تأملی بر برنامههای سیما در محرم
تلویزیون بازهم به مختار پناه برد!
آرش فهیم
صداوسیما دهه اول محرم امسال را هم با دستانی خالی سپری کرد. به طوری که باز هم روشهای امتحان پس داده، اضطراری و تکراری، در این ایام از سوی رسانه ملی به کار رفتند؛ روشهایی مثل تبدیل «مختارنامه» به چند فیلم سینمایی و همچنین نمایش تصاویر زنده و زیبای آیینهای عاشورایی از مناطق مختلف کشور به اضافه برنامههای گفت وگو محور درباره عاشورا، محور اصلی برنامههای تلویزیون در این مقطع زمانی بود.
البته یکی از ضعفهای اساسی و آشکار صداوسیما و به ویژه سیما در دو، سه سال اخیر، عدم پاسخگویی به نیاز مخاطب در مناسبتهای مهم ملی و مذهبی بوده است. مناسبتهایی چون نیمه شعبان، ولادت امام علی(ع)، دهه فاطمیه، تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) تلویزیون دچار خلأ در نمایش برنامههای مناسب این ایام است. این درحالی است که این مناسبتها، تنها به چند عنوان در تقویم و چند روز تعطیلی محدود نیست، بلکه فرصتهای ویژهای برای کار فرهنگی و رسانهای درباره موضوع محوری آن مناسبت هستند. چون صداوسیما اصلیترین و پرمخاطبترین رسانه و دستگاه فرهنگی در کشور است، همه انتظار دارند که برای موقعیتهای زمانی مقدس، سنگ تمام بگذارد. اما صداوسیما به سادگی این فرصتها را از دست میدهد.
بی برنامگی صداوسیما برای دهه اول محرم نسبت به سایر مناسبتها خسارت آمیزتر است. اول اینکه این مناسبت، حدود دو هفته است که یک مقطع زمانی طولانی محسوب میشود. دوم هم اینکه هیچ مناسبت مذهبی دیگری همچون محرم، همه جامعه ما را مجذوب خودش نمیکند. در این مقطع، همه مردم ایران از هر طبقه و قشر و از هر قومیتی و با هر گرایش و سلیقه سیاسی، یک صدا و همانند میشوند. حتی اقلیتهای مذهبی نیز در این ایام، سوگوار سیدالشهدا(ع) هستند. به همین دلیل هم روزها و شبهای عزاداری محرم، ملت ایران به وحدت بینظیری میرسد. این وضعیت، یک فرصت استثنایی برای رسانهها و دستگاههای فرهنگی است تا تأثیرگذاری خود را افزایش دهند. به ویژه صداوسیما در این دو هفته میتواند هم از فضای خاص جامعه بهره لازم را ببرد و بر بینندگان خودش بیفزاید و هم فرهنگ عاشورایی را در قالب برنامههای خلاقانه و پرجاذبه در جامعه قوام ببخشد.
تلویزیون طی پنج، شش سال اخیر به مختار به چشم یک منجی نگاه میکند و کمبود یا نبود سریال جدید را با تکه تکه و خلاصهسازی سریال «مختارنامه» جبران میکند. اما تکرار پی در پی و هر ساله این سریال، موجب دلزدگی و دافعهانگیز شدن آن میشود. بسیاری از مردم کشور ما و برخی از مردم کشورهای اسلامی، خاطرات بسیار خوشی از «مختارنامه» دارند،ای کاش کاری نکنیم که این سریال، به عنصری دمدستی و برای پر کردن جاهای خالی برنامههای تلویزیون تقلیل پیدا کند. فراموش نکنیم که آثار فاخر تلویزیونی و سینمایی نیز حکم میراث فرهنگی را دارند و از آنها هم باید به خوبی مراقبت و حراست کرد و جلوی آسیب دیدن آنها را گرفت.
هر چند که کمبود بودجه، به عنوان اصلیترین معضل صداوسیما در طی این سالها، مانع تولید سریالهای فاخر تاریخی-مذهبی شده است، اما میتوان این کمبود را به گونه دیگری جبران کرد. چرا که فرهنگ و تاریخ عاشورا، به قدری وسیع و عظیم است که میتوان از جنبههای گوناگون به آن پرداخت. بعضی از کشورها مثل آمریکا و کره جنوبی با اینکه از تاریخ و فرهنگ قدیمی و قهرمانان واقعی بیبهره هستند اما با استفاده از ظرفیت بیبدیل سینما، برای خود تاریخ و قهرمان تخیلی خلق میکنند. فقط کافی است یک بار سریالهای تاریخی-افسانهای کره جنوبی که طی سه دهه اخیر از سیما پخش شدهاند را مرور کنیم. سریالهایی مثل «جومونگ» که هر سال نیز نمونه جدید آنها به تلویزیون ما میآیند. این سریالهای افسانه ای، از «هیچ» برای ملت کره، هویت و افتخار و معنویت خلق میکنند. اما اینجا؛ با اینکه بزرگترین واقعه تاریخ بشریت یعنی عاشورا از آن ماست، اما آنچه از آن در رسانههای خود بهره برده ایم، تقریبا «هیچ» است! بطور مثال، میتوان سریالهای کم خرج و با موضوعات روز اما با الهام از قیام کربلا ساخت. به ویژه اینکه این روزها نیز بسیاری از حوادث اطراف ما متأثر از عاشورا هستند. مثل ماجراهای مربوط به دفاع از حرم، وقایع یمن و نیجریه، لشگر فاطمیون و ... همه میتوانند سوژههای جذاب و کم خرجی برای تولید فیلم و سریال به مناسبت محرم باشند. تجربه نشان میدهد وقتی موضوعات روز جامعه با وقایع مهمی مثل قیام امام حسین(ع) ممزوج یا شبیهسازی میشوند، تأثیرگذارتر هم میشوند. به شرط اینکه مسئولان صداوسیما از هم اکنون برنامهریزی لازم برای محرم سال آینده را آغاز کنند.
