نگاهی به سی وششمین دوره جشنواره تئاتر فجر
غیرتخصصی، بینظم و پُر از خالی!
سیدعلی تدین صدوقی
سیوششمین جشنواره تئاتر فجر با همه باید و نبایدهایش، نهم بهمن 1396 به پایان رسید. جشنواره امسال یک تفاوت بزرگ با دیگر جشنوارههای فجر داشت وآن هم تعداد نمایشهای اجرا شده به لحاظ کمی بود. در جشنواره امسال 279 اجرا روی صحنه رفت که 170 نمایش مختلف را شامل میشد. در کل شاهد 401 اجرای صحنهای و خارج از صحنه بودیم.
اما درباره این جشنواره گفتنیهایی است:
1- کمیت بالا بیانگر نکته خاصی نیست و ارجحیت خاصی بر جشنوارههای گذشته به آن صورتی که مدیران تئاتر فکر میکنند ندارد. پرواضح است که کیفیت بر کمیت ارجحیت داشته و دارد. چرا که با تعدد نمایشها حساسیتهای کیفی، تکنیکی، دراماتیک، محتوایی، معنوی و نظارتی تنزل پیدا خواهد کرد. هرچند که باز با این کمیت بالا و در این تعداد نمایشها آثار ارزشی، مذهبی و دینی، مقاومتی و دفاع مقدس، همزیستی و هماندیشی مذاهب، انقلاب اسلامی و تهاجم فرهنگی و فکری... تعدادشان کم بود و انگشتشمار.
2- همانطورکه میدانیم جشنواره تئاتر فجر برآیند و آینه تمامنمای تئاتر کشور است. در واقع برگزیدگان هنرهای نمایشی و تئاتر کشور و نخبگان این هنر در رقابتی سالم و البته حرفهای به جشنواره فجر راه مییابند. در واقع جایگاه جشنواره تئاتر فجر به عنوان مهمترین و حرفهایترین اتفاق تئاتری وهنری کشور و یکی از معتبرترین فستیوالهای منطقه، آسیا و دنیا است که سیوشش سال سابقه دارد و بزرگان تئاتر و هنرهای نمایشی کشور طی چند دهه اخیر از طریق همین جشنواره به جامعه هنری کشور معرفی شدهاند. پس با پایین آوردن سطح کیفی و حساسیتهای تکنیکی وحرفهای و محتوایی و... در برابر به اصطلاح بالا بردن سطح کمی به گونهایشان و جایگاه حرفهای جشنواره فجر در داخل و خارج را پایین آوردهایم. به طوریکه بزرگان تئاتر وحرفهایها و آنهایی که صاحبنام هستند دیگر خیلی رقبت شرکت در جشنواره را از خود نشان نمیدهند.
3- روند انتخاب آثار تا سه سال پیش به صورت برگزاری جشنوارههای شهرستانی و استانی و منطقهای بود. یعنی از هر شهرستان یک یا حداکثر دو نمایش به جشنواره استانی راه مییافتند. در جشنواره استانی از تمام استان نمایشها به رقابت میپرداختند و توسط اساتید کارآمد و فرهیخته با در نظر گرفتن تمامی پارامترهای تکنیکی و محتوایی داوری میشدند و از میان آنها دو یا حداکثر سه نمایش به جشنوارههای منطقهای راه مییافتند. ناگفته نماند که در جشنوارههای استانی تمامی آثار توسط منتقدین حرفهای و صاحبنام و صاحبنظر نقد و بررسی میشدند.
