کد خبر: ۳۱۸۶۵۹
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۴

اخبار ویژه

خودکشی متهمان مکانیسم ماشه
برای تبرئه اروپای خبیث
درست در شرایطی که تروئیکای بدعهد اروپایی به پیشنهادهای ایران و توافقش با آژانس پشت‌پا زده بود، روزنامه‌های زنجیره‌ای به جای اعتراض به این رویکرد خصمانه، سعی کردند با تکرار عناوینی مانند دولت پنهان و تندروها، بار اتهام را از دوش اروپا بردارند!
این رویکرد با عنایت به سابقه نشریات غربگرا در بزک‌کردن مواضع طرف اروپایی طی دوره عهدشکنی برجامی، دیگر نمی‌تواند یک خطا باشد و ماموریتی خیانت‌آمیز ارزیابی می‌شود.
در این زمینه روزنامه اعتماد (متعلق به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت) مدعی شد دولت پنهان در داخل، مانع توافق بوده است!
این روزنامه ذیل تیتر «دولت پنهان مانع توافق» و از قول ابراهیم اصغرزاده مدعی شد: تندروها می‌دانند که موفقیت دولت در سیاست خارجی، توازن قوا را به زیان‌شان تغییر خواهد داد، لذا با ابزار تخریب و فشار، می‌کوشند هزینه توافق را بالا ببرند. 
برخلاف عناد و کارشکنی طرف غربی، وی مدعی شد: معادله اصلی امروز ایران، اولویت دادن به توافق پایدار و کلی با غرب است، اما این مسیر راه‌حل ساده و یکتایی ندارد. در ریاضیات، اگر همه متغیرها معلوم باشند، پاسخ روشن است؛ اما در سیاست، حتی با دانستن تمام عناصر، اراده و درک رهبران، فشارهای خارجی و شرایط اجتماعی مسیر را تغییر می‌دهند. نمونه بارز آن وضعیت «نه جنگ نه صلح» است که سال‌ها منافع ملی و امنیت کشور را در تعلیق پرهزینه نگه داشته است. مشکل اصلی در تحقق توافق پایدار، «دولت پنهان» است؛ نهادی غیرپاسخگو و فراقانونی که می‌تواند هر توافقی را متزلزل سازد. با این حال، توافق اخیر با آژانس گامی مثبت و شرط لازم برای بازگرداندن پرونده ایران از مدار امنیتی به مدار دیپلماتیک است. اما شرط کافی، استقرار این توافق بر بستر بازتعریف منافع ملی و آشتی ملی در داخل است. بدون پشتوانه مشروعیت داخلی و اجماع ملی، هیچ توافقی دوام نخواهد داشت.
ماله‌کشی خیانت اروپا و دهن‌کجی‌اش به حسن‌نیت چندباره ایران در حالی است که آقای حضرتی و روزنامه‌اش چند ماه قبل وانمود می‌کردند توافق و شراکت با ترامپ و جذب دو هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی نزدیک است! و حال آنکه ترامپ در تدارک حمله نظامی بود.
همزمان با اعتماد، روزنامه سازندگی وابسته به حزب کارگزاران هم ذیل تیتر «دیپلماسی در تله تندروها/ تندروی‌ها چگونه تلاش‌های وزارت خارجه را بی‌اثر می‌کند؟»، نوشت: وزیر امور خارجه، اخیراً اعلام کرد که طرحی «معقول و قابل ‌اجرا» برای جلوگیری از بروز بحران به اروپایی‌ها ارائه شده و تأکید کرده که این طرح با حمایت کامل شورای عالی امنیت ملی و تمامی ارکان جمهوری اسلامی همراه بوده است. با این حال، اروپا پاسخ داده که وزارت خارجه ایران نماینده «تمام ساختار سیاسی کشور» نیست. این جمله بیش از آنکه یک موضع خارجی صرف باشد، پژواک صداهای داخلی ایران است. تندروهای مجلس و نزدیکان به جریان‌ پایداری، سال‌هاست تلاش می‌کنند وزارت خارجه را نهادی بی‌اختیار معرفی کنند و با برجسته‌سازی اختلافات در صحنه سیاسی عملاً دست دیپلماسی ایران را در مذاکرات بین‌المللی بسته‌اند.