در عین حال باید به ارزش پخش زنده آئینهای عاشورایی در مناطق مختلف کشور هم اشاره کرد. شاید در نگاه اول، این نوع برنامهها، دم دستی به نظر برسد، اما به واقع، آئینهای عاشورایی مملو از ارزشهای هنری و دراماتیک است. طی سالهای اخیر، متأسفانه به دلیل کاهش بودجه صداوسیما و عدم کمک مالی دولت به رسانه ملی، ساخت آثار تاریخی - مذهبی، در عمل تعطیل شده است. این درحالی است که پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون ما، این گونه سریالها بودهاند. اما در نبود تولیدات جدید مناسبتی، تماشاییترین برنامه تلویزیون در دهه اول محرم و به ویژه در تاسوعا و عاشورا، گزیده تصاویر مستند و زنده از آئینهای عاشورایی است. تصاویری که علاوه بر زیبایی و شور عاطفی و اعتقادی، سرشار از نمودهای فرهنگی و اجتماعی هستند و درباره هر بخش از آنها میتوان ساعتها بحث و تحلیل نمود. گردهمایی انسانهایی از طیفهای مختلف اجتماعی و با رسوم گوناگون در یک زمان و در نقاط مختلفی از کشور که همه خود را به یک منبع والا وصل میکنند، نمایشی عظیم، دراماتیک و پر از حماسه است که در ضمن، خالقان اصلی آن، خود مردم هستند. به همین دلیل هم در این ایام، به جای اینکه صداوسیما برای مردم خوراک فرهنگی تهیه کند، این مردم بودند که رسانه ملی را تأمین کردند و صداوسیما را مخاطب خود قرار دادند.
مهمترین دلیل حضور پرشور مردم در آئینهای عاشورایی - از هیئات و دستهها گرفته تا برنامههایی مثل تعزیه خوانی- همسان بودن این آئینها با روح ملی - در حالت کلی- و روح قومی - در حالت جزئی- است. تفاوت اصلی بسیاری از رسانههای ما با آئینهای عاشورایی هم همین است. به همین دلیل هم این آئینها تا این حد محبوبیت داشته و با استقبال مردمی مواجه هستند، اما اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای ما و حجم زیادی از برنامههای تلویزیونی ما فاقد مخاطب به معنای واقعی کلمه هستند. اندک مخاطبهای محصولات سینمایی و تلویزیونی ما هم پس از تماشای این آثار، بلافاصله آنها را فراموش میکنند. چون بین فیلمها و برخی از محصولات تلویزیونی ما و روح ملی و قومی مردم سرزمین ما تفاوت از زمین تا آسمان است.
یکی از منابع غنی برای پویایی سینما و رسانه ملی ما بهره گرفتن از همین آئینها است. بدون تردید اگر عزاداری زیبا و هنرمندانه مردم یزد در «هیئت باغ گندم» یا خیل باشکوه و عظیم عزاداران در میدان انقلاب زنجان یا آئینهای حماسی مردم بوشهر و سایر نقاط کشورمان به تصویر کشیده شود، با استقبال مخاطب جهانی مواجه خواهد شد. عظمت این هیئتها که در شهرستانها و روستاها به وفور یافت میشوند، چشم مشتاق و کنجکاو مردم دنیا را به خود خیره خواهد کرد. هیئتهایی که خود به تنهایی شمایل یک اثر هنری تمام عیار و فاخر را دارند.
هنرمندان و فعالان رسانهای ما - به خصوص مدیران فرهنگی و رسانهای- نیازمند بازگشت و مطالعهای دوباره بر فرهنگ و آئینهای بومی سرزمین خویش هستند. شاید شناخت عمیق دلائل استقبال پرشور مردم از آئینهای عاشورایی بتواند راهگشای بسیاری از بن بستها ما در عرصههای مختلف رسانهای باشد.