نگاهی به فیلم «اردوگاه اشعه ایکس»
تطهیر گوانتانامو به سبک هالیوود
مهدی امیدی
حضور یک بازیگر ایرانی در یک فیلم درجه سه هالیوودی، عاملی برای توجه به این اثر شد؛ «اردوگاه اشعه ایکس» (Camp X-Ray) یک فیلم آمریکایی به کارگردانی پیتر ستلر است که به زندان گوانتانامو میپردازد. فیلمی که به ادعای برخی، یک اثر ضدجنگ و انتقادی است، اما واقعیت به گونهای دیگر است. حدود دوسال قبل بود که رسانهها از حضور بازیگر فیلم «جدایی نادر از سیمین» که اتفاقا در حین اهدای جایزه به این فیلم نیز در مراسم اسکار حضور داشت، در یک فیلم هالیوودی خبر میدادند. این رسانهها، با ذوق زدگی خاصی، این فیلم را اثری مهم، روشنفکرانه، ضدسیستم حاکم بر ایالات متحده و در اعتراض به شرایط زندان گوانتانامو معرفی میکردند. اما وقتی که فیلم به نمایش درآمد، همه چیز برعکس شد! چون نتیجه کار، یک فیلم به شدت ضعیف و درجه سه از آب درآمد که با برخورد سرد منتقدان و مردم در آمریکا مواجه شد. از طرف دیگر نیز، «اردوگاه اشعه ایکس» نه تنها فیلمی در مخالفت با جنگ و حاکمیت آمریکا نیست که بطور غیرمستقیم به تبلیغ برای حکومت ایالات متحده و تطهیر نمودن خوی جنگ طلب و نظامی آن میپردازد.
یکی از ترفندهای کهنه هالیوود برای جهانی شدن و سیطره بر سینمای کل دنیا، استثمار هنرمندانی از سایر کشورهاست. به طوری که از همان ابتدای تاریخ سینما، استودیوهای تولید فیلم آمریکا به خاطر قدرت مالی خود، سعی میکردند تا هنرمندان کشورهای دیگر را به خدمت بگیرند از امثال فریتز لانگ، ژان رنوار، ماکس فون سیدو، فرناندو ری و میشل سیمون، بازیگران قدیمی سینمای کلاسیک اروپا گرفته تا کارگردانهای معاصرتری مثل آلخاندرو آمنابار و آنگ لی و ... که با کوچیدن از سرزمین خود، مقیم آمریکا شده و در هالیوود به فعالیت خود ادامه دادند. این سیاست درباره سینمای ایران نیز در پیش گرفته شده است و کمپانیهای هالیوودی در صدد هستند که از بازیگران چهره کشور ما نیز در آثار خودشان بهره ببرند. اما نکته قابل تأمل این است که سینماگران ایرانی فقط در ضعیفترین فیلمهای هالیوودی به کار گرفته میشوند. نمونه بارز چنین مسئلهای را میتوان درباره «پیمان معادی» و بازی او در فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» به وضوح مشاهده کرد.
داستان فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» درباره اسارت یک مرد عرب با نام علی (با بازی پیمان عادی) در زندان گوانتانامو آمریکاست. او در گوانتانامو، رفته رفته با یک زندان بان زن (با بازی کریستین اتوارت) دوست میشود و از هر فرصتی برای گفت وگو با وی استفاده میکند. اما سرانجام مأموریت زندان بان به اتمام میرسد.
فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» فاقد فیلمنامه پرکشش و شخصیت پردازی متناسبی است. اغلب صحنههای آن کشدار و اضافه بر نیاز فیلم هستند. به طوری که به نظر میرسد، یک فیلم کوتاه است که بیخودی به آن آب بسته شده است. این فیلم، از همراه ساختن مخاطب و ترغیب او برای دنبال کردن داستان فیلم ناتوان است.