تلاش ارگان حزب غربگرای کارگزاران برای تبرئه اروپا آن هم وسط رویکرد خصمانه‌اش در حالی است که تریتا پارسی از بنیانگذاران شورای ایرانیان آمریکا و از حامیان ظریف و برجام در تحلیلی تصریح کرد: اروپایی‌ها عامدانه راه تقابل با ایران را انتخاب کردند. هیچ امتیاز هسته‌ای ایران نمی‌توانست جلوی مکانیسم ماشه را بگیرد. من مدت‌هاست در مورد اثربخشی تلاش‌های شجاعانه برای جلوگیری از مکانیسم ماشه تردید داشتم. هیچ امتیاز هسته‌ای ایران نمی‌توانست اروپایی‌ها را از فعال‌سازی آن منصرف سازد چون هدف اروپا چیز دیگری است. اقدام سه کشور اروپایی برای اعمال رسمی تحریم‌ها در چارچوب «اسنپ‌بک» علیه تهران، ربطی به محدود کردن برنامه هسته‌ای این کشور نداشت. این دیگر مربوط به برنامه هسته‌ای ایران نیست؛ این یک ترفند اتحادیه اروپا برای جلب‌نظر ایالات است... صدراعظم آلمان اخیراً اذعان کرد که اسرائیل با بمباران ایران در ماه ژوئن، «کار کثیفی را برای همه ما انجام می‌دهد.» 
همچنین ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، چند روز قبل در مصاحبه با شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی با وجود اذعان به معقول بودن وزیر امور خارجه ایران گفت: توافق اخیر ایران که با آژانس اتمی در مصر، امضا شد، تأثیری بر تصمیم ما، ندارد و تحریم‌ها بدون توجه به آن، اجرا خواهند شد. وزیر خارجه ایران، تلاش کرد، پیشنهاد معقولی ارائه دهد، اما مورد حمایت سایرین، قرار نگرفت.
در واقع او با زبان بی‌زبانی می‌گفت که اروپا اختیاری از خود ندارد و چون تحت تحقیر و فشار آمریکاست، به فعال‌سازی نیابتی ماشه تن داده است.
با این اوصاف باید سؤال کرد که چرا برخی رسانه‌های داخلی اصرار دارند اروپا را تبرئه کنند و به تسویه‌حساب‌های سیاسی موهوم و بی‌سند بپردازند؟ شاید هم این کار، نوعی فرار به جلو برای پاسخگو نبودن درباره مکانیسم ماشه‌ای است که در برجام جاسازی شده بود اما از سوی ظریف و روحانی و حامیان‌شان انکار می‌شد.
نشریه آمریکایی: در صنعت نظامی پهپاد
 از ایران عقب افتاده‌ایم
استراتژی نامتقارن نظامی ایران، آمریکا را به بازنگری وادار کرده و حتی پیشنهاد می‌شود که دولت ترامپ این عقب‌ماندگی را بپذیرد و شروع به بازتعریف استراتژی‌های نظامی خود کند.
این ارزیابی را نشریه آمریکایی  The war zone منتشر کرد و نوشت: شاهِد-۱۳۶، یک پهپاد انتحاری بلندبرد با هزینه‌ای ناچیز (حدود ۵۰ هزار دلار) در نظر گرفته شده است. این پهپاد می‌تواند تا هزار مایل پرواز کند و کلاهکی ۵۰ تا ۱۰۰ پوندی حمل شود، در حالی که موشک‌های کروز آمریکایی میلیون‌ها دلار هزینه دارند.
تأکید می‌شود که این پهپاد «نه پیچیده است، نه گران، و نه نوآورانه»، اما دقیقاً همین سادگی آن به یک «ویژگی عظیم» تبدیل شده است. با مهندسی هوشمندانه و توسعه سریع، مهندسان ایرانی سلاحی ساخته‌اند که مرز بین پهپاد و موشک کروز را محو می‌کند و دشمنان را با هزینه کم به چالش می‌کشاند.
پنتاگون سال‌ها تهدید پهپادهای پایین‌رده را نادیده گرفته است و حالا هزینه آن را پرداخت می‌کند. پیشنهاد می‌شود که آمریکا دو نسخه از شاهِد را بسازد: یکی با برد هزار مایلی برای کاربردهای عمومی، و دیگری با برد بیش از دو هزار مایل برای مقابله با چین در اقیانوس آرام.
