اعتماد ملى يا اعتماد به نفس كروبى؟! (پاورقی)
Research@kayhan.ir
كروبى بر اين باور بود كه قهر از نظام سياسى در هيچ شرايطى مفيد نيست و اصلاحطلبان بايد با پذيرش همه محدوديتها، به هر ميزانى كه ممكن باشد، در نهادهاى انتخابى سهيم شوند، تلاش كنند تا از طريق رايزنى با مقامات ارشد نظام و نشان دادن نرمش در برابر آنان، به بهبود اوضاع در حد توان خود كمك كنند. درواقع كروبى مواضعى مقابل با موضع احزاب دوقلو و شعار آنان «فشار از پايين، چانهزنى از بالا» داشت و بر استفاده از شيوههاى مسالمتآميز اعتراضى تأكيد مىكرد.
نمونه تفاوت خطمشى سياسى كروبى را مىتوان در جريان ردّ صلاحيت تعدادى از نامزدهاى ثبت نامى اصلاحطلبان و تحصن نمايندگان مجلس ششم يافت. كروبى به عنوان رئيس مجلس ششم و دبيركل وقت مجمع روحانيون مبارز در اين جريانها، تمام تلاش خود را متمركز كرد تا صلاحيت نامزدهاى رد صلاحيت شده از طريق مجارى قانونى مورد تأييد واقع شود. او در شرايطى كه احزاب دوقلوى دوم خرداد انتخابات مجلس هفتم را تحريم كرده بودند؛ فهرستى از كانديداهاى مجلس هفتم متشكل از بخشى از اصلاحطلبان كه شامل مجمع روحانيون مبارز، حزب همبستگى و حزب كارگزاران سازندگى و . . . بودند، را منتشر كرد و به همين شكل نزديك به چهل نفر از اصلاحطلبان را وارد مجلس هفتم نمود كه فراكسيون اقليت را تشكيل دادند.
گذشته از تفاوت خطمشى سياسى كروبى با افراطيون اصلاحطلب، باور قاطعانه به رأى اندك كروبى در سطح جامعه، دليل ديگر اصلاحطلبان و خصوصآ مجمع روحانيون مبارز در عدم حمايت از كروبى در انتخابات نهم رياستجمهورى بود. همين باور بود كه مجمع روحانيون مبارز را نيز مجاب كرده بود تا مانند بسيارى ديگر از احزاب اصلاحطلبان از كروبى بخواهد تا در انتخابات نامزد نشود. همين مخالفتها باعث مىشد كه اعضاى سرشناس مجمع روحانيون مبارز، كروبى را در جلساتى كه براى آماده كردن زمينه نامزدى خود تشكيل مىداد، همراهى نكنند. اين عدم همراهى زمانى بيشتر آشكار گرديد كه دبيركل وقت مجمع روحانيون مبارز در انتخابات رياستجمهورى نهم ثبت نام كرد و ستاد انتخاباتى خود را تشكيل داد. از اينجا بود كه زمينههاى انشقاق در مجمع روحانيون مبارز شكل گرفت.
تعداد غالب اعضاى مجمع روحانيون مبارز از هاشمى رفسنجانى حمايت كردند و تعداد معدودى از معين؛ و علىاكبر محتشمىپور و رسول منتجبنيا نيز به حمايت از مهدى كروبى وارد ميدان شدند. اينگونه بود كه پس از انتخابات، كروبى ياران خود را در حزب جديدش از ميان كسانى برگزيد كه فعالان ستادهاى انتخاباتى او در سراسر كشور بويژه تهران بودند.
افزون بر دلايل پيش گفته، مهدى كروبى براساس تجربه دريافته بود كه در چارچوب محدود يك تشكل روحانى نمىتوان كار حزبى كرد. چرا كه تشكلهاى اصلى روحانى چون جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم، اصولا خود را در جايگاه حزبى هيچگاه ندانسته و همواره در جايگاه رهبرى و پدرى تشكلها و احزاب سياسى نمايندگى كردهاند و بسيارى از آنان با كار حزبى حرفهاى توسط روحانيون مخالف هستند. از سوى ديگر اگرچه تشكلى چون مجمع روحانيون مبارز از كميسيون مادّه 10 قانون احزاب مجوز فعاليت سياسى به عنوان يك حزب سياسى دارد؛ امّا واقعيت آن است كه عملكرد اين تشكل كه عمدتآ به ايام انتخابات برمىگردد، موسمى، مناسبتى و غالبآ از ويژگيهاى گروههاى ذىنفوذ است تا احزاب رسمى و شناسنامهدار، چرا كه مجمع اصولا فاقد كنگره، دفاتر استانى و عضوگيرى است و عمدتآ حلقهاى از روحانيون را دربر مىگيرد كه از ابتداى تشكيل تاكنون، رويش و زايشى در جغرافياى سياسى كشور نداشته است.557
______________________________
557- جريانشناسى سياسى در ايران، ص 382.