گفت و کو با شاعر انقلاب؛ میلاد عرفان پور
ادبیات انقلاب متحولکننده فرهنگ است
لیلا کریمی
میلاد عرفان پور از شاعران جوان متعهدی است که به جرات میتوان او را «فرزند زمان خود» دانست. او در عرصه شاعری و خاصه در رباعی خوش درخشید و با هوشمندی و بینش بالا مسایل مختلف جهان اسلام را در اشعارش آورد. «از شرم برادرم» اولین مجموعه این شاعر شیرازی است که در حوزه دفاع مقدس سروده شده است. همچنین مجموعه «پاییز بهاریست که عاشق شده است»؛ «کتاب از آخر مجلس» از این شاعر نام آشناست. گفت و گوی کیهان را با میلاد عرفان پور درباره شعر انقلاب میخوانید.
تعریف شما از شعر انقلاب چیست؟
تعاریف مختلفی ازشعر انقلاب داده شده .هر یک از تعریفها از نظرگاه خاصی به پسوند انقلاب اسلامی نگاه کردهاند. ادبیات انقلاب اسلامی و به طور خاص شعر انقلاب از نظرگاههای مختلف با دیدهای فرهنگی و سیاسی مختلف تعریف و توصیف شده است اما من میخواهم اشارهای به همه دیدگاهها و نظرها کنم.
این دیدگاهها از نظر شما چیست؟
در یک دیدگاه؛ ادبیات و شعر انقلاب را شعری میدانند که درباره واقعه انقلاب و حواشی آن سروده شده باشد و آن را موضوعی تاریخی تلقی میکنند. در جریان دیگر؛ شعر انقلاب را شعر دوران انقلاب اسلامی - یعنی هر شعری که پس از سال 57 سرده شده - میداند. در حقیقت جریان اول تعریف درستی از شعر انقلاب ارائه نمیدهد چون پسوند انقلاب اسلامی مرتبط با نهضت انقلاب اسلامی است و فرهنگ انقلاب را مد نظر دارد. انقلاب اسلامی صرفا یک واقعه تاریخی نیست بلکه جریانی است که ادامه دارد و تبدیل به یک گفتمان شده است لذا شعر انقلاب را نمیتوان مختص به یک رویداد تاریخی تلقی کرد. به تعریف دوم هم میتوان ایراداتی گرفت چون شعر انقلاب را صرفا مختص دوران انقلاب اسلامی میداند در حالی که از دوران انقلاب سی و چند سال گذشته شاعرانی داشتیم که منسوب به این دوران و در این دوران به اوج رسیدهاند اما شعر علیه اهداف و آرمانهای انقلاب گفتهاند و همسان با اهداف و مسیر انقلاب نبودهاند لذا با این تعریف تناقض دارد.
تعریف دقیق شعر انقلاب؟
تعریف دقیق شعر انقلاب اسلامی این است که شعری که در راستای آرمانها و در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی سروده شود، شعر انقلاب نام دارد؛ امکان دارد این اشعار در قالب عاشقانه، اجتماعی، سیاسی و جهانی سروده شده باشد اما مهم این است که شاعر انقلاب در همه موضوعات و ساحات وفاداری خودش را به آرمانهای انقلاب و پایبندی خودش را به چارچوب انقلاب نشان دهد. بنابراین از آرمانهای انقلاب تخطی نمیکند حتی اگر شاعر انقلاب شعرعاشقانهای بگوید؛ عاشقانه نجیبی میگوید که مخاطب با خواندن آن متوجه میشود این شعر از یک شاعر موحد سر زده است.
