بررسی آثار و برکات شرکت در اردوهای جهادی در روحیه جوانان(بخش پایانی)
جهادگرانی از جنس دفاع مقدس
دانیال درویشی
اوایل دهه شصت و در بحبوحه جنگ بود که عبدالله والی از امام(ره) فرمان حضور در مناطق محروم استان هرمزگان را گرفت. آن دوره میشود ابتدایی بر داستانی که این روزها ورقهای بسیاری بر آن افزودهشده است. این روزها از پایان ماموریت 23 ساله عبدالله والی که هیچ؛ از فوت او نیز بیش از 10 سال میگذرد اما قصه دغدغههای جوانان خوش غیرت ایرانی همچنان ادامه دارد؛ از شهری به شهری دیگر؛ از روستایی به روستایی دیگر؛ این روزها اوج غیرت را میتوان در همین دهه هفتادیها دید؛ جوانانی که در اوج جوانی هر کدام به عناصری تاثیرگذار در عرصه سازندگی تبدیل شدهاند.
«اين آفتاب عزيز امان نميدهد؛ بيخيال هم نمي شود! رهايمان نميكند گرماي طاقت فرساي قلعه گنج گلدشت،همانجا كه نه گل دارد و نه دشت؛ حالا قرار است گلدشت مدرسهدار شود؛ انشاءالله… تا چشم كار میكند خاك است؛ خاك و بيابان و خاك و چند كپر… و ميان همين كپرها سي- چهل دانش آموز قد و نيم قد وجود دارند که بناست آیندهای روشن برای گلدشت رقم بزنند.
در این گرمای طاقت فرسا همه چيز يك طرف و پي كندن و ملات ريختن يك طرف ديگر! اهلش باشي حرفم را ميفهمي و به هر نحوي كه هست در میروي و مشغول يك كار ديگر میشوي. اما درهر حال، حالا مثل اينكه قرعه به نام ما افتاده است. آفتاب مستقيم و گرماي ۵۵ درجهاي پنجه انداخته در پنجهام و دست از سرم برنميدارد؛ بي آبي و بي برقي گلدشت هم ضميمه اش شده و مقابلم قد علم كردهاند؛ كم میآورم؛ زانو میزنم روي خاك؛ چشمهايم بسته میشوند و ناگهان صدايي من را به خودم میآورد؛ برمي گردم و میبینم پشت سرم ننه خاتون است؛ بشكه آب را به زور میچرخاند روي زمين و میخواهد ملات درست كند؛ لحظهای در فکرم زمزمه میشود: یکی دیوار مرا بسازد که حالش خرابِ خراب است.
در همین حال زیر لب تکرار میکنم غیرت، غیرت و غیرت و میروم و بیل را از دستان ننهخاتون میگیرم.»
گزارشم را با دلنوشته حسین شروع میکنم. شاید در نگاه اول واژههایی که حسین کریمی یکی از جهادگران خوش غیرت کشورمان در کنار هم قرار داده است برای برخی عجیب و غریب به نظر برسند اما فضای اردوهای جهادی همین گونه است. ترک عادتها را شاید بتوان سختترین بخش اردو دانست.
نمایان شدن روحیات عدالت طلبانه
تا به اینجا از مزایای اردوهای جهادی گفتیم و شکی درآن نیست که گفتههایمان با سند و مدرک و حرف دل بچههای جهادگر بود. تقریبا غیرممکن است که راهی اردوهای جهادی شده باشی و در زندگیات دغدغه نیازمندان را پیدا نکنی.
بعید است که 10 روز در جمعی باصفا زندگی کرده باشی و پس از این اردو سهمی از رفاقتهای ناب اردوهای جهادی نداشته باشی و سخت است که بتوانی خاطرات شیرین لحظه لحظهای این چند روز از زندگیات را فراموش کنی. ماجرای خاطرات اردوهای جهادی تقریبا چیزی مشابه خاطرات سربازی است؛ درست همانطور که برخیها پس از دو سال رفتن به خدمت سربازی تا 20 سال از خاطرات آن میگویند. احتمالا اگر 10 روز فضای اردوهای جهادی را تجربه کرده باشی دست کم تا 10 سال خاطراتش را با آب و تاب برای دیگران تعریف میکنی. اما در کنار این خاطرات شیرین نباید سختی هایش را هم فراموش کرد؛ کار کردن در اوج گرما و کمبود آب و غذا و دنیایی از نبودنها را به بیخوابی کشیدنها که اضافه کنی تازه به سختی این زندگی 10 روزه پی میبری. حال در این زمان است که میتوانی رنج و سختی مردم محروم را درک کنی. همین دیدنها و درک کردنهاست که میتواند دغدغهها را بسازد.
