این جای خالی با کار و تلاش پر میشود(یادداشت روز)
وقتی پای مدیریت اجرائی کشور در میان باشد، آنچه بیش از هر چیزی برای رفع موانع و حل مشکلات لازم است، آسیبشناسی ایرادات، برنامهریزی برای رفع آنها و از همه مهمتر؛ ورود جدی و عملی به اجرای برنامه کارشناسی است.
این اصل چه در راس دولت به عنوان اتاق فرماندهی و ناوبری کِشتی امورات کشور و چه در ابعادی دیگر و به صورت تخصصی در وزارتخانهها و سازمانهای مربوط به مسایل مختلف باید همواره مورد توجه قرار گیرد و صدالبته هرگونه تخطی یا غفلت از آن یا سرگرم شدن به حواشی و مسایل خارج از اولویت یا وظیفه، مانع اجرای درست وظایف و اداره صحیح کشور و در نتیجه اختلال در رفع مشکلات مردم میشود.
این حاشیه که همچون سمی قوی عمل میکند، آنگاه مخربتر و مهلکتر میشود که خدای ناکرده از سوی همان کسانی که وظیفه اجرای امورات کشور را دارند ایجاد و مطرح شود.
همچنین تغییر در اولویتها در مسیر پیشبرد مسایل کشور و افتادن به دام مسایل کم اهمیتتر در شرایطی که مردم چشم انتظار حل مسایل کلیدی و اصلی خود هستند؛ یک ضربه ویرانگر دیگر به ساختار اجرائی کشور و البته امید مردم محسوب میشود.
از سوی دیگر؛ میتوان از سخنوری به جای عملگرایی به عنوان یکی دیگر از موانع تحقق برنامهها و رفع مشکلات اشاره کرد، زیرا در شرایطی که وظیفه یک مدیر کار و تلاش و مدیریت میدانی است، سخنرانی در جلسات کم ثمر و تکرار حرفهای کم بازده گرهای از کار مردم باز نمیکند.
با این تفاسیر باید تاکید کرد که مدیریت اجرائی کشور از یک بخشداری گرفته تا اداره وزارتخانه و دولت بیش از هر چیزی نیازمند کار و تلاش و جدیت در انجام وظایف و عمل به برنامههای مدون است.
در این میان هر مدیر و مسئولی باید ضمن کار و تلاش، بدون بهانه گیری یا فرافکنی و حواله دادن مسایل به زمین و زمان و... پاسخگوی مسایل و اشکالات موجود در حوزه مدیریت خود باشد.
نباید مسئولی گرانی مرغ را صرفاً به گرما و قطع برق ربط دهد یا مسئولی دیگر بدون اینکه توضیح بدهد دقیقاً برای رفع ناترازیها چه گامهای عملیاتی و مؤثری برداشته شده است، چشم بسته غیب گفته و وعده رفع یا کاهش خاموشیها با آغاز پاییز را بدهد!
چند روز قبل رئیسجمهور محترم خواستار رفع موازیکاریها شدند، این در حالی است که باید گفت ضمن ارج نهادن به تلاش مسئولانی که به وظایف خود عمل میکنند، متاسفانه در موارد متعددی بیش از اینکه شاهد کار یا موازی کاری باشیم شاهد کمکاری یا رهاشدگی هستیم.
سرعت عمل و دادن اطمینان به مردم که دولت در فلان مسئله 1- مشکل را رصد و شناسایی کرده است،2- برای رفع آن برنامه دقیق دارد و 3-با همه توان به اجرای برنامه مورد نظر و رفع مشکل ورود کرده است، مسئله مهمی است که همواره باید مورد نظر دولتها قرار بگیرد.
وقتی یک مشکل قابل رفع با وجود گذشت زمان و انواع و اقسام اظهارنظرها همچنان ادامه دارد و به یک مشکل مزمن تبدیل میشود، پیام مناسبی برای مردم نخواهد داشت. به عنوان مثال این روزها و به ویژه در یک سال اخیر بارها شاهد انواع اظهارنظرها درباره تخلفات در برخی نانواییها هستیم بدون اینکه مشکل برطرف شود. در این مورد خاص بارها مسئولان مختلف به بیان تکرار تخلفات در این حوزه پرداختهاند، دریغ از یک کار عملی دقیق و حسابشده که مشکل را با در نظر گرفتن همه جوانب رفع کند.