در حال حاضر شعر انقلاب از چه جایگاهی برخوردار است؟
شعر انقلاب نه از سال 57 بلکه از سالهای قبل از آن آغاز شد. شروع مبارزات برای تحول سیاسی و فرهنگی در ایران و نهضت فرهنگی ایران شعر انقلاب آغاز شده است. اما به طور مشخص شعر بعد از سال 57 که برای پیروزی انقلاب سروده شد، عنوان شعر انقلاب اسلامی را سر زبانها انداخت؛ در محافل و کتابهای پژوهشی به این عنوان توجه شده البته بیش از توجه به این عنوان کم لطفی شده است. سالهای اولیه هجمه جریانهای مختلف به عنوان انقلاب اسلامی به اندازهای زیاد بود که بسیاری از شاعران معتقد به این فرهنگ هم به جرات نمیتوانستند عنوان شعر و ادبیات انقلاب اسلامی را در سر زبان و یا در مقالاتشان بیاورند. اما الحمدلله رفته رفته با همت و خط شکنی شاعران انقلاب اسلامی اوایل انقلاب و پشتکار و ادامه راه شاعران توسط شاعران جوان و نسلهای بعد این فرهنگ جا افتاده و این واژه در لغت نامه ادبیات ایران قابل احترام است؛ حتی از طرف جریانهایی که خیلی اعتقادی به این واژه نداشتند. به خصوص در این دهه اخیر و در این چند سال عنوان ادبیات انقلاب اسلامی بیش از پیش تکرار میشود و مورد توجه و استناد قرار میگیرد. از جمله؛ همایشهای بزرگ و دورههای آموزشی بسیاری با عنوان ادبیات و شعر انقلاب اسلامی برگزار میکنیم. همه این موارد به همت شاعران بزرگ انقلاب است که این جرات را ایجاد کردند تا ادبیات انقلاب را با این عنوان و بدون نقاب و سانسور مطرح کنند و به عنوان جریانی پاک و روشن و وحیانی به ادبیات جهان و ایران معرفی کنند.
سه دهه ادبیات انقلاب و به خصوص شعر انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
با گذشت بیش از سه دهه ادبیات انقلاب اسلامی شاهد شکوفایی این ادبیات هستیم. هر دههای که میگذرد ادبیات انقلاب رشد بیشتری داشته و طیف گسترده تری از شاعران از این ادبیات استقبال کردند و به حمد الهی این رشد هر روز ما را امیدوار میکند که افقهای نویی به روی ادبیات ایران گشوده شود. چون انقلاب اسلامی خودش یک اتفاق خلاقانه در تاریخ سیاسی و فرهنگی جهان و ذات این پدیده خلاقیت است. ادبیات انقلاب اسلامی هم ذات آن همان خلاقیت و نوگرایی و تحول و تولد دوباره است و روز به روز این شاخصهها در ادبیات ما بیشتر میشود. در واقع میتوان به ادبیات انقلاب اسلامی به عنوان عنصر متحولکننده فرهنگ امید بست. ادبیات انقلاب اسلامی پیشرو فرهنگ انقلاب است و اگر در حوزه کلمه و معنا و زبان دچار ضعف شویم سایر سنگرهای فرهنگی خودمان را از دست خواهیم داد. هرگاه ادبیات خودمان را حفظ کردیم و هرگاه کلمه طیبه خودمان را حفظ کردیم و دچار انحراف نشدیم؛ آن زمان میتوانیم در حوزههای دیگر فرهنگی حرف برای گفتن داشته باشیم. اما متاسفانه جریانهایی هستند که خوش ندارند که ادبیات انقلاب با صلابت و امید رشد خودش را ادامه دهد. افرادی هستند که وجود چنین فرهنگ و عنوانی را حاشا میکنند. این افراد تاب رویارویی و تاب مناظره و حتی تاب خواندن آثار شاعران و نویسندگان جریان انقلاب را ندارند.
درباره نوگرایی در شعر انقلاب بیشتر بگویید.
بسیاری از متفکرین و منتقدین که بر این جریان انقلاب اسلامی نقد مینویسند و این عنوان را کتمان میکنند، به جرات میتوانم بگویم که به درستی ادبیات انقلاب اسلامی را مطالعه هم نکرده اند. اگر بخواهیم به تحقیق ادبیات انقلاب اسلامی را بررسی کنیم در حوزههای فنی آن مقدار نوگرایی که در ادبیات انقلاب اسلامی رخ داده در هیچ یک از جریانهای روشنفکری و غرب گرا اتفاق نیفتاده است. در حالی که آنها مدعی نوگرایی هستند و ادعا میکنند که ادبیات انقلاب اسلامی بازگشت به سنت بوده اما ادبیات انقلاب در عین روی به سنت و تکیه دادن به آن بیشترین نوآوری و خلاقیت را در دل خود داشته و دارد.
