ایثار یا استئثار
در قرآن واژه ایثار در قالب «یوثرون» به کار رفته است. ایثار به معنای مقدم داشتن دیگری بر خود است. در سوره انسان درباره اهلبیت(ع) آمده که آنان این گونه بودند. همچنین خداوند انصار را به این صفت در قرآن میستاید.
اما استئثار به معنای خود را بر دیگران مقدم داشتن است.در فرهنگهای عربی آمده است:استاثَر بالشیءِ علی غیرهِ: خَصَّ به نفسهُ و استبدَّ به؛ و الاستئثارُ: الانفرادُ بالشیءِ؛ استئثار به معنای اختصاصی کردن و انحصاری کردن و انفرادی کردن امری یا چیزی است. (لسان العرب، ج1، صص 70-71)
امیرالمومنین علی(ع) بزرگترین آفت جامعه را بویژه در حوزه اقتصادی استئثار میداند که در اصطلاح امروزی به ویژهخواری و فزونخواهی و رانت معروف است. از نظر آن حضرت(ع) استئثار خصوصا در هنگام قدرت و مالکیت انحصاری، خود را بیشتر نشان میدهد. ایشان میفرماید: «مَن ملَک استاثرَ؛ هر که حاکم شود استیثار و استبداد کند. ( نهج البلاغه، حکمت 160). همچنین آن حضرت(ع) درباره رفتار عثمان در زمامداری میفرماید: «و انا جَامعُ لکُم امرهُ، استاثرَ فاساءَ الاثرهَ، و جزعتُم فاساتُم الجَزعَ؛ من پیشامد عثمان را با تعریفی برای شما میگویم: او خودکامگی و خودسری پیش گرفت تا آنجا که این امر در او قوی شد و از حد تجاوز کرد، شما هم به هراس آمدید و بیتابی کردید و کارتان از حد تجاوز کرد. (همان، کلام 30).
این انحصارگرایی و ویژهخواری از سوی خویشان و دوستان، درخواست میشود و زمامدار باید خیلی مواظب باشد در این دام نیفتد. امام به مالک اشتر مینویسد: بپرهیز از امتیازخواهی و اینکه چیزی را به خود مخصوص داری که [بهره] همه مردم در آن یکسان است؛ و از تغافل در آنچه به تو مربوط است و برای همه روشن است، برحذر باش، زیرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسئول و پاسخگوهستی و بزودی پرده از روی کارهایت کنار میرود و داد ستمدیده از تو بستانند.(همان، نامه 53)
همچنین آن حضرت به مالک اشتر مینویسد: برای زمامدار، نزدیکان و خویشاوندانی است که اهل استیثار و برتری جستن و امتیازخواهی و دستدرازی کردن و در داد و ستد، انصاف را کمتر به کار بستن هستند. پس ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن، از بیخ برکن! و به هیچ یک از اطرافیان و وابستگانت زمینی را به بخشش وامگذار؛ و مبادا در تو طمع کنند که قراردادی به سود ایشان منعقد کنی که مایه زیان سایر مردم باشد، خواه در آبیاری و یا کاری که باید مشترک و با هم به انجام رسانند، به طوری که رنج و هزینههای آن را بر دیگران تحمیل کنند، که در این صورت سودش بر آنان است و عیب و ننگش برای تو در دنیا و آخرت.(همان)
اسلام با تعلیم و تزکیه بر آن است که دولتمردان صالح تربیت کند تا عدالت را مراعات کنند(حدید، آیه 25) و تا جایی در مکارم اخلاقی پیش روند که نه تنها در قالب عدالت بلکه در قالب احسان و اکرام رفتار کنند و به جای اینکه خود را برتری دهند و ویژه خواری و انحصارگرایی و امتیازخواهی داشته باشند، دیگران را بر خود مقدم داشته و ایثارگر شوند.