چند نکته در مورد استانی شدن انتخابات
* حبیبالله مطهری
طرح استانی شدن انتخابات که در ادوار مختلف مورد نظر بود بالاخره اخیراً کلیاتش در مجلس به تصویب رسید و در مرحله فعلی جزئیات آن در صحن علنی خانه ملت مورد بحث است. این طرح گر چه هنوز نهایی نشده و نمیتوان به صورت قطعی در مورد آن اظهارنظر کرد، ولی آنچه که فعلاً قابل نقد و نظر میباشد این نکته است که نمایندگان مدافع طرح ابراز میکنند:«با تصویب این طرح، نگاه نمایندگان مجلس از بخشینگری به سمت استاننگری و ملینگری تغییر خواهد کرد.» خوب هر چند اشکالاتی بر قانون فعلی وارد و اصلاح آن ضروری است اما بعید است که این طرح جنجالی، هدف ادعایی را محقق کند. طرح استانی شدن نه تنها ضعفها را مرتفع نمیکند. بلکه خود باعث اشکالات تازه میشود و به قول معروف مضارش بر منافعش میچربد که به اختصار به مواردی اشاره میکند:
1) این طرح موجب انسداد ورود نخبگان به عرصه رقابتهای محلی و استانی میشود. به این معنی که معرفی و فعالیت تبلیغاتی نخبگان در سطح شهرستانها آسانتر و کمهزینهتر است اما استانی شدن در واقع سنگ بزرگ در مسیر راه و ناامید ساختن آنهاست. به تعبیر واضحتر افزایش سرسامآور هزینه تبلیغات انتخاباتی موجب عقبنشینی بسیاری از افراد مستعد برای نمایندگی که از بضاعت مالی برخودار نیستند، میشود و در مقابل فضا را برای صاحبان ثروت و قدرت هموارتر میکند.
2) کاندیداها در سطح شهرستان خود، خیلی راحت مورد شناسایی اکثریت مردم قرار میگیرند اما وقتی استانی شود شناسایی تکتک کاندیداهای استان که شمار آنها قطعا به صدها نفر میرسد کار بسیار دشواری میشود.
3) تحمیل احزاب به مردم، هر چند در ادوار مختلف مردم گاه نامزد مورد نظر خود را از بین کسانی انتخاب کردهاند که مورد حمایت احزاب و گروههای سیاسی بودهاند، اما الزاماً همه رایدهندگان به آن نامزد، رایشان به خاطر تعلقات حزبی و گروهی وی نبوده بلکه به علت شناخت نسبت به خود شخص نامزد بوده است. پس این طرح پیش از آن که منافع مردم را تامین کند به نفع احزاب و گروهها تمام خواهد شد.
4) کاهش تعاملات مردمی نمایندگان، وقتی نماینده متعلق به استان شد، به دلیل آن که بخشی از آراء خود را از سطح استان اخذ مینماید به تدریج نسبت به آراء حوزه انتخابیه خود احساس بینیازی میکند و همین امر باعث کاهش ارتباط وی با بدنه جامعه و نتیجتاً موجب کاهش مشارکت در انتخاباتهای بعدی مجلس میشود.
5) ممکن است نمایندگانی صرفا به خاطر حفظ پایگاه رای خود پیگیر توسعه و پیشرفت شهرشان باشند با تصویب و نهایی شدن این طرح این روند کندتر میشود.
6) ایجاد شبهه در انتخابات، اگر شرط کف رای نفر پیروز در حوزه انتخابیهای 15 درصد باشد، اگر دو یا سه نفر مثلا! نامزد «الف» 15 درصد، نامزد «د» 17 درصد و نامزد «ج» 20 درصد آراء را در آن حوزه به خود اختصاص دهند و دست آخر هم نامزد «الف» که در حوزه انتخابیه خود 15 درصد کسب رای کرده با احتساب آرا استان، بیشترین رای را به دست بیاورد، رایدهندگان به نامزدهای «ج» و «د» چه عکسالعملی نشان خواهند داد؟ آیا نخواهند گفت چطور کسی که رای کمتری در شهرستان داشته باید نماینده ما شود؟ آیا همین موجب تنش و چالش در آن حوزه انتخابیه نخواهد شد؟
7) برخی از طراحان استانی شدن، این طرح را نقطه پایان خرید و فروش احتمالی آراء دانستهاند در حالی که اینگونه نیست. در گذشته اگر این تخلف در جایی وجود داشت، شناسایی و کشف آن نیز خیلی راحتتر بود، ولی در این طرح ممکن است در مناطق پرجمعیت استان این تخلف صورت پیچیدهتری به خود بگیرد. یعنی متخلف در نزدیکترین شعبه محل اقامتش رای فروخته شدهاش را به صندوق بریزد، بدون آنکه او را با سواری، مینیبوس و اتوبوس از نقطهای به نقطه دیگر جابهجا کنند. در واقع در گذشته با نظارت و کنترل راههای ورودی و خروجی شهرها توسط مراجع ذیصلاح امنیتی، امکان ممانعت از انجام تخلف فراهم بود و به این ترتیب تخلفات انتخاباتی اگر نگوییم به صفر لااقل به حداقل میرسید اما در این طرح احتمال تخلفات نامحسوس افزایش مییابد.
8) القاء عدم تشخیص مردم شهرستانها، برخی از مدافعان طرح بر این نکته تاکید میکنند که استانی شدن انتخابات مانع قبیلهگرایی میشود، از این منظر مردم شهرستانها ظاهرا صلاح و مصلحت خویش را آن طور که شایسته و بایسته است درک نمیکنند و بدین لحاظ رایشان رنگ و لعاب قومیتی دارد، لذا باید با رای مردم استان، این خلاء را پوشش داد و آن را کیفیتر کرد که چنین نگاهی توهین آشکار به فهم مردم شهرستانهاست.
گذشته از این ضعفها و نقاط ضعف دیگر، تجربه ادغام وزارتخانهها که امروز زمزمههایی در مورد غیرکارشناسی بودن و لزوم بازنگری و تفکیک برخی از آنها به گوش میرسد؛ این احتمال را که در صورت تصویب طرح استانی شدن نمایندگی، روزگاری نه چندان طولانی این طرح نیز به سرنوشت مشابه گرفتار شود و دوباره با طرحی دیگر موضوع به حالت قبل بازگردد که این فرض دور از انتظار نیست. پس شایسته است که از این آزمون و خطا پرهیز شود.