جای خالی یک مستند خوب(یادداشت روز)
شبکه 13 رژیم صهیونیستی مستندی 52 دقیقهای از جنگ 12 روزه «ایران با رژیم صهیونیستی و ناتو» تهیه کرده و با ترفندهای پیچیده روانشناسی و رسانهای، طوری که بتواند بیننده را «اقناع» کند، کوشیده است خود را پیروز بلامنازع این جنگ جا بزند! این مستند که به وضوح نشان میدهد، دهها ساعت کار تحقیقاتی و روانشناسی روی آن انجام شده، مخاطب ایرانی را هم جزو اهداف خود تعریف کرده و سعی دارد در کنار القاء برتری در حوزههای مختلف، ضمن روحیه بخشی به بیننده صهیونیست، بیننده ایرانی را مرعوب و منفعل سازد. برای این کار از تکنیکهای خاص تصویربرداری، موسیقیهای حماسی و چهرههای ارشد سیاسی و نظامی بهرهبرداری شده و با یک تدوین قوی، تلاش شده به هدف اصلی یعنی «اسرائیل دست برتر را داشت» برسد. برای باورپذیرتر شدن «دروغهای شاخدار»ی که در این مستند به کرات تکرار میشود نیز عوامل سازنده این اثر سفارشی، به برخی واقعیات درباره تواناییهای نظامی و اطلاعاتی ایران، اعتراف میکنند. این اعترافها نه با نیت روایت حقیقت که، برای «باورپذیر» کردن دروغهای اصلی صورت میگیرد. این مستند باوجود هزینه سنگینی که به نظر میرسد برایش شده، گافهایی هم دارد. مثلا یک مقام ارشد این رژیم میگوید، برای تجاوز به ایران پیچیدهترین و سختترین عملیات هوائی تاریخ جهان، طراحی شده است و بدین ترتیب و ناخواسته اعتراف به توانایی بالای ایران عزیز میکند چرا که «پیچیدهترین و سختترین عملیات نیروی هوائی جهان» قطعا برای مقابله با یک کشور ضعیف طراحی نمیشود! در این باره گفتنیهایی وجد دارد. بخوانید:
1- شبکه13 (13 channel) از جمله شبکههای اصلی، مهم و دولتی رژیم اسرائیل است که جایگاه مهم و پرنفوذی در بین صهیونیستها دارد. برای درک اینکه، این شبکه تلویزیونی یک شبکه معمولی نیست بد نیست بدانیم، این شبکه به همراه شبکه ۱۲ Keshet، دو غول اصلی و پرمخاطب در این سرزمین غصب شدهاند. پوشش اخبار امنیتی و نظامی، آن هم به شکلی گسترده، جزو دستورالعملهای صادر شده برای این شبکه تلویزیونی است و در عین حال، این شبکه برای جذب حداکثر مخاطب از طیفهای مختلف سنی، به پخش سرگرمی و فیلمهای سینمایی هالیوودی نیز میپردازد.
2-رژیم صهیونیستی به دلیل شرایط خاصی که در آن «جعل» و به کره زمین «تحمیل» شده، و حتی پیش از آن، شرایطی که در طول تاریخ داشته و نفرتی که از این فرقه در دنیا وجود داشته-و امروز معلوم شده این همه نفرت تاریخی بیدلیل نبوده است- همیشه برای «بقا» جنگیده است. و رژیمی که از همان بدو جعل، بقای خود را در خطر ببیند، طبیعی است، مثل هیچ کشور دیگری نباشد. نوع معماری ساختمانها، نوع حرف زدنها، نوع برخورد با سایر کشورها، نوع جنگیدن، نوع روایت جنگ، نوع مستند ساختن، نوع نظرسنجیهایی که در آن انجام میشود و حتی پرسشهایی که در این نظرسنجیها مطرح میشود را نگاه کنید! با تمام دنیا فرق دارد. در کجای دنیا در نظرسنجیها از مردم سؤال میشود «به نظر شما، کشتن کودکان فلسطینی اشکالی دارد یا خیر؟» و اکثریت پاسخ دهند «خیر»؟!
