kayhan.ir

کد خبر: ۵۹۶۱۱
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۳
به بهانۀ اربعین شهادت زائران خانۀ خدا

هفت سنگ آخر به شیطان در سرزمین منا

چهل روز از فاجعۀ منا گذشته است اما هنوز هفت سنگ مانده تا این حج به پایانش نزدیک شود. مانده‏ام حیران در میان این همه اشک، دل‏های شکسته، جگرهای سوخته و پازل هزارپارۀ حادثه منا کدام هفت سنگ را پیدا کنم تا آن را بر سر شیطان‏های بزرگ و کوچک این حادثه بکوبم. فرقی نمی‏‎کند کدام سنگ را اول بزنم. من هفت سنگ آخر را به نیابت از همۀ شهدای منا می‏زنم تا بخورد بر پیکرۀ نادانی، جهل و خیانت خاندان آل سعود.

لیلا غرقی شفیعی

سنگ اول: بی‌کفایتی آل سعود
 با وجودی که سال‏هاست خاندان آل سعود خود را پرده‏دار مکه می‌نامند، اما هنوز نتوانسته‏اند سیستم حج را طوری مدیریت کنند که حاجیان کشته نشوند. همه ساله در مراسم حج عده‏ای از زائران خانه خدا به دلایل واهی کشته می‏شوند در حالی که بسیاری از کارشناسان معتقدند این کشتار ریشه در بی‌تدبیری، ناآگاهی و حتی نگاه ضد انسانی خاندان آل سعود  دارد. محمد حسینی که یک  روان‌شناس است و از ابتدا حادثه منا را دنبال کرده در این باره معتقد است: تیپ‌شناسی نیروهای امنیتی سعودی نشان می‏دهد آموزش کافی در این باره ندیده‏اند و به همین دلیل تنها اجراکنندۀ دستورات بوده‏اند و سیل جمعیت را به حال خود رها کرده‏اند که در حقیقت نشان از نوعی عقب‌ماندگی ذهنی آنان هم دارد.
او در گفت و گو با گزارشگر کیهان ادامه می‏دهد: نیروهای امنیتی وقتی از دوربین‏ها مشاهده کردند یک عده انسان بی‌سلاح و بدون امکانات زیر دست و پا پرپر می‏شوند، حتی گزارش هم نکرده‏اند و اگر هم این کار را کرده باشند،  فرد بالا‌دستی آنها کاری نکرده است. پس اگر نگوییم این واکنش نشان از کندذهنی و عقب‌ماندگی دارد، باید بگوییم لااقل نشان از نادانی و ناتوانی آنهاست.
وی می‏گوید: همۀ پنج  یا شش مسیر منتهی به محل رمی جمرات آن روز باز بود ولی نیروهای سعودی از ورود حجاج به راه‌های دیگر جلوگیری کردند و تمام جمعیت حجاج ایرانی را به سوی خیابان ۲۰۴ سوق دادند، در حالی که جمعیت بسیار اندکی در خیابانی دیگر به نام سوق‌العرب تردد می‏کرد و این امکان وجود داشت که حجاج را به این خیابان هدایت کنند و اتاق فرماندهی نیز با کنترل دوربین‏ها می‏توانست فشار جمعیت را کاهش دهد؛ حتی سعودی‏ها می‏توانستند به جای اینکه انتهای خیابان ۲۰۴ را مسدود کنند، ابتدای این خیابان را ببندند و از ورود جمعیت به این خیابان جلوگیری کنند. از همه مهم‌تر بالگردهایی هم که پیوسته پرواز می‏کردند، می‏توانستند وقوع فاجعه را پیش‌بینی کنند.
سنگ دوم: نگاه غیرانسانی وهابی‏ها
یکی از اتفاقاتی که چهره غیرانسانی آل سعود را به جهانیان نشان داد این بود که بسیاری از حجاج در منا از فرط تشنگی جان دادند و امداد‌رسانی نیز بسیار کند و نابهنگام بود. حتی به گفته برخی شاهدان اصلا امدادرسانی در کار نبود و در مواردی رفتار خوبی با مجروحان این حادثه نشده است. دکتر حسینی در این باره می‏گوید:  موضوع دیگر در رفتارشناسی این افراد نگاه غیرانسانی آنهاست؛ وقتی خادمی فقط مجموعه خودش را می‏بیند و رنج این همه انسان از نژادهای مختلف را در حرم امن الهی نادیده می‏گیرد، دقیقا ناشی از نگاه غیرانسانی است که نوعی توحش و بدویت نیز در آن نهفته است. چنین فردی یک روبات است که حتی فرهنگ خانه خدا روی او اثر نگذاشته است و او از این فرهنگ الهی و انسانی متأثر نیست. رفتارهای خشن آنان با نیروهای امداد هلال احمر و دستگیری تعدادی امدادگر ایرانی و ویزا ندادن به وزرای ایرانی ابهاماتی در ذهن ایجاد می‏کند که ممکن است برخی مسائل سیاسی پشت پرده دلیل این اتفاق بوده باشد.
