اخبار ویژه
شرق: وعدهها عملی نشد /رأی مردم به روحانی را فراموش کنید
یک روزنامه زنجیرهای هشدار داد سیاست انتخاباتی سال 92 به اعتبار وعدههای ناکام مذاکراتی کارآمدی خود را از دست داده و اصلاحطلبان دردسرهای بزرگی در انتخابات پیشرو دارند.
روزنامه شرق در سرمقاله خود با بیان اینکه راه سختی در پیش روی اصلاحطلبان است نوشت: اصلاحطلبان شرایط چندان مطلوبی ندارند.
این روزنامه با اذعان به طفیلیگری و آویزان شدن مدعیان اصلاحطلبان از دیگر چهرههای سیاسی برای ادامه حیات مینویسد: اصلاحطلبان همواره به دنبال روایتهای مدرن داستانی از سیاست بودهاند. خیر و شر، سیاه و سفید ندارند. روایتی مطلقنگر ندارند. خوبها همیشه خوب نیستند، بدها نیز همین طور. نمونه عینی و بارز اخیرش دفاع از حضور لاریجانی و ناطق نوری در برابر اصولگرایان تندرو است. در گذشته نیز به هاشمی رفسنجانی نزدیک شدند. همین نقطه قوت آنهاست که مخالفان را مکدر و عصبانی کرده است. اگر با تساهل متن دنیای مدرن را متنی پلیفونیک (چند صدایی) بدانیم، میتوان سیاست اصلاحطلبان رابه «سیاست متن خوانی» تعبیر کرد. دشواری کار آنها نیز از همین جا ناشی میشود. اول آن که سیاست متنخوانی، کنشی نخبهگرایانه است و دوم آن که هر متنی قابل تعبیر و تفسیر است.
شرق میافزاید: اصلاحطلبان از این دو رهگذر که اولی به مردم باز میگردد و دومی به تشکیلاتشان، ضربههایی جدی خوردهاند. آنها در سیاست متن خوانی خود،تودههای فرودست را ناگزیر از دست داده و موجب برآمدن احمدینژاد شدهاند. در پی این اتفاق تحلیلهای سرزنشآمیز از این دست بسیار شنیده میشود که اصلاحطلبان تودههای فرودست و حاشیهای را نادیده گرفتهاند و بعد از این باید روی این طیفها بیشتر تمرکز یا سرمایهگذاری کنند.
این روزنامه ادامه میدهد: اصلاحطلبان در متن خوانی خود باتفسیرهای متفاوت و مخالفی روبهرو شدند که آنها را به مناقشه و مجادله کشاند. مهمترین آنها مجادله در مفهوم و اختیارات «دولت» بود. اگر اصلاحطلبان تازه به دولت رسیده میدانستند که دولت یعنی حفظ دولت، دو کار بیشتر نمیکردند: یااز آن خارج میشدند یا برای حفظ آن میکوشیدند. اما هیچ کدام از این دو اتفاق نیفتاد. اتفاقی که رخ داد همانا شکست روایت مدرن آنها؛ «سیاست متنخوانی» بود که از دل آن شکل ارتجاعی سیاست، «سیاست پردهخوانی» قد برافراشت.
روزنامه اصلاحطلب با لحنی آمیخته به نگرانی درباره پوچ درآمدن وعدههای 2 سال اخیر خاطرنشان کرد: اصلاحطلبان باید پیروزی انتخابات 92 را نادیده بگیرند و آن مردمی را که پای صندوقها آمدند و به روحانی رأی دادند، فراموش کنند. قاب سیاست آن روز و توان سیاستآفرینی آن به دلیل پیروزیهای به دست آمده در مذاکرات هستهای و ناکامی در وعدههای محقق نشده و معطل مانده، کاراییاش را از دست داده است. اصلاحطلبان باید قاب تازهای از سیاست را کشف و خلق کنند. اگر حسن روحانی به میانجی آنها روی کار آمد، بعید است آنها به میانجی او مجلس را به دست گیرند. این کار به نوعی نقض غرض است. البته ناگفته پیداست که در سیاست به خصوص در انتخابات باید از تمام پتانسیلهای موجود استفاده کرد و دولت همسو با اصلاحطلبان نیز از این قاعده مستثنا نیست.
شرق در پایان نوشت: آنچه نگران کننده است تمرکز بر اموری است که همواره نگاه اصلاحطلبان را از متن به حاشیه دوخته است.