بسیاری از آثاری که در این حوزه خلق شده هم از نظر ساختار هم از نظر زبان و هم محتوا بیشترین تنوع و نوگرایی و خلاقیت ادبی را دارند و این نکتهای است که به تحقیق در پایان نامهها ثابت شده است. اخیرا محمد رضا سنگری کتاب جامعی درباره انقلاب اسلامی با نام «از نتایج سحر» نوشتهاند و بطور جامع و به تفصیل، شرحی بر ادبیات انقلاب اسلامی دارد. این کتاب به برخی نوآوریها و خلاقیتها در ادبیات انقلاب اشاره کرده که در جریانهای دیگر این نوگراییها نیست. جریانهای دیگر ادبی اگر نوآوری و خلاقیتی هم که دارند صرفا در بسیاری از جاها کپیبرداری از ادبیات غرب کرده اند. نوآوری در ادبیات انقلاب زاده خود این جریان است و بطور طبیعی در این جریان متولد شده است.
جریان شعری شهرستان ادب که شاعران انقلاب را دور هم جمع کرده است. چه تاثیری در جریان شعری انقلاب دارد؟
خلأ موجود در فضای ادبی انقلاب اسلامی و به خصوص دهه 70 و 80 به جایی رسید که انسجام حتی میان شاعران انقلاب کم بود و محفل و محل رشد برای شاعران جوان انقلاب اسلامی نبود و جایی که شاعران جوان و نوجوان بتوانند برای ادامه راه به آن دل ببندند. شاعران پیشکسوت انقلاب هم دربیشتر مواقع به صورت جزیرههای جداگانه فعالیت میکردند و محفل و محلی برای همنشینی و مصاحبت و هم افزایی نداشتند. در این زمان که تولید ادبی دچار فطرتی شده بود و تولید ادبی در زمینه انقلاب اسلامی درست حمایت نمیشد؛ به همت دوست عزیزم آقای علی محمد مودب موسسه شهرستان ادب را راه اندازی کردیم تا ادبیات انقلاب اسلامی در این حوزه به فعالیت خودش ادامه دهد تا خالیگاههای ادبی را پر کنیم که از جمله نیروسازی برای این ادبیات است.
بعضی از برنامه شهرستان ادب برای شاعران جوان چیست؟
توجه و آموزش شاعران جوان متاسفانه مغفول مانده بود. بنابراین در میان خیل عظیم جشنوارهها و کنگرهها و برنامههایی که صرفا از میوههای رسیده ادبیات برداشت میکنند ما به این فکر افتادیم که برنامههای جدی آموزشی برای نیروهای ادبی داشته باشیم. مهمترین کار در این چهار،پنج سال برگزاری و تاسیس کارگاههای آموزشی شعر شاعران جوان انقلاب اسلامی با عنوان «آفتابگردانها» بود. در این دورهها هر سال استعدادیابی در بین شاعران جوان میکنند و به عضویت خود در میآورند. این شاعران جوان از یک سال خدمات آموزشی شهرستان ادب استفاده میکنند که بخشی از این خدمات اردوهای چند روزه شهرستان ادب با حضور بسیاری از اساتید شناخته شده در سطح کشوراست. بخشی دیگر سیر مطالعاتی که شاعران جوان از کتب ادبی و فنی انجام میدهند.
«فرزند زمان خود بودن یک شاعر» را چگونه تعریف میکنید ؟
این یکی از مسایل مبتلابه شاعران است. بسیاری از شاعران حتی مذهبی راداریم که همه همت خودشان را در شعر مذهبی گذاشتهاند اما فقط به گوشهای از دنیای شعر مذهبی میپردازند و فرزند زمانه خود نیستند. گروهی از شاعران هستند که صرفا از شعر مذهبی شعر روضه و مدح را فارغ از مسایل جهان امروز دنبال میکنند و اعتقادی ندارند که هر زمان نبرد حق و باطل ادامه دارد. ما همواره نیازمند شاعران و هنرمندانی هستیم که جبهه حق را تقویت کنند و در نبرد میان حق و باطل طرف حق باشند. همانطور که قرآن شاعران را موظف کرده است انتصار بعد از ظلم در مسایل پیرامونی خود باید داشته باشند؛ موظف هستیم در مسایل کلان جهان اسلام از چهره حق دفاع کنیم و میان جریان باطل و استکبار و ظلم جهانی انتصار کنیم. آن گروه از شاعرانی که ادعای مذهبی گری و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی دارند ولی در شعر خود موضع گیری نسبت به جریانات اجتماعی و سیاسی و جهانی ندارند ؛ به نظرم باید به اصالت خودشان و نسبت به التزام خودشان به ارزشهای واقعی به اسلام و انقلاب شک کنند.
