kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۱۷۰۶
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۸

از اروپا اصرار از غربگرایان انکار! (یادداشت روز)

 
 
در روزهای گذشته، نمایندگان تروئیکای اروپایی در سازمان ملل در ادامه سیاست‌های ضدایرانی خود، به شورای امنیت اعلام کرد‌ند که در صورت لزوم آماده استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران هستند. درخصوص این اقدام طرف اروپایی گفتنی‌هایی است که در ادامه به اختصار به آن می‌پردازیم.
مکانیسم ماشه، ساز و کاری در برجام است که طرف‌های غربی با فعال کردن آن امکان بازگرداندن تمام قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل علیه ایران را دارند. این قطعنامه‌ها اگرچه در قطعنامه ۲۲۳۱ تعلیق (و نه لغو) شد اما این تعلیق نیز عملا هیچ‌گاه رخ نداد و محتوای تحریمی این قطعنامه‌ها توسط اروپا و آمریکا اجرا می‌شد و یا تحریم‌های مشابه آن به بهانه‌های دیگر توسط آنها اعمال شد.
بر این اساس صاحبنظران معتقدند که استفاده تروئیکای اروپا از مکانیسم ماشه، تأثیر روانی بر اقتصاد ایران خواهد داشت و بر روی کاغذ و در عمل، تغییری در تحریم‌ها رخ نمی‌دهد. 
فعال کردن مکانیسم ماشه، پنجمین اقدام ضدایرانی طرف اروپایی در همین چند ماه روی کارآمدن دولت چهاردهم است. 
23 مهر 1403، اتحادیه اروپا با اعمال تحریم‌های تازه‌ علیه افراد و نهادهای ایرانی، سه شرکت هواپیمایی ایران‌ایر، ماهان و ساها را نیز به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرد.
26 مهر 1403، بیانیه ضدایرانی مشترک شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه اروپا درباره جزایر سه‌گانه منتشر شد.. در این بیانیه در اقدامی گستاخانه و بی‌سابقه، از لفظ «اشغالگر» در مورد حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه استفاده شد.
28 آبان 1403، شورای اروپا اعلام کرد که کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و یک فرد و ۴ نهاد ایرانی و روسی را به بهانه نقش داشتن در انتقال پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین تحریم کرده است.
2 آذر 1403، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی شامل آلمان، فرانسه، و انگلیس به همراه آمریکا را به تصویب رساند.
سریال اقدامات ضدایرانی طرف اروپایی در حالی است که دولت چهاردهم، مذاکره با اروپا حول مسائل مختلف را جزو برنامه‌های ویژه خود در سیاست خارجی عنوان کرده است. این موضع تحقیرآمیز و این پیام ضعف در حالی است که اروپا در مواجهه با ایران، کارنامه سیاهی از خود برجای گذاشته است. 
دولت‌های اروپایی در سه دولت روحانی، خاتمی و مرحوم ‌هاشمی رفسنجانی نیز با وجود ارسال پیام مذاکره و تعامل از سوی دولت وقت ایران، موضع خصمانه‌ای را اتخاذ کرده بودند.
در دولت روحانی پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای در اردیبهشت ۱۳۹۷، اروپایی‌ها وعده دادند که حداکثر تا ۱۰ خرداد همان سال بسته پیشنهادی خود مبنی بر تضمین اجرای تعهدات برجامی را ارائه دهند. بر همین اساس اروپا می‌بایست پس از خروج آمریکا از توافق، یک قطعنامه در واکنش به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط آمریکا صادر می‌کرد، با تحریم‌های آمریکا مقابله می‌کرد، روابط بانکی برای تجارت با ایران را تضمین می‌کرد و درباره خرید نفت از ایران تعهد می‌داد و همچنین از مطرح کردن موضوع موشکی و منطقه‌ای امتناع می‌کرد.