یادآور میشود شرق پیش از این در تاریخ 27 آذر 94 برخی اطرافیان رئیس جمهور را سیاستمداران برزخی و دوزخی از جنس میرزا آقاسی و قوام خوانده بود.
عطریانفر: اصولگرایان اکثریت مجلس دهم را به دست میگیرند
عضو مرکزیت کارگزاران درباره نتیجه انتخابات اسفندماه تأکید کرد: اکثریت مجلس دهم اصولگرا خواهند بود.
محمد عطریانفر در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ این احتمال که اعتدالگرایان نزدیک به اصلاحطلبان محوریت مجلس بعدی را به دست بگیرند تأکید کرد: بنده احتمال چنین ترکیبی را واقعی نمیدانم در همه مجالس گذشته، اکثریت مجلس یا در اختیار اصولگرایان قرار داشته یا اینکه اصلاحطلبان مجلس را در اختیار داشتهاند. از سال 68 تاکنون جز سال 78 هیچ گاه یک مجلس اصلاحطلب در ایران تشکیل نشده است. تنها مجلسی که اصلاحطلبان سهم بیشتری در آن داشتند مجلس ششم بوده که حالت استثنائی در بین مجالس دیگر بوده است. مجلس ششم تحت تأثیر حماسه بینظیر دوم خرداد 76 و اتمسفر سیاسی آن زمان شکل گرفت.
وی میافزاید: ممکن است برخی گمان کنند انتخابات مجلس دهم نیز ممکن است تحت تأثیر انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی آقای حسن روحانی قرار گیرد و اصلاحطلبان موفق شوند اکثریت مجلس را به دست گیرند. به نظر من این اتفاق واقعبینانه نیست و غیرقابل تکرار است.
به نظر من مجلس آینده در اختیار اصولگرایان قرار خواهد داشت. اصلاحطلبان نیز یک اقلیت قدرتمند را تشکیل خواهند داد.
عطریانفر در بخش دیگری از این مصاحبه درباره دعوت چند ماه پیش اصلاحطلبان از لاریجانی و ناطق نوری گفت: زمانی که اصلاحطلبان از آقای لاریجانی و ناطق نوری دعوت کردند در انتخابات حضور پیدا کنند به منزله این نبود که در لیست آنان حضور داشته باشند. پیام به جریان رقیب این بود که با دعوت از آقایان لاریجانی و ناطق نوری، سطح رقابتها از سطح نازل گذشته، ارتقا مییابد و اجازه پیدا میکنند شخصیتهای نامور، دلسوز و چهرههایی که ملی فکر میکنند در صدر لیستهای انتخاباتی بدرخشند و اصلاحطلبان با چنین شخصیتهایی رقابت کنند.
عضو افراطیون شورای شهر منحله تهران ادامه میدهد: در برخی شخصیتهای اصولگرا این روحیه وجود دارد. در مجلس کنونی برخی از اصولگرایان با اینکه دارای خاستگاه اصولگرایی هستند اما روح همزیستی سیاسی و مدارا در آنها موج میزند. البته برخی پدیدههای منکر نیز در مجلس حضور دارند که جز توهین کار دیگری انجام نمیدهند. از نظر عقلای دو گروه، مجلس به تریبونی برای خشونتطلبی و افتراقافکنی و به هم زدن نظم اجتماعی تبدیل شده است. به همین دلیل اگر شخصیتهای ممتاز اصولگرایی در انتخابات حضور داشته باشند، فرصت جولان از این افراد گرفته میشود و سطح رقابتهای انتخاباتی متناسب با سطح اعتقادی و منافع ملی ارتقا خواهد یافت. ما از رقابت عارف و لاریجانی یا نجفی و ناطق نوری و امثال این شخصیتها دفاع میکنیم هر کدام از این افراد که به پیروزی برسند برای ما قابل احترام هستند.
