به بهانۀ اربعین شهادت زائران خانۀ خدا
هفت سنگ آخر به شیطان در سرزمین منا
چهل روز از فاجعۀ منا گذشته است اما هنوز هفت سنگ مانده تا این حج به پایانش نزدیک شود. ماندهام حیران در میان این همه اشک، دلهای شکسته، جگرهای سوخته و پازل هزارپارۀ حادثه منا کدام هفت سنگ را پیدا کنم تا آن را بر سر شیطانهای بزرگ و کوچک این حادثه بکوبم. فرقی نمیکند کدام سنگ را اول بزنم. من هفت سنگ آخر را به نیابت از همۀ شهدای منا میزنم تا بخورد بر پیکرۀ نادانی، جهل و خیانت خاندان آل سعود.
لیلا غرقی شفیعی
سنگ اول: بیکفایتی آل سعود
با وجودی که سالهاست خاندان آل سعود خود را پردهدار مکه مینامند، اما هنوز نتوانستهاند سیستم حج را طوری مدیریت کنند که حاجیان کشته نشوند. همه ساله در مراسم حج عدهای از زائران خانه خدا به دلایل واهی کشته میشوند در حالی که بسیاری از کارشناسان معتقدند این کشتار ریشه در بیتدبیری، ناآگاهی و حتی نگاه ضد انسانی خاندان آل سعود دارد. محمد حسینی که یک روانشناس است و از ابتدا حادثه منا را دنبال کرده در این باره معتقد است: تیپشناسی نیروهای امنیتی سعودی نشان میدهد آموزش کافی در این باره ندیدهاند و به همین دلیل تنها اجراکنندۀ دستورات بودهاند و سیل جمعیت را به حال خود رها کردهاند که در حقیقت نشان از نوعی عقبماندگی ذهنی آنان هم دارد.
او در گفت و گو با گزارشگر کیهان ادامه میدهد: نیروهای امنیتی وقتی از دوربینها مشاهده کردند یک عده انسان بیسلاح و بدون امکانات زیر دست و پا پرپر میشوند، حتی گزارش هم نکردهاند و اگر هم این کار را کرده باشند، فرد بالادستی آنها کاری نکرده است. پس اگر نگوییم این واکنش نشان از کندذهنی و عقبماندگی دارد، باید بگوییم لااقل نشان از نادانی و ناتوانی آنهاست.
وی میگوید: همۀ پنج یا شش مسیر منتهی به محل رمی جمرات آن روز باز بود ولی نیروهای سعودی از ورود حجاج به راههای دیگر جلوگیری کردند و تمام جمعیت حجاج ایرانی را به سوی خیابان ۲۰۴ سوق دادند، در حالی که جمعیت بسیار اندکی در خیابانی دیگر به نام سوقالعرب تردد میکرد و این امکان وجود داشت که حجاج را به این خیابان هدایت کنند و اتاق فرماندهی نیز با کنترل دوربینها میتوانست فشار جمعیت را کاهش دهد؛ حتی سعودیها میتوانستند به جای اینکه انتهای خیابان ۲۰۴ را مسدود کنند، ابتدای این خیابان را ببندند و از ورود جمعیت به این خیابان جلوگیری کنند. از همه مهمتر بالگردهایی هم که پیوسته پرواز میکردند، میتوانستند وقوع فاجعه را پیشبینی کنند.
سنگ دوم: نگاه غیرانسانی وهابیها
یکی از اتفاقاتی که چهره غیرانسانی آل سعود را به جهانیان نشان داد این بود که بسیاری از حجاج در منا از فرط تشنگی جان دادند و امدادرسانی نیز بسیار کند و نابهنگام بود. حتی به گفته برخی شاهدان اصلا امدادرسانی در کار نبود و در مواردی رفتار خوبی با مجروحان این حادثه نشده است. دکتر حسینی در این باره میگوید: موضوع دیگر در رفتارشناسی این افراد نگاه غیرانسانی آنهاست؛ وقتی خادمی فقط مجموعه خودش را میبیند و رنج این همه انسان از نژادهای مختلف را در حرم امن الهی نادیده میگیرد، دقیقا ناشی از نگاه غیرانسانی است که نوعی توحش و بدویت نیز در آن نهفته است. چنین فردی یک روبات است که حتی فرهنگ خانه خدا روی او اثر نگذاشته است و او از این فرهنگ الهی و انسانی متأثر نیست. رفتارهای خشن آنان با نیروهای امداد هلال احمر و دستگیری تعدادی امدادگر ایرانی و ویزا ندادن به وزرای ایرانی ابهاماتی در ذهن ایجاد میکند که ممکن است برخی مسائل سیاسی پشت پرده دلیل این اتفاق بوده باشد.
