kayhan.ir

کد خبر: ۸۵۱۳۹
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۰
گفت وگو با برادر شهید غضنفر رکن آبادی

سفیر شهدای منا


مروری بر زندگی شهید رکن‌آبادی
شهيد دکتر غضنفر رکن‌آبادي در سحرگاه يکم فروردين ماه 1345 همزمان با اذان صبح در اولين روز بهار و در يک خانواده مذهبي در شهر مقدس قم به عنوان اولين فرزند خانواده پاي به عرصه وجود نهاد. به گفته پدر و مادر ايشان از همان اوايل سنين کودکي رفتارش با هم سن و سالان خود بسيار تفاوت داشت. اهل تفکر و مطالعه بود. بيشتر وقت  خود را صرف نيکي‌کردن به اطرافيان مي‌کرد. چهره جدي و نگاه نافذش از همان اوايل کودکي بخوبي او را از ديگران متمايز مي‌کرد و اغلب بستگان و فاميل را تحت تأثير قرار مي‌داد تا جايي که همه فاميل آينده‌اي متفاوت از ديگران را براي او پيش بيني مي‌کردند. دوران ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را با بهترين نمرات گذراند اگرچه در خلال تحصيل فعاليت‌هاي اجتماعي؛ فرهنگي و سياسي مختلفي داشت. از ايشان سه فرزند دختر نيز به يادگار مانده است. (زهرا، فاطمه و ريحانه)
12 سالگي او با پيروزي انقلاب اسلامي همزمان بود. در همان سنين در صحنه‌هاي تظاهرات فعالانه ظاهر مي‌شد. در حالي که امکان ادامه تحصيل او در دانشگاه‌هاي مشهور کشور وجود داشت اما اشتياق فراوان او به تحصيل در حوزه علوم ديني و علوم انساني او را به‌سوي دانشگاه امام صادق(ع) کشاند. براي اولين بار در سن 15 سالگي عازم جبهه‌هاي جنگ شد و هميشه با وجود حضور در جبهه به گونه‌اي برنامه‌ريزي مي‌کرد که هيچ‌گونه افت تحصيلي در مسير تحصيلاتش رخ ندهد چه در ايام دبيرستان و چه در ايام دانشگاه؛ و اين روند تا پايان دفاع مقدس ادامه داشت. آخرين باري که از جبهه باز مي‌گشت همزمان با اجرايي شدن آتش بس ميان ايران و عراق بود. در سال 68 به پيشنهاد و اصرار مادر و در حالي که دانشجوي دانشگاه امام صادق(ع) بود ازدواج کرد و در همان روزها خدمت در وزارت امور خارجه به ايشان پيشنهاد شد. در مدت 26 سال خدمت صادقانه و انقلابي در اين وزارتخانه منشاء تحولات بزرگي در عرصه بين الملل بود. به رغم حيا و نجابت ذاتي‌اش همواره در دفاع از آرمان‌هاي امام و انقلاب در صف اول بود.
همراه همیشگی مقاومت
مرتضی رکن‌آبادی برادر شهید در گفت‌وگو با کیهان می‌گوید: تحصيل در رشته علوم سياسي و معارف اسلامي دانشگاه امام صادق(ع) در مهر 1364 فرصتي شد تا او با نهضت‌هاي اسلامي به‌صورت عميق‌تر آشنا شده و با اهتمام فراوان در کنفرانس‌هاي قدس که در تهران برگزار مي‌شد شرکت نمايد. تسلط او به دو زبان انگليسي و عربي درکنار زبان ترکي که از هم‌کلاسي‌هايش در دانشگاه آموخته بود و اشتياق او به جهاد به‌سرعت او را در صف حاميان جدي مقاومت فلسطين و لبنان قرار داد و اشتياق او به جهاد در راه خدا سبب شده بود تا وي جزء دوستان بسياري از مبارزان فلسطيني و لبناني شود. ارتباط با شهيد سيدعباس موسوي دبيرکل سابق حزب‌الله، سيدحسن نصرالله، شيخ سعيد شعبان و .... از همان اوان جواني براي او ميسر شد. بيهوده نيست که سيدحسن نصرالله در مراسم خداحافظي او در شوراي حزب‌الله گفته بود که طي 30 سال گذشته که ما با رکن آبادي آشنايي داريم او همواره حامي حزب‌الله بوده است و ما او را عضو حزب‌الله  مي‌دانيم در حالي که در آن زمان رکن آبادي فقط 24 سال سابقه خدمت در وزارت خارجه را داشت و البته شهيد رکن‌آبادي همواره به اين همراهي خود با حزب‌الله مي‌باليد.
