نکتهای درباره عارضهای فرهنگی
مانا شهیدی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همپای عرصهها و زمینههای گوناگون هنری، «ترانه سرایی» نیز دچار دگرگونی شد.
ترانهها در دو بعد «محتوا و ساختار» بصورتی همپا، جلوهای دیگر یافتند.
ورود شعرایی که در عرصه غزل و قصیده و... فعالیت میکردند، تغییر سلیقه مخاطب، تغییر گفتمان فرهنگی کلان جامعه و وجود نظارت، در دگرشدگی و رشد ترانهسرایی ایران تاثیر داشت اگر چه این تاثیر نه فقط دیرهنگام – از نیمه دوم دهه 70 – بلکه از پایه و بصورت گسترده خیز بلندی نداشت و ندارد.
متاسفانه یکی از دلایل بروز این مسئله، نگاه حاکم بر عرصه و تشکلهای رسمی و غیر رسمی ترانهسرایی است.
بسیاری از ترانه سرایان چنان که باید متاثر از عناصر فرهنگ سرزمین مان نیستند. به همین دلیل است که – مثلا - همکاری برخی ترانهسرایان داخلی با خوانندگان کابارهای آن سوی مرزها، تبدیل به عارضهای معمول شده و قبح آن شکسته است. این همکاری از آن جهت رنگ عارضه فرهنگی دارد که؛ خواننده کابارهای با «اندیشه» و «تعهد» پیوند ندارد و کلام برای او در ترازوی ارزشگذاری قرار نمیگیرد و نمیگنجد.
برخی ترانه سرایان چند سال پیش، انجمنی را سر و سامان دادند تا نه تنها به هویت بخشی صنف خود کمک کنند بلکه در سایهساران به آموزش و تبادل فکر و ایده بپردازند!
اما در عمل چه روی داد؟
این تشکل و گعدههای در باب ترانه، آیا به تولید اندیشه پرداخت؟
آیا به شناسایی و پرورش ترانه سرایان متعهد و حرفهای منجر شد؟
آیا دست همکاری ترانهسرایان جعلی با خوانندگان کابارهای را قطع کرد تا شان و حرمت ترانهسرایی داخل کشور حفظ شود؟
آیا منجر به خیزگیری کیفیت ترانه شده است؟
باید گفت متاسفانه نظارت بر تشکل و تشکلهای غیررسمی ترانه در کشور چنان که باید صورت نمیگیرد و کمتر «ترانهای ارزشی» است که بدون سفارش تولید شود و کمتر «ترانهسرای» ارزشی است که در محافل و گعدههای ترانه سرایان اجازه حضور یابد!
این اتفاق کوچکی نیست که بخش عمده ترانههای تولید شده در داخل که مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دارند، از صدا و سیمای جمهوری اسلامی قابل پخش نیستند.چرا؟ چون نه از حیث فنی و نه از حیث محتوایی در تراز رسانه جمهوری اسلامی قرار ندارند.
روشن است محتوا با ترانه بستگی مستقیم پیدا میکند.
به نظر نگارنده؛ اگر وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی کار شناسایی ترانهسرایان ارزشی را آغاز کند، آنها را به زیر یک چتر گرد آورد و نگاههای حمایتی مانند سفارش ساخت و انتشار و پخش ترانهها را عهدهدار شود و از تشکیل تشکلها و گعدههای بینسبت با هنجارهای جامعه با «ماهیت ترانه و ترانه سرایی» جلوگیری کند، آن دگر شدگی ضروری در حوزه ی ترانه سرایی حادث میشود!