته براي ماتم سيّدالشهداء (ع)(خوان حکمت)


 وجود مبارك أبي عبدالله كه نهضتش زنده است، رسالتش را در ظهر عاشورا به همه ما ابلاغ كرد. بعد از اينكه شهدا را از نزديك مشاهده كرد كه همه اينها شربت شهادت نوشيدند؛ آنگاه با صداي رسا فرمود: هَلْ مِنْ ناصِرٍ يَنصُرُنِي، هَلْ مِنْ ذابٍّ‌ يَذُبُّ عَنّا حَرَمَ الرَّسُولْ، هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ فِينَا يَنصُرُنَا وَ يَذُبُّ عَنّا (1) ؟ اين بيان رسالتي است كه سالار شهيدان تدوين كرد. فرمود: آيا كسي هست كه دين ما را ياري كند ؟! چون وجود مبارك أبي عبدالله، ناصري نمي‌خواست، بر فرض چهار نفر هم به نصرت او قيام مي كردند! او كه، إنَّ اللهَ شآءَ اَنْ يَراكَ قَتيلاً (2)را قبلاً به همه ابلاغ كرده بود.
فرمود: اينها دست از من بر نمي‌دارند؛ اگر در تمام دنيا جایي براي من نباشد، من اهل تسليم نيستم: لُو لَمْ يَكُنْ لِي فِي الدُّنيا مَلجَاءٌ وَ لا مَأوي لَمَا بايَعتُ يَزيدَ بنَ مُعاوِيه (3).
استقامت حضرت امام خميني (ره)
محصول مكتب عاشورا
اين حرف بعد از هزار و چهارصد سال يك روح‌اللّهي را تربيت مي كند كه فشار صدام باعث شدامام راحل از نجف بيرون برود. قبلاً با كويت مذاكره كردند، با وزارت امور خارجه كويت مذاكره كردند، آنها موافقت كردند كه امام راحل از نجف به كويت بيايد. اين سيّد جليل القدر، پيرمرد بزرگوار ازعراق بيرون آمد تا به مرز كويت رسيد؛ آنجا گفتند: ما شما را راه نمي دهيم! حالا كجا برود؟! سيّد است، پيرمرد است، بين 70 و 80 سال دارد، در آستانه 80 سالگي است. از قبل موافقت كردند كه وارد كويت بشود؛ ولي اينجاگفتند: راه نمي دهيم!
وجود مبارك امام راحل همان حرف أبي عبدالله را زد. فرمود: اگر ما را راه ندهيد‌، ما از فرودگاه به فرودگاه عالم بخواهيم سفر بكنيم، حرف ما همين است؛ اين همان حرف حسين بن علي است.
وجود مبارك أبي عبدالله فرمود: لُو لَمْ يَكُنْ لِي فِي الدُّنيا مَلجَاءٌ وَ لا مَأوي؛ من دست زن و بچّه‌ام را بگيرم، از شهر به شهر ناچارا مسافرت كنم، تسليم نمي شوم. همين حرف را بعد از هزار و چهارصد سال، پسر پيغمبر گفت! گفت: از فرودگاه به فرودگاه، از كشتي به كشتي، از هواپيما به هواپيما؛ كلّ عالم را بگردم، من دودمان پهلوي را به رسميّت نمي شناسم، من صدام را به رسميّت نمي شناسم، اين آمريكاي جنايتكار خونخوار را به رسميّت نمي شناسم. نفت و گاز ايران،‌ مال ايران است؛ منابع ايران،مال ايران است؛ دين ايراني بايد زنده بشود. اين راه  و رسالت حسين بن علي است،بعد از اينكه فرمود: من تنها به نام حسين بن علي نيستم، من امام شيعيانم؛ امامت مرا در كنار توحيد بنگريد، امامت مرا در كنار رسالت بنگريد، كشتن مرا در كنار تثليث ببينيد، كشتن مرا در كنار تَثنية يهود ببينيد؛ خطر امام‌كُشي شبيه كفر است. كسي که با امام مخالف باشد، معصيت كبيره كرده؛ امّا كسي که به جنگ امام برود، كافر است.