اما هیچ‌کدام از موارد فوق رخ نداد و در نهایت اروپا وعده داد که یک کانال مالی- که حتی یک دهم تعهدات برجامی نیز نبود- را راه‌اندازی خواهد کرد. روزها و هفته‌ها و ماه‌ها سپری شد و تعهدات برجامی اروپا که- به‌دلیل گستاخی طرف اروپایی و انفعال دستگاه دیپلماسی دولت قبل- به کانال مالی تقلیل داده شده بود، در دو مرحله به «اس‌پی‌وی» (مبادله نفت در مقابل کالا) و سپس «اینستکس» (مبادله پول نفت دیگر کشورها با غذا و دارو) رسید! براساس آنچه در اینستکس آمده بود ایران باید ارز حاصل از فروش نفت را به بانک‌های اروپایی منتقل می‌کرد. در مقابل از کشورهای اروپایی- و نه هیچ جای دیگر- کالا خریداری می‌کرد، آن هم نه هر کالایی، بلکه فقط اقلام دارویی و غذایی. در همان مقطع بانک‌های اروپایی به صراحت تأکید کردند که تصمیم آمریکا درباره تحریم روابط تجاری با ایران را محترم می‌شمارند و حاضر به نادیده گرفتن آن نیستند!
در نهایت در اسفند سال ۱۴۰۱، سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه‌ای مشترک، از انحلال سازوکار مالی «اینستکس» (Instrument in Support of Trade Exchanges) خبر دادند. رهبر معظم انقلاب- ۱۰ مرداد ۹۹- در بخشی از بیانات خویش فرمودند: «اروپایی‌ها هیچ کاری برای مقابله با تحریم‌های آمریکا نکردند و آنچه که به نام اینستکس نیز مطرح کردند، بازیچه‌ای بود که محقق نشد.»
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه اسبق- مهر ۹۶ (دو سال پس از امضای برجام)- گفت: «حتی نمی‌توانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم.» وی در اظهارنظری دیگر- تیر ۹۸- گفت: «در نشست برجام ۳ کشور اروپایی متعهد شدند ۱۱ تعهد را اجرائی کنند». ظریف- آبان ۹۸- در تکمیل اظهارات قبلی خود خطاب به اروپایی‌ها گفت: «فقط یک تعهد را نشان دهید که در ۱۸ ماه گذشته به آن عمل کرده‌اید.»
ریچارد‌ هاویت (تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) پیش از این گفته بود: «توافق هسته‌ای، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است... ما باید...گفت‌وگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. پیشرفت واقعی در زمینه حقوق بشر امکان‌پذیر است. نیروهایی در داخل ایران، درحال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود... اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما می‌خواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه (غرب آسیا) حرکت کنیم.»
در مقطعی که دولت خاتمی روی کار بود-سال‌های ۸۲ تا ۸۴- توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل میان ایران و ۳ کشور اروپایی امضا شد. در این توافق، با وجود انجام همه تعهدات از سوی ایران، تعهدات طرف اروپایی کاملاً زیرپا نهاده شد و تقریباً هیچ دستاوردی عاید ایران نشد. دولت مدعی اصلاحات با اعتماد به آمریکا و اروپا، صنعت هسته‌ای ایران را به حالت تعلیق درآورد ولیکن این قبیل اقدامات هیچ‌گاه به لغو تحریم‌ها منتهی نشد.
در دولت مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی، روند «تنش‌زدایی با اروپا» که از سوی اروپایی‌ها به «گفت‌و‌گوهای انتقادی» تعبیر شد، کلید خورد. روندی که سرانجام آن به خروج دسته جمعی و توأم با تهدید سفرای اروپایی در سال ۷۵ انجامید.
تجهیز صدام به سلاح‌های کشتارجمعی در هشت سال جنگ تحمیلی، مشارکت با آمریکا در تحریم داروی بیماران و از جمله کودکان ایرانی، همصدایی با آمریکا در تروریسم اقتصادی و مشارکت در تحریم‌ها علیه ملت ایران، بی‌عملی در برجام و توافق سعدآباد، حمایت از فعالین ضدانقلاب و اعضای گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب، حمایت از فتنه ۸۸، حمایت از اغتشاشات ۱۴۰۱ و...تنها بخش کوچکی از جنایت‌ها و خباثت‌های برخی دولت‌های اروپایی علیه ملت ایران است.
با این‌حال جریان غربگرا و برخی از مدعیان اصلاحات در داخل کشور همچنان پیام ضعف و حقارت به طرف غربی ارسال می‌کند. واقعیت این است که غربگرایان در داخل ایران، هیچ شناختی از سیاست خارجی و روابط بین‌الملل ندارند؛ که اگر کوچک‌ترین شناختی داشتند، همزمان با گستاخی طرف غربی، تیتر «با دشمنان مدارا» را با افتخار در صفحه اول روزنامه‌های خود منتشر نمی‌کردند. این طیف، غائبان همیشگی کلاس تاریخ هستند. 
مسعود اکبری