نشست سالانه شعرا با رهبر فرهیخته انقلاب هر ساله اتفاق میافتد. این مهم چه تاثیری در روند رشد شعر انقلاب میتواند داشته باشد؟
در طول سالهای اخیر دیدار سالیانه شاعران با رهبر انقلاب یکی از اتفاقات تاثیرگذار است که موجب گسترش اقبال به شعر و جدیت بیشتر شاعران در امر شاعری - به خصوص شاعران جوان - شده است. این دیدار هم از حیث سیاست گذاری و هم انگیزه دهی به نسل جوان نقشهای مهمی را ایفا میکند. همچنین این دیدارها به مسئولین یادآور میکند که شعر انقلاب دارای چه شأنی است؛ چگونه باید با شاعر و شعر روبه رو شد. و نیز چگونه باید سرمایهها و بودجههای فرهنگی را به جریان شعر انقلاب هدایت کرد ! متاسفانه این مهم را متولیان فرهنگی عملی و اجرایی نکرده اند. امسال هم حضرتآقا یادآور شد که مسئولین باید جایگاه شعر را در برنامهها و سیاستهایشان لحاظ کنند. دوم اینکه، این جلسات مردم را به شعر نزدیکتر کرده و در ادامه راه به شاعران جوان انگیزه و خودباوری داده است.
شعری از شما به انواع مختلف نقل شده؛ ما سینه زدیم، بیصدا باریدند/ از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند... که رهبر معظم انقلاب هم به آن توجه کرده اند. این شعر در چه حال و هوایی گفته شده ؟
این رباعی و چند رباعی دیگر را 25 فروردین 87 برای برادران و خواهران شهیدم در واقعه بمبگذاری حسینیه رهپویان وصال شیراز گفتم. در این حادثه با انفجار بمب در انتهای حسینیه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند. این رباعیها پیامک و سینه به سینه منتقل شد و نیز یادم هست بر سر مزار شهدا نوشته میشد. شنیدم حضرت آقا-روحی فداه- این رباعی را زیر عکس شهیدی در دیدار با خانواده شهدا خواندهاند و متاثر شدهاند. بیشک این تاثیر از طینت پاک شهدا ناشی شده و نه ذوق و لیاقت بنده
کمترین.
درباره کتاب «از آخر مجلس» بگویید؟
این کتاب شعرهایی با محوریت انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی است که انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است.
میلاد عرفان پور از شاعران جوان متعهدی است که به جرات میتوان او را «فرزند زمان خود» دانست. او در عرصه شاعری و خاصه در رباعی خوش درخشید و با هوشمندی و بینش بالا مسایل مختلف جهان اسلام را در اشعارش آورد. «از شرم برادرم» اولین مجموعه این شاعر شیرازی است که در حوزه دفاع مقدس سروده شده است. همچنین مجموعه «پاییز بهاریست که عاشق شده است»؛ «کتاب از آخر مجلس» از این شاعر نام آشناست. گفت و گوی کیهان را با میلاد عرفان پور درباره شعر انقلاب میخوانید.
تعریف شما از شعر انقلاب چیست؟
تعاریف مختلفی ازشعر انقلاب داده شده .هر یک از تعریفها از نظرگاه خاصی به پسوند انقلاب اسلامی نگاه کردهاند. ادبیات انقلاب اسلامی و به طور خاص شعر انقلاب از نظرگاههای مختلف با دیدهای فرهنگی و سیاسی مختلف تعریف و توصیف شده است اما من میخواهم اشارهای به همه دیدگاهها و نظرها کنم.
این دیدگاهها از نظر شما چیست؟
در یک دیدگاه؛ ادبیات و شعر انقلاب را شعری میدانند که درباره واقعه انقلاب و حواشی آن سروده شده باشد و آن را موضوعی تاریخی تلقی میکنند. در جریان دیگر؛ شعر انقلاب را شعر دوران انقلاب اسلامی - یعنی هر شعری که پس از سال 57 سرده شده - میداند. در حقیقت جریان اول تعریف درستی از شعر انقلاب ارائه نمیدهد چون پسوند انقلاب اسلامی مرتبط با نهضت انقلاب اسلامی است و فرهنگ انقلاب را مد نظر دارد. انقلاب اسلامی صرفا یک واقعه تاریخی نیست بلکه جریانی است که ادامه دارد و تبدیل به یک گفتمان شده است لذا شعر انقلاب را نمیتوان مختص به یک رویداد تاریخی تلقی کرد. به تعریف دوم هم میتوان ایراداتی گرفت چون شعر انقلاب را صرفا مختص دوران انقلاب اسلامی میداند در حالی که از دوران انقلاب سی و چند سال گذشته شاعرانی داشتیم که منسوب به این دوران و در این دوران به اوج رسیدهاند اما شعر علیه اهداف و آرمانهای انقلاب گفتهاند و همسان با اهداف و مسیر انقلاب نبودهاند لذا با این تعریف تناقض دارد.
