به بهانه اعتراض جمشید مشایخی
نقش فروشی در سینمای ایران
تصویر روز-
پس از اعتراضی که جمشید مشایخی، بازیگر قدیمی سینما و تئاتر و تلویزیون ایران به هنگام افتتاحیه یک نمایش در شهریور سال جاری نسبت به حضور فوتبالیستها در سینما و تئاتر ابراز داشت، بار دیگر چند روز پیش در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها، استفاده از ورزشکاران بهویژه فوتبالیستها در سینما را به نقش فروشی تعبیر کرد و در حالی که بسیاری از بازیگران کارآمد و دانشآموخته بازیگری بیکار هستند، بهرهگیری از این افراد برای فروش فیلمها را ناروا دانست.اگرچه استفاده از بازیکنان معروف ورزشی به خصوص فوتبالیستها، بعضا در سینمای آمریکا مورد نظر بوده اما این موضوع در مسیر سینمایی مورد استفاده قرار گرفته که مخاطب و به اصطلاح گیشه خود را داشته و در واقع حضور بازیکنان ورزشی در این گونه فیلمها، به نوعی برای گرامیداشت یا تجلیل و یا زنده کردن یاد و خاطره آنان بوده است و از همین روی اغلب، بازیکنان و فوتبالیستهای بازنشسته و قدیمی در بعضی فیلمها ایفای نقش کردهاند. فیالمثل در فیلم معروف «فرار به سوی پیروزی» ساخته جان هیوستن (که بارها از تلویزیون ایران هم پخش شده) حضور فوتبالیستهایی مانند پله و بابی مور و کازیمیر داینا که چند سالی بود از دنیای فوتبال کنارهگیری کرده بودند، بیشتر برای یادآوری خاطره آنان در اذهان علاقهمندان بود. فیلمی که علیرغم شرکت بازیکنان یاد شده، مورد استقبال چندانی هم قرار نگرفت.اما متاسفانه این فقره نیز در سینمای ما، برعکس مورد استفاده قرار میگیرد تا جایی که صدای بازیگر قدیمی را هم در آورده است! سینمایی که امروز با شدیدترین بحران سالهای پس از انقلاب مواجه است، اینک دست به دامان فوتبالیستها و ورزشکاران شده تا به وسیله حضور آنها در جلو و پشت صحنه، بتواند تماشاگر جذب نماید!! فلان مربی (که خودش اینک در دنیای مربیگری ورشکسته است) را برای افتتاحیه فلان فیلم از پیش ورشکسته میآورند تا مثلا برایش تبلیغ کند! و یا سخن از بازی برخی فوتبالیستها در بعضی فیلمها شده، در حالی که بسیاری از بازیگران سینما که بیش از سایرین ضربات بحران امروز سینمای ایران را متحمل شدهاند، در آرزوی نقشی ولو کوتاه در یک فیلم هستند!!پس از یقهگیری و شاخ به شاخ شدن گروهی از تهیهکنندگان و فیلمسازان بر سر اینکه چه کسی مقصر وضعیت اسفبار امروز سینمای ایران است و پس از به صحنه آوردن برخی عوامل فساد و فحشاء سینمای شاهنشاهی برای باز کردن راه سینمای طاغوتی، آیا این فقره هم یکی دیگر از «شاه»کارهای مشارکت سازمان سینمایی و خانه سینما در اداره سینمای امروز ایران است که یکی پس از دیگری، گریبان این سینما را میگیرد؟!
پس از اعتراضی که جمشید مشایخی، بازیگر قدیمی سینما و تئاتر و تلویزیون ایران به هنگام افتتاحیه یک نمایش در شهریور سال جاری نسبت به حضور فوتبالیستها در سینما و تئاتر ابراز داشت، بار دیگر چند روز پیش در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها، استفاده از ورزشکاران بهویژه فوتبالیستها در سینما را به نقش فروشی تعبیر کرد و در حالی که بسیاری از بازیگران کارآمد و دانشآموخته بازیگری بیکار هستند، بهرهگیری از این افراد برای فروش فیلمها را ناروا دانست.اگرچه استفاده از بازیکنان معروف ورزشی به خصوص فوتبالیستها، بعضا در سینمای آمریکا مورد نظر بوده اما این موضوع در مسیر سینمایی مورد استفاده قرار گرفته که مخاطب و به اصطلاح گیشه خود را داشته و در واقع حضور بازیکنان ورزشی در این گونه فیلمها، به نوعی برای گرامیداشت یا تجلیل و یا زنده کردن یاد و خاطره آنان بوده است و از همین روی اغلب، بازیکنان و فوتبالیستهای بازنشسته و قدیمی در بعضی فیلمها ایفای نقش کردهاند. فیالمثل در فیلم معروف «فرار به سوی پیروزی» ساخته جان هیوستن (که بارها از تلویزیون ایران هم پخش شده) حضور فوتبالیستهایی مانند پله و بابی مور و کازیمیر داینا که چند سالی بود از دنیای فوتبال کنارهگیری کرده بودند، بیشتر برای یادآوری خاطره آنان در اذهان علاقهمندان بود. فیلمی که علیرغم شرکت بازیکنان یاد شده، مورد استقبال چندانی هم قرار نگرفت.اما متاسفانه این فقره نیز در سینمای ما، برعکس مورد استفاده قرار میگیرد تا جایی که صدای بازیگر قدیمی را هم در آورده است! سینمایی که امروز با شدیدترین بحران سالهای پس از انقلاب مواجه است، اینک دست به دامان فوتبالیستها و ورزشکاران شده تا به وسیله حضور آنها در جلو و پشت صحنه، بتواند تماشاگر جذب نماید!! فلان مربی (که خودش اینک در دنیای مربیگری ورشکسته است) را برای افتتاحیه فلان فیلم از پیش ورشکسته میآورند تا مثلا برایش تبلیغ کند! و یا سخن از بازی برخی فوتبالیستها در بعضی فیلمها شده، در حالی که بسیاری از بازیگران سینما که بیش از سایرین ضربات بحران امروز سینمای ایران را متحمل شدهاند، در آرزوی نقشی ولو کوتاه در یک فیلم هستند!!پس از یقهگیری و شاخ به شاخ شدن گروهی از تهیهکنندگان و فیلمسازان بر سر اینکه چه کسی مقصر وضعیت اسفبار امروز سینمای ایران است و پس از به صحنه آوردن برخی عوامل فساد و فحشاء سینمای شاهنشاهی برای باز کردن راه سینمای طاغوتی، آیا این فقره هم یکی دیگر از «شاه»کارهای مشارکت سازمان سینمایی و خانه سینما در اداره سینمای امروز ایران است که یکی پس از دیگری، گریبان این سینما را میگیرد؟!