گزارشی از برگزاری عصر شعر «حماسه گوهرشاد»
صدایی زیر آوار زمان مانده است در سرها
عصر شعر «حماسه گوهرشاد» با حضور شاعران در خبرگزاری فارس برگزار شد و شاعران در این برنامه اشعار خود را خواندند و همچنین وعدههایی برای انتشار یک کتاب پس از ۸۰ سال داده شد.
*تجلیل روشنفکرنماها از رضاخان متاثرم کرد
قادر طراوتپور در این مراسم با اشاره به رشته دانشگاهی خود که تاریخ بوده، گفت: در روزگار عجایب بهسر میبریم و من از کشتار بیرحمانه مسجد گوهرشاد واقعا متاثر شدم ولی از آن بیشتر زمانی متاثر شدم که دیدم برخی روشنفکرنماهای روزگار از این اقدام و به طور کلی از رضاخان تجلیل میکنند و او را قهرمان ملی خطاب میکنند.
وی افزود: در حالی که رضاخان تفاوتی با چنگیز ندارد و فقط زمان به او اجازه نداد که دست به کشتار وسیع بزند وگرنه اگر او در عصر چنگیز و تیمور بود در کشتار از آنها کمتر نبود. طراوتپور در ادامه شعر خود برای این موضوع را خواند که مورد توجه حاضران قرار گرفت.
تو را میگویم ای مشهد، تو را ای شهر بیداران
که مهد عالمان و سربدارانی و سرداران
هلا مشهد که بوی عشق از خاک تو میآید
به هر سو میرود نام تو با سوغات عطاران
نادر بختیاری دیگر شاعری بود که در این مراسم شعرخوانی کرد. شعر او با مطلع زیر آغاز شد:
رویا نمیبینم فیالواقع زیباییست
یک مسجد از کاشی دریایی و دریاییست
تیموری عشق است معماری خاصش
اسلام در هرجاش نقشی تماشاییست
فریبا یوسفی تنها بانوی حاضر در این مراسم بود که شعرخوانی کرد. شعر او با تشویقهای حاضران مواجه شد.
لباس باغبان بر تن به دست خود تبر داری
تو از اندیشه و از ریشه بستان خبر داری
نمیدانی که در این خاک گلخیز بهارآمیز
اگر بذر ستمکاری بکاری خون ثمر داری
جواد اسلامی شاعری از مشهد در این برنامه شعری در ارتباط با این موضوع خواند.
چادر مادر من غیرتمه
مرد و مردونه هنوز دوستش دارم
رضا قلدر با چماقش نتونست
بردار سایهاش رو از رو سر من
مصطفی محدثی خراسانی دیگر شاعری بود که در این مراسم شعرخوانی کرد. او چارپارهای برای این موضوع آماده کرده بود که در زیر دو بیت ابتدایی آن آمده است:
آمدند از ستاره احمد مردمی کولهبارشان ایمان
فصل پاییز بود و بیبرگی روزگار سیاه دژخیمان
آمدند و وجودشان سرشار از بهار شکفتن جان بود
چشمهاشان در آن شب تاریک روشن از آیههای قرآن بود
*واقعه مسجد گوهرشاد پتانسیل دارد
مجید سعدآبادی در عصر شعر «حماسه گوهرشاد» گفت: یکی از موضوعاتی که پتانسیل برگزاری یک جشنواره دارد همین موضوع گوهرشاد است، که از آقای قزوه میخواهم به آن توجه داشته باشد و جشنوارهای برای آن برگزار کند. این موضوع با توجه به اینکه گوهرشاد و صحن آن برای همه خاطرهانگیز است اهمیت بالایی دارد. او در ادامه دو شعر از اشعارش را برای حاضران قرائت کرد.
محمدجواد آسمان شعری از زبان مسجد گوهرشاد خطاب به حرم امام رضا(ع) خواند که اتفاقا با تشویقهای شرکتکنندگان روبرو شد:
پیش پایت زدهام زانو جانم شاد است
بنده عشق تو از هر دو جهان آزاد است
هفت قرن است به یمن تو گرامی شدهام
هشتمین قبلهای و عشق تو مادرزاد است
امیرعلی سلیمانی شاعر برگزیده جشنواره خوارزمی شعری با مطلع زیر خواند:
شاه تبعیدی اگر اوضاع تو آباد نیست
چون نفهمیدی گلوله پاسخ فریاد نیست
در حریم امن آل عشق خونها ریختی
هیچ عقلی در توانش جمع این اضداد نیست
علی داودی در این مراسم شعری به شرح زیر خواند که حضار را به وجد آورد:
صدایی زیر آوار زمان مانده است در سرها
صدا انگار میآید از این دیوارها درها
صدا از کاشی و آجر صدا از درد غربت پر
صدا باری ... صدایی هست میدانند خنجرها
صدا بغضی است زندانی به غوغای رضاخانی
کلاه نوکری تاجی است میبافند افسرها
چراغ مرده مشروطهچیها جز سیاهی چیست؟
طلوع صبح کاذب بود آن صبحی که باورها...
