kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۴۷۰۷
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۶

قلاده‌های طلا (شعر)



  محمد مهدی سیار
سخت است گفتن اما/  زان سخت‌تر نگفتن
اين راز برملا را/  از اين و آن نهفتن
 در جامه شباني/ گرگان روزمزدند
با قافله رفيقند/ اما شريك دزدند
 در سر هزار فتنه/ نيرنگ‌هاي رنگي
اهل كدام مرزند/ اين روميان زنگي
 اوضاع از اين قرار است/ اين اصل ماجرا بود:
پاداش گردن كج/ قلاده طلا بود
 مشغول درس و مشقند/ سرگرم رونويسي
سر مي‌رسند ناگاه/ با كيف انگليسي
 هم همنشين دشمن/ هم هم‌پياله با دوست
با همهمه خوشند و / سوغاتشان هياهوست
 اوضاع از اين قرار است/ اين اصل ماجرا بود:
پاداش گردن كج/ قلاده طلا بود