اما از ضعف ساختاری فیلم که بگذریم، مضمون فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» مثل اغلب آثار سینمای آمریکا، ضمن داشتن ژستی روشنفکرانه و منتقدانه اما در نهایت در خدمت حاکمان این کشور است. شاید تنها توفیق فیلم، ظرافت و برندگی خاص آن در توهین و تحقیر مسلمانها باشد. چون این فیلم هم همچون همقطاران هالیوودی خود نگاهی نژادپرستانه و تحقیرآمیز به مردم ساکن در خاورمیانه دارد.در این فیلم، حتی شخصیت علی با بازی معادی هم با اینکه یک مسلمان عرب تحصیل کرده معرفی میشود هم از رفتارهای جنون آمیز و غیرانسانی دور نیست و هر از گاهی کارهایی میکند که تأکید بر توحش اوست. کنتراست (تضاد) شخصیت آرام و مهربان سربازان آمریکایی با روحیه تخاصم جو و خشن زندانیان مسلمان در این فیلم، بدجوری توی ذوق میزند. نتیجه گیری نهایی فیلم از این تضاد این است که افراد اسیر در گوانتانامو، موجودات خطرناکی هستند که مستحقاند در زندان نگهداری بشوند.
تصویر فیلم از درون زندان گوانتانامو نیز کاملا تحریف آمیز و کاریکاتوری است. آنچه در فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» از این زندان به نمایش در آمده، با حکایتها، عکسها و تصاویر مستند مخوف و هراس انگیزی که پیش از این دیده بودیم کاملا در تعارض و تناقض است. در فیلم نشان داده میشود که اگر برخی از زندانیان گوانتانامو شکنجه میشوند، به خاطر بدرفتاریهای خود آنها بوده، وگرنه آمریکا همه نوع وسائل رفاهی را برای این زندانیان فراهم میکند!
در فیلم، تاکید زیادی به علاقه مسلمان تحصیل کرده زندان به کتابهای هری پاتر میشود. نکتهای که سعی در القای قدرت فرهنگی و رسانهای آمریکا دارد. هری پاتر یکی از نمادها و نمودهای فرهنگی و ایدئولوژیکی آمریکاست و اینکه در فیلم، یک مسلمان تحصیل کرده این همه به این کتاب علاقه دارد تأکیدی بر هژمونی فرهنگی ایالات متحده حتی در میان دشمنانش دارد.
در این فیلم میبینیم که همه سربازان آمریکایی آدمهای بدی نیستند و در میان آنها نیز انسانهایی با وجدان پیدا میشود. با این حال سربازی که به خاطر دیدن برخی بدرفتاریهای دچار ناراحتی شده هم حاضر نمیشود ارتش را ترک کند و حتی او نیز به ارتش وفادار میماند.
حضور یک بازیگر ایرانی در یک فیلم درجه سه هالیوودی، عاملی برای توجه به این اثر شد؛ «اردوگاه اشعه ایکس» (Camp X-Ray) یک فیلم آمریکایی به کارگردانی پیتر ستلر است که به زندان گوانتانامو میپردازد. فیلمی که به ادعای برخی، یک اثر ضدجنگ و انتقادی است، اما واقعیت به گونهای دیگر است. حدود دوسال قبل بود که رسانهها از حضور بازیگر فیلم «جدایی نادر از سیمین» که اتفاقا در حین اهدای جایزه به این فیلم نیز در مراسم اسکار حضور داشت، در یک فیلم هالیوودی خبر میدادند. این رسانهها، با ذوق زدگی خاصی، این فیلم را اثری مهم، روشنفکرانه، ضدسیستم حاکم بر ایالات متحده و در اعتراض به شرایط زندان گوانتانامو معرفی میکردند. اما وقتی که فیلم به نمایش درآمد، همه چیز برعکس شد! چون نتیجه کار، یک فیلم به شدت ضعیف و درجه سه از آب درآمد که با برخورد سرد منتقدان و مردم در آمریکا مواجه شد. از طرف دیگر نیز، «اردوگاه اشعه ایکس» نه تنها فیلمی در مخالفت با جنگ و حاکمیت آمریکا نیست که بطور غیرمستقیم به تبلیغ برای حکومت ایالات متحده و تطهیر نمودن خوی جنگ طلب و نظامی آن میپردازد.
