این همه تناقض در ماجرای تغییر 3 وزیر؟!(خبر ویژه)
مردم متاسفانه در ماجرای تغییر 3 وزیر شاهد یک بازی سیاسی بودند.
روزنامه جوان درباره تغییر وزرای ورزش، ارشاد و آموزش و پرورش نوشت: در هیچ نظام سیاسی، بازی موش و گربه صورت نمیگیرد و اگر رئیس دولتی به این جمعبندی رسیده باشد که فلان دستگاه مدیریتی نتوانسته خواستههای او را که در دوران تبلیغات انتخاباتی به مردم وعده داده بود، عملی کند و شهروندان نیز از عملکرد آن دستگاه به کرات شکایت و اعتراض کردهاند، بدون واهمه و بازیهای سیاسی، وزیر مربوط را تغییر داده و رئیسجمهور یا سخنگوی دولت به صراحت اعلام میکنند به این دلیل چنین تغییری صورت گرفته است.
این در حالی است که در تغییر سه وزیر یاد شده دقیقا مردم شاهد یک بازی سیاسی بودند. استعفای وزیر ارشاد، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان در بین افکار عمومی منتشر میشود ولی صدایی از دولت و تیم اطلاعرسانی آن بلند نمیشود و برعکس، دو وزیر آموزش و پرورش و ورزش اصرار میکنند که هیچ استعفایی در کار نبوده! به تعبیر دیگر، استعفای خود ساختهای از دولت صورت میگیرد و این دو نیز برای پوشش برکناری وزیر ارشاد باید همراهی میکردند.
با این تفاوت که در این سناریو، وزرای آموزش و پرورش و ورزش از نقش خود چندانی اطلاعی نداشتند. این در حالی است که اگر قرار باشد وزیری به جهت حرکت کند یا برآورده نکردن مطالبات رئیسجمهور و مردم در حوزه وظیفهای خود تغییر کند چرا باید به وی اصرار شود که شما باید استعفا بدهید، استعفا برای زمانی است که جرمی را فردی مرتکب شده و به جهت حفظ آبروی او، تصمیم گرفته میشود مقام مربوط با استعفا از قدرت کنار برود.
جوان میافزاید: اگر موضوع کارآمدی و پاسخگویی به مطالبات مردم است به طریق اولی وزارتخانههایی که با نان و زندگی مردم ارتباط بیشتری دارند، مستحق تغییر هستند. حتما ضعفهای اساسی در وزارت آموزش و پرورش و ورزش بود که رئیسجمهور را متقاعد به این تغییر کرده، ولی آیا مشکل وزارت ورزش بیشتر است یا وزارت صنایعی که هر روز شاهد مرگ صنعت کشور هستیم و کارگران بیکاری را میبینیم که به خیل عظیم آنها افزوده میشود.
اینکه از مجموع کارخانجات یک استان که روزگاری نه چندان دور چرخ اقتصاد یک کشور را میچرخاند و امروز قادر به چرخاندن اقتصاد استان خود نیست، نیازمند تغییر مدیران کلان آن مجموعه است یا مثلا وزارت ورزشی که حداکثر آسیب آن کندی در دستیابی به پلههای پیشرفت در ورزش قهرمانی است که از قضا در سالهای اخیر به هر دلیلی این چنین نبوده است. دردآور است مردم زیر چرخ اقتصاد و بیکاری له میشوند و وزرایی که سن آنها اجازه هر نوع فعالیت شتابانگیزی را از آنها سلب کرده و نگاه آنها نیز برخلاف حرکت انقلابی و پرتحرک برای رفع مشکلات مردم است. بر کرسی صدارت خود تکیه زدهاند و بیآنکه لحظهای احساس گناه از این کمکاریها داشته باشند، شاهد سکون و تعطیلی بیشتر صنعت کشور هستند.