چنین گفتند آمد نوبهاری فصل گل کردن
بهار آمد ولیکن گل نزد افسوس بر سرها
چه خوابی دید آیا چشم مست شهریار آن روز
که خون شهرزادان را چنان خوردند ساغرها
چه خوابی دید وقتی در حریم امن سلطانی
به خون افتاده آهوها شده پرپر کبوترها
مگر بهلول مردی خشم بر دیوانگان گیرد
خروش نور باری نور میآید ز منبرها
هلا ای پادشاه لخت ما را رخت و بخت این نیست
چرا باید که از سر، باز میافتاد معجرها
اگرچه موجها کوبان صدفها در کف طوفان
ولی شادند در دریا که نشکستند گوهرها
اگر چون گنج در ویرانه پوسیدند دلبرها
خدا را شکر عریانی نپوشیدند پیکرها
هنوز از قصه گیسو خیال عالمی در بند
هنوز از چادر خود پرچمی دارند مادرها
صدایی زیر آوار زمان زنده است و میخواند:
که شرح این حکایت باز میماند به دفترها
*بیاییم درست کار کنیم
ابوالقاسم حسینجانی در این برنامه گفت: میخواهم در حضور اهالی شعر و قلم پیشنهاد کنم که به واقعه گوهرشاد به چشم یک تناسب نگاه کنیم نه یک مناسبت. گوهرشادبانو از جمله زنهایی است که به راستی میتواند به عنوان یک الگو مطرح شود.
وی افزود: هر چیزی که فکر کنیم در گوهرشاد پیدا میشود و اگر میخواهیم کاری انجام دهیم بیایم درست کار کنیم وگرنه بهتر است کار نکنیم.
حسینجانی در ادامه شعرش را برای حضار خواند:
لیلیتر از مجنون شیرینتر از فرهاد
از شور شیرینان تا هر چه باداباد
میخانهتر از عشق همخانهتر از عقل
کولاکتر از موج بیخانهتر از باد
مصطفی علیپور نیز شعری بدین شرح خواند:
چه آواز تلخی دارد این بانوی خاکستر
این مادر
که هر شامگاه
یک فرزندش به خانه
باز نمیآید
محمدرضا سهرابینژاد در این مراسم قطعه شعری مذهبی قرائت کرد. عبدالحمید ضیایی نیز پس از تشکر از برگزاری این برنامه شعرش را این طور آغاز کرد:
پاره پاره هر طرف اوراق قرآن ریخته
در رواق و صحنها خون شهیدان ریخته
مسجد دلتنگ گوهرشاد زائر گشته است
دل به پای شاه خراسان ریخته
*مجموعه اشعار گوهرشاد پاییز منتشر میشود
علیرضا قزوه ضمن تشکر از برگزارکنندگان این برنامه گفت: واقعه گوهرشاد اتفاق بزرگی است و در تاریخ از این اتفاقات بسیار است که به آنها توجهی شده است. اکنون 81 سال از این اتفاق گذشته ولی مورد بیتوجهی بوده است. این واقعه میتواند فیلم شود، رمان شود و اکنون شاعران به آن توجه نشان دادهاند.
وی افزود: سال گذشته چنین برنامهای در مشهد برگزار شده که اشعاری خوانده شده بود و به شاعران گفتیم که برای این واقعه شعر بسرایند و مسابقهای برای این واقعه از سوی پایگاه شاعران پارسی زبان برگزار شده که تاکنون اشعاری سروده شده و هنوز ادامه دارد.
این اشعار را گردآوری خواهیم کرد تا واکنش شاعران انقلاب به این موضوع را منتشر کنیم تا در تاریخ ادبیات بماند و تا پاییز این اشعار منتشر خواهد شد.