تعریف دقیق شعر انقلاب؟
تعریف دقیق شعر انقلاب اسلامی این است که شعری که در راستای آرمانها و در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی سروده شود، شعر انقلاب نام دارد؛ امکان دارد این اشعار در قالب عاشقانه، اجتماعی، سیاسی و جهانی سروده شده باشد اما مهم این است که شاعر انقلاب در همه موضوعات و ساحات وفاداری خودش را به آرمانهای انقلاب و پایبندی خودش را به چارچوب انقلاب نشان دهد. بنابراین از آرمانهای انقلاب تخطی نمیکند حتی اگر شاعر انقلاب شعرعاشقانهای بگوید؛ عاشقانه نجیبی میگوید که مخاطب با خواندن آن متوجه میشود این شعر از یک شاعر موحد سر زده است.
در حال حاضر شعر انقلاب از چه جایگاهی برخوردار است؟
شعر انقلاب نه از سال 57 بلکه از سالهای قبل از آن آغاز شد. شروع مبارزات برای تحول سیاسی و فرهنگی در ایران و نهضت فرهنگی ایران شعر انقلاب آغاز شده است. اما به طور مشخص شعر بعد از سال 57 که برای پیروزی انقلاب سروده شد، عنوان شعر انقلاب اسلامی را سر زبانها انداخت؛ در محافل و کتابهای پژوهشی به این عنوان توجه شده البته بیش از توجه به این عنوان کم لطفی شده است. سالهای اولیه هجمه جریانهای مختلف به عنوان انقلاب اسلامی به اندازهای زیاد بود که بسیاری از شاعران معتقد به این فرهنگ هم به جرات نمیتوانستند عنوان شعر و ادبیات انقلاب اسلامی را در سر زبان و یا در مقالاتشان بیاورند. اما الحمدلله رفته رفته با همت و خط شکنی شاعران انقلاب اسلامی اوایل انقلاب و پشتکار و ادامه راه شاعران توسط شاعران جوان و نسلهای بعد این فرهنگ جا افتاده و این واژه در لغت نامه ادبیات ایران قابل احترام است؛ حتی از طرف جریانهایی که خیلی اعتقادی به این واژه نداشتند. به خصوص در این دهه اخیر و در این چند سال عنوان ادبیات انقلاب اسلامی بیش از پیش تکرار میشود و مورد توجه و استناد قرار میگیرد. از جمله؛ همایشهای بزرگ و دورههای آموزشی بسیاری با عنوان ادبیات و شعر انقلاب اسلامی برگزار میکنیم. همه این موارد به همت شاعران بزرگ انقلاب است که این جرات را ایجاد کردند تا ادبیات انقلاب را با این عنوان و بدون نقاب و سانسور مطرح کنند و به عنوان جریانی پاک و روشن و وحیانی به ادبیات جهان و ایران معرفی کنند.
سه دهه ادبیات انقلاب و به خصوص شعر انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
با گذشت بیش از سه دهه ادبیات انقلاب اسلامی شاهد شکوفایی این ادبیات هستیم. هر دههای که میگذرد ادبیات انقلاب رشد بیشتری داشته و طیف گسترده تری از شاعران از این ادبیات استقبال کردند و به حمد الهی این رشد هر روز ما را امیدوار میکند که افقهای نویی به روی ادبیات ایران گشوده شود. چون انقلاب اسلامی خودش یک اتفاق خلاقانه در تاریخ سیاسی و فرهنگی جهان و ذات این پدیده خلاقیت است. ادبیات انقلاب اسلامی هم ذات آن همان خلاقیت و نوگرایی و تحول و تولد دوباره است و روز به روز این شاخصهها در ادبیات ما بیشتر میشود. در واقع میتوان به ادبیات انقلاب اسلامی به عنوان عنصر متحولکننده فرهنگ امید بست. ادبیات انقلاب اسلامی پیشرو فرهنگ انقلاب است و اگر در حوزه کلمه و معنا و زبان دچار ضعف شویم سایر سنگرهای فرهنگی خودمان را از دست خواهیم داد. هرگاه ادبیات خودمان را حفظ کردیم و هرگاه کلمه طیبه خودمان را حفظ کردیم و دچار انحراف نشدیم؛ آن زمان میتوانیم در حوزههای دیگر فرهنگی حرف برای گفتن داشته باشیم. اما متاسفانه جریانهایی هستند که خوش ندارند که ادبیات انقلاب با صلابت و امید رشد خودش را ادامه دهد. افرادی هستند که وجود چنین فرهنگ و عنوانی را حاشا میکنند. این افراد تاب رویارویی و تاب مناظره و حتی تاب خواندن آثار شاعران و نویسندگان جریان انقلاب را ندارند.
