کد خبر: ۳۱۸۶۱۷
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۹

فریب دیروز، عبرت امروز! (مقاله وارده)

دکتر ابراهیم کارخانه‌ای*
فروردین‌ماه سال ۱۳۸۵ بود، سومین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین در تهران برگزار می‌شد؛ به همین منظور مقرر شد دعوتنامه‌هایی از طرف رئیس‌جمهور و رئیس‌ مجلس شورای اسلامی به رؤسای جمهور و مجالس کشورهای شمال آفریقا شامل کشورهای لیبی، الجزایر، مصر، مغرب، تونس و سودان تقدیم شود. بدین منظور همراه با حجت‌الاسلام سید احمد موسوی نماینده امور مجلس ریاست جمهوری در زمستان سال ۱۳۸۴ طی سفری ۱۵روزه عازم شمال آفریقا شدیم.
برای ملاقات با قذافی می‌بایست عازم طرابلس می‌شدیم، ولی به‌ علت عدم حضور قذافی در طرابلس، همراه با وزیر امور خارجۀ لیبی با یک هواپیمای اختصاصی عازم شهر «سرت» شدیم. شهری که روستای محل تولد قذافی در آنجا واقع شده بود.
در طول مسیر، با توجه‌ به اینکه حجت‌الاسلام موسوی به زبان عربی کاملاً مسلط بود (ایشان نماینده مردم اهواز بودند)، صحبت‌های زیادی با وزیر امور خارجه لیبی ردّوبدل شد. وقتی وزیر امور خارجه لیبی متوجه شد که رشتۀ تحصیلی من علوم هسته‌ای است، تأکید کرد که «ما فریب آمریکایی‌ها را خوردیم و برنامۀ هسته‌ای‌مان را از دست دادیم؛ شما فریب آنها را نخورید!»
در آن زمان برنامۀ هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم فشار غرب و صدور قطعنامه‌‌های متعدد توسط شورای حکام، پس از یک توقف دو ساله مجدداً با دستور مقام معظم رهبری از سر گرفته شده بود.
درباره برنامۀ هسته‌ای لیبی، آمریکایی‌ها قول داده بودند که با برچیدن کامل برنامه‌های هسته‌ای، تحریم‌های اعمال‌شده علیه لیبی را لغو خواهند کرد، اما علی‌رغم نابودی برنامۀ هسته‌ای لیبی، تحریم‌ها همچنان به قوت خود باقی مانده بود! به‌ علت همین عهدشکنی‌ها بود که وزیر امور خارجۀ لیبی تأکید می‌کرد که شما فریب آمریکایی‌ها را نخورید. آنها عهدشکن و دروغگو هستند.
پس‌ از آنکه به شهر سرت رسیدیم، از وزیر امور خارجۀ لیبی خداحافظی کردیم. ترتیبی دادند که ما با یک خودروی اختصاصی از شهر سرت به ‌سمت محل استقرار قذافی واقع در بیابان‌های سرت حرکت کنیم. در طول مسیر با دوستان صحبت می‌کردیم که در این بیابان برهوت جز خدا کسی از وضعیت ما خبر ندارد و نمی‌دانیم ما را به کجا می‌برند!
از دور دیواره‌های بلند برج و بارویی پیدا شد. پس از عبور از در بزرگ قلعه، وارد محوطه‌ای شدیم که انتهای آن پیدا نبود. پس از طی مسافتی طولانی، به در بزرگ دیگری برخوردیم. بعد از عبور از آن، به ورودی سوم رسیدیم که چندین خودرو بیرون آن پارک شده بود. حدس زدیم که این باید آخرین دروازه باشد. از خودرو پیاده شدیم. ما را به دفتر کار آقای قذافی هدایت کردند. مدتی منتظر ماندیم، خبری نشد.
نزدیک ظهر که شد، یکی از همراهان گفت: «شنیده‌ام قذافی ملاقات‌کننده‌ها را نزدیک ظهر منتظر می‌گذارد تا اذان ظهر شود و بعد از نماز جماعت به امامت ایشان، ملاقات انجام می‌شود!» با شنیدن این جمله، به مسئول دفتر گفتیم که ما می‌رویم برای نماز و بعد از نماز ایشان را ملاقات می‌کنیم.
به نمازخانه رفتیم و بلافاصله بعد از اذان، نماز را اقامه کردیم. بعد از نماز ما را به محوطۀ بیرونی هدایت کردند که در آن یک چادر بسیار بزرگ در میان علف‌ها برپا شده بود. به ورودی چادر که رسیدیم، قذافی از چادر بیرون آمد و از تک‌تک ما به‌‌خوبی استقبال کرد.