جالب اینکه، این پهپادها می‌توانند از کانتینرهای ساده پرتاب شوند؛ بدون نیاز به پایگاه‌های پیچیده، که این امر آنها را غیرقابل پیش‌بینی و مقاوم در برابر حملات اطلاعاتی می‌کند. این ویژگی‌ها که امروزه توسعه‌یافته‌تر هم شده است، چین، روسیه و حتی کره شمالی را به کپی‌برداری واداشته است؛ در حالی که آمریکا هنوز در مرحله برنامه‌ریزی اولیه است.
از دیدگاه ژئوپلیتیک، این داده‌ها نشان‌دهنده پیروزی استراتژیک ایران است. ایران علی‌رغم تحریم‌های سنگین، فناوری‌ای ایجاد کرده است که قدرت‌های بزرگ را به تقلید وادار کرده است. اگر آمریکا اقدام نکند، چین و روسیه با ظرفیت تولید عظیم‌شان پیشی خواهند گرفت.
شاهِد-۱۳۶، علاوه‌بر ضربه مستقیم، نقش هزینه‌سازی برای دفاع دشمن هم ایفا می‌کند. این پهپادها با تعدد بالا، رهگیرهای گران‌قیمت آمریکایی را هدر داده‌اند. این پهپادها می‌توانند ذخایر موشک‌های ضد هوائی را سریع خالی کنند که در جنگ اوکراین نیز اثبات شده‌اند.
ایرانی‌ها با تمرکز روی برد زیاد و هزینه کم، سلاحی ساخته‌اند که نه تنها حمله می‌کند، بلکه دفاع دشمن را فرسوده می‌سازد. این استراتژی نامتقارن، آمریکا را به بازنگری وادار داشته و حتی پیشنهاد می‌شود که دولت ترامپ این عقب‌ماندگی را بپذیرد و شروع به بازتعریف استراتژی‌های نظامی خود کند.
مشابه خسارت‌های برجام و ماشه را
 در دنیا سراغ دارید؟
رئیس جبهه اصلاحات به جای ابراز شرمندگی از فجایع برجام به‌ویژه مکانیسم ماشه می‌گوید منتقدان هنوز نگفته‌اند بدیل‌شان چه بود.
آذر منصوری، در شبکه ایکس نوشت: منتقدان برجام هنوز نگفته‌اند نسخه بدیل‌شان چه بود؟ ادامه‌ تقابل؟ خروج از NPT؟ یا جنگ جنگ تا پیروزی!؟ راه‌حل‌هایی بدون توجه به خواست مردم!
وی افزود: دکتر ظریف راهی را گشود که منافع ملی را حفظ کرد، بدون آنکه ایران تسلیم شود. تعامل مقتدرانه، نه تندروی، راه‌حل ایران است.
رئیس جبهه اصلاحات که قطعاً دانش به این بحث‌ها قد نمی‌دهد اما کسانی که به او خط می‌دهند، باید درباره موضوعات متعددی پاسخگو باشند؛ از جمله اینکه:
جز توافق فاجعه‌بار برجام، کدام توافق جهانی دیگر را سراغ دارید که کلاهی به گشادی مکانیسم ماشه را در آن تعبیه و بر سر طرف مقابل گذاشته باشند؟ نوابغ جبهه اصلاحات توضیح دهند که در دوره سرمستی توافق به هر قیمت، کدام فرانچسکوی دیگری بدون نام خانوادگی معلوم، مکانیسم ماشه را در برجام جاسازی کرد؟ یا این سؤال که چرا اجرای نا‌متوازن تعهدات را پذیرفتند و در حالی که روز رسمی اجرای برجام هنوز فرا نرسیده بود، دست ایران را خالی کردند و سه سال بعد را به دیپلماسی التماسی در مقیاسی شرم‌آور‌تر ادامه دادند؟
این چه توافقی بود که طرف غربی می‌توانست آن را اجرا نکند یا امتیاز بگیرد و از توافق خارج شود اما ده سال بعد بتواند به شکل یکطرفه تحریم‌های شورای امنیت را برگرداند و روسیه و چین هم به عنوان متحدان ایران نتوانند مانع شوند؟!
رئیس جبهه اصلاحات حتی تا این حد را هم نمی‌فهمد که برجام با مختصات مذکور، راه‌حل نبود که حالا برای راه‌حل بدیل دست پیش بگیرد بلکه چاه ویلی بود که کشور را گرفتار کرد و بانیان مغرور و نادان آن (خوش‌بینانه‌ترین احتمال البته) اصرار داشتند هشدار صاحب‌نظران را نشنیده بگیرند و منویات غرب را پیش ببرند.
