ثقل اکبر و اصغر(پرسش و پاسخ)
پرسش:
ثقل اکبر و اصغر چیست و چه جایگاه و نقشی در هدایت الهی انسان دارد؟
پاسخ:
اهل بیت ثقل کبیر یا اصغرند و قرآن ثقل اکبر و این دو گنجینه گرانبها از هم جدایی ندارند و برای روشن شدن فلسفه حدیث ثقلین لازم است که بهطور اجمال به چند مطلب اشاره کنیم:
*اولا فهم قرآن با وجود اهل بیت ممکن خواهد بود.
قرآن راجع به خودش میفرماید:
« وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهًْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظّالِمینَ إِلاّ خَسارًا (اسراء ـ 82)
و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.».
پس قرآن نسخه شفابخش است. بعد از تهیه نسخه باید دو مرحله دیگر طی شود تا نسخهای موجب شفای مریضی گردد:
1- منطق اقتضا میکند که دقیقا مورد فهم قرار گیرد.
2- به دستوراتش عمل شود.
انسانی که در دام گناه و جهل و ... گرفتار آمده است هم مریض است (مرض قلب در اصطلاح قرآن و روایات همین است) و هم راه گم کرده است.
و در پرتو عمل به دستورات قرآن است که شفا مییابد و هدایت میشود، منتهی در مرحله فهم قرآن و اینکه چه کسانی قرآن را میفهمند، خداوند بعنوان معلم قرآن معرفی شده:
«الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود،»
(الرحمن ـ 1 و 2)
و در جای دیگر میفرماید:
«فی کِتابٍ مَکْنُونٍ لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ (الواقعه ـ آیات 78 و 79)
که در کتاب محفوظی جای دارد، و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند[= دست یابند].»
قرآن کریم بیان میدارد برای مس ظاهری، طهارت ظاهری و برای مس باطنی، طهارت باطنی لازم است، یعنی اگر کسی بخواهد به باطن قرآن برسد، باید طهارت روحی داشته باشد و مفسران واقعی قرآن کسانیاند که از طهارت روحی برخوردار باشند که خود قرآن اینان را معرفی نموده و فرموده است که اهل بیت، مطهر از رجس و دنائت بوده و طهارت روحی دارند،
بنابراین ما معتقدیم برای هدایت جامعه در مسیر صحیح، هم نیاز به قرآن داریم و هم نیاز به اهل بیت، و قرآن در پرتو تفسیر اهل بیت است که هم نسخه شفا بخش است و هم هادی و نجاتدهنده انسان، از امراض قلبی و خطر گمراهی.
آنها حافظ دین و شریعتند و از اصول و فروع اسلام محافظت و مراقبت میکنند یعنی مرجع تشخیص حق و باطل در عقایدند و چون قرآن ناطقاند، از سوء استفاده منحرفین در اثبات عقاید باطل خود از طریق قرآن جلوگیری میکنند، و هم برای حل اختلاف در فروع و حفظ احکام واقعی، وجود آنها لازم و ضروری به نظر میرسد.
علاوه، آنها باز دارنده مفسدان و شیادان از جعل حدیث و وارد کردن اباطیل ملل سلف در اسلاماند و حافظ سنت پیامبر(ص).
* ثانیا قرآن مشتمل بر قوانین و دستوراتی است که باید در جامعه اجرا شود و هر جامعهای نیاز به رهبر دارد و رهبر جامعه اسلامی باید مجری دستورات قرآن باشد و ائمه بهخاطر ویژگی عصمت، بهترین مجریان قرآنند و لذا ما معتقدیم این دو، دو گنجینه گرانبها هستند که از همدیگر جدایی ندارند و هر دو جلوهای از یک حقیقت واحدند. جدا کردن قرآن از اهل بیت، همانا جدا کردن چیزی از خودش است که محال میباشد.
و با این بیان روشن شد که قرآن بهعنوان اصل و محور است، لذا ثقل اکبر است و اساس همه معارف اسلامی قرآن کریم است و ائمه(علیهم السلام) نیز مفسران حقیقی و نمونهها و الگوهای حقیقی معارف آن و نیز مجریان آن در جامعه و ثقل کبیر هستند.
ثقل اکبر و اصغر چیست و چه جایگاه و نقشی در هدایت الهی انسان دارد؟
پاسخ:
اهل بیت ثقل کبیر یا اصغرند و قرآن ثقل اکبر و این دو گنجینه گرانبها از هم جدایی ندارند و برای روشن شدن فلسفه حدیث ثقلین لازم است که بهطور اجمال به چند مطلب اشاره کنیم:
*اولا فهم قرآن با وجود اهل بیت ممکن خواهد بود.
قرآن راجع به خودش میفرماید:
« وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهًْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظّالِمینَ إِلاّ خَسارًا (اسراء ـ 82)
و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.».
پس قرآن نسخه شفابخش است. بعد از تهیه نسخه باید دو مرحله دیگر طی شود تا نسخهای موجب شفای مریضی گردد:
1- منطق اقتضا میکند که دقیقا مورد فهم قرار گیرد.
2- به دستوراتش عمل شود.
انسانی که در دام گناه و جهل و ... گرفتار آمده است هم مریض است (مرض قلب در اصطلاح قرآن و روایات همین است) و هم راه گم کرده است.
و در پرتو عمل به دستورات قرآن است که شفا مییابد و هدایت میشود، منتهی در مرحله فهم قرآن و اینکه چه کسانی قرآن را میفهمند، خداوند بعنوان معلم قرآن معرفی شده:
«الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود،»
(الرحمن ـ 1 و 2)
و در جای دیگر میفرماید:
«فی کِتابٍ مَکْنُونٍ لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ (الواقعه ـ آیات 78 و 79)
که در کتاب محفوظی جای دارد، و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند[= دست یابند].»
قرآن کریم بیان میدارد برای مس ظاهری، طهارت ظاهری و برای مس باطنی، طهارت باطنی لازم است، یعنی اگر کسی بخواهد به باطن قرآن برسد، باید طهارت روحی داشته باشد و مفسران واقعی قرآن کسانیاند که از طهارت روحی برخوردار باشند که خود قرآن اینان را معرفی نموده و فرموده است که اهل بیت، مطهر از رجس و دنائت بوده و طهارت روحی دارند،
بنابراین ما معتقدیم برای هدایت جامعه در مسیر صحیح، هم نیاز به قرآن داریم و هم نیاز به اهل بیت، و قرآن در پرتو تفسیر اهل بیت است که هم نسخه شفا بخش است و هم هادی و نجاتدهنده انسان، از امراض قلبی و خطر گمراهی.
آنها حافظ دین و شریعتند و از اصول و فروع اسلام محافظت و مراقبت میکنند یعنی مرجع تشخیص حق و باطل در عقایدند و چون قرآن ناطقاند، از سوء استفاده منحرفین در اثبات عقاید باطل خود از طریق قرآن جلوگیری میکنند، و هم برای حل اختلاف در فروع و حفظ احکام واقعی، وجود آنها لازم و ضروری به نظر میرسد.
علاوه، آنها باز دارنده مفسدان و شیادان از جعل حدیث و وارد کردن اباطیل ملل سلف در اسلاماند و حافظ سنت پیامبر(ص).
* ثانیا قرآن مشتمل بر قوانین و دستوراتی است که باید در جامعه اجرا شود و هر جامعهای نیاز به رهبر دارد و رهبر جامعه اسلامی باید مجری دستورات قرآن باشد و ائمه بهخاطر ویژگی عصمت، بهترین مجریان قرآنند و لذا ما معتقدیم این دو، دو گنجینه گرانبها هستند که از همدیگر جدایی ندارند و هر دو جلوهای از یک حقیقت واحدند. جدا کردن قرآن از اهل بیت، همانا جدا کردن چیزی از خودش است که محال میباشد.
و با این بیان روشن شد که قرآن بهعنوان اصل و محور است، لذا ثقل اکبر است و اساس همه معارف اسلامی قرآن کریم است و ائمه(علیهم السلام) نیز مفسران حقیقی و نمونهها و الگوهای حقیقی معارف آن و نیز مجریان آن در جامعه و ثقل کبیر هستند.