سخنی صمیمی با رئیسجمهور(یادداشت خبرنگار)
جناب آقای رئیسجمهور، استان هرمزگان پس از انقلاب در بخشهای مختلف، توسعه چشمگیری یافته اما باتوجه به ظرفیتهای قابل اعتنای استان این توسعه هنوز تناسبی با ظرفیتهای بالای استان ندارد. لذا بهدور از هرگونه عصبیت قومی و محلی غیرمنطقی به نکاتی اشاره میکنم.
جناب آقای روحانی، یکی از دلنگرانیهای همیشگی حافظان خلیجفارس مسئله اشتغال است، مردم هرمزگان میپرسند در حالی که استانشان قطب تجاری، صنعتی و پایتخت اقتصادی کشور خوانده میشود چرا سهم بهکارگیری نیروهای ماندگار در مراکز صنعتی، تجاری، بازرگانی، اقتصادی و بندری ناچیز است. چرا نه تنها سرمایه انسانی این استان جایگاه مهمی در تشکیلات و مناصب مدیریتی، شرکتها، صنایع و نهادهایی از این دست ندارند بلکه به کرات مشاهده میشود نیروی کارگری غیرماندگار نیز از دیگر نقاط به این استان سرازیر میشوند! آیا پس از 35 سال از عمر پربرکت جمهوری اسلامی نباید از نیروی انسانی کارآمد، شایسته و متخصص استان در چهارچوب توسعه منابع انسانی بهطور منطقی و عادلانه در مناصب مدیریتی ستادی منطقهای و استانی استفاده شود.؟
جناب رئیس محترم جمهور، این پرسش بیپاسخ روحمان را میآزارد در حالی که بزرگترین مجتمع بندری و گمرکی در این استان واقع شده و سهم بسزایی در افزایش سطح درآمد ملی از طریق صادرات، واردات و ترانزیت کالا دارد میزان اختصاص این درآمدها به استان چرا ناچیز و اندک است؟ چرا صنایع غرب شهر بندرعباس در توسعه همهجانبه و پایدار این شهر مشارکت فعال ندارند.
آیا در استانهای دیگر نیز نسبت درآمدهای آن استان با تخصیص بودجه در جهت توسعه آن استان به همین منوال است؟ به یقین که اینگونه نیست صنایع و تولید ناخالص ملی در آن استانها بخش مهمی از فرآیند توسعه شهری و منطقهای را برعهده دارند.
دولتها میآیند و میروند ولی همچنان این زخم کهنه عدم تخصیص اعتبارات لازم در جهت شتاب توسعه، متناسب با درآمدهای سرشار این استان خاطر مردم این دیار را میآزارد.
جنابعالی در بدو ورودتان به هرمزگان در فرودگاه بندرعباس، این استان را دروازه اتصال به دنیا خواندید و این در حالی است که استان همچنان کم برخوردار بوده و تنها دلخوشی مردمانش، شنیدن القاب و اوصاف پرطمطراق و دهن پرکن مانند قطب تجاری، قطب صنعتی و قطب گردشگری است.
این قطبها با زندگی و معیشت مردم چه کرد، آیا مردم وجود این همه قطب را حس و لمس میکنند و تأثیری برای پیشرفت آنان و بهبود شرایط رفاهیشان دارد؟
جناب آقای رئیسجمهور، دروازه اتصال به دنیا هنوز احداث بزرگراهش به سیرجان سالهاست در چنبره بیتدبیریها آغاز نشده است و ساخت بزرگراه ساحلی بندر جاسک تا عسلویه در لابهلای طرحهای عمرانی، خاک میخورد.
هنوز جوانان کارآمد و تحصیل کردهاش به دنبال شغلی شرافتمندانهاند!
هنوز بیمارستانهایش به بدترین شکل و کمترین امکانات اداره میشوند!
هنوز سواحل بکر و دست نخوردهاش فاقد امکانات لازم گردشگری و جذب توریست است!
هنوز الحاق بخشی از آن به استانی همجوار که دلایل آن غیرکارشناسی و غیرمنطقی است، همگرایی استان را به چالش کشیده است!
هنوز بافتهای فرسودهاش و سکونتگاههای غیرمجازش، عرق شرم بر پیشانی مینشاند!
هنوز جزایرش به جز مناطقی که به مدد آزاد بودن، ملک طلق عدهای خاص شده است فاقد امکانات رفاهی و معیشتی برای ساکنانش است!
جناب رئیسجمهور، سزاوار نیست استانی با سابقه تاریخی با این همه مشکلات و معضلات دست و پنجه نرم کند و تنها ممر درآمد مردمش دریا باشد ولی دریا را بر روی آنان ببندند و برچسب قاچاقچی بر بدن رنجورشان بزنند.
اینها سزاوار هرمزگان نیست. اکنون هرمزگان به لحاظ تنوع قومیتی به ایرانی کوچک مبدل شده است به مردم این استان اطمینان کنید.
آقای رئیسجمهور، دومین سفر استانیتان را به این استان اختصاص دادید و امیدواریم مصوبات این سفر التیامی باشد بر زخمهای مدافعان خلیجفارس، مردمی که به رغم همه ناملایمات، سختیها و نارساییها در دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی محکم و استوارند.
پرویز سالاری