کوین بارت در یادداشتی برای کیهان:
ترامپ فقط یک عروسک خیمهشببازی است و از خود اختیاری ندارد
مردم آمریکا روز سهشنبه رئیسجمهور خود را انتخاب کردند. ترامپ برخلاف تمام نتایج نظرسنجیها پیروز انتخابات شد. وی که ظاهرا خیلی خوشحال به نظر میرسید، در کمپین خود پشت میکروفون رفت و گفت «من اکنون رئیسجمهور تمام مردم آمریکا هستم.» اما ظاهرا فراموش کرد که بگوید هیچ نقش مستقلی در سیاستگذاریها ندارد و ساختار اجازه انجام همه وعدههایش را نخواهد داد. ساختار حاکمیتی آمریکا هیچگاه از رئیسجمهور تاثیر نگرفته، بلکه همواره این رئیسجمهور بوده که خود را مجبور کرده تا ساختار آمریکا را بپذیرد و در همان چارچوب گام بردارد و شاید برای همین بوده که ترامپ هنوز به قدرت نرسیده از بخشی از اظهارنظرات شخصیاش عقبنشینی کرده است. چالشهای درونی و بیرونی و سیاستهای ترامپ در دوران 4 ساله پیشرو مبحثی است که دکتر «کوین بارت» اسلامشناس و تحلیلگر ارشد مسایل آمریکا درباره آن برای کیهان یادداشتی نوشته است که آن را در ادامه میخوانیم:
رئیسجمهور منتخب آمریکا فقط یک عروسک خیمهشببازی است و استقلال ویژهای ندارد و دیگر کنشگران قدرت در آمریکا که اشخاص و گروههای سرمایهدار و صاحبنفوذ هستند با سختترین و چالشبرانگیزترین موانع پس از 1930 مواجه هستند.
بحرانهای نظاممندی که به زودی به اوج خود میرسد و آمریکا را به زحمت خواهد انداخت. این بحرانها که ارتباطی به انتخاب ترامپ ندارند و حتی در صورت پیروزی کلینتون هم وجود داشتند عبارتند از:
* بحران بدهیهای کلان آمریکا که در حال حاضر آنقدر زیاد هستند که دولت ایالات متحده توان پرداخت آن را ندارد، به همین دلیل بانکهای خصوصی با نرخ سود بسیار بالاتر شروع به پرداخت وام میکنند و بنابراین اوضاع هر روز که میگذرد سختتر و پیچیدهتر خواهد شد. حل این موضوع نیاز به کمک دیگر قدرتمندان آمریکا هم دارد چون ترامپ استقلالی در قدرت ندارد.
* ترامپ مجبور خواهد بود با بیعدالتی فزایندهای که گریبان آمریکا را گرفته مقابله کند. بیعدالتی اجتماعی که نتیجه بیعدالتی اقتصادی و افزایش اتوماتیکسازیها بوده است.اگرچه معتقدم توفیقی در این زمینه پیدا نخواهد کرد، چراکه رئیسجمهور در آمریکا اصولا قدرت زیادی ندارد.
* هژمونی آمریکا و غرب در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است. این عقبگرد بیسابقه به خاطر کاهش رشد ناخالص ملی و همچنین به خاطر علاقه آمریکاییها به دخالت در امور از طریق نظامی است.
* بنیان خانواده هم در آمریکا به شدت سست شده و خانواده دیگر به عنوان پایه ساختار اجتماعی در آمریکا شناخته نمیشود.
البته سست شدن باور مردم آمریکا به کشورشان و کمرنگ شدن اعتقادات به یکپارچگی و اتحاد در عقیده مردم را هم نباید از نظر دور داشت. نکتهای که بسیار در این دوره پراهمیت است حضور همهجانبه نئومحافظهکارها در قدرت خواهد بود. آنها که تندروترین گروه در آمریکا هستند سعی در معرفی اسلام به عنوان دشمن تمدن آمریکا خواهند داشت. البته این تلاش بینتیجه خواهد ماند، چراکه اسلام نسخه درمان آمریکا را به طور کامل تجویز کرده است که عبارتند از:
* ممنوعیت اخذ و پرداخت ربا
* ایجاد وامهای قرضالحسنه بدون اخذ سود
* مخالفت با نظام سرمایهداری که امروز در آمریکا جاری است و باعث فقر اکثریت مردم آمریکا شده است.
*ارتقای ارزشهای خانواده.
علاوه بر تمام این خصوصیات که اسلام آن را ارائه میدهد اسلام هیچگاه مسیحیت را نادیده نمیگیرد و به آن هم احترام هم میگذارد.
در ادامه باید بگویم که بدون توجه به رئیسجمهور منتخب آمریکا وضعیت نامناسب آمریکا و بحرانهای جاری ادامه پیدا خواهد کرد. اگر هیلاری مهمان بعدی کاخ سفید هم میشد، با اقدامات نظامی در سوریه و اوکراین باعث عمیق شدن مشکلات آمریکا میشد. اما اکنون که ترامپ رئیسجمهور شده، وضعیت فرق میکند. خیز نئومحافظهکاران برای تاثیرگذاری در قدرت مشهود است. آنها سعی خواهند کرد در دوران ترامپ اسلام را به عنوان تهدیدی برای آمریکا جلوه دهند و در این راستا از دستاویزی همچون یازده سپتامبر برای پیشبرد اهداف خود که همان حمله به اسلام است استفاده کنند.