kayhan.ir

کد خبر: ۷۹۴۸۳
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۳

کیفیت، زمان و مکان یاد خدا



  علی قنبریان
ذکر عبارتست از اینکه آدمی نیروی ادراک خود را متوجه «یاد شده» کند، یا به اینکه نام او را ببرد و یا صفات او را به زبان جاری کند و مصداق مهم‌تر اینکه در قلب به یاد او باشد. (المیزان، ج 16، ص 328) طبق این معنا، «ذکر» معنای عامی دارد که هر چیزی را شامل می‌شود. اما آنچه خداوند در قرآن کریم به آن امر فرموده است، «ذکر خداوند» و «یادآوری نعمت‌های الهی» است که در سایه آن، انسان غبار غفلت را از قلب خود بزداید و بر جان و روح خسته خویش، با باران الهی، گل‌های طاعت و بندگی را برویاند. نوشتار حاضر به تبیین کیفیت، زمان و مکان ذکر و یاد خدا می‌پردازد.
***
کیفیّت ذکر
معمولاً تصویر ذهنی ما از کلمه ذکر، ذکر با لسان و تکلّم کردن است که در اینجا یاد خدا کردن با زبان معنا می‌دهد ولی این گونه نیست بلکه ذکر دو گونه است: ذکر قلبی، ذکر زبانی. (تفسیر نمونه، ج 10، ص215)
پس معنی این کلمه در قرآن نه تنها ذکر لسانی، بلکه ذکر با تمام ابعاد انسانی است. مسلّم است که ذکر خدا تنها به یادآوری با زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این است که با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا متوجّه باشیم.(همان، ج1، ص515.)
ذکر تنها به لسان نیست و باید با قلب عجین شود و از جان آدمی نشأت پذیرد، اگرچه ذکر لسانی تاثیر خود را دارد و با ذکر با زبان می‌توان یاد نعمات خدا کرد، ولی آنچه قرآن بدان سفارش می‌کند، همان ذکر قلبی و با خشوع تنها برای خداست. «مؤمنان، تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می‌گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند». (انفال ـ 2)
و نیز در باب کیفیت ذکر خدا در قرآن (فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً) (بقره ـ 200) هم بیان شده است که می‌فرماید خدا را با شدیدترین ذکر از لحاظ خلوص باطن و خشوع قلب یاد کنید (أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ) «آیا وقت آن نرسیده است که دل‌های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟!» (حدید ـ 16) پس یاد خدا از نظر کیفیت باید عاشقانه و خالصانه باشد (اَشَدُّ ذِکرا (تفسیر نور، ج1، ص318)
کمّیّت ذکر
قابل ذکر است که قرآن عدد خاصی را برای ذکر مشخّص ننموده بلکه می‌فرماید «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً» «پروردگارت را ذکر بسیار گو» «آل عمران ـ 41» و یا «وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً» «و خدا را فراوان ياد مى‏كنيد» (احزاب ـ 21) و یا «فَإِذا قَضَيْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِكُمْ» «و چون نماز را به پايان برديد خدا را ايستاده يا نشسته و يا به پهلو خوابيده ياد كنيد» (نساء ـ 103) و یا «وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثيراً» «و خدا را فراوان ياد كردند» (شعراء ـ 227) و یا «وَ نَذْكُرَكَ كَثيراً» «و تو را فراوان ياد كنيم» (طه ـ 34) و یا «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً» «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را فراوان ياد كنيد» (احزاب ـ 41)
از این آیات به دست می‌آید که ذکر خدا محدودیت ندارد، هر چه تعداد می‌خواهی و می‌توانی و هر چه بیشتر می‌توانی ذکر خدا بگو.
پس با توجّه به گفتار فوق می‌توان نتیجه گرفت که بنده خدای تعالی، هر چه تعداد می‌تواند یاد خدا کند، که ذکر خدا پایانی ندارد، چنانچه امام صادق(ع) می‌فرمایند: «ما مِن بِشَیءٍ الّا وَ لَهُ الحَدٌّ ینتهی اِلَیهِ اِلّا الذِّکر فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ یَنتَهی اِلَیه» ( چیزی نیست مگر که برای آن حدّی است که بدان پایان می‌یابد جز ذکر خدا که پایانی ندارد) (اصول کافی، ج6، ص99)
امّا با این حال می‌شود که به خاطر غوطه ور شدن در مادیّات و زندگی دنیوی، خداوند فراموش می‌شود؛ حتّی در نماز هم که فلسفه تشریع آن یاد خداست، خبری از خدا نیست. هر فردی لازم است که با مراقبه و خودسازی به جایی رسد که در عین اینکه در جامعه زندگی می‌کند، از خداوند غافل نشود «مردانى كه هيچ تجارت و خريد و فروش از ياد خدا و نمازگزاردن و زكات دادن بازشان ندارد، از روزى كه دل‌ها و ديدگان دگرگون مى‏شوند هراسناكند» (نور ـ 37)
اصل اساسی در عدم غفلت از خداوند محبّت است؛ اگر محبّت به خدا و معنویّات تعلّق گیرد، غفلت معنایی ندارد و شخص در کشاکش زندگی هم به یاد خداست:
   هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