سنگ سوم: نژادپرستی
در منا به سمت جمرات سه مسیر تعریف شده است. یک مسیر مخصوص عرب‏های عربستان است. مسیر دوم عرب‏های سایر کشورها و مسیر سوم ویژه مسلمانان غیرعرب است. اساساً تعریف این سیستم نوعی  تبعیض نژادی است که عمدی بودن حادثه منا را هم دامن می‏زند. دکتر وحید شهسواری کارشناس مسائل منطقه دراین باره به گزارشگر کیهان می‏گوید: «ما با عربستان رودررو نمی‏جنگیم اما عملا در سوریه و یمن این کشور با ما در جنگ است». او از دو وجه فاجعه منا را تحلیل می‏کند و می‏گوید: یک وجه آن برمی‏گردد به نگاه حاکمان سعودی  و وهابیت به دیگر نحله‏های اسلامی از جمله اهل‌سنت  و شیعیان. از این منظر، وهابی‏ها مسلمانان غیرخودی را منحرف و حتی کافر می‏دانند و علاوه بر این که در تاریخ 150 ساله خود خون‏های زیادی از مسلمانان ریخته‏اند طی 15 سال اخیر عملا عناصر پرورش‌یافته آنها که تروریست‏های تکفیری نامیده می‏شوند، بسیاری از مردم عادی مسلمان و غیرمسلمان، حتی زنان و کودکان را در خیابان‏ها با انفجارهای انتحاری کشته‏اند. این رویه نشان می‏دهد که آل سعود اصولا نگاه بسیار بدبینانه‏ای نسبت به جهان اسلام دارد و طبیعی است که فاجعه منا نیز می‏تواند در همین چارچوب تحلیل شود.
وی ادامه می‏دهد: نکته قابل تامل دیگر این است که کشورهایی که در ائتلاف عربی حضور دارند کمترین تلفات را در بین جان‌باختگان داشته‏اند یا اصلا تلفاتی نداشتند؛ کشورهایی همچون قطر، اردن، امارات، بحرین، کویت. این نکته گمانه‌زنی‌ها درباره مشکوک بودن اتفاقات منا را افزایش داده و نشان می‏دهد عربستان ‌گام‏های اشتباهی را در فاجعه منا و جنگ یمن برداشته که خروجی آنها در هر دو موضوع کاملا آشکار است. از سوی دیگر آل سعود در تحولات جاری خاورمیانه خودش را بازنده می‏بیند. به خصوص دعوت ایران در نشست وین در ارتباط با حل بحران سوریه مقامات ریاض را به شدت نگران کرده است و بسیاری از کارشناسان فاجعه منا را عقده‌گشایی عربستان با ایران قلمداد می‌کنند.
سنگ چهارم: بی‌مسئولیتی خاندان آل سعود
از روزی که منا، شاهد مرگ دلخراش حاجیان بود، مقامات سعودی در صدد توجیه این حادثه هستند و بی‌آن که حتی عذرخواهی هم کنند، می‏کوشند با سلب مسئولیت از خود دلیل این فاجعه را به گردن حجاج بیندازند. به طوری که سخنگوی وزارت کشور عربستان، گرمای هوا و خستگی حجاج را عامل این قتل‌عام دانسته و مدعی شده است که حرکت حجاج آفریقایی در مسیر معکوس و برخورد دو گروه از حجاج در یک تقاطع علت ازدحام جمعیت در صحرای منا بوده است.
رسانه‌های عربستان تا آنجا پیش رفتند که حجاج را به توطئه‌چینی در این حادثه متهم کردند و با ابراز چنین مطالب سخیفی تمامی ارزش‏های انسانی و جان انسان‏ها را در ماه حرام و در یکی از مقدس‌ترین روزها و مقدس‌ترین مکان‏ها در نزد خدا به بازی گرفتند.