وارد چادر شدیم. آقای قذافی پشت میز کوتاهی نشست که به‌ رسم عشایر، گلیمی بر روی آن پهن شده بود و در دو طرف آن، دو دسته علف چیده شده بود. دعو‌تنامه را به ایشان تقدیم کردیم و بعد شروع به صحبت کرد. آقای موسوی با توجه‌ به تسلط به زبان عربی، با ایشان شوخی می‌کرد. در ادامۀ صحبت‌ها، آقای قذافی به برنامۀ هسته‌ای لیبی اشاره کرد و با صراحت اعلام کرد: «ما فریب آمریکایی‌ها را خوردیم؛ مواظب باشید که شما فریب آنها را نخورید! » پس از پایان جلسه باز همین موضع را تأکید کرد!
گفتنی است بعد از نابود کردن برنامۀ هسته‌ای لیبی، اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا به این کشور سفر کرد و هیئت‌های تجاری مختلف برای سفر به لیبی صف کشیدند! (درست مانند ایران بعد از امضاء برجام!).
خانم کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجۀ آمریکا، در دوره بوش پسر، درحالی‌که دست خود را با همکار لیبیایی‌اش بالا برده بود، اعلام کرد که ایران و کرۀ شمالی هم از لیبی درس بگیرند!! 
در ایران اگرچه دولت وقت از لیبی عبرت نگرفت و به آمریکا اعتماد کرد و تحریم‌های هسته‌ای نیز نه‌‌تنها برداشته نشد بلکه تحریم‌های سنگین‌تری بر ملت ایران تحمیل گردید، ولی با هوشمندی رهبر حکیم انقلاب، توانمندی هسته‌ای کشور علی‌رغم محدودیت‌های گسترده، چون آتشی در زیر خاکستر فشارهای غرب همچنان باقی ماند و روزبه‌‌روز بر قدرت ایران اسلامی در منطقه نیز افزوده شد و خروج آمریکا از برجام و فریبکاری اروپا هم نتوانست جلوی پیشرفت ملت ایران را بگیرد. اکنون اروپایی‌ها پس از سال‌ها در اقدامی فریبکارانه به اتهام عدم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به انجام تعهدات، با ارجاع پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به شورای امنیت و تصویب لغو استمرار تحریم‌ها (بازگشت قطعنامه‌ها ) از شمشیری که ۱۰ سال پیش به عنوان ضامن اجرای برجام تدارک دیده بودند رونمایی کردند! حال، با این همه خسارت و جنایت که آمریکا و غرب علیه ملت ایران روا داشته‌اند و اینکه علی‌رغم همه توطئه‌ها و خالی شدن خشاب اسلحه مشترک آمریکا و اروپا با شلیک آخرین تیر خلاص به رفع تحریم، باز کسانی چشم امید به گشایش تحریم‌ها از سوی آمریکا و اروپا بدوزند، قطعا مایه شگفتی است و اگر حماقت نباشد، خیانت است!
در شرایط کنونی، می‌بايست تجدیدنظر در مذاکرات انفعالی، خروج جمهوری اسلامی ايران از NPT و توقف همه همکاری‌ها با آژانس و تنزل درحد پادمان پایه، آن هم به علت عضویت ایران در آژانس؛ و دیگر اقدامات تقابلی... به عنوان اقدام متقابل و بازدارنده جمهوری اسلامی ایران در برابر توطئه‌های بعدی آمریکا و اروپا در راس برنامه‌ها
قرار گیرد.
 قطعا هر نوع حرکت انفعالی و امتیازدهی، تحت عنوان مذاکره و دیپلماسی در شرایط کنونی، موجب زیاده‌خواهی دشمن و خسارت قطعی بر جمهوری اسلامی ایران خواهد بود! اینکه تاسیسات هسته‌ای ایران بمباران شود، قطعنامه‌ها برگردد، تعهدات طرف‌های مقابل بر زمین بماند، آژانس خواستار بازدید و نظارت بر ویرانه‌های هسته‌ای شود!... در قالب هیچ مذاکره و دیپلماسی شرافتمندانه‌ای 
نمی‌گنجد!
 شکی نیست که مؤمن نباید از یک سوراخ چندین بار گزیده شود! چندین بار کلاه به سرش برود! چندین بار در حقش خیانت بشود!!
حال پس از این همه سؤال این است که آمریکا و اروپا که قبل از حمله، تمامی فعالیت‌های برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را از طریق آژانس تحت نظارت و حسابرسی خود داشتند، اکنون در خرابه‌های اماکن بمباران شده هسته‌ای ایران، دنبال چه هدف بر زمین مانده‌ای می‌گردند!؟ پاسخ آن را چشم بیدار انقلاب حضرت امام خامنه‌ای بارها هشدار داده‌اند! موضوع هسته‌ای بهانه است و بر خواسته‌های آمریکا و اروپا حد یقفی متصور نیست! آنها به دنبال تغییر رفتار ایران (بخوانید تغییر نظام اسلامی) هستند. رؤیایی با سابقه قریب نیم قرن‌ توطئه که هرگز تعبیر نخواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* استاد دانشگاه و نماینده دوره‌های هفتم و نهم مردم همدان در مجلس شورای اسلامی