گذشته بیشتر از یک عمر گذشته بیشتر از هشتاد
و تا همیشه تماشایی است خروش مسجد گوهرشاد
بنای مسجد بیداری به دست شیرزنی گل کرد
زنی ز سلسله طوفان، زنی ز سلسله فریاد
*تجلیل روشنفکرنماها از رضاخان متاثرم کرد
قادر طراوتپور در این مراسم با اشاره به رشته دانشگاهی خود که تاریخ بوده، گفت: در روزگار عجایب بهسر میبریم و من از کشتار بیرحمانه مسجد گوهرشاد واقعا متاثر شدم ولی از آن بیشتر زمانی متاثر شدم که دیدم برخی روشنفکرنماهای روزگار از این اقدام و به طور کلی از رضاخان تجلیل میکنند و او را قهرمان ملی خطاب میکنند.
وی افزود: در حالی که رضاخان تفاوتی با چنگیز ندارد و فقط زمان به او اجازه نداد که دست به کشتار وسیع بزند وگرنه اگر او در عصر چنگیز و تیمور بود در کشتار از آنها کمتر نبود. طراوتپور در ادامه شعر خود برای این موضوع را خواند که مورد توجه حاضران قرار گرفت.
تو را میگویم ای مشهد، تو را ای شهر بیداران
که مهد عالمان و سربدارانی و سرداران
هلا مشهد که بوی عشق از خاک تو میآید
به هر سو میرود نام تو با سوغات عطاران
نادر بختیاری دیگر شاعری بود که در این مراسم شعرخوانی کرد. شعر او با مطلع زیر آغاز شد:
رویا نمیبینم فیالواقع زیباییست
یک مسجد از کاشی دریایی و دریاییست
تیموری عشق است معماری خاصش
اسلام در هرجاش نقشی تماشاییست
فریبا یوسفی تنها بانوی حاضر در این مراسم بود که شعرخوانی کرد. شعر او با تشویقهای حاضران مواجه شد.
لباس باغبان بر تن به دست خود تبر داری
تو از اندیشه و از ریشه بستان خبر داری
نمیدانی که در این خاک گلخیز بهارآمیز
اگر بذر ستمکاری بکاری خون ثمر داری
جواد اسلامی شاعری از مشهد در این برنامه شعری در ارتباط با این موضوع خواند.
چادر مادر من غیرتمه
مرد و مردونه هنوز دوستش دارم
رضا قلدر با چماقش نتونست
بردار سایهاش رو از رو سر من
مصطفی محدثی خراسانی دیگر شاعری بود که در این مراسم شعرخوانی کرد. او چارپارهای برای این موضوع آماده کرده بود که در زیر دو بیت ابتدایی آن آمده است:
آمدند از ستاره احمد مردمی کولهبارشان ایمان
فصل پاییز بود و بیبرگی روزگار سیاه دژخیمان
آمدند و وجودشان سرشار از بهار شکفتن جان بود
چشمهاشان در آن شب تاریک روشن از آیههای قرآن بود
*واقعه مسجد گوهرشاد پتانسیل دارد
مجید سعدآبادی در عصر شعر «حماسه گوهرشاد» گفت: یکی از موضوعاتی که پتانسیل برگزاری یک جشنواره دارد همین موضوع گوهرشاد است، که از آقای قزوه میخواهم به آن توجه داشته باشد و جشنوارهای برای آن برگزار کند. این موضوع با توجه به اینکه گوهرشاد و صحن آن برای همه خاطرهانگیز است اهمیت بالایی دارد. او در ادامه دو شعر از اشعارش را برای حاضران قرائت کرد.
محمدجواد آسمان شعری از زبان مسجد گوهرشاد خطاب به حرم امام رضا(ع) خواند که اتفاقا با تشویقهای شرکتکنندگان روبرو شد:
پیش پایت زدهام زانو جانم شاد است
بنده عشق تو از هر دو جهان آزاد است
هفت قرن است به یمن تو گرامی شدهام
هشتمین قبلهای و عشق تو مادرزاد است
امیرعلی سلیمانی شاعر برگزیده جشنواره خوارزمی شعری با مطلع زیر خواند:
شاه تبعیدی اگر اوضاع تو آباد نیست
چون نفهمیدی گلوله پاسخ فریاد نیست
در حریم امن آل عشق خونها ریختی
هیچ عقلی در توانش جمع این اضداد نیست
علی داودی در این مراسم شعری به شرح زیر خواند که حضار را به وجد آورد:
صدایی زیر آوار زمان مانده است در سرها
صدا انگار میآید از این دیوارها درها
صدا از کاشی و آجر صدا از درد غربت پر
صدا باری ... صدایی هست میدانند خنجرها
صدا بغضی است زندانی به غوغای رضاخانی
کلاه نوکری تاجی است میبافند افسرها
چراغ مرده مشروطهچیها جز سیاهی چیست؟
طلوع صبح کاذب بود آن صبحی که باورها...