سنگ سوم: نژادپرستی
در منا به سمت جمرات سه مسیر تعریف شده است. یک مسیر مخصوص عربهای عربستان است. مسیر دوم عربهای سایر کشورها و مسیر سوم ویژه مسلمانان غیرعرب است. اساساً تعریف این سیستم نوعی تبعیض نژادی است که عمدی بودن حادثه منا را هم دامن میزند. دکتر وحید شهسواری کارشناس مسائل منطقه دراین باره به گزارشگر کیهان میگوید: «ما با عربستان رودررو نمیجنگیم اما عملا در سوریه و یمن این کشور با ما در جنگ است». او از دو وجه فاجعه منا را تحلیل میکند و میگوید: یک وجه آن برمیگردد به نگاه حاکمان سعودی و وهابیت به دیگر نحلههای اسلامی از جمله اهلسنت و شیعیان. از این منظر، وهابیها مسلمانان غیرخودی را منحرف و حتی کافر میدانند و علاوه بر این که در تاریخ 150 ساله خود خونهای زیادی از مسلمانان ریختهاند طی 15 سال اخیر عملا عناصر پرورشیافته آنها که تروریستهای تکفیری نامیده میشوند، بسیاری از مردم عادی مسلمان و غیرمسلمان، حتی زنان و کودکان را در خیابانها با انفجارهای انتحاری کشتهاند. این رویه نشان میدهد که آل سعود اصولا نگاه بسیار بدبینانهای نسبت به جهان اسلام دارد و طبیعی است که فاجعه منا نیز میتواند در همین چارچوب تحلیل شود.
وی ادامه میدهد: نکته قابل تامل دیگر این است که کشورهایی که در ائتلاف عربی حضور دارند کمترین تلفات را در بین جانباختگان داشتهاند یا اصلا تلفاتی نداشتند؛ کشورهایی همچون قطر، اردن، امارات، بحرین، کویت. این نکته گمانهزنیها درباره مشکوک بودن اتفاقات منا را افزایش داده و نشان میدهد عربستان گامهای اشتباهی را در فاجعه منا و جنگ یمن برداشته که خروجی آنها در هر دو موضوع کاملا آشکار است. از سوی دیگر آل سعود در تحولات جاری خاورمیانه خودش را بازنده میبیند. به خصوص دعوت ایران در نشست وین در ارتباط با حل بحران سوریه مقامات ریاض را به شدت نگران کرده است و بسیاری از کارشناسان فاجعه منا را عقدهگشایی عربستان با ایران قلمداد میکنند.
سنگ چهارم: بیمسئولیتی خاندان آل سعود
از روزی که منا، شاهد مرگ دلخراش حاجیان بود، مقامات سعودی در صدد توجیه این حادثه هستند و بیآن که حتی عذرخواهی هم کنند، میکوشند با سلب مسئولیت از خود دلیل این فاجعه را به گردن حجاج بیندازند. به طوری که سخنگوی وزارت کشور عربستان، گرمای هوا و خستگی حجاج را عامل این قتلعام دانسته و مدعی شده است که حرکت حجاج آفریقایی در مسیر معکوس و برخورد دو گروه از حجاج در یک تقاطع علت ازدحام جمعیت در صحرای منا بوده است.
رسانههای عربستان تا آنجا پیش رفتند که حجاج را به توطئهچینی در این حادثه متهم کردند و با ابراز چنین مطالب سخیفی تمامی ارزشهای انسانی و جان انسانها را در ماه حرام و در یکی از مقدسترین روزها و مقدسترین مکانها در نزد خدا به بازی گرفتند.