درباره نوگرایی در شعر انقلاب بیشتر بگویید.
بسیاری از متفکرین و منتقدین که بر این جریان انقلاب اسلامی نقد مینویسند و این عنوان را کتمان میکنند، به جرات میتوانم بگویم که به درستی ادبیات انقلاب اسلامی را مطالعه هم نکرده اند. اگر بخواهیم به تحقیق ادبیات انقلاب اسلامی را بررسی کنیم در حوزههای فنی آن مقدار نوگرایی که در ادبیات انقلاب اسلامی رخ داده در هیچ یک از جریانهای روشنفکری و غرب گرا اتفاق نیفتاده است. در حالی که آنها مدعی نوگرایی هستند و ادعا میکنند که ادبیات انقلاب اسلامی بازگشت به سنت بوده اما ادبیات انقلاب در عین روی به سنت و تکیه دادن به آن بیشترین نوآوری و خلاقیت را در دل خود داشته و دارد.
بسیاری از آثاری که در این حوزه خلق شده هم از نظر ساختار هم از نظر زبان و هم محتوا بیشترین تنوع و نوگرایی و خلاقیت ادبی را دارند و این نکتهای است که به تحقیق در پایان نامهها ثابت شده است. اخیرا محمد رضا سنگری کتاب جامعی درباره انقلاب اسلامی با نام «از نتایج سحر» نوشتهاند و بطور جامع و به تفصیل، شرحی بر ادبیات انقلاب اسلامی دارد. این کتاب به برخی نوآوریها و خلاقیتها در ادبیات انقلاب اشاره کرده که در جریانهای دیگر این نوگراییها نیست. جریانهای دیگر ادبی اگر نوآوری و خلاقیتی هم که دارند صرفا در بسیاری از جاها کپیبرداری از ادبیات غرب کرده اند. نوآوری در ادبیات انقلاب زاده خود این جریان است و بطور طبیعی در این جریان متولد شده است.
جریان شعری شهرستان ادب که شاعران انقلاب را دور هم جمع کرده است. چه تاثیری در جریان شعری انقلاب دارد؟
خلأ موجود در فضای ادبی انقلاب اسلامی و به خصوص دهه 70 و 80 به جایی رسید که انسجام حتی میان شاعران انقلاب کم بود و محفل و محل رشد برای شاعران جوان انقلاب اسلامی نبود و جایی که شاعران جوان و نوجوان بتوانند برای ادامه راه به آن دل ببندند. شاعران پیشکسوت انقلاب هم دربیشتر مواقع به صورت جزیرههای جداگانه فعالیت میکردند و محفل و محلی برای همنشینی و مصاحبت و هم افزایی نداشتند. در این زمان که تولید ادبی دچار فطرتی شده بود و تولید ادبی در زمینه انقلاب اسلامی درست حمایت نمیشد؛ به همت دوست عزیزم آقای علی محمد مودب موسسه شهرستان ادب را راه اندازی کردیم تا ادبیات انقلاب اسلامی در این حوزه به فعالیت خودش ادامه دهد تا خالیگاههای ادبی را پر کنیم که از جمله نیروسازی برای این ادبیات است.
