منظورتان همان نماز جمعه مختلط بیوضو و با کفش است؟!(خبر ویژه)
هاشمی رفسنجانی میگوید؛ «به نماز جمعه نمیرم.»
وی در ملاقاتی و در پاسخ به تقاضای یکی از حضار که گفت «مردم خواستار بازگشت شما به نماز جمعه هستند»، اظهار داشت: مردم لطف دارند و همین لطف آنان سرمایه من در دنیا و آخرت است، اما هر جا که بدانم تندروها به بهانه حضور من مردم را به زحمت میاندازند و اختلافات بیشتر میشود، نمیروم.
وی در ادامه گفته است: اگر پس از گذشت حدود 37 سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، برخی آمارهای نگران کننده مسائل سوء اجتماعی و فرهنگی به ویژه بین جوانان بالاست باید صادقانه در روشها و عملکردهای تربیتی و آموزشی خود بازبینی کنیم و با آسیبشناسی دقیق اینگونه مسائل، با اصلاح عملکردها و روشها، راه درست و صحیح را به مردم و جوانان نشان دهیم.
درباره آسیبهای اجتماعی و فرهنگی باید خاطرنشان کرد سیاستهای سرمایهسالارانه و لیبرالیستی که سنگبنای آن در دولت سازندگی گذاشته شد، علت عمده ایجاد شکاف طبقاتی و حاشیهنشینی و تضعیف باورهای دینی و اخلاقی است که مصادیق آن را در تورم رکودگونه 49/4 درصدی سال 74 و برخی اعتراضات در شهرهایی چون مشهد شاهد بودیم.
اما در مورد نماز جمعه حقیقت این است که اتفاقاً آخرین نماز جمعه آقای هاشمی (26 تیر 88) موجب به نماز جمعه کشاندن آشوبگران، شکستن حرمت نماز جمعه و سردادن شعارهای ضدانقلابی شد و به همین دلیل وی پس از آن به نماز جمعه دعوت نشده است. فتنهای که متأسفانه مورد حمایت آقای هاشمی قرار گرفت، به خط کشیدن روی شعار جمهوری اسلامی و سردادن شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، شکستن حرمت روز قدس و شعار نه غزه نه لبنان، و سرانجام هتاکی روز عاشورا شد.
یکی از عناصر آشوبگر بازداشتی 28 اردیبهشت 92 در سایت گویانیوز نکات جالبی درباره مواضع متناقض محافل ضد انقلاب و از جمله خودش نسبت به هاشمی رفسنجانی بازگو کرد و به آخرین نماز جمعه هاشمی پرداخت.
«فواد شمس» ضمن مرور خاطرات خود تصریح میکند که در سال 72 هاشمی را عامل فقر و بدبختی مردم قلمداد میکرد و در سال 76 خوشحال شده از اینکه دوران ریاست هاشمی تمام شده است.
او ادامه میدهد: زمستان سال 78 هاشمی کاندیدای مجلس شده بود. با «سلطان علی پروین» عکس یادگاری میانداخت. من هم پرسپولیسی دوآتیشه کلی فحش به علی پروین دادم که چرا با «عالیجناب سرخپوش» عکس انداخته. هر روز روزنامهها را در راه برگشت از مدرسه به خانه در اتوبوس میخواندم. به حرفهای بچههای دبیرستانی گوش میدادم. همه اکبر گنجی میخواندند. میگفتند باید هاشمی رأی نیاورد. عاقبت همه هم بهش گفتند «آغاسی». 18 تیر سال 1380 در سالگرد کوی دانشگاه تهران روبروی درب اصلی کوی، شعار میدادیم: «عالیجناب سرخپوش ما همه گنجی شدیم.» و هنوز هاشمی منفور بود. من این صحنهها را هیجانزده ثبت میکردم در ذهنم.
وی آنگاه به خطبههای هاشمی در نماز جمعه 26 تیر 1388 اشاره میکند و مینویسد: «آن روز شعار میدادیم هاشمی هاشمی سکوت کنی خائنی! من در عمرم نماز نخوانده بودم. آن روز هم نمازی نمادین خواندم با کفش و بدون وضو. آخر نماز هم با یک خانم جوان کنار دستم که نمیشناختم، دست دادم با خنده قبول باشید گفتیم. تا میدان ولیعصر رفتیم و آنجا صف ما را درهم شکستند، چشممان از گاز اشکآور خیس بود. اما در قلبمان خوشحال که هاشمی با ماست»!
وی در ادامه با بیان اینکه در جریان اغتشاشات بازداشت شد، خبر میدهد که چند روز پیش از ثبتنام هاشمی در انتخابات، جزو شماری از روزنامهنگاران ]و برخی افراد بازداشت شده[ بوده که در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام به ملاقات هاشمی رفته و با او ملاقات کرده است!
یادآور میشود عنوان «هاشمی: به نماز جمعه نمیروم» تیتر اول روزنامه زنجیرهای اعتماد در روز پنجشنبه بود.