همچنین باید از خانم منصوری پرسید که آیا در مریخ زندگی می‌کرد و مطلع نشد که میز مذاکره از سوی آمریکا بمباران شد و پیشنهادهای سخاوتمندان دولت آقای پزشکیان به آژانس و اروپا برای توافق جدید هم مورد دهن‌کجی طرف غربی قرار گرفت؟! جنگ تحمیلی، حاصل همین روند غلط و منفعلانه بود اما گردانندگان جبهه اصلاحات، حالا که با نتیجه طبیعی نسخه معیوب خود مواجه شده‌اند، آن را گردن نمی‌گیرند.
عصر ایران: مکانیسم ماشه
 مانع فعالیت‌های اقتصادی ایران نیست
بسیاری گمان می‌برند که اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه، ایران را ذیل «تحریم‌های اقتصادی» سازمان ملل متحد می‌برد ولی در واقع این‌طور نیست.
این ارزیابی را وب‌سایت عصر ایران (از رسانه‌های اصلاح‌طلبان) در حالی منتشر کرد که اغلب رسانه‌های این طیف برای بزرگ‌نمایی تبعات فعال‌سازی مکانیسم ماشه با هم مسابقه گذاشته‌اند.
عصر ایران از قول کارشناس خود نوشت: نمی‌توانیم بگوییم که با فعال‌ شدن مکانیسم ماشه، ایران کلاً تحت تحریم اقتصادی سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد، بلکه مکانیسم ماشه تمامی فعالیت‌هایی که در ذیل عملیات هسته‌ای ایران قرار می‌گیرند را رصد و بازرسی می‌کند و فقط این فعالیت‌ها عملاً تحریم هستند نه فعالیت‌های اقتصادی ایران.
بسیاری گمان می‌برند که اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه، ایران را ذیل «تحریم‌های اقتصادی» سازمان ملل متحد می‌برد ولی در واقع این‌طور نیست. با مکانیسم ماشه قطعنامه‌هایی نافذ می‌شوند که قبل از برجام در مورد «فعالیت‌های هسته‌ای» ایران صادر شده بودند. یعنی قطعنامه‌های 1696 تا 1929. مجموعاً شش قطعنامه. که عملاً همه آن‌ها ذیل موضوع فعالیت هسته‌ای ایران قرار می‌گیرند.»
اگر قطعنامۀ 1747 دایره تحریم‌ها را گسترش داده و ابعاد تازه‌ای از روابط بین‌المللی ایران را هدف قرار داده، و یا حتی بانک سپه را هم شامل می‌شود، این‌ها قطعنامه‌هایی هستند که فعالیت‌های هسته‌ای ایران را در بر می‌گیرند. مثلاً رصد بانک سپه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد می‌شود، در ارتباط با تراکنش‌های مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهد بود نه کل فعالیت‌های بانکی. یعنی حتی قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد، بانک مرکزی را در بر نمی‌گیرند.
تحریم بانک‌ مرکزی از سوی آمریکا اعمال شد نه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد. و یا حتی نام بردن از بانک‌هایی مثل بانک صادرات در قطعنامه‌های شورای امنیت، به دلیل بحث مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران است. 
اتفاقی که می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی ایران را کند بکند و یا آن‌ها را تا اندازه‌ای متوقف سازد، رفتارهای اقتصادی کشورها و شرکت‌ها است. وگرنه مکانیسم ماشه به هیچ‌وجه موضوع تحریم‌های اقتصادی ایران را در بر نمی‌گیرد و فعالیت‌های بانکی و صادرات نفتی ایران را مورد تحریم قرار نمی‌دهد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که [با فعال شدن مکانیسم ماشه] ایران کلاً تحت تحریم اقتصادی سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد بلکه مکانیسم ماشه تمامی فعالیت‌هایی که در ذیل عملیات هسته‌ای ایران قرار می‌گیرند را رصد و بازرسی می‌کند و فقط این فعالیت‌ها عملاً تحریم هستند نه فعالیت‌های اقتصادی ایران؛ اعم از فعالیت‌های بانکی، نفتی 
و یا صادرات ایران.