kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۷۳۹۴
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۹

ویژگی‌های مشترک مدیران(پرسش و پاسخ)



پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی عمده‌ترین شرایط، ویژگی‌ها و صفات مشترک مدیران و فرماندهان چیست؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به ويژگی‌هایی همچون: ایمان به هدف، علم و قدرت، امانت و درستکاری و صداقت و راستی اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی‌ می‌گیریم.
6- حسن سابقه
این شرط مهم را که امروز از سوی همه مجامع و محافل جهانی و موسسات مختلف به رسمیت شناخته شده، علی(ع) در چهارده قرن پیش با صراحت تمام در فرمان تاریخی مالک اشتر بیان فرموده است. آنجا که مالک را مخاطب ساخته و می‌فرماید: بدترین وزرای تو کسانی هستند که برای اشرار قبل از تو وزیر بوده‌اند. کسی که با آن گنهکاران در کارهایشان شرکت داشته، نباید صاحب اسرار تو باشد. آنها همکاران گنهکاران و برادران ستمکارانند، در حالی که تو می‌توانی جانشینان خوبی برای آنها بیابی، از کسانی که از نظر فکر و نفوذ کمتر از آنان نیستند، اما بار گناهان آنها را به دوش نمی‌کشند. هزینه این افراد بر تو سبک‌تر و همکاریشان با تو بهتر است(نهج‌البلاغه- نامه 53) و برای شناختن سوابق افراد باید به بازتاب شخصیت آنها در افکار عمومی جامعه مراجعه کرد: که غالبا معیار خوبی برای شناخت افراد می‌تواند باشد.
7- سعه صدر
مدیریت مانند فرماندهی کار پیچیده‌ای است و هر قدرت کار پیچیده‌تر باشد مشکلات آن افزونتر و آفاتش بیشتر است. به همین دلیل مدیران و فرماندهان باید دارای اعصابی قوی، حوصله زیاد و ظرفیت کافی در رویارویی با مشکلات باشند. امام علی(ع) می‌فرماید: «آله الرئاسه سعه الصدر» وسیله ریاست سعه صدر و گشادگی فکر است(نهج‌البلاغه- حکمت 176). نکته قابل توجه دیگر در آموزه‌های وحیانی علم و حلم در کنار یکدیگر به عنوان دو عامل موفقیت و پیروزی بیان شده و حلم چیزی جز ظرفیت و سعه صدر نیست.
8- دلسوزی و عشق به کار
هیچ‌کس نمی‌تواند مدیر و یا فرمانده خوبی باشد، مگر اینکه به کار خود عشق بورزد. به قول شاعر هر کسی را بهر کاری ساختند- عشق آن را در دلش انداختند.
9- تجربه و آزمودگی
هیچ مدیر و فرماندهی در آغاز کارش تجربه قابل ملاحظه‌ای در مورد آن ندارد. ولی کارهای قبلی او در مشاغل و مناصب دیگر می‌تواند زمینه‌ساز برای منصب فعلی او باشد و منظور از تجربه و سابقه کار نیز همین است. در حدیث مشهوری از امام صادق(ع) آمده است که هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر اینکه قبلا یک دوره شبانی را گذرانده بود. (اصول کافی، ج3، ص 311)
10- شجاعت و قاطعیت
بدون شجاعت و قاطیت مدیران و فرماندهان نمی‌توانند مجموعه سازمانی خود را به سمت اهداف از پیش تعیین شده سوق دهند، چرا که اگر مدیران و فرماندهان در تصمیم‌گیری‌های حیاتی و سرنوشت‌ساز نتوانند با قاطعیت و شجاعت عمل کنند و شک و تردید بر آنها غلبه کند، بسیاری از فرصت‌ها را از دست می‌دهند و در رقابت با سایر رقبای خود عقب مانده و نمی‌توانند بهنگام عمل کنند.
11- عدالت و دادگری
از مهم‌ترین اوصافی که در مدیران و فرماندهان باید برجسته باشد، پیراستگی از هرگونه تبعیض و ظلم است. البته عدالت در مفهوم گسترده اسلامی‌اش از دادگری فراتر است و به معنی ترک گناهان کبیره و عدم اصرار بر صغائر آمده است. جالب اینکه در دستورات اسلام وجود این ملکه برای کارهایی کم‌اهمیت‌تر از مسئله مدیریت و فرماندهی شرط شمرده شده مانند عدالت در مورد شهود یا در مورد امام جماعت. بنابراین مسلم است که در پست‌های کلیدی باید مرحله والایی از عدالت و تقوا شرط باشد. قرآن کریم با صراحت همه مسلمانان را دعوت به اقامه عدل می‌کند: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! کاملا قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگرچه (این گواهی) به زیان خود شما یا پدرومادر و نزدیکان شما بوده باشد. (نساء/135)
12- پایگاه مردمی
مهم‌ترین پشتوانه کار مدیران و فرماندهان در پیشبرد اهداف بزرگ خود، حمایت‌های مردمی و علاقه قلبی مردم به آنها است و این پشتوانه در صورتی محفوظ می‌ماند که رابطه خود را با مردم از طرق مختلف مخصوصا از طریق تماس مستقیم حفظ کنند. به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) در دوران حکومتشان همیشه و در هر حال در دسترس مردم بودند. و اگر گاهی شرایط ایجاب می‌کرد که تمام وقت با آنها نباشند، ساعتی را برای این ملاقات و رابطه مستقیم قرار می‌دادند.
13- پای‌بندی به اصول و ضوابط
این ویژگی را می‌توان به عنوان یکی از مهم‌ترین شرایط مدیران و فرماندهان ذکر کرد و هم ضد آن یعنی مقدم داشتن روابط بر ضوابط را می‌توان به عنوان یکی از مهم‌ترین آفات مدیریت برشمرد. درست است که تقید به ضوابط و بی‌اعتنایی به حاکمیت روابط مشکلات فراوانی دارد، بخصوص در جوامعی که همیشه روابط بر آنها حاکم بوده است، ولی اگر مشکلات آن در کوتاه‌مدت پذیرفته شود تاثیر آن در درازمدت بسیار مثبت و چشمگیر خواهد بود. اصولا سازمان و تشکیلاتی که اصول و ضوابطی در آن حاکمیت نداشته باشد. شایسته نام سازمان و تشکیلات نیست، منابع و تاریخ سیره پیامبر گرامی(ص) و امام علی(ع) مملو است از اسناد زنده‌ای که نشان می‌دهد آن بزرگواران تا چه اندازه‌ای رابطه‌ها را زیر پا می‌گذاشتند و به حاکمیت اصولی و ضوابط الهی تن می‌دادند.