پيام مستقيم سالار شهيدان (ع) به شيعيان
وجود مبارك أبي عبدالله در عاشورا يك ديدار خصوصي با زين العابدين (ع) داشت. در آن ديدار فرمود: تو زنده‌اي، تو را شهيد نمي‌كنند و ائمه فراوان از نسل تو به دنيا مي آيند. به اهل حرم فرمود: امام زمان شما، امام زين‌العابدين است. فتاوا را از زين العابدين سئوال كنيد، بدون دستور حجت خدا حركت نكنيد. چه حلال است، چه حرام است، كجا قيام كنيد، كجا قيام نكنيد؛ به دستور امام زمانتان كه امام سجاد است حركت كنيد. بعد فرمود:زين العابدين! سلام مرا به شيعيان من برسان، اين دو جمله را هم به آنان بگو؛ اين غير از آن جرياني است كه به سكينه خاتون (س) فرمود. فرمود: زين‌العابدين! تو امام زماني، اينها مي آيند پيش شما. اين دو جمله را به شيعيان من بگو؛ بگو: پدرم غريبانه رحلت كرده است،‌ شما به حال او ندبه كنيد؛ پدرم مظلومانه شهيد شد، شما براي او اشك بريزيد.
انواع اشك و نوع شايسته آن براي ماتم سيّدالشهداء (ع)
اين اشك آن قلب را تَلطيف مي كند. اشك يك وقتي «‌فيزيكي» است، يك وقتي «عاطفي» است، يك وقتي « عقلي » است. اين مارش عزا كه مي زنند، خيلي‌ها مي گريند؛ خنده هم همين طور است. خنده گاهي فيزيكي است، گاهي عاطفي است، گاهي هم عقلي؛ البته كم است. گاهي كسي را قلقلك مي‌دهند، اين مي‌خندد. گاهي يك طنزي مي گويند، مي خندد. گاهي يك نكته لطيف ادبي نصيبش مي شود، لبخند مي زند. خنده يكسان نيست، سه قسم است؛ گريه هم به شرح ايضاً.
گاهي مارش عزا مي زنند، انسان در اثر تحريك اعصاب اشك مي ريزد؛ او اصلاً نمي فهمد اينجا چيست! اين مارش اشك آور هست، امّا اين اشك ثوابي ندارد!! گاهي اشك، اشك عاطفي است. انسان يك مظلومي را مي بيند، غريبي را مي بيند و گريه اي مي كند. يك وقت اشك، اشك «عقلي» است. مي بيند که ولايت را، امامت را، معنويت را، علوم وحياني را، انسانيّت را دارند آسيب مي رسانند؛ اينجا خود أبي عبد الله گريه مي كند، زينب كبري گريه مي كند؛ اين گريه غير از گريه هاي ديگر است، اين هم فضيلت دارد. اين گريه «عاقلانه» است، نه گريه عاطفي!
اينجا وجود مبارك أبي عبد الله به علي بن الحسين (ع) فرمود: پسرم! به شيعيان من بعد از اينكه سلام مرا ابلاغ كردي، بگو: مَضي اَبي غَريباً فَانْدُبُوهْ وَ مَضي اَبي شَهيداً فَابْكُوهْ. ندبه كنيد، با صداي بلند گريه كنيد. اين گريه، گريه معقول است، شما را با آن روح امامت آشنا مي‌كند، بسياري از مشكلات شما را حل مي كند. اين گوشه اي از رسالت و آن هم گوشه اي از مسئوليت ما!
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در ديدار با اقشار مختلف مردم آمل،حسينيه ارشاد آمل ـ  2 / 12 / 1383
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بحارالأنوار / 45 / 46        (2) بحارالأنوار / 44 / 364
(3) بحارالأنوار / 44 / 329
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر می‌شود.