kayhan.ir

کد خبر: ۹۹۹۴۷
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۶

رؤیای صادقه(به جای گفت و شنود)


امروز که با سالروز رحلت یکی از بانوان بزرگوار و فداکار اسلام، حضرت فاطمه ام‌البنین(س)، مادر سپهسالار کربلا حضرت ابوالفضل‌العباس علیه‌السلام همزمان است، این ستون را به قطعه‌ای از تاریخ آن روزها اختصاص می‌دهیم؛
***
وقتی پدر ام‌‌البنین، بعد از خواستگاری دخترش از سوی جناب عقیل، نزد همسر و دخترش بازگشت تا از نظر آنان آگاه شود، متوجه شد دخترش خوابی را که شب گذشته دیده بود، برای مادرش، چنین تعریف می‌کند:
مادر! خواب دیدم که در باغ سرسبز  و پردرختی نشسته‌ام. نهرهای روان و میوه‌های بسیار در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می‌درخشیدند و من به آنها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می‌کردم و نیز درباره آسمان که بدون ستون، بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان و... در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می‌شد که چشمها را خیره می‌کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که چهار ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند.
حزام بن خالد با شنیدن این رؤیای صادقه به او مژده داد: «لَقَدْ حَقَّقَ اللّهُ رُؤْیاکِ یا بُنَیَّتِی فَاَبْشِرِی بِسَعادَةِ الدُّنِیا وَالآخِرَةِ؛ دخترم مطمئنا خدای [تبارک و تعالی]، رؤیای تو را به حقیقت مبدل ساخت و سعادت دنیا و آخرت بر تو بشارت باد!»