دستاوردهای انقلاب اسلامی در سی و هشتمین بهار آزادی - بخش پنجم
شکست ایرانهراسی و تجلی بیداری اسلامی
فریده شریفی
آنچه امروز در منطقه میگذرد دستاورد 38 سال انقلاب اسلامی ایران و تجلی آرمانها و رهنمودهای امام خمینی(ره) نه تنها برای ملت ایران بلکه برای همه مسلمانان جهان است.
ملت ایران آزادی میخواستند، استقلال میخواستند، جامعهای بهرهمند از معنویت و اخلاق میخواستند، جامعهای که در آن استقلال رای داشته باشند و حکومت را از آن خود بدانند نه تابع و دنبالهرو قدرتهای بیگانه و تمام این خواستهها را در قالب یک کشور اسلامی، یک نظام اسلامی میدیدند، نظامی که تجلی تعالیم اسلامی را در آن احساس کنند و به آرامش و آسایش برسند.
رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در یکی از سخنرانی های خود میفرمایند: «ما معتقدیم راه سعادت انسانها به دست تعالیم انبیا است که کاملترینش هم تعالیم اسلام است. بشر منهای تعالیم انبیا حتی پیشرفت مادی هم در این حدی که پیدا کرده، پیدا نمیکرد، چه برسد به تعالی معنوی و بهجت معنوی و آرامش و آسایش روانی که زمینهساز عروج اوست به معارج والای ملکوتی انسان،... راه سعادت انسان این است. برای اینکه تفکر انبیا در جامعه پیاده شود یک حرکت بلندمدت و طولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد، جامعه اسلامی، کشور اسلامی، نه فقط دولت اسلامی، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامی بلکه تشکیل واقعیت و یک مجموعه مردمی براساس تعالیم اسلام. مردم میخواهند در یک حکومت اسلامی که تعالیم انبیا در آن اجرا شود زندگی کنند و آثارش را احساس کنند. این هدف ماست این هدف هر چند طولانیمدت است اما باید برای رسیدن به آن تلاش کرد، کارکرد تا به این هدف رسید.»
اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی
از همان ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی، هدف اصلی و اصیل این نظام نوین بر همگان مشخص بود و آن احیای اسلام و ارزشهای دینی و حاکمیت بخشیدن به دین الهی، فارغ از هرگونه گرایش و تاثیرپذیری از دیگر مکاتب بشری بود. در کنار این آرمان بزرگ اهدافی مانند عدالت اجتماعی، آزادیخواهی، استقلال و قطع هر نوع وابستگی، رفع تبعیضها، احیای کرامت انسانی و نقش داشتن مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود، حاکمیت اسلام بر جامعه و رواج ارزشهای دینی در کشور و از همه مهمتر صدور انقلاب اسلامی در دستور کار قرار گرفت.
«داود شجاعی» کارشناس ارشد روابط بینالملل در گفتوگو با گزارشگر کیهان در این باره میگوید:« اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران از همان ابتدا در شعارهای مردم و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) مشخص بود از جمله استقلال و عدم وابستگی به بیگانگان، چرا که بیگانگان و به ویژه قدرتهای غربی میخواستند عقاید و نظرات خود را بر ملت ایران تحمیل کنند و در جهت تحقق منافعشان، منافع ملی ایران را فدا نمایند. در واقع آنها میخواستند مصالح کشور را به نفع خود قربانی کنند و کسی هم حق اعتراض و مخالفت نداشته باشد در حالی که ملت غیور ایران این را نمیخواست و به همین دلیل رژیم طاغوت که کاملا وابسته به غرب بود را سرنگون کرد.»
به گفته این کارشناس استقلال فقط در ابعاد سیاسی مد نظر نبود بلکه در ابعاد اقتصادی و فرهنگی نیز مورد توجه بود و مردم میخواستند، که این کشور از لحاظ اقتصادی وابسته به شرکتهای خارجی نباشد که هر کاری میخواهند بکنند و اقتصاد ایران را وابسته به بازارهای خارجی کنند تا سود بیشتری عایدشان شود. قدرتهای اقتصادی غرب تمام خواسته و توجهشان این بود که مواد اولیه و منابع طبیعی کشورمان مانند نفت، گاز، ذغالسنگ و... را به تاراج ببرند و در مقابل کالاهای بیکیفیت خود را به قیمت بسیار گران به مملکت ما وارد کنند تا از این طریق یک اقتصاد مصرفی و وابسته در کشور به وجود آید. به همین دلیل انقلاب اسلامی جلوی این تاراجها و دزدیهای برنامهریزی شده را گرفت.