4- داوری منصفانه وحرفهای؛ در جشنوارههای استانی و منطقهای به دلیل اینکه داوران و منتقدان از نزدیک و به صورت زنده نمایشها را میدیدند داوریشان و نظرشان صائبتر و به واقعیت و عدالت بسیار نزدیکتر بود. با دیدن فیلم یک نمایش که نمیتوان آن را به درستی داوری کرد. این خود مضحک به نظر میرسد. شما چگونه میتوانید از طریق فیلم یک نمایش که به اصطلاح با یک دوربین معمولی آن هم به صورت «لانگ شات» گرفته شده به قضاوت و داوری بنشینید؟ از سویی حق گروههای شهرستانی که اصولا رابطه و پول و بودجه چندانی ندارند و بهجای آن خلاقیت وتلاش دارند از بین میرود. اما امسال در همایش و جشنواره تئاتر استانها اوضاع از این هم بدتر بود. یک هیئت چهار پنج نفره که بعضاً برای داوری مناسب هم نبودند و دو سه نفرشان سابقه داوری و بازبینی نداشتند و اصولا رشته کاری و تحصیلیشان هم بعضا فرق میکرد، تعداد زیادی فیلم نمایشها را دیدند. گروه بازبین یا داورها درخصوص نمایشها حرف میزدند و چون دیگر شرکتکنندگان و هنرمندان شهرستانی هیچکدام کارهای یکدیگر را ندیده بودند اصولا نمیدانستند که راجع به چه چیز صحبت میشود. در سال قبل حداقل فیلم تئاترها برای همه هنرمندان شهرستان پخش میشد امسال این اتفاق هم نیفتاد و هیچکدام کار هیچکدام را ندیده بودند. در جشنوارههای استانی همه هنرمندان و شرکتکنندگان به اتفاق تماشاکنان کارها و آثار یکدیگر را میدیدند به همین دلیل میتوانستند نظر بدهند و حول آن بحث کنند و از نظرات یکدیگر استفاده نمایند و به همین دلیل همه آنها در جلسات نقد و بررسی فعالانه شرکت میکردند و این جلسات تاثیرگذار بود. واقعا کاری که امسال اتفاق افتاد غیرتخصصی به نظر میرسید.
5- هر دبیری که میآید یک خروار ایده و وعده میآورد که خیلی از آن ایدهها اصلا کارایی ندارند. فقط آزمون مدیریتی هستند که دوستان طی سالها میخواستهاند آن را اجرا کنند و حالا که به دبیری جشنواره فجر رسیدهاند فرصت را غنیمت شمرده و ایدههای بعضا ناکارآمد خود را در جشنواره فجر پیاده مینمایند.
6- از اینها که بگذریم باید گفت جشنواره تئاتر فجر امسال چند حاشیه مهم داشت. یکی از این حاشیهها پوستر جشنواره بود. پوستری که بیشتر از اینکه برای جشنوارهای معتبر و قدیمی چون تئاتر فجر تناسب داشته باشد، بیشتر شبیه به مسابقات طراحی لوگو یا مسابقات بازیهای یارانهای و اسباب بازی و... این جور چیزها بود. درباره به اصطلاح توقیف نمایش روز عقیم، باید گفت نمایش فوق قبل از جشنواره بیش از 30 اجرا رفته بود پس سر و صدا حول توقیف آن ظاهرا بیمورد مینماید. نمایشی که بیش از 30 اجرا رفته دیگر حرف از توقیف شدنش خندهدار است. فقط جشنواره فجر ضوابط و قوانین خودش را دارد که همه گروههای داخلی وخارجی موظف به رعایت آن هستند، چون جشنواره تئاتر فجر تعریف خودش را دارد.همین که در جشنواره شرکت میکنیم یعنی تلویحا مقررات آن را پذیرفتهایم. پس این همه سروصدا برای هیچ بود.