اهمیت کار جدی در حوزه مسئولیت اجرائی کشور تا جایی است که رهبر انقلاب 16 شهریور ماه جاری در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت، اظهار داشتند:«به دوستان عزیزمان عرض میکنم از فرصت خدمت به مردم قدردانی کنید. این فرصت اولاً به همه داده نمیشود، ثانیاً همیشه داده نمیشود. من و شما چند سال یک مسئولیتی داریم، یک کاری داریم، یک میدانی داریم که میتوانیم در این میدان حرکت کنیم، کار کنیم، به مردم خدمت کنیم و میتوانیم در این مدت خدا را از خودمان راضی کنیم؛ این را از دست ندهیم. از ساعتساعتِ این عمرِ خدمتیِ خودمان استفاده کنیم. اگر این توصیه را عمل کنیم و تحقق پیدا کند و به موازیکاری و بیکاری و کمکاری و سرگرم شدن به مسائل دیگر نپردازیم، به نظر من همانطور که گفتند، مشکلات حل خواهد شد و در کوتاهمدت یا میانمدت هم حل خواهد شد؛ اینجور نیست که حالا بگوییم منتظر سالها خواهیم بود. به خصوص در مورد آن مسائل اقتصادی و مسائلی که به معیشت مردم ارتباط پیدا میکند، بایستی خیلی جدیتر عمل کرد.»
رهبر انقلاب در ادامه همین تاکید بر روی جدیت در انجام وظایف، ورودی دقیق به مسئله اولویتبندی هم داشتند و فرمودند: «در کارها باید به اولویتها توجه کرد. کار زیاد است. توان ـ چه توان مالی و چه توان انسانی و بشری ـ قاعدتاً کمتر از نیاز به کاری است که باید انجام بگیرد. باید اولویتها را پیدا کرد که ملاک در اولویت هم یکی فوریت است، یکی زیرساختی بودن؛ اینها اولویت است. بعضی از کارها فوریت دارد، بعضی از کارها جنبههای زیرساختی دارد؛ اینها اولویت دارد. به این اولویتها باید توجه کنیم. یکی از خطوط اصلی مدیریت همین است که انسان بتواند تشخیص بدهد و پیدا کند اولویتها را.»
بیشک یکی از موفقترین دولتها در تحقق این دو اصل یعنی اولویتبندی در امور و انجام جدی کارها، دولت شهید رئیسی بود که با محوریت آن شهید بزرگوار که برای انجام وظایف شب و روز و جمعه و شنبه نمیشناخت توانست در مدتی کمتر از سه سال کارهای بزرگی برای کشور و مردم انجام دهد.
با همین اولویتبندی و جدیت بود که با شروع به کار دولت شهید رئیسی مسئله ورود واکسن کرونا به کشور حل شد، خاموشیهای آزاردهنده به جا مانده از دولت پیشتر با برنامهریزی و رفع موانع، مدیریت و مرتفع شد و دهها نمونه اقدامات دیگر که میتوان اشاره کرد.
نکته مهم در این خصوص که باید مورد توجه قرار گیرد نقش رئیسجمهور به عنوان موتور پیشران و لوکوموتیو کِشنده قطار دولت در مسیر انجام وظایف است.
رئیسجمهور است که میتواند با اشراف بر امور، پیگیری کارها، بازخواست از مدیران، ایجاد انگیزه و دمیدن روح کار و تلاش به بدنه دولت، باعث تحول در مدیریت اجرائی کشور شود.
اکنون از رئیسجمهور محترم کشورمان که به تعبیر
رهبر انقلاب شخصیتی «پرکار» و «پرتلاش» هستند، انتظار این است که با به خط کردن تمام ظرفیتهای دولت و ایجاد فضای عملگرایی در بین تمام مسئولان و پرکردن جاهای خالی مدیریتی با گزینه کار و تلاش و همچنین برخورد با کمکاریها و حاشیهپردازیها به جای انجام وظایف که قطعاً به رفع مشکلات مردم منجر خواهد شد، دولت را نیز شایسته دریافت عنوان «پرکار» و «پرتلاش» نمایند.
عباس شمسعلی