وی اضافه میکند: «از لحاظ فرهنگی نیز مردم استقلال فکری میخواستند، آزادی بیان، آزادی قلم و آزادی تفکر و اندیشه میخواستند و نمیخواستند فرهنگ وارداتی غرب را کورکورانه بپذیرند و دنبالهرو فرهنگهای بیگانه باشند. چرا که مردم ایران به خوبی میدانند که از چه فرهنگ و تمدن غنی برخوردارند و احتیاجی به فرهنگهای بیگانه ندارند. در همین رابطه یکی از فرهنگهایی که در انقلاب اسلامی ایران متجلی شد و الهام گرفته از مکتب راستین و اصیل اسلامی است رواج فرهنگ شهادت است که مردم دلاور و قهرمان ایران مشتاقانه از آن استقبال کردند و نشان دادند که برای دفاع از دین و مملکت خود تا پای جان آماده ایثار و فداکاری هستند. 8 سال دفاع مقدس و مقاومت قهرمانانه فرزندان ایران در مقابل عراق و حامیان غربیاش این روحیه و این ارزش والای اسلامی را به خوبی ثابت کرد.»
یک خانم خانهدار که به خوبی روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 را به یاد دارد در این باره میگوید: «قبل از انقلاب فاصله طبقاتی زیاد شده بود و اکثر مردم در محرومیت و فقر و نداری به سر میبردند و فقط عده کمی ثروتهای بادآورده داشتند. ارزشهای اخلاقی هم در جامعه کمرنگ بوده و متاسفانه فساد و بیبند و باری در میان جوانان گسترش پیدا کرده بود، مردم ناراضی بودند میخواستند زندگی و معیشتشان تغییر کند، میخواستند متدین باشند و کسانی هم که در راس جامعه قرار داشتند متدین باشند و فاسد نباشند.»
وی میافزاید: «در خانه ما استفاده از تلویزیون فقط با اجازه پدرم امکانپذیر بود چرا که ایشان معتقد بودند برنامههایی که پخش میشد غیراخلاقی و ضد ارزشی بود و باعث انحراف و گمراهی جوانان میشد به همین دلیل ما بیشتر وقتمان را به مطالعه کتاب میپرداختیم و حتی در بیرون رفتن از منزل هم چندان آزادی نداشتیم چرا که رژیم طاغوت فساد اخلاقی و برهنگی و دوری از سنت اسلامی را رواج میداد.»
یکی دیگر از اهداف انقلاب عدالت و رفع تبعیضها بود، جامعه، جامعهای غیرعادلانه بود که هیچ چیز سر جای اصلی خودش قرار نداشت، همه نسبت به یکدیگر ظلم و بیعدالتی میکردند.
«محمدرضا کیوانفر» کارشناس ارشد روابط بینالملل در اینباره میگوید: «یکی از عواملی که باعث خیزش مردم در ایران شد گسترش و رواج بیعدالتی بود، ظلم و بیعدالتی، تبعیض، فاصله طبقاتی در جامعه به شدت رواج داشت، همه به همدیگر ظلم میکردند از بالا به پایین از رئیس گرفته تا مدیر، قاضی،... همه به زیر دستان خود ظلم میکردند و مردم به دنبال عدالت و رفع شکاف طبقاتی بودند و جامعهای عاری از ظلم و تبعیض میخواستند.»
وی اضافه میکند: «کشور ایران در سال 1357 کشوری بود که در آستانه انفجار قرار داشت، کشوری که انقلاب و امام خمینی(ره) و ملت از دست رژیم طاغوت تحویل گرفتند یک ویرانه به تمام معنا بود، فساد، بیعدالتی، ظلم و تبعیض، انحطاط ارزشهای اخلاقی و دینی فراوان به چشم میخورد و مردم به یک ناجی احتیاج داشتند به یک راهنما و رهبر که اعتراضات آنها را در یک مسیر صحیح و متعالی قرار دهد و به نتیجه برساند و دقیقاً این همین کار و رسالتی بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آن را به نحو احسن انجام داد و مردم را به سمت یک نظام اسلامی که هم عدالت اجتماعی و رفاه مادی داشته باشند و هم به استقلال کامل برسند راهنمایی کرد.»
