روایتی از اربعینهای انقلاب اسلامی -20 (پاورقی)
در دیدار با کارتر
شاه: ما ناچاریم سرکوب کنیم (پاورقی)
Research@kayhan.ir
محسن حسینی نهوجی
مزدوران رژیم وقتی به عقل ناقصشان ثابت شد که ادعای قصد تخریب بانک، بهانه مضحکی است، مدعی شدند راهپیمایان قصد تصرف کلانتری و خلع سلاح آن را داشتهاند. این ادعا مضحکتر از اولی بود. زیرا نیروهای انقلاب پس از سالها مبارزه به خوبی میدانستند که حمله به کلانتری و خلعسلاح آن بایستی در شرایط غافلگیری دژخیمان و در یک عملیات سریع صورت پذیرد، نه زمانی که نیروهای زبده و مجهز گارد در چهارسوی میدان از قبل موضع گرفته، دست بر روی ماشه، برای مقابله با هر تحرکی در آمادگی کامل به سر میبرند. علاوه بر آن نیروهای انقلابی مقید به اخذ مجوز از علماء برای هرگونه عملیات قهرآمیز بودند و هرگز خودسرانه، اقدام به عملیات خلعسلاح و موارد مشابه نمیکردند.
شاه در سفرش به آمریکا در تاریخ 24 آبان 56 در جواب کارتر، که پرسیده بود: آیا نمیتوان با استفاده از روشهای دوستانهتر و ارتباط نزدیک تر به جای روشهای خشونتآمیز پلیسی، از شدت تشنجات کاست؟ گفته بود: نه. نمیشود کاری کرد. ما ناچاریم با کمونیزم در ایران، سختگیر باشیم، و قوانینی که به منظور جلوگیری از نفوذ کمونیزم تدوین شده را به مرحله اجرا بگذاریم. این یک خطر جدی است. هم برای ایران. هم برای منطقه و هم برای دنیای غرب... بدیهی است منشأ این ناآرامیها، همان گروهی هستند که قوانین کشور ما بر ضد آنهاست. اینان در واقع اقلیت بسیار اندکی را تشکیل میدهند و از پشتیبانی اکثریت گسترده و توده مردم ایران برخوردار نیستند.(1) در صورت بازتاب خبری راهپیمایی فراگیر مسالمتآمیز مردمی، آیا شاه باز هم میتوانست مدعی شود اینان اقلیت بسیار اندکند؟ آیا میتوانست مدعی شود طلاب و مردم مذهبی قم و مراجع موجب نفوذ کمونیزم هستند؟ طلاب آگاه براساس چه منطقی آن سیل خروشان بینظیر جمعیت را در قبال شکستن شیشه یک بانک یا خلعسلاح کلانتری از دست بدهند؟
کارتر باید بهانهای ولو عوامپسند داشته باشد تا پس از اولین دور مذاکراتش با شاه بگوید: ما خواهان ایران نیرومند تحت رهبری شاه هستیم. آمریکا نیازهای نظامی ایران را تأمین میکند.(2) بینظیرترین و بزرگترین تجمع مردمی، که با درایت و آگاهی بر هیجانات احساسی خود غالب شده، به صورت مسالمتآمیز و با سکوت و نظمی مثالزدنی حقانیت خود را اثبات و عمل رژیم را در یک محکمه جهانی محکوم میکند، در دورهای که شاه و اربابانش برای فریب افکار عمومی جهان مدعی فضای باز سیاسی هستند، چه حیثیت و آبرویی باقی خواهد گذاشت. گزارش وضعیت لحظه به لحظه جنبش 19دی، از صحنه وقوع، برای تهران مخابره میشد و چنانچه در روز 18 دی روند حرکت توسط ستاد بحران ساواک و مستشاران آمریکائی رصد نمیشد، مطمئنا، وقایع روز 19 دی با تمام جزئیاتش به سرعت به تهران منعکس و رصد میگردید و دستور سرکوب و جلوگیری از تداوم این حرکت آگاهانه، به هر قیمت و تحت هر شرایطی مطمئنا توسط همان ستاد کذائی صادر شده بود.
شاه که با اطمینان از حمایت اربابش کارتر، قوت قلبی یافته و توهم قدرت دچار جنونش ساخته بود با انتساب القابی زشت و دروغهای احمقانه به محبوب میلیونها دل شیدا تصور میکرد میتواند به خواسته مطلوب خود برسد.اما اکنون با ضربه کاری آیات عظام، همه دروغهایی که او به استناد آنها میخواست، اعتراضات را سرکوب کند، برملا شده بود.
آنچه که ارباب شاه، کارتر، به استناد آن از سرکوب شاه حمایت کرده بود، خزعبلاتی پوچ و تراوشات یک بیمار روحی بود.
آیتالله گلپایگانی با قرائت آیه مبارکه انالله و اناالیه راجعون این جسارت را ضایعه بزرگی بر جامعه روحانیت و فقه و اجتهاد نامیدند و فرمودند اینها بیراهه میروند. اینها فکر میکنند ما سکوت کرده، چیزی نخواهیم گفت و دست برمیداریم. باید بدانند اگر سر نیزه را حتی زیر گلوی ما بگذارند، حرفمان را میزنیم. اینها وانمود کردهاند که ما با آنها موافقیم. تهمت موافقت به ما نمیچسبد. علماء همه مخالفند.
حتی آقای شریعتمداری که دربار توقع نداشت طلاب را بپذیرد و موضعگیری کند گفت: خیال نکنید ما کاری نمیکنیم ما قبل از آمدن شما به اینجا به دنبال همین موضوع رفته بودیم و مطمئن باشید پیگیری خواهیم کرد.
منابع در دفتر روزنامه موجود است