بعضی از برنامه شهرستان ادب برای شاعران جوان چیست؟
توجه و آموزش شاعران جوان متاسفانه مغفول مانده بود. بنابراین در میان خیل عظیم جشنوارهها و کنگرهها و برنامههایی که صرفا از میوههای رسیده ادبیات برداشت میکنند ما به این فکر افتادیم که برنامههای جدی آموزشی برای نیروهای ادبی داشته باشیم. مهمترین کار در این چهار،پنج سال برگزاری و تاسیس کارگاههای آموزشی شعر شاعران جوان انقلاب اسلامی با عنوان «آفتابگردانها» بود. در این دورهها هر سال استعدادیابی در بین شاعران جوان میکنند و به عضویت خود در میآورند. این شاعران جوان از یک سال خدمات آموزشی شهرستان ادب استفاده میکنند که بخشی از این خدمات اردوهای چند روزه شهرستان ادب با حضور بسیاری از اساتید شناخته شده در سطح کشوراست. بخشی دیگر سیر مطالعاتی که شاعران جوان از کتب ادبی و فنی انجام میدهند.
«فرزند زمان خود بودن یک شاعر» را چگونه تعریف میکنید ؟
این یکی از مسایل مبتلابه شاعران است. بسیاری از شاعران حتی مذهبی راداریم که همه همت خودشان را در شعر مذهبی گذاشتهاند اما فقط به گوشهای از دنیای شعر مذهبی میپردازند و فرزند زمانه خود نیستند. گروهی از شاعران هستند که صرفا از شعر مذهبی شعر روضه و مدح را فارغ از مسایل جهان امروز دنبال میکنند و اعتقادی ندارند که هر زمان نبرد حق و باطل ادامه دارد. ما همواره نیازمند شاعران و هنرمندانی هستیم که جبهه حق را تقویت کنند و در نبرد میان حق و باطل طرف حق باشند. همانطور که قرآن شاعران را موظف کرده است انتصار بعد از ظلم در مسایل پیرامونی خود باید داشته باشند؛ موظف هستیم در مسایل کلان جهان اسلام از چهره حق دفاع کنیم و میان جریان باطل و استکبار و ظلم جهانی انتصار کنیم. آن گروه از شاعرانی که ادعای مذهبی گری و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی دارند ولی در شعر خود موضع گیری نسبت به جریانات اجتماعی و سیاسی و جهانی ندارند ؛ به نظرم باید به اصالت خودشان و نسبت به التزام خودشان به ارزشهای واقعی به اسلام و انقلاب شک کنند.
نشست سالانه شعرا با رهبر فرهیخته انقلاب هر ساله اتفاق میافتد. این مهم چه تاثیری در روند رشد شعر انقلاب میتواند داشته باشد؟
در طول سالهای اخیر دیدار سالیانه شاعران با رهبر انقلاب یکی از اتفاقات تاثیرگذار است که موجب گسترش اقبال به شعر و جدیت بیشتر شاعران در امر شاعری - به خصوص شاعران جوان - شده است. این دیدار هم از حیث سیاست گذاری و هم انگیزه دهی به نسل جوان نقشهای مهمی را ایفا میکند. همچنین این دیدارها به مسئولین یادآور میکند که شعر انقلاب دارای چه شأنی است؛ چگونه باید با شاعر و شعر روبه رو شد. و نیز چگونه باید سرمایهها و بودجههای فرهنگی را به جریان شعر انقلاب هدایت کرد ! متاسفانه این مهم را متولیان فرهنگی عملی و اجرایی نکرده اند. امسال هم حضرتآقا یادآور شد که مسئولین باید جایگاه شعر را در برنامهها و سیاستهایشان لحاظ کنند. دوم اینکه، این جلسات مردم را به شعر نزدیکتر کرده و در ادامه راه به شاعران جوان انگیزه و خودباوری داده است.
شعری از شما به انواع مختلف نقل شده؛ ما سینه زدیم، بیصدا باریدند/ از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند... که رهبر معظم انقلاب هم به آن توجه کرده اند. این شعر در چه حال و هوایی گفته شده ؟
این رباعی و چند رباعی دیگر را 25 فروردین 87 برای برادران و خواهران شهیدم در واقعه بمبگذاری حسینیه رهپویان وصال شیراز گفتم. در این حادثه با انفجار بمب در انتهای حسینیه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند. این رباعیها پیامک و سینه به سینه منتقل شد و نیز یادم هست بر سر مزار شهدا نوشته میشد. شنیدم حضرت آقا-روحی فداه- این رباعی را زیر عکس شهیدی در دیدار با خانواده شهدا خواندهاند و متاثر شدهاند. بیشک این تاثیر از طینت پاک شهدا ناشی شده و نه ذوق و لیاقت بنده
کمترین.
درباره کتاب «از آخر مجلس» بگویید؟
این کتاب شعرهایی با محوریت انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی است که انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است.