محمدجعفر آقایاری دانشجویی 25 ساله است. او در مقطع ارشد رشته حقوق در پردیس قم دانشگاه تهران تحصیل میکند. این جوان که مدیر گروه جهادی «فجر صادق» است در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «گروه جهادی ما کار خود را با سفر به روستاهایی از استان خراسان رضوی آغاز کرد و در ادامه گروه ما بر روی بخش دیشموک شهرستان دهدشت استان کهگیلویه و بویراحمد متمرکز شد. بچههای گروه ما جمعی از دانشجویان و طلاب بوده و اکثر نفرات هیئت موسس گروه ما از فرزندان شهدا هستند. مردم این منطقه تا زمان حضور ما تقریبا مسئولی را در بخش خود ندیده بودند و ما برای رفع محرومیت گسترده این روستا برنامهای بلندمدت در حوزههای فرهنگی، عمرانی، اقتصادی و علمی طراحی کردیم و امسال ششمین سال حضور ما در این منطقه است.»
وی تصریح میکند: «هدف همه بچههای گروه ما از حضور در اردوهای جهادی رفع محرومیت بود. حال باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که اعضای گروه ما همگی پیش از تشکیل این گروه یکی دوبار با حضور در گروههای دیگر فضای اردوهای جهادی را تجربه کرده بودند و این نفرات پراکنده بار دیگر در گروه جهادی فجر صادق گرد هم آمدند. بچههای گروه ما چه در دانشگاه و چه در حوزه همگی به این موضوع پی برده بودند که فضای جهادی فضایی است که پتانسیل بالایی دارد.»
وی میگوید: «تفاوت عمده زندگی جهادی و زندگی غیرجهادی در آن است که شما در زندگی جهادی مادیات و منافع خود را در اولویت قرار نمیدهید و سعی میکنید تا نعمتهایی را که خداوند در اختیارتان قرار داده است ، با دیگران تقسیم کنید. میتوان وجه تمایز افراد جهادگر با دیگر افراد را در روحیه آنها جستوجو کرد. جهادگران افرادی هستند که دارای روحیه عدالت طلبانه اند و این روحیه از فضای اردوهای جهادی به آنها منتقل شده است. اگر توجه کنیم میبینیم این روحیه عدالت طلبی باعث شده فضای اردوهای جهادی شباهت بسیاری به فضای دفاع مقدس پیدا کند و یکی از دلایل جاذبه فضای اردوهای جهادی برای جوانان همین شباهت به فضای جبههها است.»
مدیر جوان گروه جهادی «فجر صادق» خاطرنشان میکند: «یکی از رسالتهای بسیار مهم اردوهای جهادی القای روحیه جهادی در همه ردهها و مسئولان است. جایی که از ابتدای انقلاب به مرور زمان شاهد بودیم در برخی دورهها این روحیه جهادی روبه افول بود اما در اردوهای جهادی تلاش شد تا این روحیه همچنان در بدنه جامعه القا شود.»
فرهنگ جهادی، فرهنگی ارزشمند
جمله یکی از جهادگران را بار دیگر در ذهنم مرور می کنم که درباره توصیه به افرادی که اردوهای جهادی را تجربه نکردهاند گفت: نمیتوانم به آنها توصیهای بهجز تجربه این اردوها را داشته باشم، چرا که طعم اردوهای جهادی مثل طعم خوردن یک چیز است که تا وقتی آن را امتحان نکنید به لذت آن پی نمیبرید. خواندن شیرینی این تجربه از نظر یک چهره مطرح میتواند بسیار جالب باشد.
فرشاد پيوس، پيشكسوت فوتبال كشورمان با اشاره به آغاز فصل اردوهاي جهادي، میگوید: «جهادگران بسيجي جواناني مومن و دلسوز هستند كه هر ساله با چشم پوشي از فرصت تفريح در تعطيلات تابستان و ايام نوروز براي خدمت به مستضعفين راهي مناطق محروم میشوند. این جهادگران با خدا معامله كردهاند و در سرما و گرما در كنار فقرا و محرومان هستند. به اعتقاد من اين از خودگذشتگي توفيقي است كه نصيب هر كسي نمي شود و بدون ترديد راهي كه اين جوانان بسيجي طي میكنند به بهشت ختم میشود.»
