اخبار ویژه
دنیای فکاهی زیباکلام
پس از افتضاح بیسابقه مشاور ارشد رئیس جمهور و بیان سخنانی نادرست درباره تشکیل امپراتوری ایرانی به پایتختی بغداد، موج اعتراضات گسترده داخلی و خارجی متوجه یونسی شد و عده کثیری از شخصیتهای کشور از جمله بیش از یک صد نماینده مجلس، خواستار عذرخواهی و عزل یونسی شدند.
صرفنظر از عدم واکنش دولت به این حاشیهسازیها، در این بین زیباکلام که به اظهارنظرهای شاذ و مطرح بودن در تیترها با مخالفخوانیهای همیشگی بدون توجه به درستی یا نادرستی سخنانش شهره است خود را موظف به دفاع از سخنان نادرست یونسی دانسته و با ارسال نامهای به اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، سخنان یونسی را با سخن وی و دیگر کسانی که از صدور انقلاب به جهان میگویند مقایسه کرده است! این مقایسه و نامه مضحک با واکنشهایی در شبکههای اجتماعی مواجه شده است.
از جمله داریوش سجادی در این باره نوشته: پدیده سیاست در داخل ایران به اهتمام برخی «مشتبهین» از جمله با همت عالی فردی مانند دکتر صادق زیباکلام بشدت مبتذل شده و مرزهای انحطاط را در نوردیده! متأسفانه زیباکلام در کانون این ابتذال «خواسته یا ناخواسته» خود را مبدل به زنگ تفریح سیاست در ایران کرده تا جائی که علیرغم احراز کرسی استادی علوم سیاسی در معتبرترین دانشگاه ایران با قول و فعل خود و بشکلی نامفهوم موجبات تخفیف و تحقیر خود نزد صاحبنظران و سیاستشناسان را فراهم آورده است و دیگر کمتر معمری در سپهر سیاسی ایران را میتوان یافت که ایشان را جدی میگیرد. نامه اخیر زیباکلام به اسماعیل کوثری و اهتمام ایشان در این نامه به نیت دفاع از علی یونسی و اظهارات شاذ ایشان ناظر بر «هژمونی ایران در منطقه» آخرین نمونه از ملاحت کلامی «دکتر» است.
سجادی ادامه میدهد: جناب آقای زیباکلام ظاهراً متوجه این واقعیت توأم با بداهت و صراحت نیستند که معترض اصلی به سخنان ناسنجیده یونسی دولت عراق بود و این وزارت خارجه عراق و «ابراهیم الجعفری» وزیر خارجه عراق بود که در اولویت معترض یونسی و شاذگوئیهای یونسی شدند! خوب است آقای زیباکلام قبل از آنکه کوثری را مخاطب سؤال قرار دهند خود ابتدا پاسخگوی این پرسش باشند که چرا علیرغم آنکه «بقول ایشان» کوثری و هم فکران کوثری همواره به صدور انقلاب اسلامی در عراق مباهات میکنند و بدون لکنت و با صراحت این مباهات را در تریبونهای عمومی ابراز داشته و میدارند اما تاکنون ایشان و هم فکران ایشان نه تنها مورد کمترین اعتراض و گلایهای از جانب دولتمردان عراقی واقع نشده بلکه همین هفته گذشته این «هادی العامری» دبیر کل سازمان بدر عراق بود که به پاس خدمات و زحمات و سلحشوریها و جاننثاریهای سردار قاسم سلیمانی در نبرد با وحوش داعش در تکریت و سلیمانیه خواستار نصب تندیس ایشان در کشورش شد!؟ در حالی که در آن سوی جبهه این یونسی است که بابت بیمبالاتی در اظهاراتش مملکت را به هزینه میاندازد و موجبات ناخرسندی دولت همسایه میشود.
وی خاطرنشان میکند: مشکل زیباکلام ناتوانی ایشان در فهم شکاف موجود در حد فاصل «تدلیس یونسی در کلام» با درخواست «تندیس سلیمانی در عراق» نزد عراقیان است! عجزی که در صورت فائق نیامدن «دکتر» بر آن ایشان را علیالدوام به ماندن در دنیای فکاهی سیاست محکوم نگاه خواهد داشت.
بی وفایی مهدی هاشمی با شریک خود در پرونده استات اویل
همسر شریک مهدی هاشمی در پرونده رشوه استات اویل از اینکه هاشمی رفسنجانی با تبرئه فرزند، همه اتهامات را پای همسر وی مینویسد ابراز گلایه کرد.
به گزارش خودنویس وابسته به نیک آهنگ کوثر «یارغار و همکار مهدی هاشمی در سایت سازمان بهینهسازی مصرف سوخت.»، همسر عباس یزدانپناه یزدی، با اعتراض نسبت به حرفهای هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با شرق نوشت: «آقای هاشمی رفسنجانی به شما به عنوان پدر امید داشتم. چه آسوده و با وجدان جرم را از مهدی به عباس واگذار کردید.»
