kayhan.ir

کد خبر: ۹۶۸۷۷
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۲
بازخوانی دیدگاه‌های مرحوم حسن شایانفر درباره نفوذ فرهنگی

غرب در جستجوی واسطه برای ترویج اسلام منهای روحانیت



همين نشريه در مقاله ديگري با عنوان «رديابي مقاله‌هاي مطبوعات تهران در مطبوعات برون مرزي» به نقد و بررسي تعدادي از نشريات چاپ لس‌آنجلس نظير روزنامه‌هاي «عصر امروز»، «آيندگان» و «صبح ايران» پرداخته است. اين نشريات كه تا ديروز از جرايد داخل كشور به عنوان مزدور و سرسپردگان رژيم جمهوري اسلامي نام مي بردند، امروز با چاپ مطالب نشريات داخلي گوي سبقت را از ديگران ربوده‌اند. در قسمتي از اين مقاله چنين آمده است:
«طي اين چندين و چند ماه كه از انتشار (روزنامه) عصر امروز مي گذرد، جز در چند مورد استثنايي، كمتر شماره‌اي بود كه اين روزنامه سه صفحه از چهارپنج صفحه مفيد خود را با كليشه مطالب مجلات داخلي پرنكرده باشد... در مجله ايران نيز تيتراولين برخورد مشخص در اين رابطه يكي دو هفته پيش به چشم خورد. دست اندركاران اين مجله، مقاله چاپ شده در ماهنامه آدينه را محملي قرارداده و مي‌نويسد: در ايران هنوز شيرمردان قلم به دستي هستند كه در همان جو خفقان و بدون آنكه بخواهند حرفها را در لفاف استعارات پيچ درپيچ بپيچند، اساسي‌ترين مسايل روز را مطرح مي‌كنند... روزنامه صبح ايران هم با ديدن مجله هاي چاپ تهران يكباره سرشوق آمده و اعلام نمود كه در ايران مجلاتي منتشر مي شوند بسيار پرمحتوا و پرمايه كه دست به مبارزه و مقاومت فرهنگي زده‌اند و حرفهايي مي‌نويسند كه ما در اين سوي اقيانوس جرأتش را نداريم...»
 غرب در جستجوي واسطه
تقابل جريانات فكري لاييك و اصولگرايان ديني، حادثه مهمي است كه عناصر و عوامل ضدانقلاب و وابستگان كانونهاي امپرياليستي به انتظار آن نشسته‌اند و براي ايجاد آن زمينه سازي مي‌كنند. جاي پاي اين انتظار در سخنان و رفتار و مواضع بسياري از سران جريان روشنفكري وابسته مشاهده مي شود. اينان براي دستيابي به اين هدف به افرادي چون عبدالكريم سروش دل بسته‌اند وبا مطرح كردن و تقويت آنها و تبليغ وسيع پيرامون جرياني كه مطرح مي سازند، سعي دردامن زدن و گسترش هرچه بيشتر دامنه تفكر جدايي دين از سياست دارند:
«مهم ترين اتفاقي كه دردهه آينده در ايران رخ خواهد داد، در ارتباط باتحول روحانيت و رابطه اين نهاد با دولت است... گفتمان رابطه دين و دولت با اين پيش‌زمينه معني مي‌يابد. به طور مشخص اين گفتمان در واقع در ميان روشنفكران مذهبي وبخشي از روحانيت درباره نقش دين در حكومت و امكان تحويل آن، كه خود به خود به هردو مربوط مي شود، شكل گرفته است. عبدالكريم سروش از سخنگويان اصلي اين جريان است... سروش به طور منطقي با هرگونه تفسير مطلق از دين مخالف است. اين روشنفكر مدرن گرا براين باور است كه خردگرايي بايد جلوي ايدئولوژي را بگيرد و اينكه حكومت ديني تنها و تنها در جامعه مدني ميسر است...»(۱). اين گوشه‌اي از سخنان يكي از شناخته شده ترين عوامل وابسته، يعني هوشنگ اميراحمدي دلال ايجاد رابطه مجدد امريكا و ايران است. افزون براين، يكي ديگر ازوابستگان آژانس اطلاعاتي امريكا به نام مجيد تهرانيان (۲) - كه او هم در پوشش استاد دانشگاه به فعاليت مشغول است - در گفتگويي با راديو صداي امريكا عبدالكريم سروش را پيشاهنگ تحولات عمده در ايران اسلامي مي‌نامد و مي‌گويد:
«... يك تحول بسيار مهمي كه به عقيده من دارد صورت مي گيرد، در زمينه‌هاي تفكر در ايران. يكي از كساني كه شايد پيشاهنگ اين تحولات باشد، آقاي عبدالكريم سروش است كه... از منتقدين علي شريعتي و طرز تفكر امتزاج دين و سياست است... من فكر مي كنم كه اگر اين طرز تفكر او گسترش بيابد، رفته رفته مسئله ولايت فقيه مورد دستورالعملهاي جديدتري قرارخواهد گرفت و نتايج سياسي مهمي در پي خواهد داشت...»(۳)
يكي ديگر از روشنفكران سكولار و غرب زده به نام علي آشتياني طي مقاله‌اي كه با عنوان «در غربت تجدد ماندن» در نشريه ضدانقلابي كنكاش چاپ شده است به تشريح آرا و نظريات عبدالكريم سروش و همفكرانش پيرامون جدايي دين از سياست مي پردازد و مي نويسد:
«... مطبوعات وابسته به رژيم... برخي مباحث مهم و حساس را پيش كشيده‌اند كه متاسفانه با بي اعتنايي قشر متجدد جامعه روبرو گرديده است. نظرات افرادي مانند عبدالكريم سروش و محمد مجتهد شبستري با قاطعيت مجاز بودن تجديدنظر در شريعت را مطرح كرده و زمينه مناسبي را در اختيار روشنفكران سكولار قرار مي دهد تا نقطه نظرات خود را مطرح كرده و تضادهايي را كه ديني نمودن حوزه سياسي جامعه به وجود مي آورد، مورد تاكيد قرار دهند. جالب توجه اينكه سروش يك مسئله به ظاهر ديني را با توسل به نظريات متفكرين غيرديني (غربي) و سكولار مطرح كرده و با استدلالي كه كاملاً براي روشنفكران متجدد آشناست، به جدال مدعيان ارتودوكسي در شريعت مي رود»(۴)  
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱- نشريه ايران فردا، شماره27
۲- مجيد تهرانيان يكي از عوامل شناخته شده جريان روشنفكري وابسته معاصر ايران و ازجمله كساني است كه تمام توان و فعاليت علمي خود را در خدمت امپرياليسم به كار گرفته است. تهرانيان كه در حال حاضر استاد دانشگاه هاوايي است از دوران جواني براي همكاري با امريكا انتخاب شده است. به نوشته روزنامه كيهان مورخه 1334/1/29 وي از طريق اداره فرهنگ و اطلاعات امريكا به عنوان نماينده دانش آموزان دبيرستانهاي ايران و با هزينه روزنامه «هرالد تريبون» به امريكا رفت و در 26 بهمن ۱۳۳۳ در كاخ سفيد امريكا با ژنرال آيزنهاور و رييس جمهور امريكا ملاقات كرد. وي پس از اقامت سه ماهه در 1334/1/27 به ايران بازگشت. به نوشته كتاب «پيوندهاي فرهنگي ايران و امريكا» وي در سال 1355 به همراه جهانگير آموزگار و خداداد فرمانفرمايان و چندتن ديگر به عنوان عضو كميسيون افق هاي آينده انتخاب گرديد.
 مجيد تهرانيان در سال 1348 پس ازاتمام تحصيلات خود در رشته علوم سياسي به ايران برگشت و مدتي در سازمان مديريت صنعتي فعاليت كرد. وي درآخرين سالهاي حضورش درايران «پژوهشكده» مركز علوم ارتباطي توسعه ايران را با همكاري سازمان برنامه و سازمان راديو و تلويزيون تاسيس كرد. او بخاطر پيوندهاي موثرش در تحكيم اقتدار و ديكتاتوري پهلوي در آستانه پيروزي انقلاب بابهره گيري از يك بورس مطالعاتي دانشگاه آكسفورد از ايران خارج شد و ديگر به كشوربازنگشت. او مدتي را در سازمان يونسكو و سپس در دانشگاه هاروارد به تدريس اشتغال ورزيد سپس به دانشگاه هاوايي رفت و اكنون بيش از بيست سال است كه درآنجا مقيم مي باشد. تهرانيان اخيراً در تعامل با نشريات دولتي همچون نشريه «ايران سال» قرارگرفت در سومين شماره «ايران سال» (1380 - 1379) مصاحبه اي با عنوان «تنوع ساخت رسانه ها» راهي به سوي اعتدال انجام داد و در آن تعدد و تكثر مطبوعات را راهي براي ايجاد اعتدال در جامعه معرفي نمود.
۳- روزنامه كيهان، مورخه 1373/8/23، به نقل از هفته نامه كيهان هوايي، 1373/8/18.
۴- آشتياني، علي، نشريه كنكاش، چاپ خارج از كشور، شماره ششم، مورخه بهار 1369، مقاله «در غربت تجدد ماندن، ص .113».