7- آثار خارجی هم به جز یکی دو نمایش در سطح پایینی قرار داشتند، حتی از تولیدات خودمان هم ضعیفتر بودند. هرچند که انتخاب آثار داخلی نیز جای حرف بسیار دارد و خیلی از آثار ضعیف بودند و در حد و اندازههای جشنواره تئاتر فجر نبودند. باید دید هدف از انتخاب نمایشهای خارجی چیست. اولا برای انتخاب آثار باید سطح حرفهای و شأن و سابقه و معیارهای جشنواره فجر در اولویت قرار گرفته شود. تئاتر فجر یک جشنواره معمولی و محلی نیست بلکه برآیند تئاتر حرفهای کشور و منطقه است و جشنهای دهه فجر انقلاب اسلامی ایران است. ثانیا مگر تعامل گروههای داخلی با تئاترهای خارجی و تجربهاندوزی و آشنایی با تئاتر روز دنیا و تکنیکها و شیوهها و سبکهای تئاتری دنیا هدف اصلی دعوت از گروههای خارجی نیست. اگر بخواهیم از کارهای دانشجویی و سطح پایین و کسانی که دارند هنوز تئاتر را تجربه میکنند دعوت نمائیم جایش در جشنواره فجر نیست. اگر سه گروه درست و درمان و معروف و حرفهای دعوت کنیم بسیار بهتر است از اینکه مثلا بیست گروه آماتوری یا محلی از 10 کشور دعوت نمائیم و چیزی هم دستمان را نگیرد. نمایشهای پکیج از آلمان که کپی ناقص از یک کار حرفهای اروپایی بود یا نمایش ملانکولی که ریتمی کند داشت وبیشتر به درد بچههای پیش دبستانی میخورد یا نمایش رختشوی خانه مفاخر و... مصداق این سخن است.نکند این گروهها هنوز فکر میکنند که ما نمیدانیم تئاتر چیست؟ دعوت از این گروهها مثل این میماند که من یک قالی ببافم و بگویم این قالی ایران است البته دروغ نگفته ام اما قالی من کجا و قالیای که یک استاد میبافد کجا؟ این آثار در سطح جشنواره فجر و تئاتریهای ما نیستند ونخواهند بود. جای سؤال است که چرا این همه هزینه میکنید و گروههایی را میآورید که چیزی به ما نمیافزایند. میشود این هزینه را صرف تئاتر کشور و هنرمندان شهرستانها کرد و دوباره جشنوارههای استانی ومنطقهای را برقرار نمود.
8- بینظمی و هماهنگیهای نامناسب هم نقطه ضعف دیگر جشنواره تئاتر فجر امسال بود. ما تا روز آخر جشنواره به واقع دبیرخانه اصلی و روابط عمومی جشنواره را نمیدانستیم که کجاست. گویی مخفی بودند و به هرکدام که مراجعه میکردی در کم وکیف کارها ومسئولیتشان قرار نداشتند که هیچ خودشان هم از این همه بیبرنامگی کلافه بودند. البته این ترفند بسیار خوب و کار آمدی است برای سر دواندن و در انتها راحت شدن از دست خبرنگاران و منتقدان سمج و هنرمندان و دانشجویان بخت برگشته که به دنبال یک بلیط یا کارت جشنواره به این در و آن در میزنند. با این روش مسئولان جشنواره، خودشان خسته میشوند و میروند!
9– تعداد زیاد نمایشها به گونهای بود که خیلیها نمیرسیدند آثار را ببینند و اکثر نمایشها با چند تماشاگر محدود اجرا میشد. فاصله تالارها و تماشاخانهها با یکدیگر در این سرما و برف هم خود مزیدی برعلت شده بود. نبود تماشاگران، گروهها را بیشتر مایوس میکرد، در ثانی خیلی از آثار به دلیل همان شیوه انتخاب ضعیف بودند و اصلا در سطح جشنواره فجر نبودند. اکثر نمایشها با تاخیر شروع میشدند و نمیشد که طبق برنامهریزی کارها را دید و یا مجبور میشدی یک کار را برای دیدن کاری دیگر نصفه رها کنی، خیلیها به همین دلیل از وسط اجراها بلند میشدند و میرفتند البته ضعف کار هم یکی از دلایل مهم رفتن تماشاکنان بود.