او اضافه می‌کند: نفرت عميق و جدي از صهيونيسم جهاني و رژيم اشغالگر قدس براي او که هم مطالعات نظري درباره چگونگي شکل‌گيري ايده آن داشت و هم با حضور در مصر و سوريه و لبنان از نزديک با جنايات اين رژيم نژادپرست آشنا شده و سبب شده بود تا همواره در کنار مجاهدان فلسطيني و لبناني به مانند يک سرباز در صف مبارزه حضور داشته باشد و به افشاي ماهيت ضدبشري آن بپردازد و آرزوي اضمحلال آن را به عمل نزديکتر سازد.
اسرائیل مانند خانه عنکبوت سست است
وی خاطرنشان می‌کند: نمايندگان جنبش حماس و جهاد اسلامي در تهران همواره از دوستان صميمي او بودند که در کنار آنها همواره احساس شعف مي‌کرد و خود را در مبارزه مي‌ديد و لذا در حوزه مقاومت اسلامي در لبنان مانند عضوي از مقاومت تلاش مي‌کرد. بيهوده نيست که خالد قدومي نماينده جنبش حماس در تهران در جملات بلندي او را اين‌گونه معرفي مي‌کرد: «شهيد دکتر غضنفر رکن آبادي دوستدار فلسطين و مقاومت بودند و به همين خاطر سفارت جمهوري اسلامي ايران در بيروت را به خانه امني براي فلسطينيان و رهبران مقاومت تبديل کرده بود. ايشان نزد فعالان و رهبران مقاومت فلسطين و بويژه حماس شخصيت و چهره اي شناخته شده و محبوب بودند. شهيد رکن آبادي شخصيتي فعال و خدوم و طرفدار وحدت اسلامي و شجاع و مدافع سرسخت آرمان فلسطين بودند و مبارزان فلسطيني و گروههاي مقاومت هيچ‌گاه جانفشاني‌ها و خدمات ايشان را به مقاومت از ياد نخواهند برد.»
وی می‌افزاید: برادرم عرصه ديپلماسي را عرصه مبارزه با ظلم و استکبار مي‌ديد و با تمام وجود تلاش مي‌کرد با بهره‌گيري از همه ظرفيت‌هاي خود از مظلومين دفاع نمايد همين امر سبب شده بود تا ديپلمات‌هاي کشورهاي ديگر او را مردي سرسخت و جدي بدانند. العربيه در اوايل جنگ سوريه که شهيد رکن‌آبادي در ابتکار عملي ديپلماتيک طي نشستي در منزل خود سفراي سوريه و روسيه را براي مواجهه موثر  با معارضين سوري فراخوانده بود در تحليلي از او چنين ياد کرد: غضنفر و اسد هر دو به معناي شير هستند و به تحقيق رکن‌آبادي از حاميان سرسخت بشاراسد مي‌باشد.
شهادت در منا
برادر شهید رکن آبادی درباره چگونگی شهادت او در منا نیز توضیح می‌دهد: از ماه‌ها قبل از موسم حج از او خواسته شده بود که بعثه مقام معظم رهبري را در موسم حج همراهي کند. هشدارهاي زيادي از اطرافيان در خصوص خطرناک بودن سفر به کشور عربستان سعودي به وي داده مي‌شد اما او همواره مي گفت؛ امروز حضور در اين جبهه براي من تکليف است. او سراسر عمر خود را در جبهه‌هاي مختلف سپري کرده بود و حضورش را در موسم حج سال 94 در راستاي وظايف ديني و سياسي‌اش ارزيابي مي‌کرد. همواره آرزوی شهادت مي‌کرد. همچنان که اين آرزو يکي از فرازهاي وصيت نامه وي بود.