وی تصریح میکند: «من جوانان جهادگر را میشناسم و میدانم كه از اخلاق، منش و مرامي عالي برخوردارند. شاد كردن دل محرومان و فقرا به ويژه كودكان لذتي دارد كه در هيچ كار ديگري يافت نميشود. من براي مربيگري فوتبال و كمك به گسترش فوتبال در مناطق محروم، سفرهاي زيادي انجام دادهام و مشكلات مردم مستضعف را از نزديك ديدهام. من با همه وجود در خدمت جهادگران بسيجي هستم و افتخار میكنم كه به عنوان يك جهادگر در اردوي جهادي شركت كنم.»
پیوس تاکید میکند: «هنرمندان، ورزشكاران و شخصيت هاي سياسي و اجتماعی وظيفه دارند كه به ميدان بيايند و دست محرومان را بگيرند. بايد دست به دست هم بدهيم و به جهادگران كمك كنيم تا محروميتها ريشه كن شوند و در این مسیر خيرين و افرادي كه از توانايي مالي برخوردارند بايد زير پر و بال جهادگران را بگيرند. جوانان جهادگر واقعا با شجاعت و اعتماد به نفس با وجود همه كمبودها وارد ميدان محروميت زدايي شدهاند و اين فرهنگ براي كشور بسيار ارزشمند است.»
اردوهای جهادی در پایتخت
البته با تمام مزایای هجرت جهادگران به استانهای دیگر و محرومیتزدایی از نقاط کم برخوردار کشور، در سالهای اخیر بعضا نقاطی محروم در استانهایی همچون استان تهران مشاهده شده است وقرار است امسال ساخت نقاط محروم در داخل استان تهران در اولویت گروههای جهادی قرار بگیرد.
سردار علی نصیری فرمانده سپاه حضرت سیدالشهدا(ع) استان تهران در گفتوگو با گزارشگر کیهان در این خصوص میگوید: «مجموعه بسیج سازندگی سپاه استان تهران در بحث محرومیتزدایی در سالهای گذشته فعالیتهای زیادی داشته است اما بیشتر فعالیتهای ما در مناطق محروم خارج استان تهران یعنی در استانهای لرستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان،خراسان جنوبی، بوشهر و کرمانشاه بوده است. این امر به این جهت بوده است که در این مناطق محرومیتها بسیار زیاد است.»
نصیری تصریح میکند: «با بررسیهایی که ما در استان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که به هرحال در استان تهران نیز ما مناطقی داریم که محرومیت در آنها سابقه دارد و احساس کردیم که باید در این مناطق متمرکز شویم. به همین منظور از سال گذشته با گروههای پزشکی این کار را شروع کردیم و از امسال روی نقطههای محروم در بحثهای عمرانی متمرکز شدهایم. در مجموع 20 نقطه محروم در شهرستانهای استان تهران شناسایی شدهاند که ما امیدواریم تا پایان امسال وضعیت مناسبی در سطح استان تهران ایجاد کنیم تا فکرمان از تهران خارج شده و به استانهای دیگر برویم.» فرمانده سپاه حضرت سیدالشهدا(ع) استان تهران خاطرنشان میکند: «تمام کارهایی که درحال حاضر درحال انجام است همگی دستورات و فرامین حضرت آقا است. ما هم سرباز آقا هستیم و تمام قد ایستادهایم تا این کار انجام پذیرد. امیدواریم پایان سال گزارش حل مشکلات این مناطق را خدمت حضرت آقا بدهیم و لبخند رضایت ایشان را دریافت کنیم.»
جهادگران در رکاب انقلاب اسلامی
بخش پایانی گزارش را به حرفهای معصومه پاپی نژاد اختصاص میدهم.
مدیر گروه جهادی سفیران کوثر به گزارشگر کیهان میگوید: «مدیر جهادی در بند میز و صندلی و حجم امکانات نیست. ما با حرکتهای خودجوش و کوچک در رکاب انقلاب اسلامی هستیم و امیدمان فقط به خشنودی رهبری و ودر نتیجه امام زمان ارواحنافداه است و با همکاری همه جوانهای ایرانی با وجود تمام سختیها حتی بدون داشتن یک دفتر در تلاشیم تا به امید خدا اقتدار ایران اسلامی را حفظ کنیم و در این مسیر پیروزیهای دیگر نیز دست یافتنی است. راه حل خروج از بحرانهای اقتصادی- اجتماعی کشور این است که همه ما نقش خود در جامعه را جهادی ایفا کنیم. نماینده، وزیر، وکیل، مدیر، استاد، معلم و پزشک هرکدام به مفهوم واقعی یک جهادگر در جامعه نقش آفرینی کنند.»باشد که گام هایمان برای جهاد در راه خدا برداشته شوند؛ تا وعده «ان تنصروا اللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم؛ اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند.» گرما بخش دلهایمان شود، انشاءالله.