دکتر حسینی در این باره می‏گوید:‌ کسانی که به حج رفته‏اند می‏دانند تمام حرکت‏ها و مسیرها به ویژه در منا که بزرگ‌ترین تجمع حجاج در آن صورت می‏گیرد، تحت دستور، هماهنگی و کنترل مسئولان امنیتی سعودی‏هاست و این گونه نیست که هر کاروانی بتواند در هر مسیر و در هر ساعتی که خواست حرکت کند.
نکته مهم و کلیدی ماجرا این است که نیروهای امنیتی سعودی، در اقدامی بسیار تأمل‌برانگیز، مسیر پیش‌بینی شده حجاج در خیابان ۲۰۴ که عمده زائران تردد‌کننده در آن را ایرانی‏ها، هندی‏ها، آفریقایی‏ها و پاکستانی‏ها تشکیل می‏دادند، بستند و صدها هزار نفر را در یک معبر محدود، تحت فشار و تنش گذاشتند.
بستن مسیر پیش‌بینی شده‏ای که قبلاً به حجاج گفته بودند از آنجا حرکت کنند، اقدامی کاملاً عمدی بوده است که توسط خود سعودی‏ها صورت گرفت و آنقدر این انسداد را ادامه دادند که به فاجعه منجر شد.
وی ادامه می‏دهد: مقامات سعودی باید به جای فرافکنی توضیح دهند چرا ابتدا مسیری را برای تردد حجاج اعلام کردند و بعد از اینکه حاجیان در آن مسیر قرار گرفتند، آن را مسدود و زائران را در یک تله انسانی گرفتار کردند؟  سعودی‌ها در حالی مسیر را مسدود کردند و راه باز را به یک تنور داغ و کشنده تبدیل کردند که می‏دانستند عواقب این کار چیزی جز مرگ دلخراش حاجیان نخواهد بود.
سنگ پنجم: شاهزادگان سعودی
عده‏ای معتقدند فاجعه منا و بسته شدن خیابان 204 به دلیل عبور کاروان ولیعهد عربستان بوده است. هنوز این خبر رد یا تأیید نشده است. اما این فرضیه بسیار جدی مطرح است که فاجعه منا به ماجرای انتقال قدرت در عربستان بعد از درگذشت ملک عبدالله مربوط می‏شود. از این رو، بسیاری از تحلیلگران مسائل داخلی عربستان، این گمانه را بسیار جدی می‌گیرند که حجاج در منا، قربانی جنگ قدرت در عربستان شده‏اند. حتی درباره سقوط جرثقیل نیز شک و تردیدهای زیادی وجود دارد از جمله این که در روز حادثه، تجهیزات حفظ تعادل جرثقیل را باز کرده بودند یا جرثقیل در مسیری مقابل وزش باد قرار داده شده و سقوط کرده است.
با این حال، هیچ کس در روز سقوط جرثقیل، کسی را در حال ساقط کردن آن ندید ولی در منا، همه دیدند که این خود نیروهای امنیتی بودند که در ساعتی خاص مسیر را بستند و حجاج را گرفتار کردند.
در این باره دکتر شهسواری بر این باور است که یکی از جدی‌ترین سناریوها دربارۀ علت فاجعه منا که در کنار بی‌کفایتی سعودی‏ها در اداره امور حج مطرح شده، دست داشتن شاهزادگان سعودی در آن با هدف حذف رقبا برای رسیدن به قدرت است. وی ادامه می‏دهد: نمی‌توان این فرضیه را رد کرد که حاجیان منا قربانی احتمالی جنگ قدرت در درون خاندان حاکم بر عربستان شده‏اند. بسیاری از تحلیل‌گران هم معتقدند وقوع چنین جنایاتی از سوی محمد بن سلمان (جانشین ولیعهد) دور از انتظار نیست چرا که این شاهزاده سعودی در یمن نیز مرتکب جنایات بی‌شماری شده است و برای حذف ولیعهد و اشغال پست او انگیزۀ کافی دارد.
سنگ ششم: دروغگویی سعودی‏ها
رسانه‏های گروهی عربستان تا مدت‏ها ادعا می‏کردند تعداد کشته‏ها بیشتر از 700 نفر نیست و دیگران از جمله ایرانی‏ها آمار را بزرگ نشان می‏دهند. این رسانه‏ها تا آنجا پیش رفتند که خود حجاج را به توطئه‌چینی در این حادثه متهم کردند و با ابراز چنین مطالب سخیفی علاوه بر ارزش‏های انسانی شعور مسلمانان جهان را به بازی گرفتند و کار به جایی کشید که یکی از مسئولان سعودی به علت اعلام آمار جان‌باختگان فاجعه منا از کار برکنار شد!