آتنا یزدی، همسر شریک و مباشر مهدی هاشمی در فیسبوک خود، نسبت به پاسخ هاشمی رفسنجانی به سوالی درباره پرونده پسرش، واکنش نشان داد: هاشمی در پاسخ به خبرنگار روزنامه شرق گفت: «چون دادگاه علنی نیست، نمیتوانم حرفهای آنجا را بزنم. ولی ماحصلی که به من اطلاع داده شده، این است که اینها بدون هیچ دلیلی تعداد زیادی اتهام درست کرده بودند. مثلا همین قضیه استاتاویل قبلا سهبار مطرح شده بود و هر سهبار گفتند که هیچ ردی از مهدی هاشمی در آن نیست و هیچ اسمی از مهدی هاشمی در قراردادی که عباس یزدانپناه بست، دیده نمیشود.» خانم یزدی در فیسبوک خود نوشت: «آقای هاشمی رفسنجانی به شما به عنوان پدر امید داشتم. چه آسوده و با وجدان جرم را از مهدی به عباس واگذار کردید. امروز نه تنها آتنا را، بلکه فرزندان ایران را ناامید کردید!»
به گزارش خودنویس عباس یزدانپناه یزدی، هم کلاسی، دوست نزدیک، مباشر و شریک مهدی هاشمی بنا به گفته پلیس امارات، سال ۲۰۱۳ ربوده شد و بنا به اطلاعات منتشر شده، جان باخته است. در سال ۲۰۰۳، نام عباس یزدی به واسطه دریافت بیش از ۵ میلیون دلار از استاتاویل برای مهدی هاشمی از طریق شرکت هورتون، در رسانههای نروژ و انگلستان مطرح شد. بعدها دادستانی فرانسه، او را همراه با بیژن دادفر به پولشویی و انتقال بیش از ۶۰ میلیون دلار از شرکت توتال به مهدی هاشمی متهم کرد. عباس یزدانپناه همچنین به عنوان رابط مهدی هاشمی با شرکت کرسنت شناخته میشود. او دو سال پیش به عنوان شاهد شرکت کرسنت در دعوای حقوقی با وزارت نفت ایران، مقابل دوربین ویدیویی دیوان داوری لاهه قرار گرفت و شهادت داد. بنا به گفته منابع مختلف، مهدی هاشمی قرار بود براساس قراردادی بلند مدت، سالانه از شرکت کرسنت، کمیسیون دریافت کند. هماکنون سیامک نمازی، از مدیران سابق شرکت آتیه بهار، مدیر استراتژی شرکت کرسنت شده است.
خانواده هاشمی تا سالها هر گونه رابطه مهدی هاشمی و عباس یزدان پناه را کتمان میکردند. سال پیش اما، وحید ابوالمعالی، یکی از وکیلان مهدی هاشمی در فیسبوک خود، عباس یزدانپناه یزدی را «دوست و رازدار همیشگی مهدی» خواند.
آتنا یزدی در کامنتهای فیسبوک خود تاکید کرده که عباس، جان خود را بر سر دوستی با مهدی هاشمی گذاشته است؛ «مگر نه اینکه عباس جان فدا کرد در قبال دوستی!!! مهدی جان! نمیدانم چه ترسی ست؟ یا چه داستانی! فقط میدونم که دلم به اندازه دنیا گرفته و از بی وجدانی و بی خیالی در قبال دوست همیشه دوست در عجبم!»
پس از ناپدید شدن عباس یزدانپناه یزدی، همسر وی، علت را ارتباط و دوستی عباس با مهدی هاشمی خواند.
یادآور میشود در پرونده شرکت استاتاویل بالغ بر ۵ میلیون دلار رشوه مبادله شده است.
دولت به جای درمان اقتصادی مشغول نظریهپردازی است
مدیریت اقتصادی دولت دچار مشکل است چون به جای انجام مسئولیت نظریهپردازی میکند.
محمدقلی یوسفی اقتصاددان عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبایی درباره عملکرد اقتصادی دولت و موضوع رونق اقتصادی گفت: ما سیاست روشنی را از سوی دولت در قبال بنگاههای تولیدی نداشتهایم.
بانک مرکزی مدعی بود که قرار است بنگاهها را به چند بخش تقسیم کند تا براساس اولویتهای آن تقسیمبندی، دولت به آنها یارانه و تسهیلات بدهد. در این میان مشخص نیست که ما باید به ادعاهای بانک مرکزی و وزارت صنعت و معدن توجه کنیم یا در نهایت به آمارها و نظرات سخنگوی دولت در مورد کمبود منابع اعتنا کنیم؟ هر چند بنده امیدوار هستم که دولت بالاخره در این زمینه در تعیین مواضع اقتصادی با یکدیگر هماهنگ باشند.