الگویی بینظیر
انقلاب اسلامی ایران در شرایطی به پیروزی رسید که اکثر کشورهای منطقه غرب آسیا به اردوگاه غرب یا شرق متکی بودند و دستورالعملها، خطمشی و سیاستهای خود را از آنان گرفته و مو به مو به مرحله اجرا میگذاشتند در حقیقت غالب حکومتهای منطقه غلامان حلقه به گوشی بودند که دستورها و اوامر اربابان خود را اجرا کردند، درحالی که تحقق انقلاب اسلامی ایران دیدگاه حاکم بر منطقه را به کلی تغییر داد و الگوی پیروی مطلق از قدرتهای فرامنطقهای به الگوی نگرش داخلی و نگاه به توانمندیهای درونی تغییر پیدا کرد.
«مهدی عزیزی» کارشناس مسائل سیاسی و مدیر سایت بیداری اسلامی در اینباره میگوید: «انقلاب ایران در شرایط زمانی محقق شد که اردوگاه شرق و غرب تنها دو پایگاه جریانهای سیاسی و مبارز منطقه به شمار میرفتند و کشورهای عربی نیز برای مقابله با آمریکا و اسرائیل باید به همین الگوی شرق میپیوستند. براساس همین رویکرد، جنبشهای مردمی با پسوندهای ملیگرایی ایجاد شد. اما این الگوی مبارزه درپی شکست ارتشهای عربی در جنگ 6 روزه و نیز ناتوانی در برخورد با چالشهای کشورهای عربی دچار ناامیدی و سرخوردگی شد. این سرخوردگی تا آنجا بود که تمامی مفهومهای ملیگرایی یکباره رنگ باخت و بر اثر نبود یک الگوی مشخص برای ادامه مبارزه، فضای سیاسی منطقه به سمت عادیسازی روابط با تلآویو پیش رفت.»
به گفته این کارشناس، نداشتن الگوی یکپارچه برای پیشبرد اهداف مبارزه و نیز نبود راهبرد روشن، از مهمترین چالشهای جنبشهای مردمی آن زمان به ویژه در فلسطین به شمار میرفت. در چنین شرایطی نهضت اسلامی امامخمینی(ره) پیروز شد و اسطوره شکستناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی و حکومت پادشاهی ایران به عنوان ژاندارم منطقه را به زبالهدانی تاریخ انداخت. این انقلاب یک شوک بزرگ نیز به اعرابی وارد کرد که سرخورده از شکست پان عربیسم بودند و مسیر سازش را در پیش گرفته بودند.
مدیر سایت بیداری اسلامی همچنین اضافه میکند: «پس از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی(ره) افقی جدید از امید و خودباوری در بین ملتهای عربی ایجاد شد و شکلگیری برخی جنبشهای اسلامی در منطقه با الگوپذیری از انقلاب ایران بود از جمله تأسیس جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، جنبش جهاد اسلامی و حتی جنبش دموکراتیک و خلق برای آزادی فلسطین نیز در سیاستهای خود بازنگری کرد و در عمل با الگوی اسلامی آمیخته شد.»
وی تصریح میکند: «تعریفی که امامخمینی(ره) از انقلاب ایران به افکار عمومی جهان ارائه دادند، تعریفی متفاوت از آنچه بود که در ادبیات سیاسی جهان وجود داشت، مفهومی که انقلاب را یک تحول درون مرزی و اجتماعی به منظور دستیابی به دستاوردهای اقتصادی میدانست درباره انقلاب ایران مصداقی نداشت. این موضوع نگرانی غربیها را برانگیخت و تمامی تلاشها و برنامهریزیها برای تهدید ایران به دلیل همین اهمیت و تأثیرگذاری بود.از همین زمان بود که واژه ایران هراسی ایجاد شد تا تأثیرگذاری انقلاب را بگیرد. در واقع غرب با مفهوم و اساس جهان شمول اندیشههای امامخمینی(ره) مشکل داشت و اگر قرار بود این انقلاب در درون مرزهای ایران باقی بماند هیچ تهدیدی تاکنون علیه ایران وجود نداشت و شاید هم غرب در پیشبرد آن کمک میکرد. تحلیلگران غربی پیش از پیروزی انقلاب به این تأثیرگذاری پی برده بودند به همین دلیل از کلیه ابزارها و امکانات خود در جهت مقابله با این انقلاب استفاده کردند جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سالهای نخستین پیروزی انقلاب نشاندهنده نیت پلید و توطئه دشمنان این انقلاب بود که 8 سال علیه نظام اسلامی ایران جنگیدند و نهایتاً با دفاع دلاورانه و قهرمانانه ایران مجبور به عقبنشینی و اعتراف به شکست در مقابل عزم و اراده مردم شدند.