kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۰۹۹
تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۹
سروده‌ای به مناسبت هفتم ذی‌الحجه سالگرد شهادت حضرت امام محمد باقر(ع)

وقتی که با توام به خدا آسمانی‌ام (شعر)

علیرضا خاکساری

بس که میان اهل مدینه زبانزدی
ماندم حسینی یا حسنی یا محمدی
یابن علی چندم این خانواده‌ای
یا نه علی عالی اعلای سرمدی؟

بالای عرش حضرت حق جایگاه توست
به به چه رتبه‌ای و مقامی چه مسندی
از مادرت کرم به شما ارث می‌رسد
بعد از کریم شهر پیمبر سرآمدی

هرکس که روزی‌اش شده پابوسی شما
...گفته عجب حریم و ضریحی چه مرقدی
بی سایه بان - غریب خدا - غصه‌ای نخور
... یک روز می‌رسد بزنیم سقف گنبدی

از کودکی برای حسین سینه می‌زدم
از کودکی برای حسین سینه می‌زدی
پیر بزرگ شیعه‌ای و مقتدای ما
ای شاهد همیشگی روضه‌های ما

گرد و غبار راه توام می‌تکانی‌ام؟
نه... باخودت مرا به خدا می‌رسانی‌ام
از ابتدای خلقتم آقای من شدی
صبح و مسا شاکر این مهربانی‌ام

وقتی که دور می‌شوم از تو زمینی‌ام
وقتی که با توام به خدا آسمانی‌ام
از هفته‌ام سه‌شنبه‌اش آقا برای توست
روزش مدینه‌ای و شبش جمکرانی‌ام
در راه تو فنا شدنم عشق بازی است
آقا فدای تو همه زندگانی‌ام
آقای خوب من پدر و مادرم فدات
آقای خوب من به فدایت جوانی‌ام

داری میان روضه خود می‌کُشی مرا
داری مرا به کرب و بلا می‌کِشانی‌ام
آماده‌ام حضرت آقای روضه‌خوان
یک دوسه خط روضه برای دلم بخوان

از تشنگی بی‌حد لب تشنه‌ها بگو
از لحظه‌های بی‌کسی بچه‌ها بگو
ای ناخدای کشتی طوفان غصه – از
کشتی شکست خورده کرب و بلا بگو

از ضجه‌های عمه سادات روی تل
از تیر و تیغ و دشنه و سرنیزه‌ها بگو
از لحظه شلوغی گودال قتلگاه
از هوش رفت حضرت خیرالنسا بگو

از لحظه غروب و هجوم حرامیان
آتش کشیدن حرم و خیمه‌ها بگو
از لحظه غروب و هجوم حرامیان
از شمر و زجر و حرمله بی‌حیا بگو

از کفن و دفن جد غریبت بگو به ما
از پاره پاره پیکر و چند بوریا بگو
ای پابه پای دختر آقای کربلا
از کوچه یهودی شام بلا بگو

کافی است -‌ای تمامی هستم فدای تو
ای وای از دلت - بمیرم برای تو