یکی از ترفندهای کهنه هالیوود برای جهانی شدن و سیطره بر سینمای کل دنیا، استثمار هنرمندانی از سایر کشورهاست. به طوری که از همان ابتدای تاریخ سینما، استودیوهای تولید فیلم آمریکا به خاطر قدرت مالی خود، سعی میکردند تا هنرمندان کشورهای دیگر را به خدمت بگیرند از امثال فریتز لانگ، ژان رنوار، ماکس فون سیدو، فرناندو ری و میشل سیمون، بازیگران قدیمی سینمای کلاسیک اروپا گرفته تا کارگردانهای معاصرتری مثل آلخاندرو آمنابار و آنگ لی و ... که با کوچیدن از سرزمین خود، مقیم آمریکا شده و در هالیوود به فعالیت خود ادامه دادند. این سیاست درباره سینمای ایران نیز در پیش گرفته شده است و کمپانیهای هالیوودی در صدد هستند که از بازیگران چهره کشور ما نیز در آثار خودشان بهره ببرند. اما نکته قابل تأمل این است که سینماگران ایرانی فقط در ضعیفترین فیلمهای هالیوودی به کار گرفته میشوند. نمونه بارز چنین مسئلهای را میتوان درباره «پیمان معادی» و بازی او در فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» به وضوح مشاهده کرد.
داستان فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» درباره اسارت یک مرد عرب با نام علی (با بازی پیمان عادی) در زندان گوانتانامو آمریکاست. او در گوانتانامو، رفته رفته با یک زندان بان زن (با بازی کریستین اتوارت) دوست میشود و از هر فرصتی برای گفت وگو با وی استفاده میکند. اما سرانجام مأموریت زندان بان به اتمام میرسد.
فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» فاقد فیلمنامه پرکشش و شخصیت پردازی متناسبی است. اغلب صحنههای آن کشدار و اضافه بر نیاز فیلم هستند. به طوری که به نظر میرسد، یک فیلم کوتاه است که بیخودی به آن آب بسته شده است. این فیلم، از همراه ساختن مخاطب و ترغیب او برای دنبال کردن داستان فیلم ناتوان است.
اما از ضعف ساختاری فیلم که بگذریم، مضمون فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» مثل اغلب آثار سینمای آمریکا، ضمن داشتن ژستی روشنفکرانه و منتقدانه اما در نهایت در خدمت حاکمان این کشور است. شاید تنها توفیق فیلم، ظرافت و برندگی خاص آن در توهین و تحقیر مسلمانها باشد. چون این فیلم هم همچون همقطاران هالیوودی خود نگاهی نژادپرستانه و تحقیرآمیز به مردم ساکن در خاورمیانه دارد.در این فیلم، حتی شخصیت علی با بازی معادی هم با اینکه یک مسلمان عرب تحصیل کرده معرفی میشود هم از رفتارهای جنون آمیز و غیرانسانی دور نیست و هر از گاهی کارهایی میکند که تأکید بر توحش اوست. کنتراست (تضاد) شخصیت آرام و مهربان سربازان آمریکایی با روحیه تخاصم جو و خشن زندانیان مسلمان در این فیلم، بدجوری توی ذوق میزند. نتیجه گیری نهایی فیلم از این تضاد این است که افراد اسیر در گوانتانامو، موجودات خطرناکی هستند که مستحقاند در زندان نگهداری بشوند.
تصویر فیلم از درون زندان گوانتانامو نیز کاملا تحریف آمیز و کاریکاتوری است. آنچه در فیلم «اردوگاه اشعه ایکس» از این زندان به نمایش در آمده، با حکایتها، عکسها و تصاویر مستند مخوف و هراس انگیزی که پیش از این دیده بودیم کاملا در تعارض و تناقض است. در فیلم نشان داده میشود که اگر برخی از زندانیان گوانتانامو شکنجه میشوند، به خاطر بدرفتاریهای خود آنها بوده، وگرنه آمریکا همه نوع وسائل رفاهی را برای این زندانیان فراهم میکند!
در فیلم، تاکید زیادی به علاقه مسلمان تحصیل کرده زندان به کتابهای هری پاتر میشود. نکتهای که سعی در القای قدرت فرهنگی و رسانهای آمریکا دارد. هری پاتر یکی از نمادها و نمودهای فرهنگی و ایدئولوژیکی آمریکاست و اینکه در فیلم، یک مسلمان تحصیل کرده این همه به این کتاب علاقه دارد تأکیدی بر هژمونی فرهنگی ایالات متحده حتی در میان دشمنانش دارد.
در این فیلم میبینیم که همه سربازان آمریکایی آدمهای بدی نیستند و در میان آنها نیز انسانهایی با وجدان پیدا میشود. با این حال سربازی که به خاطر دیدن برخی بدرفتاریهای دچار ناراحتی شده هم حاضر نمیشود ارتش را ترک کند و حتی او نیز به ارتش وفادار میماند.