دکتر حسینی در این باره میگوید: کسانی که به حج رفتهاند میدانند تمام حرکتها و مسیرها به ویژه در منا که بزرگترین تجمع حجاج در آن صورت میگیرد، تحت دستور، هماهنگی و کنترل مسئولان امنیتی سعودیهاست و این گونه نیست که هر کاروانی بتواند در هر مسیر و در هر ساعتی که خواست حرکت کند.
نکته مهم و کلیدی ماجرا این است که نیروهای امنیتی سعودی، در اقدامی بسیار تأملبرانگیز، مسیر پیشبینی شده حجاج در خیابان ۲۰۴ که عمده زائران ترددکننده در آن را ایرانیها، هندیها، آفریقاییها و پاکستانیها تشکیل میدادند، بستند و صدها هزار نفر را در یک معبر محدود، تحت فشار و تنش گذاشتند.
بستن مسیر پیشبینی شدهای که قبلاً به حجاج گفته بودند از آنجا حرکت کنند، اقدامی کاملاً عمدی بوده است که توسط خود سعودیها صورت گرفت و آنقدر این انسداد را ادامه دادند که به فاجعه منجر شد.
وی ادامه میدهد: مقامات سعودی باید به جای فرافکنی توضیح دهند چرا ابتدا مسیری را برای تردد حجاج اعلام کردند و بعد از اینکه حاجیان در آن مسیر قرار گرفتند، آن را مسدود و زائران را در یک تله انسانی گرفتار کردند؟ سعودیها در حالی مسیر را مسدود کردند و راه باز را به یک تنور داغ و کشنده تبدیل کردند که میدانستند عواقب این کار چیزی جز مرگ دلخراش حاجیان نخواهد بود.
سنگ پنجم: شاهزادگان سعودی
عدهای معتقدند فاجعه منا و بسته شدن خیابان 204 به دلیل عبور کاروان ولیعهد عربستان بوده است. هنوز این خبر رد یا تأیید نشده است. اما این فرضیه بسیار جدی مطرح است که فاجعه منا به ماجرای انتقال قدرت در عربستان بعد از درگذشت ملک عبدالله مربوط میشود. از این رو، بسیاری از تحلیلگران مسائل داخلی عربستان، این گمانه را بسیار جدی میگیرند که حجاج در منا، قربانی جنگ قدرت در عربستان شدهاند. حتی درباره سقوط جرثقیل نیز شک و تردیدهای زیادی وجود دارد از جمله این که در روز حادثه، تجهیزات حفظ تعادل جرثقیل را باز کرده بودند یا جرثقیل در مسیری مقابل وزش باد قرار داده شده و سقوط کرده است.
با این حال، هیچ کس در روز سقوط جرثقیل، کسی را در حال ساقط کردن آن ندید ولی در منا، همه دیدند که این خود نیروهای امنیتی بودند که در ساعتی خاص مسیر را بستند و حجاج را گرفتار کردند.
در این باره دکتر شهسواری بر این باور است که یکی از جدیترین سناریوها دربارۀ علت فاجعه منا که در کنار بیکفایتی سعودیها در اداره امور حج مطرح شده، دست داشتن شاهزادگان سعودی در آن با هدف حذف رقبا برای رسیدن به قدرت است. وی ادامه میدهد: نمیتوان این فرضیه را رد کرد که حاجیان منا قربانی احتمالی جنگ قدرت در درون خاندان حاکم بر عربستان شدهاند. بسیاری از تحلیلگران هم معتقدند وقوع چنین جنایاتی از سوی محمد بن سلمان (جانشین ولیعهد) دور از انتظار نیست چرا که این شاهزاده سعودی در یمن نیز مرتکب جنایات بیشماری شده است و برای حذف ولیعهد و اشغال پست او انگیزۀ کافی دارد.
سنگ ششم: دروغگویی سعودیها
رسانههای گروهی عربستان تا مدتها ادعا میکردند تعداد کشتهها بیشتر از 700 نفر نیست و دیگران از جمله ایرانیها آمار را بزرگ نشان میدهند. این رسانهها تا آنجا پیش رفتند که خود حجاج را به توطئهچینی در این حادثه متهم کردند و با ابراز چنین مطالب سخیفی علاوه بر ارزشهای انسانی شعور مسلمانان جهان را به بازی گرفتند و کار به جایی کشید که یکی از مسئولان سعودی به علت اعلام آمار جانباختگان فاجعه منا از کار برکنار شد!