 ولی اگر محبّت به دنیا و امور آن تعلّق گیرد، یاد دنیا، بیشتر صورت خواهد گرفت نه یاد خدا. زیرا که افکار انسان‌ها گرداگرد محبوب می‌گردند.
زمان و مکان ذکر
در بعضی از آیات قرآن برای ذکر، زمان و مکان خاصّی قائل شده است مثلاً در آیه شریفه «و اگر خدا بعضى را به وسيله بعضى ديگر دفع نكرده بود، ديرها و كليساها و كنشت‌ها و مسجدهايى كه نام خدا به فراوانى در آن برده مى‏شود ويران مى‏گرديد» (حجّ ـ 40) دیرها و کلیساها و کنشت ها و مساجد محلّ یاد خداوند متعال معرّفی گردیده است.
و همچنین در آیه «اگر به هنگام حج طالب روزى خدا باشيد، مرتكب گناهى نشده‏ايد، و چون از عرفات بازگشتيد خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد، از آن رو كه شما را هدايت كرده، در حالى كه پيش از آن گمراه بوده‏ايد» (بقره ـ 198) یاد خداوند در سرزمین مشعرالحرام مطرح است که از سرزمین‌های مکّه مکرّمه بوده و برخی از مناسک و عبادات حجّ در آنجا صورت می‌گیرد.
و یا در آیه «خداوند را در روزهايى چند ياد كنيد، و هر كه در دو روز شتاب كند، مرتكب گناهى نشده است. هر پرهيزگارى هم كه تأخير كند گناهى نكرده است» (بقره ـ 203) خداوند متعال می‌فرماید ذکر و یاد خدا در روز های معدودی است. و یا آیه (وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصيلاً) (و بامدادان و شامگاهان نام پروردگارت را بر زبان بياور) (انسان ـ 25)  
برداشت اولیه و عوامانه‌ای که از این آیات می‌شود این است که تنها در روزها و مکان‌های خاصّی یاد خدا جایز است و غیر آن مورد قبول درگاه حقّ قرار نمی‌گیرد، امّا یقیناً این طور نبوده بلکه برای ذکر تنها این زمان و این مکان نیست و خداوند متعال ذکر را در این مسائل محدود نمی‌کند زیرا در آیات دیگری در قرآن می‌فرماید: هر گونه و به هر حالتی می‌توانی ذکر خدا بگو (الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ) (آل‌عمران ـ 191) آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مى‏كنند.
و این آیه نشان می‌دهد که در هر حالتی می‌توان یاد خدا بود و همچنین است در آیه شریفه «الَّذِينَ هُمْ عَلىَ‏ صَلَاتهِمْ دَائمُون‏» «آنها که نمازها را پیوسته بجا می‌آورند،» (معارج ـ 23) با توجه به این آیه هم می‌توان نتیجه گرفت که ذکر دائم مدّ نظر قرآن است، چرا که نماز که در آیه بدان اشاره شده از بهترین اذکار است و بسیار بدان سفارش شده است، در این آیه خداوند در مورد مومنان می‌فرماید ایشان دائم الذّکر است و همین طور است در حدیث شریفی از امیر مومنان(ع) وارد شده که می‌فرمایند: «المؤمِنُ دائمُ الذِّکر» (غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص121) حتی در روایت دیگری در باب اینکه در هر حالی می‌توان ذکر خدا گفت. داریم که از امام کاظم(ع) پرسیدند: برای چه مستحب است وقتی انسان اذان را شنید، هر چه را موذّن گفت او نیز بگوید اگر چه در حال ادرار و غائط باشد؟ حضرت فرمود: این کار روزی را زیاد می‌کند.(اصول کافی، ج6، ص899)
پس نتیجه می‌گیریم که در قرآن نه تنها ذکر را محدود به زمان و مکان خاصی نکرده، بلکه جواز ذکر در همه حالات داده شده و احادیث ائمه اطهار(ع) نیز این گفته را تایید می‌کند و اینکه در بعضی آیات زمان و مکان خاصی برای ذکر یاد شده برای آن است که ذکر در آن شرایط، تاثیرات بیشتری بر قلب انسان دارد نه اینکه ذکر در غیر آن امکنه و ازمنه جایز نباشد.
یاد خدا، هدف از نماز
آیاتی در قرآن وجود دارند که نشانگر آنست که هدف از نماز یاد خداوند است: به عنوان نمونه:
مى‏فرمايد: (وَ اقِمِ الصَّلاةَ لِذِكرى)‏ «نماز را براى ياد كردن من بپا كن» (طه ـ 14)
و غفلت ضدّ ياد كردن است، پس هر كه در نماز خود غافل باشد بپا كننده نماز براى ياد او نيست. و مى‏فرمايد:
(وَ لا تَكُن مِنَ الغافِلينَ‏) «و از غافلان مباش» (اعراف ـ 204)
و مى‏فرمايد: (فَوَيلٌ لِلمُصَلِّينَ الَّذينَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهُونَ) «واى بر آن نمازگزاران، كه از نماز خود غافلند» (ماعون ـ 4-5)
آنان را با آنكه نمازگزارند بر غفلت از نماز مذمّت مى‏كند، نه براى اينكه نماز را ترك مى‏كنند.
و مى‏فرمايد: «لا تَقرَبُوا الصَّلاهًْ وَ انتُم سُكارى حَتَّى تَعلَمُوا ما تَقُولُونَ»
«در حال مستى و بيهوشى نزديك نماز مشويد تا بفهميد چه مى‏گوئيد» (نساء ـ 43)
و گفته‏اند: مراد بيهوشى از كثرت همّ و غم دنياست، و گفته‏اند: از محبّت دنيا، و اگر بر ظاهر آن حمل شود بيدار باش بر مستى دنياست، زيرا علّت را بيان كرده و فرموده است: تا بدانيد چه مى‏گوئيد. و چه بسا نمازگزارى كه شراب نياشاميده و حال آنكه در نماز خود نمى‏داند چه مى‏گويد.(جامع‌السعادات، ج3، ص326 - 327)