وی در ادامه می‌افزاید: سحرگاه دوم مهر سال 94 بود که همراه با ساير حجاج از مزدلفه وارد سرزمين منا شد و در همان لحظات آغازين صبح عازم رمي جمرات شد اما در صحنه‌سازي و برنامه‌ريزي صورت گرفته توسط صهيونيست‌هاي سعودي گرفتار شد همان‌هايي که بارها و بارها اقدام به ترورش کردند که حمله به سفارت جمهوري اسلامي در بيروت و شهادت 28 تن و مجروح ساختن 160 تن ديگر تنها يک نمونه آن است. حدود ساعت 12 ظهر بود که از فاجعه منا توسط تلويزيون آگاهي يافتم و از همان لحظه اول به خانواده‌ام گفتم «حاجي را بردند». من اطمينان داشتم که سعودي‌ها از فرصت حضور رکن آبادي در خاک عربستان سعودي به سادگي نخواهند گذشت و اين موضوع را بارها و بارها به ايشان  گوشزد کرده بودم اما هر بار ايشان به من گفته بود که براي من حضور در ايران،‌ لبنان، عربستان و... يک معنا دارد. او به هدفش فکر مي‌کرد که خدمت به اسلام بود و نهايت مسيرش که هميشه آرزوي آن را داشت (شهادت). دولت سعودي از ساعت‌هاي اول فاجعه منا نسبت به سرنوشت برادرم ابراز بي‌اطلاعي مي‌کرد تا جايي که حتي اعلام رسمي هم کردند که ايشان وارد خاک سعودي نشده است! در نهايت هم جنازه‌اي را تحويل دادند که حدود 60 روز از دفن آن مي‌گذشت. پيکري که پس از نبش قبر ديديم روي آن کالبد شکافي صورت گرفته بود.
یک سوال و صدها سوال بدون پاسخ
سوال اينجاست که آيا سعودي‌ها هفت هزار پيکر شهداي فاجعه منا را کالبد شکافي کرده‌اند؟! چرا پيکر شهيد رکن‌آبادي قبل از دفن کالبد شکافي شده بود. آثار برش و بخيه روي سينه و سر او مشاهده مي‌شد. چرا پاسخي در اين خصوص به ما ندادند و صدها سؤال ما تا امروز بي جواب مانده است. صهيونيست‌هاي سعودي به گونه‌اي برنامه‌ريزي کردند که بگويند رکن‌آبادي هم يک نفر مانند بقيه حجاج بوده و در يک حادثه کشته شده است. آن‌ها هفت هزار نفر را قرباني کردند تا نفرات خاصي را شهيد کنند. اگر مي‌توانستند حتي پيکر ايشان را تحويل نمي‌دادند. از موضع‌گيري سرسختانه مقام معظم‌رهبري بسيار ممنون هستم که سبب التيام آلام ما شد. وی در ادامه این گپ و گفت اشاره کرد: متاسفانه تا امروز پيگيري و نتيجه خاصي در خصوص شهداي منا حاصل نشده و به نظر مي رسد که عزمي جدي در دولت براي پيگيري اين موضوع وجود ندارد. برخي مسئولان هم در کمال تعجب مصاحبه مي‌کنند و اعلام مي‌کنند که طرف سعودي در اين حادثه بي تقصير است! اگر سعودي‌ها بي تقصير هستند پس مقصر کيست؟! آزمايشات دي ان اي سعودي‌ها مدعي است که پيکر تحويل شده متعلق به شهيد رکن‌آبادي است. از روي عکس کلاسه دندان‌ها تشخيص داده شد که اين پيکر متعلق به شهيد رکن آبادي است. مهم نيست که دکتر غضنفر رکن‌آبادي الان زنده باشد يا خير؛ مهم اين است که راهي را که او مي‌پيمود امروز پر از رهرو است.
سکوت نتیجه‌ای جز ادامه جنایت ندارد
البته خانواده شهید رکن‌آبادی پیامی هم داشتند که خواستند در گفت‌وگو با کیهان آن را بیان کنند: با جنایتی که سعودی‌ها در منا مرتکب شدند بدانند که تا ابد ما منتظر می‌مانیم یا خودمان یا قائم آل محمد بیایند و انتقام عزیزانی را که با لب تشنه مظلومانه در سرزمین منا به دست امال صهیونیستی و سعودی به شهادت رسیدند را بگیرد. اگرچه شهید رکن‌آبادی قبل از شهادتش انتقام خودش و خیلی از همسنگرانش را از صهیونیست‌ها و سعودی‌ها گرفته بود اما ما منتظر می‌مانیم که یا جامعه جهانی یا قائم آل محمد انتقام تمامی عزیزان ما را از صهونیست‌های سعودی بگیرند. ما اعتقاد داریم آن‌چه در منا رخ داد فقط یک جنایت به دست امال صهیونیستی سعودی نبود بلکه در کنار این جنایت آن‌ها به دنبال محک‌زدن غیرت، قدرت، اتحاد و نوع عملکرد جهان اسلام هستند به صورتی که اگر مسلمانان جهان در برابر این جنایت سکوت‌کنند راه را برای اقدامات بعدی و بیشتر شجره خبیثه ملعونه آل سعود در سایه بلاد اسلامی باز خواهند کرد.