دکتر شهسواری در این باره میگوید: سعودیها در ارتباط با فاجعه منا تاکنون سه مرحله را پشت سر گذاشتهاند نخست مرحله بحران و این زمانی بود که هنوز جنازهها روی زمین مانده بود یا در سردخانههای صنعتی نگهداری میشدند. در این مقطع رژیم سعودی بر تعداد اندک تلفات حداکثر تا 700 نفر اصرار داشت. اما پس از ضربالاجل رهبر معظم انقلاب، سعودیها تسهیلاتی را برای کشورهای تلفات داده به ویژه ایران فراهم کردند و این رویه ادامه داشت ولی اکنون یعنی در مرحلۀ سوم، مقامات عربستان یک بار دیگر به مواضع قبلی خود بازگشتهاند و شمار تلفات را بسیار کمتر اعلام میکنند و ثانیا با تیمهای تحقیقاتی بینالمللی و هیئتهای اعزامی ایران همکاری لازم را به عمل نمیآورند. خودداری عربستان از اعلام آمار واقعی تعداد جانباختگان منا که حدود 7500 نفر است علاوه بر این که لجاجت آلسعود را برملا میکند، نشان میدهد که سعودیها از پیامدهای این گونه تحقیقات به شدت واهمه دارند.
سنگ هفتم: بتهای مدرن در سرزمین مقدس
تا همین ده سال قبل حجاج هنگام حضور در مسجدالحرام فقط کعبه و آسمان کعبه را میدیدند. اما طی این سالها انواع سازههای عجیب و غریب حریم بصری این میراث تاریخی جهان را مخدوش کرده است. شاید خیلیها ندانند که دومین برج بلند جهان در عربستان سعودی دقیقا مشرف بر کعبه ساخته شده است. به این امید که جلوه کعبه و مظاهر آن را کمتر کند. در این باره یک حاجی به گزارشگر ما میگوید: مکه و مدینه شهرهای جهان اسلام هستند که فقط در جغرافیای عربستان قرار دارند. بنابراین در اداره و معماری آن همۀ مسلمانان جهان باید نقش داشته باشند. او ساخت انواع آسمانخراشها و هتلها را در حریم کعبه مورد نقد قرار میدهد و میگوید: همۀ این بناهای طاغوت با سرمایهگذاری صهیونیستها و کمک شاهزادگان آل سعود ساخته شدهاند؛ بنابراین باید یک بار دیگر بتها در مکه شکسته شوند.
او ادامه میدهد: حج برای سعودیها فقط یک نمایش است. آل سعود هیچ اعتقادی به حج ندارد و به آن به چشم توریسم مذهبی نگاه میکند. تمام فکر آنها این است که نفت تمام میشود اما حاجی تمام نمیشود. معنویت برایشان مهم نیست.
این حاجی که فوق لیسانس معماری دارد، دربارۀ مهندسی جمعیت در حج معتقد است: در مراسم عظیمی مانند حج که جمعیت زیاد است باید حریمها گستردهتر شود، نه متمرکز. او میگوید: به جای اینکه تا شعاع کیلومترها خانه خدا را باز و هتلها را ویران کنند، بر ساخت و سازهای عمودی و احداث برجهای هشتاد طبقه اصرار میورزند. جهان اسلام نباید در این باره ساکت بنشیند و باید نقشه مکه را مهندسی مجدد کنند و نمایندگانی از سازمان کنفرانس اسلامی مدیریت این امر را بر عهده بگیرند.
سنگ هفتم را هم پرتاب کردم و حالا من ماندهام و انعکاس صداهایی که میگویند فصل سنگباران طاغوت فرا رسیده است. هر اندیشه پرندهای است که سنگ ابابیل را بر پیکرۀ کفر میکوبد. اینک پرواز پرندگان جهان اسلام بر فراز تیرۀ آل سعود آغاز شده است.