بازخوانی اصول امام راهکار ممانعت از تحریف خط امام
در حالیکه مسیر آینده جمهوری اسلامی با توجه به «قرائت معتبر امام» روشن است، اما برخی در نظر دارند در عرض ریل معتبر و اصلی انقلاب و اصول امام، ریلگذاری جدیدی بر مبنای سلایق شخصی خود ایجاد کنند تا بتوانند بیشترین نقش و تأثیر را در آینده مسیر انقلاب - بر طبق آنچه که خود صلاح میدانند- داشته باشند. البته این نکته بدان معنا نیست که لزوماً هدف این افراد قدرتطلبی و یا تضعیف انقلاب است بلکه حتی برخی از سر دلسوزی و اعتقاد بهدرستی مسیر خود تلاش میکنند، اما به هر حال در برخی مسائل نظیر استکبارستیزی، نحوه تعامل با استکبار، شیوه حکومتداری و کشورداری، استقلال، نحوه زندگی و تعامل مدیران و کارگزاران نظام و... اختلاف دیدگاه با اصول اساسی امام خمینی دارند. بهنظر میرسد این طیف بعد از رحلت امام و به مرور زمان به سمت عملگرایی صرف رفته و به دنبال انطباق هرچه بیشتر با نظام بینالملل در مسیر غربی هستند.
نگاه تقلیلگرایانه و حتی سرزنشگرایانه نسبت به استکبارستیزی، بزک کردن آمریکا و تعامل با او نیز واکنشها نسبت به تحولات منطقه را نباید در سطح اختلاف دیدگاههای رایج و یا رقابتهای سیاسی دید. دغدغههای فوق، این طیف را بر آن داشته است تا هرچه بیشتر نظرات و تجویزات خود را برای ریلگذاری آینده انقلاب بیان کند.
از یاد نبردهایم که برخی در زمان نه چندان دور به دنبال حذف امام و اصول ایشان از ذهن و محاسبات مردم ایران بودند و عقیده داشتند که امام را باید به موزهها سپرد. حتی بعد از اینکه این طراحی، اثرگذاری مورد نظر آنها را درپی نداشت، آنها بر روی بازنمایی اندیشه و رفتار امام در قالب شخصیتی خشن برنامهریزی کردند که این طرح نتوانست آنها را به مطلوب برساند. بنابراین باید پرسید که برای مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران، چرا امام مورد هدف قرار میگیرد؟ پاسخ آن است که در این راه، بهترین وسیله برای متقاعد کردن عموم مردم و نخبگان، استناد به اندیشه، شخصیت و رفتار امام خمینی رحمهًْالله علیه بهعنوان نماد وحدت و حبلالمتین نظام جمهوری اسلامی و همچنین شاقول و شاخص انقلاب است. طیفی با روایتهای وارونه و جعلی به دنبال بازنمایی لیبرالی و دموکراتیک و حتی انعطافپذیر در برابر اصول از امام خمینی هستند.
البته بحث رقابت و جنگ روایتها مختص به ایران نیست بلکه آمریکا نیز برای پیشبرد اهداف خود روی این مسئله سرمایهگذاری فراوانی کرده است. «از جمله مفاهیمیکه توسط ارتش آمریکا توسعه یافت، جنگ روایتها بود. جنگهای اخیر نشان دادهاند که جنگهای نوین فراتر از عناصر فیزیکی میدان جنگ هستند. رسانهها مهمترین عامل برای جنگ در جهت بردن و پیروزی در بیان روایت هستند.»۱
در چند سال اخیر نیز این روایتها و قرائتها هرچه بیشتر شد تا جایی که رهبر انقلاب در تیرماه ۹۲ و در دیدار با کارگزاران نظام گفتند: «جهتگیریها مهم است. بنده در روز چهاردهم خردادِ امسال در سالگرد رحلت امام بزرگوار رضواناللهتعالی علیه در مرقد مطهر ایشان، جهتگیریهای انقلاب را بر اساس قرائت امام- که برای ما معتبر و حجت است- شرح دادم. جهتگیری در سیاست داخلی، جهتگیری در سیاستخارجی، جهتگیری در عرصه فرهنگ، جهتگیری در عرصه اقتصاد را مفصلاً گفتم... گاهی تفسیر غلط از امام میشود، تفسیر غلط از جهتگیری مورد نظر امام انجام میگیرد؛ که این هم چیز بدی است و خطرناک هم هست. خوشبختانه بیّنات امام جلوی چشم ما است؛ بیانات امام، صدای امام، نوشته امام، آثار امام، جلوی چشم ما است.»
با توجه به مطالب فوق، بهنظر میرسد روایتها و قرائتهایی که بوی تحریف و انحراف از اصول امام را میدهند مسئله جمهوری اسلامی نیستند بلکه فرامسئله هستند. چرا که اصول امام بهعنوان شاخص حرکت و عملکرد بهشمار میآید و حال اگر این میزان، تحریف و یا منحرف شود، تصمیمگیری و سنجش عملکرد در مسائل مختلف چگونه قابل ارزیابی هستند؟
رهبر انقلاب اسلامی ۱۴ خرداد 94 در مرقد امام راحل فرمودند: «ما اگر بخواهیم شخصیت امام را به معنای واقعی کلمه پیدا کنیم، این راه دارد؛ اگر ما این راه را رفتیم، مطلب حل خواهد شد والّا امروز کسانی میآیند طبق میل خود و سلیقه خود یکجور امام را معرّفی میکنند، ممکن است در فرداها کسان دیگری بیایند و بر طبق سلایق دیگری، بر طبق حوادث دیگری که در دنیا پیش میآید، مصلحت بدانند که امام را جور دیگری معرّفی کنند... آن راهی که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است.»
فرامسئله جمهوری اسلامی، باید فرامسئله حلقه وفاداران به آن هم باشد. نباید با اصول امام شعاری برخورد کرد و سخنان رهبر انقلاب را در این زمینه طوطیوار تکرار کرد. باید مکتب امام و اصول امام را فهمید و طبق آن رفتار کرد و با آن عملکرد دیگران را سنجید. ایشان در سخنرانی ۱۴ خرداد تذکر دادند: «هرکسی هر حرفی را که خودش میپسندد به امام نسبت ندهد. آنچه را به امام نسبت میدهیم، باید در منابع مربوط به امام موجود باشد، آن هم به شکل مکرّر، به شکل مستمر، مثل همین موارد هفتگانهای که ما گفتیم؛ اینها از اوّل بیانات امام تا آخر، همینطور که انسان مراجعه میکند، در طول سالهای متمادی، همه این مطالب را انسان در بیانات امام میبیند، اینها میشوند اصول. دیگران هم بگردند با همین شیوه اصول را پیدا کنند.» بنابراین برای اینکه مقهور روایتهای منشوری نشویم، باید با روش صحیح به محکمات امام (بیانات امام، صدای امام، نوشته امام، آثار امام و وصیتنامه امام) مراجعه کنیم.
پینوشت:
(کتاب واکاوی مدل رفتاری آمریکا علیه جمهوری اسلامی، قاسم فولادی، آیندهپژوهی علوم و فناوریهای دفاعی؛ ۱۳۹۰)
منبع: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب