نگاهی به سریال «شور شیرین» به کارگردانی جواد اردکانی
عاشقانه از کردستان
حسین کارگر
«شور شیرین» که پیش از این در قالب فیلم سینمایی روی پرده سینماها رفته بود، این بار به صورت یک سریال و با پخش صحنههای جدید روی آنتن شبکه یک سیما رفته است. این سریال، به مبارزات سردار شهید محمود کاوه در کردستان میپردازد. صحنههای جنگهای شهری، ازجمله صحنههایی است که در نسخه سینمایی «شور شیرین» نبود اما در نسخه سریالی آن میتوان دید.
جواد اردکانی حالا دیگر نام خود را به عنوان کارگردانی مختص و متخصص تولید آثاری درباره سرداران شهید ثبت کرده است. چند سال پیش «به کبودی یاس» با موضوع دلاوریهای شهید برونسی و این بار «شور شیرین» با موضوع شهید کاوه. جای خوشحالی دارد که روند کار اردکانی رو به پیشرفت است و این اتفاق به ما نوید دیدن فیلمهایی بهتر و قابل توجهتر را درباره بزرگان جبهه و جنگ در سینما میدهد.
بدون شک تلاش برای نمایش حتی گوشهای از حیات طیبه اسوههایی چون شهید محمود کاوه در آثار هنری و رسانهها، یک جهاد فرهنگی محسوب میشود. همین که چنین فیلمی با این موضوع ساخته شده، خود بخود توجه بخشی از جامعه را به سمت این شهدا جلب میکند. پیش از این بسیاری از اهالی رسانه و سینماییهای جامعه ما شاید حتی نام شهید کاوه را هم نشنیده بودند، اما حالا به واسطه این فیلم حداقل این را فهمیدهاند که کردستان عزیز ما و مردمش مدیون کاوه و یاران او بودند.
ساخت فيلم و سريال درباره قهرمانان انقلاب و دفاع مقدس و به ویژه شهدا از دو جنبه داراي اهميت و فايده است؛ زندگي و مبارزات این اسوهها داراي قابليتهاي نمايشي و دراماتيك بسيار بالا و والايي است و هم اين كه انعكاس اين موضوع در سينما و به خصوص تلويزيون تأثير بسيار مثبتي بر جامعه خواهد داشت. زيرا شهداي انقلاب و دفاع مقدس الگوهاي بسيار مناسبي براي مردم و جوانان هستند. با اين حال در سينما فقط دو سه فيلم بر مبناي زندگي شهداي انقلاب و دفاع مقدس ساخته شده است و در تلويزيون نيز اوضاع بهتر از اين نيست.
«شور شیرین» یکی از خطشکنیهای جسورانه در این عرصه است. این اثر یک شاهکار نیست و به لحاظ هنری و تکنیکی نیز یک کار متوسط نسبتا خوب محسوب میشود، اما در موقعیت اسطورهشکنی یک دهه اخیر سینمای ایران و تلاش عدهای برای تبدیل کردن فیلمهای ضددفاع به یک جریان غالب، اسوه ستاییهایی چون «شور شیرین» مایه دلگرمی و امید است. کارهایی این چنین، یک معبرگشایی فرهنگی هستند و با تلاشهایی که امثال اردکانی برای تبدیل رویای ساخت فیلم درباره شهدا به واقعیت انجام دادهاند راه باز شده و سایر فیلمسازها میتوانند باور کنند که امکان کار در این میدان فراهم است.
هرچند به نظر میرسد که ساخت این گونه فیلم و سریالها حساسیت زیادی دارد و نمیتوان صرف رفع تکلیف سراغ آنها رفت. شاید بتوان درباره موضوعهای معمولی و روزمره کوتاه آمد، اما درباره موضوعهایی این چنین بزرگ و خاص، مسئولان صدا و سیما و سایر دستگاههای فرهنگی و رسانهای حتی به متوسط هم نباید راضی شوند. به جز عالی و ماندگار، نباید به مرتبه دیگری قانع شد؛ حداقل درباره موضوعهای ارزشی که نحوه پرداختن به آنها روی حیات جامعه تأثیر میگذارد نمیتوان به سادگی عبور کرد. مدیران محترم سینمایی کافی است به این بیندیشند که کار عمیق و درخشان رسانهای پیرامون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و به ویژه زندگی شهدا که بتواند مخاطب را مجذوب و محبوب خود کند میتواند روی زندگی و سرنوشت بسیاری اثر بگذارد.
قهرمانان ملی، حکم شیرازه هویت یک جامعه را دارند. مردم یک جامعه هرقدر با اسوهها و اساطیر خود بیشتر آشنا باشند، آن جامعه از گزند بحرانهای فرهنگی و اجتماعی بیشتر در امان میماند. چراکه قهرمانان ملی، درواقع منابع اصلی ایجاد الگوی رفتاری و فرهنگی هستند. اگر شهروندان یک جامعه نتوانند با منابع الگوساز بومی خود پیوند برقرار کنند، خود بخود به سمت منابع خارجی میروند. اتفاقی که میتواند برای جامعه آسیبهایی جدی چون بیهویتی، فساد اخلاقی، افزایش جرم و جنایت و بزهکاری و ... را در پی داشته باشد.
نکته مهم این است که کشور ما سرزمین اسوههای حقیقی است. اما متأسفانه رسانههای ما هنوز هم آنچنان که باید و شاید به این مسئله توجه نکردهاند. این مسئله را میتوان با هالیوود مقایسه کرد.آمریکا به خاطر فقدان هویت و تاریخ کهن و درخشان و همچنین نداشتن اسوه، مجبور به اسطورهسازی شده است. هالیوود مهمترین دستگاه ایجاد قهرمانهای بدلی و جعلی است. جیمزباند، مردعنکبوتی، سوپرمن، هری پاتر، بتمن و ... همه نمونههایی از این اسطورهسازیها هستند.
مخاطب اصلی سریال «شور شیرین» هم نسل جوان است. این سریال با وجود برخی نقاط ضعف اما اثری پرجاذبه و مهیج درباره یک قهرمان ملی جوان و بخشی از تاریخ معاصر کشورمان است.
«شور شیرین» که پیش از این در قالب فیلم سینمایی روی پرده سینماها رفته بود، این بار به صورت یک سریال و با پخش صحنههای جدید روی آنتن شبکه یک سیما رفته است. این سریال، به مبارزات سردار شهید محمود کاوه در کردستان میپردازد. صحنههای جنگهای شهری، ازجمله صحنههایی است که در نسخه سینمایی «شور شیرین» نبود اما در نسخه سریالی آن میتوان دید.
جواد اردکانی حالا دیگر نام خود را به عنوان کارگردانی مختص و متخصص تولید آثاری درباره سرداران شهید ثبت کرده است. چند سال پیش «به کبودی یاس» با موضوع دلاوریهای شهید برونسی و این بار «شور شیرین» با موضوع شهید کاوه. جای خوشحالی دارد که روند کار اردکانی رو به پیشرفت است و این اتفاق به ما نوید دیدن فیلمهایی بهتر و قابل توجهتر را درباره بزرگان جبهه و جنگ در سینما میدهد.
بدون شک تلاش برای نمایش حتی گوشهای از حیات طیبه اسوههایی چون شهید محمود کاوه در آثار هنری و رسانهها، یک جهاد فرهنگی محسوب میشود. همین که چنین فیلمی با این موضوع ساخته شده، خود بخود توجه بخشی از جامعه را به سمت این شهدا جلب میکند. پیش از این بسیاری از اهالی رسانه و سینماییهای جامعه ما شاید حتی نام شهید کاوه را هم نشنیده بودند، اما حالا به واسطه این فیلم حداقل این را فهمیدهاند که کردستان عزیز ما و مردمش مدیون کاوه و یاران او بودند.
ساخت فيلم و سريال درباره قهرمانان انقلاب و دفاع مقدس و به ویژه شهدا از دو جنبه داراي اهميت و فايده است؛ زندگي و مبارزات این اسوهها داراي قابليتهاي نمايشي و دراماتيك بسيار بالا و والايي است و هم اين كه انعكاس اين موضوع در سينما و به خصوص تلويزيون تأثير بسيار مثبتي بر جامعه خواهد داشت. زيرا شهداي انقلاب و دفاع مقدس الگوهاي بسيار مناسبي براي مردم و جوانان هستند. با اين حال در سينما فقط دو سه فيلم بر مبناي زندگي شهداي انقلاب و دفاع مقدس ساخته شده است و در تلويزيون نيز اوضاع بهتر از اين نيست.
«شور شیرین» یکی از خطشکنیهای جسورانه در این عرصه است. این اثر یک شاهکار نیست و به لحاظ هنری و تکنیکی نیز یک کار متوسط نسبتا خوب محسوب میشود، اما در موقعیت اسطورهشکنی یک دهه اخیر سینمای ایران و تلاش عدهای برای تبدیل کردن فیلمهای ضددفاع به یک جریان غالب، اسوه ستاییهایی چون «شور شیرین» مایه دلگرمی و امید است. کارهایی این چنین، یک معبرگشایی فرهنگی هستند و با تلاشهایی که امثال اردکانی برای تبدیل رویای ساخت فیلم درباره شهدا به واقعیت انجام دادهاند راه باز شده و سایر فیلمسازها میتوانند باور کنند که امکان کار در این میدان فراهم است.
هرچند به نظر میرسد که ساخت این گونه فیلم و سریالها حساسیت زیادی دارد و نمیتوان صرف رفع تکلیف سراغ آنها رفت. شاید بتوان درباره موضوعهای معمولی و روزمره کوتاه آمد، اما درباره موضوعهایی این چنین بزرگ و خاص، مسئولان صدا و سیما و سایر دستگاههای فرهنگی و رسانهای حتی به متوسط هم نباید راضی شوند. به جز عالی و ماندگار، نباید به مرتبه دیگری قانع شد؛ حداقل درباره موضوعهای ارزشی که نحوه پرداختن به آنها روی حیات جامعه تأثیر میگذارد نمیتوان به سادگی عبور کرد. مدیران محترم سینمایی کافی است به این بیندیشند که کار عمیق و درخشان رسانهای پیرامون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و به ویژه زندگی شهدا که بتواند مخاطب را مجذوب و محبوب خود کند میتواند روی زندگی و سرنوشت بسیاری اثر بگذارد.
قهرمانان ملی، حکم شیرازه هویت یک جامعه را دارند. مردم یک جامعه هرقدر با اسوهها و اساطیر خود بیشتر آشنا باشند، آن جامعه از گزند بحرانهای فرهنگی و اجتماعی بیشتر در امان میماند. چراکه قهرمانان ملی، درواقع منابع اصلی ایجاد الگوی رفتاری و فرهنگی هستند. اگر شهروندان یک جامعه نتوانند با منابع الگوساز بومی خود پیوند برقرار کنند، خود بخود به سمت منابع خارجی میروند. اتفاقی که میتواند برای جامعه آسیبهایی جدی چون بیهویتی، فساد اخلاقی، افزایش جرم و جنایت و بزهکاری و ... را در پی داشته باشد.
نکته مهم این است که کشور ما سرزمین اسوههای حقیقی است. اما متأسفانه رسانههای ما هنوز هم آنچنان که باید و شاید به این مسئله توجه نکردهاند. این مسئله را میتوان با هالیوود مقایسه کرد.آمریکا به خاطر فقدان هویت و تاریخ کهن و درخشان و همچنین نداشتن اسوه، مجبور به اسطورهسازی شده است. هالیوود مهمترین دستگاه ایجاد قهرمانهای بدلی و جعلی است. جیمزباند، مردعنکبوتی، سوپرمن، هری پاتر، بتمن و ... همه نمونههایی از این اسطورهسازیها هستند.
مخاطب اصلی سریال «شور شیرین» هم نسل جوان است. این سریال با وجود برخی نقاط ضعف اما اثری پرجاذبه و مهیج درباره یک قهرمان ملی جوان و بخشی از تاریخ معاصر کشورمان است.