kayhan.ir

کد خبر: ۷۷۷۷
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۶

نقشه راه (نگاه)


پژمان کریمی

رهبر معظم انقلاب اسلامی روز پنج‌شنبه در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ضمن اشاره به دغدغه اعضای خبرگان در باب مسائل فرهنگی، نگرانی خود را در حوزه فرهنگ اعلام کردند.
اهمیت فرهنگ و نقش تعیین‌کننده آن در ساخت جهان ذهنی، رفتارسازی و رستگاری فرد و جامعه، امر پوشیده‌ای نیست. در این رابطه، یادآوری یک جمله از حضرت امام خمینی(ره) گویای عمق اهمیت و برجستگی نقش فرهنگ در دو حوزه فرد و جامعه است. معظم‌له تصریح نمودند: «فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است!»(*)
باید گفت متأسفانه طی 34 سال اخیر که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سپری می‌شود، جامعه ما هنوز نتوانسته است به برنامه یا بهتر بگوییم «نقشه راه فرهنگی» متناسب با مکتب حیات‌بخش اسلام و آرمانها و غایات و دستاوردهای انقلاب 57 دست یابد.
دلایل این ناکامی به صورت فشرده عبارت است از:
یک- بجاماندگی رسوبات فرهنگی ادوار تاریخی پیش از مقطع 1357.
دو- تهاجم فرهنگی غرب به عنوان «اهرم تقابل» علیه انقلاب و نظامی که بر پایه فرهنگ الهی مبنا و استمرار بقا یافته است.
سه- رواداری یا تساهل و تسامح فرهنگی کارگزاران فرهنگی نظیر آنچه در ظرف زمانی دوران موسوم به اصلاحات شاهد بودیم. واقعیتی که سبب رخنه و رسوخ عناصر ذهنی و عینی فرهنگ ضد دینی در عرصه جامعه دینی ایران شد.
چهار- بی‌نسبتی بخشی از عاملان فرهنگی کشورمان با فرهنگ اسلامی.
پنج- مرعوبیت بخش دیگری از بدنه یادشده در برابر فرهنگ مهاجم.
شش- بروز بحران‌هایی از جنس سیاسی و نظامی همچون هشت سال جنگ تحمیلی و در نتیجه متمرکز کردن اعتنا و انرژی کشور به خود.
هفت- غفلت مسئولان و هنرمندان
هشت: طراحی نکردن سامانه شناسایی نخبگان اندیشه‌ساز، نظریه‌پردازان هنری و هنرمندان متعهد.
نه- تعدد، تکثر و فعالیت موازی و گاه خنثی‌کننده نهادهای دارای ماهیت و مأموریت در حوزه فرهنگ
ده- مواجهه ما با علوم انسانی غیربومی در دانشگاه‌ها که زیربنای اندیشه ورزانه واقع شده است.
هنگامی که ما نقشه راه فرهنگی در دست نداریم؛ در دایره انفعال گرفتار می‌مانیم و همه چاره‌جویی‌های ما برای بیرون‌رفت از دایره یادشده، سترون می‌شود و گاه حکم فرورفت تدریجی در باتلاق متعفن مرعوبیت معنا می‌گیرد.
کمی مشخص‌تر و با مصداق حرف می‌زنیم!
ممیزی در حیطه کتاب یک امر و پدیده عقلانی است. ابزاری برای جداسازی سره از ناسره است. متضمن جلوگیری از پاگیری و رسوخ و گسترش افکار فلج‌کننده و منحط در بطن جامعه به شمار می‌آید. ممیزی، دستگاه عیارسنجی با شاخص‌های الهی است. اما پس از گذشت 34 سال از پیروزی انقلاب، کارگزاران متولی فرهنگ - امروز - با شهامت از ممیزی دفاع نمی‌کنند، رسانه‌های ما بر سر «ممیزی» مجادله می‌کنند و متولیان از تفکیک «اثر و مؤثر» در روند ممیزی، سخن می‌رانند. این‌ها یعنی؛ ابهام در مسیر! یعنی نبود طرح و نقشه! یعنی گام زدن در راهی که بایستگی‌ها و جوانب آن، پوشیده است! یعنی تکلیف مشخص نیست!
مثال دیگر!
در میدان سینما که تاثیرگذاری آن و کاربردهای سیاسی کلان و شگفت‌انگیز آن روشن و هدف اعتنا و خواست جدی دولتها و مجموعه‌های سیاسی در جهان است، چقدر توانسته‌ایم فرآورده‌های سینمایی- فرهنگی همپوشان با فرهنگ غنی اسلامی ارائه کنیم؟ کلیت سینما چقدر توانسته و توفیق یافته است که با آرمان‌های انقلاب 57 همساز و همراه شود؟
هنگامی که ثمره یک سال جامعه فرهنگی ما در بخش سینمایی، حداکثر پنج فیلم در زمینه هنر دینی و انقلابی و متعهد است، یعنی هشدار، یعنی دست خالی و یعنی برای رسیدن به نقطه آرمانی درست تصمیم نگرفته‌ایم، درست ریل‌گذاری نکرده‌ایم، درست هدف‌گذاری نکرده‌ایم و....!
به روشنی بگوییم؛ انقلاب و نظام سیاسی ما، فرهنگ پایه است. به عبارت دقیق‌تر؛ آسیب‌ها، اختلالات، معضلات و بحران‌های فرهنگی، نه‌تنها در حیطه و قلمروی فردی جامعه‌مان کارگر است بلکه در گستره جامعه، منافع و امنیت ملی، پیامدهای ناگوار و گاه فاجعه‌آمیزی دارد. درست به همین دلیل است که امروزه در ادبیات سیاسی زورمندان جهان، پیش از واژه‌های حوزه نظامی‌گری، ترکیب «جنگ نرم» شنیده می‌شود.
نگرانی رهبر انقلاب، سرفصل و انگیزه‌ای است برای طراحی، تدقیق و تدوین نقشه راه فرهنگی!
یادمان بماند که برای رسیدن به این سند و الگوی راهگشا، تنها نباید به نگاه و کلام و اراده اصحاب وزارت ارشاد چشم بدوزیم! همه دستگاه‌ها و نخبگان در قبال دستیابی به نقشه راه مسئول‌اند.
__________________________
* صحیفه نور- جلد پانزدهم