لازمه شیعه بودن از نظر امام صادق(ع)
خیلیها هستند که خود را دوستدار اهل بیت(ع) میدانند، ولی به شرایط دوست داشتن و مودت اهل بیت(ع) که در قرآن واجب شمرده (شوری، آیه 23) توجهی ندارند و عمل نمیکنند. شکی نیست که مودت و محبت خود را با اطاعت نشان میدهد و اطاعت نیازمند شناخت کامل از سنت و سیره و سبک زندگی آنان است. وقتی میخواهیم دوستی خود را به کسی نشان دهیم میکوشیم حتی در لباس و رفتار و خلق و خو به او نزدیک شویم ؛ زیرا در او چیزی یافته ایم که موجب دوستی و مودت و محبت ما شده و میخواهیم با همسانسازی خود با محبوب به او نزدیک شده و محبت خود را نشان دهیم.
البته شرایط شیعه بودن بسیار سختتر و شدیدتر است. اگر ابراهیم (ع) خود را شیعه حضرت نوح(ع) میداند، میکوشد تا در سنت و سیره و سلوک و خلق و خو به ایشان نزدیک شود. (صافات، آیه 83) شیعه کسی است که پا جای پای امام و پیشوای خود میگذارد. پس نه از امام پیش میافتد و نه چنان عقب میماند که دور بیفتد بلکه همواره ملازم اوست؛ چنانکه در صلوات شعبانیه آمده است: الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ؛ هر کس از شما خاندان عصمت و طهارت جلو بیفتد همچون تیر دور افتاده است و هر کسی عقب بیفتد و پشت سر شما حرکت نکند، نیست و نابود میشود و هر کسی با شما ملازم و همراه شود ملاحق شما خواهد بود.
شیعه بودن آن است که انسان فرهنگ اهل بیت(ع) را بشناسد و به آن عمل کند. این فرهنگ در حوزه رفتار اجتماعی بیشترین نمود را دارد و کسی که در رفتار اجتماعی به این حداقلها توجه نداشته و مراعات نکند، در حقیقت بویی از شیعه بودن نبرده و رنگی از آن نگرفته است.
در کتاب السَّرَائِرِ از کِتَابِ الْعُیُونِ وَ الْمَحَاسِنِ شیخ مُفِیدِ از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: أَبْلِغْ مَوَالِیَنَا السَّلَامَ وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ أَنْ یَعُودَ صَحِیحُهُمْ مَرِیضَهُمْ وَ لْیَعُدْ غَنِیُّهُمْ عَلَى فَقِیرِهِمْ وَ أَنْ یَشْهَدَ حَیُّهُمْ جِنَازَةَ مَیِّتِهِمْ وَ أَنْ یَتَلَاقَوْا فِی بُیُوتِهِمْ وَ أَنْ یَتَفَاوَضُوا عِلْمَ الدِّینِ فَإِنَّ ذَلِکَ حَیَاةٌ لِأَمْرِنَا رَحِمَاللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا وَ أَعْلِمْهُمْ یَا خَیْثَمَةُ- أَنَّا لَا نُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِلا بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّ وَلَایَتَنَا لَاتُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَذَاباً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَیْرِهِ؛ به دوستداران و اهل ولایت ما سلام برسان و به آنان سفارش تقوای الهی و عمل صالح را داشته باش و اینکه سالمان به عیادت بیماران بروند و ثروتمند به عیادت فقیر رفته و کمک و یاری کند و زندگان بر جنازه مردگانشان حاضر شوند و در خانههای یکدیگر به ملاقات هم بروند و علم دین را با هم در میان گذارند؛ چرا که اینها همان زنده نگه داشتن امر ما است. خداوند بندهای که امر ما را احیا کند رحمت کند. ای خثیمه! آنان را آگاه کن که ما جز از ایشان عمل صالح نخواستیم؛ زیرا ولایت ما جز به ورع به دست نمیاید و معذبترین مردم درقیامت کسی است که عدلی را توصیف کرده ولی خود بر خلاف آن عمل کند (بحارالانوار، ج 68، ص 187).
البته شرایط شیعه بودن بسیار سختتر و شدیدتر است. اگر ابراهیم (ع) خود را شیعه حضرت نوح(ع) میداند، میکوشد تا در سنت و سیره و سلوک و خلق و خو به ایشان نزدیک شود. (صافات، آیه 83) شیعه کسی است که پا جای پای امام و پیشوای خود میگذارد. پس نه از امام پیش میافتد و نه چنان عقب میماند که دور بیفتد بلکه همواره ملازم اوست؛ چنانکه در صلوات شعبانیه آمده است: الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ؛ هر کس از شما خاندان عصمت و طهارت جلو بیفتد همچون تیر دور افتاده است و هر کسی عقب بیفتد و پشت سر شما حرکت نکند، نیست و نابود میشود و هر کسی با شما ملازم و همراه شود ملاحق شما خواهد بود.
شیعه بودن آن است که انسان فرهنگ اهل بیت(ع) را بشناسد و به آن عمل کند. این فرهنگ در حوزه رفتار اجتماعی بیشترین نمود را دارد و کسی که در رفتار اجتماعی به این حداقلها توجه نداشته و مراعات نکند، در حقیقت بویی از شیعه بودن نبرده و رنگی از آن نگرفته است.
در کتاب السَّرَائِرِ از کِتَابِ الْعُیُونِ وَ الْمَحَاسِنِ شیخ مُفِیدِ از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: أَبْلِغْ مَوَالِیَنَا السَّلَامَ وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ أَنْ یَعُودَ صَحِیحُهُمْ مَرِیضَهُمْ وَ لْیَعُدْ غَنِیُّهُمْ عَلَى فَقِیرِهِمْ وَ أَنْ یَشْهَدَ حَیُّهُمْ جِنَازَةَ مَیِّتِهِمْ وَ أَنْ یَتَلَاقَوْا فِی بُیُوتِهِمْ وَ أَنْ یَتَفَاوَضُوا عِلْمَ الدِّینِ فَإِنَّ ذَلِکَ حَیَاةٌ لِأَمْرِنَا رَحِمَاللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا وَ أَعْلِمْهُمْ یَا خَیْثَمَةُ- أَنَّا لَا نُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِلا بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّ وَلَایَتَنَا لَاتُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَذَاباً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَیْرِهِ؛ به دوستداران و اهل ولایت ما سلام برسان و به آنان سفارش تقوای الهی و عمل صالح را داشته باش و اینکه سالمان به عیادت بیماران بروند و ثروتمند به عیادت فقیر رفته و کمک و یاری کند و زندگان بر جنازه مردگانشان حاضر شوند و در خانههای یکدیگر به ملاقات هم بروند و علم دین را با هم در میان گذارند؛ چرا که اینها همان زنده نگه داشتن امر ما است. خداوند بندهای که امر ما را احیا کند رحمت کند. ای خثیمه! آنان را آگاه کن که ما جز از ایشان عمل صالح نخواستیم؛ زیرا ولایت ما جز به ورع به دست نمیاید و معذبترین مردم درقیامت کسی است که عدلی را توصیف کرده ولی خود بر خلاف آن عمل کند (بحارالانوار، ج 68، ص 187).