وی همچنین درباره اعلام نامزدی مستقل لاریجانی اظهار داشت: اعلام حضور مستقل آقای لاریجانی هنگام ثبتنام در انتخابات، ناشی از ترفند غیراخلاقی نیست که تداعی کننده «خنجر از پشت زدن» به جریان اصولگرایی باشد. در شرایط کنونی آقای علی لاریجانی به جز این، تصمیم دیگری نمیتوانسته اتخاذ کند. جریانهای سیاسی باید به اندازه وزن و ثقل سیاسی شخصیتهای خود به آنها بها دهند. شخصیت آقای لاریجانی در متن جریان اصولگرایی شکل گرفته و ایشان علاقهمند است اردوگاه اصولگرایان، اردوگاه منسجمی باشد. با این وجود ایشان مشاهده کرد، عدهای تندرو به دنبال بازیگری هستند و وحدت و انسجام اصولگرایان در اولویت بعدی آنها قرار گرفته است. در چنین شرایطی آقای لاریجانی که دارای وجهه ملی است و از نفوذ گستردهای در جریان اصولگرایی برخوردار است گلیم خود را از آب گلآلود تندروی، بیرون کشید. با توجه به تجارب و نقشآفرینی موثر آقای علی لاریجانی، چنان نیست که او باید خود را به اصولگرایان نزدیک کند، بلکه این اصولگرایان هستند که باید به آقای لاریجانی نزدیک شوند و اقتدا کنند.
عطریانفر افزود: اگر از شخصیت موجه و منطقی آقای ناطق نوری در جریان اصولگرایی عبور کنیم که عملاً ایشان خود را از نظر انجام مناسک سیاسی بازنشسته کردهاند، شخصیت ممتاز دیگری که بتواند محور وحدت اصولگرایان باشد قطعاً علی لاریجانی است.
نقض برجام را توجیه نکنید /مسئولیت شما مقابله با گستاخی آمریکاست
رفتارهای اخیر آمریکا نقض صریح توافق برجام است و لازم نیست دولتمردان یا وزارت خارجه ما توجیه رفتار آمریکا باشند بلکه ضرورت دارد موضع قاطعی اتخاذ شود.
روزنامه رسالت در یادداشتی نوشت: آمریکا مشغول کارشکنی است. براساس کارشکنی اخیر مقامات آمریکایی، طرح محدودیت سفر بدون روادید در ایالات متحده آمریکا به قانون تبدیل شده و به امضای رئیسجمهور ایالات متحده رسید. اقدامی که نقض عینی ماده 29 برجام محسوب میشود. به موجب این طرح، اتباع 38 کشوری که تا به حال از گرفتن روادید آمریکا معاف بودند و دارای تابعیت یکی از کشورهای ایران، عراق، سوریه و سودان نیز باشند، یا آن دسته از اتباع این 38 کشور که از سال 2011 بدین سو به یکی از 4 کشور یاد شده سفر کرده باشند، از این پس برای سفر به آمریکا باید با مراجعه حضوری به نمایندگیهای دیپلماتیک آمریکا روادید بگیرند.
همچنین مصوبه مجلس نمایندگان و سنای آمریکا درخصوص وضع تحریمهای جدید علیه کشورمان در حوزه حقوق بشر و توان موشکی نشان دهنده تلاش واشنگتن برای بیاثر کردن نقاط مثبت برجام محسوب میشود. در قانون تصویب شده و امضاء شده توسط کنگره و کاخ سفید، علاوه بر تخصیص بودجهای برای اجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران تحت عناوین تروریسم، حقوق بشر، موشکهای بالستیک و گسترش تسلیحات، بودجه ویژهای را برای براندازی نرم در ایران اختصاص داده است.
همه مسئولین حوزه سیاست خارجی کشورمان متفقالقول هستند که اجرایی شدن قانون تصویب شده از سوی ایالات متحده نقض برجام محسوب میشود. با این حال باید اضافه کرد که نه تنها اجرایی شدن این قانون، بلکه کلیت تصویب آن توسط کنگره و امضایش توسط اوباما نیز مغایر با تعهدات طرف مقابل در برجام محسوب میشود؛ این عهدشکنی نه مربوط به روح توافق هستهای و نه مربوط به حسن نیت طرف مقابل است، بلکه متن صریح برجام را هدف قرار داده است.
در چنین شرایطی بها دادن به نامه وزیر امور خارجه آمریکا و بیاهمیت جلوه دادن قانون تصویب شده توسط کنگره، خطای محاسباتی بزرگی محسوب میشود. بدیهی است که حداقلیترین اثر رفتار خوشبینانه ما نسبت به نامه جان کری، گستاخی طرف مقابل در اقدامات بیشتر علیه برجام محسوب میشود.
بارها عنوان شده است که تفکیک میان کنگره و کاخ سفید آفتی بزرگ در مسیر اجرایی شدن برجام محسوب میشود. در اینجا ما با یک ساختار واحد و در نتیجه یک خروجی رفتاری واحد مواجه خواهیم بود.
