کد خبر: ۷۴۸۸۳
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۷

زبان فارسی جان‌مایه پایداری فرهنگی


محمدمیرکیانی
برخی از داشته‌های ما در زندگی روزانه آن‌قدر آسان و بی‌چند و چون دست به دست می‌شوند که خواسته و ناخواسته ارزش آنها به چشم نمی‌آید. یکی از این داشته‌های گرانبها زبان ارجمند  فارسی‌است که گویا از بسیار دیدن، آن را نمی‌بینیم!
زبان در تعریف زبان‌شناسان و جامعه‌شناسان هر یک تعریف ویژه‌ای دارد تا جایی که علوم ساختار شناسی زبان‌ها چه زبان قومی زبان‌های ملی و منطقه‌ای یا زبان‌های جهانی هر روز زیرشاخه‌های جدیدی پیدا می‌کند؛ اما بی‌چندوچون نگاه ما متفاوت از نگاه زبان‌شناسان است و آنچه که پایه و مایه این نوشتار است همان مفهوم کلی از تعریف زبان و جایگاه گسترده آن در زندگی امروزی‌ست.
زبان فارسی میراث گوهر بهای گذشتگان ماست که با بهایی گران به روزگار ما رسیده. زبان فارسی بخش جدایی‌نا‌پذیر هویت ملی و والاترین نشان ایرانی بودن ماست. همین زبان فارسی از جان آن، آثار جاودانی خلق شده که در هر جای این جهان که باشیم به آنها می‌بالیم .آثار ماندگاری چون دیوان حافظ‌شیرازی؛ شاهنامه فردوسی؛ ودیگر بزرگانی چون مولوی؛ نظامی؛ جامی؛ بیهقی؛ طبری؛ منوچهری؛ اسدی طوسی و هزاران اثر در قالب نظم و نثر و تاریخ و تفسیر و پژوهش که پرداختن به آنها از  توش‌وتوان این نگارنده بیرون است؛ اما همین داشته بی‌مانند اگر به درستی نگاهبانی نشود وبرای پاسداری از زبان فارسی در روزگار از آنها بهره گرفته نشود بیم آن می‌رود که در (عصر نبرد واژگان) از سوی بیگانگان مورد تاخت وتاز قرار بگیرد و آرام آرام نام ونشان ایرانی بودن ما به وادی فراموشی سپرده شود.
مدتی پیش جایی گفتم: نسل جدید، روح زبان فارسی را نمی‌شناسد. به‌این، بی‌چون‌وچرا به معنای فراموش شدن زبان گفتاری روزانه نیست؛ بلکه تهی شدن زبان فارسی از جان آن است. باید بپذیریم در این روزگار در عصر نبرد واژگان قرار داریم. باید بپذیریم یک تصویر برابر هزار کلمه است؛ تعبیری گمراه‌کننده است؛ نه! یک کلمه برابر هزار تصویراست... امروزه شبکه جهانی تولید فکر و اندیشه می‌کوشند زبان‌های فرهنگ‌ساز را از درون تهی سازند تا مردمان صاحب فکر را از کارافزار سازنده اندیشه‌های استقلال‌آفرین محروم سازند. نبرد واژگان با ایجاد شاخه‌های گوناگون در تولید آثار ادبی سینمایی آشکارا گرم شده و گستره آن به گفتار‌های روزانه سیاست‌مداران گسترش یافته به گونه‌ای که گاه با ساختن یک واژه وتکرار هزار باره و هزار گونه آن فضای جهانی را با کمترین هزینه به سوی خواسته‌های خود تغییر می‌دهند...
واین رویداد برای ما؛ فرزندان و امروز و فردای سرزمین ما اندوه‌بار است!
چاره چیست؟
بیش از هر کاری نیاز به سخت‌کوشی داریم .آثار فرهنگی و هنری ما هر جا که نگاهی به زبان دارد؛ باید زیبا؛‌ پر بار؛ دلنشین وروان نوشته شود. در این آثار باید ضمن درست‌نویسی به اشاره‌ها، کنایه‌ها؛ تلمیحات و هرچه که نام و نشان فرهنگ بومی و ایرانی و اسلامی از آن برداشت و پرداخته شود. بزرگان قوم هرجا که باید و شاید ضمن هر سخنی؛ نکته‌ای زیبا و حکیمانه و سخنی زیبا و شاعرانه از صاحب سخنی و صاحبدلی بیان کنند تا هم به آسانی بتوانند آن چه را در ذهن دارند بیان کنند، هم به فضای همگانی جامه نشاط و زیبایی ببخشند.
در این میان اهل اندیشه و هنر که در عرصه فیلمنامه مجموعه‌های داستانی توانمندی  ویژه‌ای دارند به خصوص در گفت‌و‌گو‌ها و دیالوگ‌نویسی، می‌توانند از خود هنرها نشان دهند.
در خانواده‌ها و مدارس هنر قصه‌گویی را احیا کنیم. در این زمینه رسانه ملی می‌تواند پیش‌تاز باشد. بزرگان قوم مطبوعات با نگارش زیبا وگزینش عنوان‌های دلنشین نقشی تاریخی برعهده گیرند. همه باید بکوشیم آنچه که حق زبان گرانقدر فارسی ا‌ست بهتر ادا شود. سخن در این باره بسیار است.
 آنچه مدتی پیش مقام‌معظم رهبری در باب زبان ارجمند فارسی بیان داشتند؛ آشکار ساختن ‌این حقیقت است که... زبان فارسی جان‌مایه پایداری فرهنگی ا‌ست.