kayhan.ir

کد خبر: ۷۲۸۰۰
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۸

روحیه قاجاری(نگاه)



علی اکبری
کمتر ایرانی و به جرئت هیچ ایرانی را نمی‌توان یافت که سخن از سلسله قاجار بگوید و بر این سلسله لعن و نفرین نکند. ضرباتی که به واسطه خیانت و یا حماقت و بزدلی این سلسله به خصوص شاهان اواخر این دوره بر کشور روا داشته شد، به اندازه‌ای سنگین و دهشتناک بوده است که همچنان شاهد تبعات آن هستیم. از دست دادن بخش‌های عظیمی از سرزمین ایران و سرمایه‌های ملی تنها سهم اندکی از این لطمات و هتک حیثیت ملی و بر باد دادن شرف و عزت ملت ایران، بخش مصیبت عظمای رفتار و منش شاهان قاجار است. شاهان بزدلی که به واسطه عقده‌های حقارت و غرق شدن در ظواهر تمدن غرب، برای به دست آوردن متاعی اندک، امتیازات بزرگی را به غرب و کشورهای اروپایی واگذار می‌کردند و یا به واسطه تشر و تهدید، به علت احساس ناتوانی در مقابله، عقب‌نشینی کرده و شکست را می‌پذیرفتند و یا به‌زعم خودشان برای اینکه جنگی به کشور تحمیل نشود، قبل از شروع جنگ، آنچه درخواست حریف بود، دو‌دستی تقدیم می‌نمودند. البته در همان دوران نیز مردم ایران مخالف چنین سیاست‌هایی بودند و آنجا که توانایی داشتند به مقابله می‌پرداختند لیکن این مقاومت با توجه به عدم همراهی حکومت، اغلب بی‌ثمر و بی‌نتیجه می‌ماند.
قضاوت ما اکنون در خصوص آن دوران مشخص است. قضاوتی که سلسله قاجار را یکی از نقاط تاریک ایران می‌داند.
اکنون ماییم و نسل آینده و قضاوت تاریخ. اگر رفتارهای ما چونان حکومت قاجار باشد، آیا آیندگان ما را مورد لعن و نفرین خویش قرار نخواهند داد؟ آیا اگر به واسطه ترس از دشمن و یا تهدید او به جنگ، جا بزنیم و با استدلال‌های به ظاهر منطقی و زیبا، فرار از مواجهه و مقابله با دشمن را تئوریزه کنیم، خواهیم توانست منافع نسل آینده کشور را تأمین نماییم؟ مگر قاجار چه می‌کرد؟ انگلیس و روسیه تهدید به جنگ می‌کردند و شاه قاجار از ترس، امتیازی می‌داد چرا که به مقاومت نمی‌اندیشید و شد آنچه شد. تاریخ تکرار مکررات است و فقط افراد و زمان و مکان حوادث تغییر می‌کند. انگلیس و روسیه آن وقت، جای خود را به نظام سلطه و آمریکا داده است و تهدید همچنان وجود دارد چرا که حیات استکبار، بستگی به تسلیم و ذلت دیگران دارد. آمریکا، ایران را تهدید می‌کند که اگر در مقابل خواست او تمکین نکند، به ایران حمله کرده یا تحریم‌ها را تشدید خواهد کرد و این ایران است که باید تصمیم بگیرد که چگونه با این تهدید مواجه شود. آیا با این شعار که ما با عقب‌نشینی در موضوع هسته‌ای، سایه جنگ را از کشور دور کردیم یا تحریم‌ها را فروریختیم، خواهیم توانست واقعیت را انکار کنیم. نگارنده مدافع جنگ نیست بلکه سخن بر این است که آیا اگر دشمن تهدید کرد؛ دوری از جنگ، بهانه‌ای برای هرگونه امتیازدهی است یا اینکه یک مرز معین و خطوط قرمزی برای این کار وجود دارد؟ آن خطوط قرمز کجا است؟ آیا آمریکا توانایی راه‌اندازی جنگ علیه ایران را دارد یا لاف در غربت یک رئیس‌جمهور، در اینجا باعث ترس و وحشت عده‌ای شده است و این عده بر مبنای همان سیاست قاجاری، نسخه تسلیم را ترویج می‌کنند؟ آیا اگر جنگی رخ دهد، فقط ایران آسیب خواهد دید و آمریکا بدون هزینه به پیروزی دست می‌یابد؟ آیا اگر تحریم‌ها تشدید شود، کشور توانایی اداره امور با اتکا به توان داخل را ندارد که عده‌ای برای دوری از تحریم حاضر به عقب‌نشینی شده و برجام‌های 2 و 3 و... را پیشنهاد می‌کنند؟ فرض کنید که در مقابل برچیدن امکانات هسته‌ای، موشکی و دفاعی خود، تحریم‌های ایران لغو شود -که البته قطعاً این فرض محال است و رفتار آمریکا در موضوع برجام این امر را اثبات نمود- آیا در آن صورت بعد از چند دهه که سوخت‌های فسیلی به پایان می‌رسد و نیاز به انرژی‌های جدید و از جمله نیروگاه‌های هسته‌ای جزء ضروریات خواهد بود، نسل آتی، ما را مورد لعن و نفرین قرار نخواهد داد که به بهای اندکی راحتی بیشتر، خیانتی بزرگ در حق آنان روا داشته‌ایم. اگر در هنگام وقوع جنگی علیه کشور در آینده با توجه به ناتوانی تسلیحاتی و موشکی، نتوانیم با دشمن مقابله کنیم آیا ما باعث و بانی عقب‌ماندگی تسلیحاتی کشور و به تبع آن نابودی و کشتار ملت نبوده‌ایم؟ برخی آقایان که رعب و وحشت آنان از قدرت مادی و ظاهری غرب و نظام سلطه، باعث ناتوانی در تصمیم‌گیری منطقی ایشان است، اگر به ارکان حکومتی دست یابند، نتیجه چیزی جز مشابه قاجار و شاه سلطان حسین و امثالهم نخواهد بود. البته این پندار که اگر با دشمن مقابله نکردید دشمن نیز با شما کاری نخواهد داشت منطقی غلط و ناصحیح است. «دشمنان فشار می‌آورند؛ سختی هست. برای استقلال و حفظ هویت یک ملت و شرمنده نشدن در مقابل تاریخ، تحمّل این سختی‌ها لازم است. شما تصوّر کنید اگر شاه سلطان حسین صفوی به‌جای این‌که دروازه‌های اصفهان را بر روی مهاجمان می‌گشود - بعد از ورود مهاجمان هم خودش به دست خودش تاج شاهی را روی سرشان می‌گذاشت - فکر می‌کرد که اگر به فکر خودم هستم، یک جان بیشتر ندارم و این‌قدر هم عمر کرده‌ام، مگر دیگر چقدر عمر خواهم کرد؟ اگر به فکر مردم هستم، که در صورت تسلیم کردن شهر اصفهان، بلایی بر سر مردم خواهد آمد که از بلایی که در صورت جنگیدنِ با مهاجمان بر سرشان می‌آید، کمتر نیست، هرگز شهر را تسلیم نمی‌کرد. تاریخ اصفهان را نگاه کنید و ببینید بعد از آن که مهاجمان وارد اصفهان، کاشان، مناطق مرکزی ایران، فارس و مناطق دیگر شدند، چه بلایی بر سر این مردم آوردند و چه کشتاری بعد از تسلیم شدن مردم کردند! مهاجمان نگفتند که چون خودتان تسلیم شدید، پاداشتان این است که همه‌تان در امن و امان زندگی کنید.» دشمن اگر امتیازی بگیرد؛ این امتیازگیری را سرپلی برای امتیازگیری بعدی و انتقام از ملت ایران به واسطه مقاومت گذشته خواهد کرد و نه کنشی براساس احترام متقابل و به اصطلاح معروف بازی برد- برد. دشمن اگر امتیاز بگیرد و شما عقب‌نشینی کنید، جلوتر خواهد آمد و امتیاز بیشتری طلب خواهد کرد. تجربه کشور ما حتی در دوره کنونی نیز همین اصل را نشان می‌دهد. بعد از برجام تحریم‌ها نه تنها کاهش نیافته بلکه رفتار خصمانه دشمن تشدید گردیده است و اگر این احساس در دشمن تقویت شود که تحریم‌ها باعث مذاکره ایران شده است، این اهرم و حربه را بیش از قبل به کار خواهد گرفت و تحریم‌ها را تشدید خواهد کرد تا امتیاز بیشتری دریافت کند. تنها راه عبور از این سختی و تعب، مقاومت است. مقاومت تا زمانی که دشمن از کارآمد بودن این حربه ناامید شود و این مهم تنها با راهبرد اقتصاد مقاومتی تأمین خواهد شد. مردم ایران همواره به کسانی افتخار کرده‌اند که دلاورانه در مقابل اجنبی ایستاده‌اند حتی اگر به قیمت جان ایشان تمام شده باشد. امثال میرزا کوچک‌خان، ستارخان و باقرخان و... نمونه‌هایی هستند که فاصله چندانی با دوره ما ندارند. «اگر یک روز عنصر نالایقی مثل شاه سلطان حسین موجب شد که ملت ایران در لاک خود فرو بروند، اما در روز دیگری، مرد شجاعی مثل نادرقلی - بدون آن القاب و عناوین - وقتی در میان مردم ظاهر می‌شود و با شجاعت، پیشوایی مردم را به عهده می‌گیرد، این ملت می‌تواند میدان حرکت افتخارآمیز خود را از دهلی تا دریای سیاه گسترش دهد؛» آقایانی که خود را طرفدار و مدافع مردم می‌خوانند اگر در این گفته خود صداقت دارند به جای پیشنهاد برجام‌های بعدی، بر مقاومت بیشتر تأکید ورزند و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را در عمل پیاده نمایند.