این رژیم، نفوذ ترسناکی نیز در مراکز قدرت و ثروت و علم دارد و سرمایهگذاریهای سنگینی نیز در حوزه رسانه انجام داده و «هالیوود» تنها یکی از نتایج این سرمایهگذایهاست. همه این موارد و سرمایهگذاریهای سنگین، در چارچوب همان «جنگ برای بقاء» قابل تحلیل است. میخواهیم بگوییم، رژیم صهیونیستی به دلیل داشتن آن تفکر آپارتاید و وحشیانه و آن پیشینه تاریک تاریخی که داشته، همواره برای «بقا» با «همه» حتی زنان و کودکان و نوزادان جنگیده است! و در این مسیرِ سیاه و پر از نکبتش یاد گرفته، بدون داشتن رسانههای قدرتمند نمیتواند در جنگها و به ویژه در ذهنها پیروز شود! این رژیم یاد گرفته است که، با رسانه میتواند، ظالم را مظلوم، قوی را ضعیف، پیروز را شکست خورده، و بالعکس «جا» بزند و امید زیادی دارد با این سرمایهگذاریها، جنایات هولناکش در غزه را «سفیدشویی» کند. هیچ کس امروز نمیتواند منکر این واقعیت شود که، جنگ نرم و «جنگ روایتها» موازی و کنار جنگهای سخت قرار دارند و بعضا یک گزارش، خبر، کاریکاتور، موسیقی، شعر، تحلیل، تصویر یا... مستندی مثل آنچه شبکه 13 رژیم صهیونیستی ساخته، میتواند به مراتب کوبندهتر و موثرتر از بمبهای سنگرشکن عمل کند.
3- ما در جنگ 12 روزه، کم هزینه ندادیم. شهادت برخی فرماندهان، دانشمندان و مردم عزیزمان در این جنگ، کم هزینهای نبود. اما به صهیونیستها نیز هزینه و خسارتهای سنگینی وارد کردیم. فقط به عنوان یک نمونه نزدیک به این اظهارات «لارن ویلکرسون»، سرهنگ بازنشسته نیروی زمینی آمریکا و رئیس سابق دفتر وزیر خارجه وقت آمریکا یعنی «کالین پاول» که دیروز منتشر شد توجه کنید: «ایرانیها اسرائیل را در آن ۱۲ روز در هم شکستند، اگر اسرائیلیها دوباره چنین کنند، چون شکست خواهند خورد از ما انتظار دارند بیاییم و آتش (جنگ) را خاموش کنیم... جنگ با ایران یک جنگ ده ساله خواهد بود، دو تریلیون دلار هزینه خواهد داشت، خون فراوان ریخته خواهد شد و در پایان، سرنوشت این جنگ برای آمریکا مثل سرنوشت ما در جنگ افغانستان خواهد بود (فرار با خفت و خواری). به این ترتیب، امپراتوری آمریکا در بسیاری از جنبهها فروخواهد پاشید. من با جدیت تمام میگویم. جنگ با ایران به معنای پایان امپراطوری آمریکا خواهد بود.» اینکه، چرا راوی پیروزیهای ما بیشتر باید دیگران باشند و منبع تغذیه افکار عمومی ایران از چنین جنگی، رسانههای خارجی باشند، مسئله مهمی است. اگر چه صدا و سیما در این مدت برای روایت واقعیتهای شنیدنی و حیرتانگیز این 12 روز، اقدامات شایسته و در خوری تهیه کرده است ولی انتظارات بیشتری هست که به آن اشاره میکنیم.
4- در 90 روزی که از جنگ 12 روزه گذشته، چند کار رسانهای در فضای مجازی و از سوی برخی رسانههای تصویری درباره این جنگ تولید شده است. رسانههای مکتوب نیز از زوایای مختلف به این جنگ پرداختهاند. موضوعات نیز بیشتر در حوزههای اجتماعی و سیاسی بوده است. حتی یک برنامه درباره عاشق شدن یک فرد در جریان این جنگ ساخته شده است! ما نمیگوییم، این تولیدات «بد» است یا «قوی» و ضروری نیست، بلکه از آنجا که وسط جنگی که مهمترین سؤال مردم در آن «چه کسی پیروز شد؟» است، به آقای پیمان جبلی، ریاست محترم سازمان صدا و سیما پیشنهاد میکنیم با استفاده از کارشناسان خوب این حوزه، یک فیلم مستند (Documentary Film) در خور از ناگفتههای این جنگ تهیه و خسارتهای مالی و جانی که بر صهیونیستها تحمیل شد را با زیرنویس عبری منتشر کنند، تا مردم در ایران و حتی ساکنان سرزمینهای اشغالی بفهمند، پیروز این جنگ ایران بود یا، آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع عربی و 32 کشور عضو ناتو؟!
جعفر بلوری