چنین گفتند آمد نوبهاری فصل گل کردن
بهار آمد ولیکن گل نزد افسوس بر سرها
چه خوابی دید آیا چشم مست شهریار آن روز
که خون شهرزادان را چنان خوردند ساغرها
چه خوابی دید وقتی در حریم امن سلطانی
به خون افتاده آهوها شده پرپر کبوترها
مگر بهلول مردی خشم بر دیوانگان گیرد
خروش نور باری نور میآید ز منبرها
هلا ای پادشاه لخت ما را رخت و بخت این نیست
چرا باید که از سر، باز میافتاد معجرها
اگرچه موجها کوبان صدفها در کف طوفان
ولی شادند در دریا که نشکستند گوهرها
اگر چون گنج در ویرانه پوسیدند دلبرها
خدا را شکر عریانی نپوشیدند پیکرها
هنوز از قصه گیسو خیال عالمی در بند
هنوز از چادر خود پرچمی دارند مادرها
صدایی زیر آوار زمان زنده است و میخواند:
که شرح این حکایت باز میماند به دفترها
*بیاییم درست کار کنیم
ابوالقاسم حسینجانی در این برنامه گفت: میخواهم در حضور اهالی شعر و قلم پیشنهاد کنم که به واقعه گوهرشاد به چشم یک تناسب نگاه کنیم نه یک مناسبت. گوهرشادبانو از جمله زنهایی است که به راستی میتواند به عنوان یک الگو مطرح شود.
وی افزود: هر چیزی که فکر کنیم در گوهرشاد پیدا میشود و اگر میخواهیم کاری انجام دهیم بیایم درست کار کنیم وگرنه بهتر است کار نکنیم.
حسینجانی در ادامه شعرش را برای حضار خواند:
لیلیتر از مجنون شیرینتر از فرهاد
از شور شیرینان تا هر چه باداباد
میخانهتر از عشق همخانهتر از عقل
کولاکتر از موج بیخانهتر از باد
مصطفی علیپور نیز شعری بدین شرح خواند:
چه آواز تلخی دارد این بانوی خاکستر
این مادر
که هر شامگاه
یک فرزندش به خانه
باز نمیآید
محمدرضا سهرابینژاد در این مراسم قطعه شعری مذهبی قرائت کرد. عبدالحمید ضیایی نیز پس از تشکر از برگزاری این برنامه شعرش را این طور آغاز کرد:
پاره پاره هر طرف اوراق قرآن ریخته
در رواق و صحنها خون شهیدان ریخته
مسجد دلتنگ گوهرشاد زائر گشته است
دل به پای شاه خراسان ریخته
*مجموعه اشعار گوهرشاد پاییز منتشر میشود
علیرضا قزوه ضمن تشکر از برگزارکنندگان این برنامه گفت: واقعه گوهرشاد اتفاق بزرگی است و در تاریخ از این اتفاقات بسیار است که به آنها توجهی شده است. اکنون 81 سال از این اتفاق گذشته ولی مورد بیتوجهی بوده است. این واقعه میتواند فیلم شود، رمان شود و اکنون شاعران به آن توجه نشان دادهاند.
وی افزود: سال گذشته چنین برنامهای در مشهد برگزار شده که اشعاری خوانده شده بود و به شاعران گفتیم که برای این واقعه شعر بسرایند و مسابقهای برای این واقعه از سوی پایگاه شاعران پارسی زبان برگزار شده که تاکنون اشعاری سروده شده و هنوز ادامه دارد.
این اشعار را گردآوری خواهیم کرد تا واکنش شاعران انقلاب به این موضوع را منتشر کنیم تا در تاریخ ادبیات بماند و تا پاییز این اشعار منتشر خواهد شد.
گذشته بیشتر از یک عمر گذشته بیشتر از هشتاد
و تا همیشه تماشایی است خروش مسجد گوهرشاد
بنای مسجد بیداری به دست شیرزنی گل کرد
زنی ز سلسله طوفان، زنی ز سلسله فریاد