دکتر شهسواری در این باره می‏گوید: سعودی‏ها در ارتباط با فاجعه منا تاکنون سه مرحله را پشت سر گذاشته‏اند نخست مرحله بحران و این زمانی بود که هنوز جنازه‏ها روی زمین مانده بود یا در سردخانه‏های صنعتی نگهداری می‏شدند. در این مقطع رژیم سعودی بر تعداد اندک تلفات حداکثر تا 700 نفر اصرار داشت. اما پس از ضرب‌الاجل رهبر معظم انقلاب، سعودی‏ها تسهیلاتی را برای کشورهای تلفات داده به ویژه ایران فراهم کردند و این رویه ادامه داشت ولی  اکنون یعنی در مرحلۀ سوم، مقامات عربستان یک بار دیگر به مواضع قبلی خود بازگشته‏اند و شمار تلفات را بسیار کمتر اعلام می‏کنند و ثانیا با تیم‏های تحقیقاتی بین‏المللی و هیئت‏های اعزامی ایران همکاری لازم را به عمل نمی‏آورند. خودداری عربستان از اعلام آمار واقعی تعداد جانباختگان منا که حدود 7500 نفر است علاوه بر این که لجاجت آل‌سعود را برملا می‏کند،  نشان می‏دهد ‎ که سعودی‏ها از پیامدهای این گونه تحقیقات به شدت واهمه دارند.
سنگ هفتم: بت‏های مدرن در سرزمین مقدس
      تا همین ده سال قبل حجاج هنگام حضور در مسجدالحرام فقط کعبه و آسمان کعبه را می‏دیدند. اما طی این سال‏ها انواع سازه‏های عجیب و غریب حریم بصری این میراث تاریخی جهان را مخدوش کرده است. شاید خیلی‏ها ندانند که دومین برج بلند جهان در عربستان سعودی دقیقا مشرف بر کعبه ساخته شده است. به این امید که جلوه کعبه و مظاهر آن را کمتر کند. در این باره یک حاجی به گزارشگر ما می‏گوید: مکه و مدینه شهرهای جهان اسلام هستند که فقط در جغرافیای عربستان قرار دارند. بنابراین در اداره و معماری آن همۀ مسلمانان جهان باید نقش داشته باشند. او ساخت انواع آسمانخراش‏ها و هتل‏ها را در حریم کعبه مورد نقد قرار می‏دهد و می‏گوید: همۀ این بناهای طاغوت  با سرمایه‌گذاری صهیونیست‏ها و کمک شاهزادگان آل سعود ساخته شده‏اند؛ بنابراین باید یک بار دیگر بت‌ها در مکه شکسته شوند.
 او ادامه می‏دهد:  حج برای سعودی‏ها فقط یک نمایش است. آل سعود هیچ اعتقادی به حج ندارد و به آن به چشم توریسم مذهبی نگاه می‏کند. تمام فکر آنها این است که نفت تمام می‏شود اما حاجی تمام نمی‏شود. معنویت برایشان مهم نیست.
این حاجی که فوق لیسانس معماری دارد، دربارۀ مهندسی جمعیت در حج معتقد است: در مراسم عظیمی مانند حج که جمعیت زیاد است باید حریم‏ها گسترده‌تر شود، نه متمرکز. او می‏گوید: به جای اینکه تا شعاع کیلومترها  خانه خدا را باز و هتل‏ها را ویران کنند، بر ساخت و سازهای عمودی و احداث برج‌های هشتاد طبقه اصرار می‏ورزند. جهان اسلام نباید در این باره ساکت بنشیند و باید نقشه مکه را مهندسی مجدد کنند و نمایندگانی از سازمان کنفرانس اسلامی مدیریت این امر را بر عهده بگیرند.
 سنگ هفتم را هم پرتاب کردم و حالا من مانده‏ام و انعکاس صداهایی که می‏گویند فصل سنگباران طاغوت فرا رسیده است. هر اندیشه پرنده‏ای است که سنگ ابابیل را بر پیکرۀ کفر می‏کوبد. اینک پرواز پرندگان جهان اسلام بر فراز تیرۀ آل سعود آغاز شده است.