از این رو نسبت دادن کارشکنی اخیر آمریکا به کنگره و کمک ناخواسته به تفکیک میان پلیس بد (کنگره) و پلیس خوب (کاخ سفید) نتیجهای جز بازی دوگانه آمریکا با برجام در آینده نخواهد داشت.
نویسنده خاطرنشان میکند: نظام در پذیرش برجام نسبت به دو مقوله «کارشکنی احتمالی طرف مقابل» و «لزوم صیانت در مقابل نقاط بازدارنده برجام» حساسیت به خرج داد. بدیهی است که تیم مذاکرهکننده هستهای مسئول توجیه کارشکنیهای صورت گرفته از سوی دشمن قسمخورده و غیرقابل اعتماد جمهوری اسلامی ایران نیست و ملت ایران نیز چنین انتظاری از تیم مذاکرهکننده ندارد.
هماکنون زمان واکنش عقلانی و درعین حال قاطعانه ما نسبت به کارشکنی علنی طرف آمریکایی در نقض ماده 29 برجام است. این اقدام متقابل باید هم توسط دولت و هم توسط مجلس شورای اسلامی صورت گیرد. همچنین لازم است پای کمیسیون مشترک اجرای برجام نیز در همین جا به مسئله باز شود تا عیار واقعی آن در دفاع از حقوق حقه ایران مورد ارزیابی قرار گیرد.
در اینجا باید نسبت به اصل «کنش و واکنش متقابل» توجهی جدی مبذول داشت. هماکنون کنش ابتدایی از سوی طرف آمریکایی صورت گرفته است. واکنش متقابل مجلس شورای اسلامی و دولت محترم نیز باید بر مبنای همین کنش طرف مقابل تعریف شود تا گستاخی طرف آمریکایی در مسیر اجرایی شدن برجام دیگر تکرار نشود.
آرمان: دولت به قیمت ایجاد رکود تورم را تکنرخی کرد
روزنامه خانوادگی کارگزاران تصریح کرد: بالاترین متوسط تورم در میان دورههای پنجگانه بعد از انقلاب مربوط به دوران سازندگی و دولت هاشمی است.
روزنامه آرمان در گزارشی با اشاره به آمار دولت مبنی بر تکرقمی شدن نرخ تورم نوشت: هرچند این اتفاق نادر و امیدوارکننده است، اما زمانی میتوان از اتفاق بیسابقه حرف زد که نرخ سالانه تورم به زیر 10 برسد این اتفاق 25 سال است که نیفتاده است بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی متوسط نرخ تورم سالانه در ایران طی 40 سال منتهی به 1392 به 19/3 درصد میرسد. کمترین نرخ تورم در این 40 سال مربوط به سال 1364 با 6/9 درصد و بیشترین نرخ تورم مربوط به سال 74 با 49/4 درصد بوده است. با تقسیمبندی این 40 سال به پنج دوره هشت ساله میتوان دریافت که بیشترین متوسط نرخ تورم به دوره هشت ساله ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی (1369 تا 1376) برمیگردد که نرخ متوسط 25/3 درصدی را به ثبت رسانده است.
این گزارش میافزاید: بازخوانی آمار 40 ساله تورم نشان میدهد که دورههای نزول شدید نرخ تورم در ایران بسیار کمدوام بودهاند و سالهای تورم تکرقمی معمولا با سال های جهش تورمی دنبال شدهاند. تنها دو سال بعداز سال 54 که نرخ تورم 9/9 درصدی در اقتصاد ایران به ثبت رسید این شاخص بیش از 2/5 برابر شد و در سال 56 به 25/1 درصد رسید. درباره سال 64، عملکرد تورمی از این هم ناخوشایندتر بود؛ بلافاصله پس از ثبت تورم 6/9 درصدی در سال 64 نرخ تورم در سال 65 حدود 4/5 برابر شد و به 23/7 درصد رسید. آخرین تورم تکرقمی ایران در سال 69 نیز سرنوشت مشابهی داشت.
آرمان در پایان خاطرنشان کرد: موضوع تکنرخی شدن تورم از سوی دولت در حالی مطرح میشود که کارشناسان میگویند به بهای ایجاد رکود اقتصادی، تورم را کنترل کرده است.
یادآور میشود دولت موسوم به اعتدال هماکنون در برخی حوزههای اقتصادی از جمله سیاست تعدیل اقتصادی و آزادسازی قیمتها، همان سیاست تورمزای دولت سازندگی را دنبال میکند.