وی در مصاحبه با روزنامه آرمان تصریح کرد: واقعیت این است که دولت به رغم رویکردهای مثبت در زمینه سیاست خارجی، با خطاهایی در زمینه سیاستگذاری اقتصادی مواجه است. سیاستهای تولیدی دولت هنوز نتوانسته نیازهای تولیدکنندگان را رفع کند. اینکه دولت قادر به پرداخت یارانه بخش تولید نیست، خود معلول نارساییهای دیگر دولت در زمینه رکود تورمی است. مبارزه با رکود تورمی خود شروعی برای ایجاد یک چرخه اقتصادی صحیح برای توانمندسازی دولت است. در حقیقت این ویژگی دولت توانمند است که میتواند به تولیدکنندگان یارانه بدهد. این توانمندی در گروی این است که سیاستهای دولت در جهت رفع رکود تورمی باشد اما به نظر میرسد دولت عکس این روند را در نظر داشته است.
یوسفی خاطر نشان کرد: به نظر من اگر دولت به جای اینکه مانند یک پزشک بیماریها را شناسایی و درمان کند، به نظریهپردازی بپردازد، این روند ادامه خواهد داشت. ما در شرایطی هستیم که هر کدام از مسئولین و افراد صاحب منصب به جای حل مسائل کشور به دنبال این هستند تا نظرات خود را در مورد مسائل مختلف اجرایی طرح کرده و نسبت به گذشته انتقاد کنند...
وی با ناکار آمد توصیف کردن بسته رکود تورمی دولت گفت: باید پرسید آیا مسئولان دولت این حق را دارند که مردم را مجبور کنند که تا در راستای رشد اقتصادی به کارهایی که در توان یا در چارچوب منافعشان نیست، مبادرت ورزند یا هزینههای اضافی بدهند؟ این پرسشی است که به نظر بنده مورد توجه قرار نگرفته است.
یوسفی گفت: خطای دیگر مسئولین اجرایی کشور در حوزه اقتصادی، تلاش برای پر کردن کسری بودجه دولت بدون توجه به علل بروز آن است. به جای اینکه ما به کاهش هزینهها فکر کنیم، دولت هزینههای خود را ثابت فرض میکند و تیم اقتصادی آن هزینهها را تأیید میکند و همه مشکلات کشور را ناشی از کاهش منابع درآمدی خود میداند این اشتباهی است که موجب میشود دولت تمرکز خود را روی مسائلی مثل سیاست خارجی، مسئله فروش نفت و یا جوایز صادراتی و... بگذارد حال که دولت به هزینههای اضافی توجه ندارد و آن را ثابت فرض میکند و اگر برای برطرف کردن هزینههای خود به منابع کافی دست پیدا نکند، به سراغ ضعیفترین بخشهای اقتصاد میرود. در ردیف بودجهای کشور برخی سازمانهای مصرفکننده و بدون راندمان و بازدهی وجود دارند که دولت با کاهش هزینههای آنان میتواند بخش زیادی از هزینههای کشور را کاهش دهد... باید فکری در حوزههای تشریفاتی و اداری کرد.
کاهش تورم واقعیت دارد یا دو برابر شدن نرخ سود بانکی
رئیس انجمن انبوهسازان مسکن سیاستهای دولت در زمینه مسکن را تورمزا و ضد اشتغال توصیف کرد.
مجتبی بیگدلی کارآفرین و رئیس انجمن انبوهسازان مسکن در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: بنده شخصا با آقای دکتر روحانی صحبت کردم و با افکار ایشان آشنا هستم. ایشان فردی معتقد به اقتصاد اسلامی مبتنی بر بازار هستند. اما این موضوعی که ما بیاییم و همهچیز را تعطیل کنیم که قیمتها پایین بیاید رویه غلطی است. ما معتقدیم که وزارت راه و شهرسازی متاسفانه نتوانسته نقش بالنده خود را عملیاتی و اجرا کند. دولت باید در زمان رکود مسکن، کارآفرینان را تشویق کند چرا که ما هر ساله به 1/5 میلیون مسکن نیاز داریم، چون در کشور ما سالانه یک میلیون ازدواج شکل میگیرد. جامعهشناسان و اقتصاددانان پیشبینی کردهاند که در بازه سالهای 85 تا 95 ما بیشترین نیاز را به مسکن داریم، چون جمعیتی که در دهه اول انقلاب به دنیا آمدهاند دراین بازه به سن ازدواج میرسند.
وی میافزاید: نیاز به 1/5 میلیون واحد مسکن هم میتواند فرصتی برای ایجاد اشتغال باشد و هم میتواند تهدیدی برای اقتصاد کشور قلمداد شود. همه اقتصاددانان دولتی در زمان رکود اقدام به اعطای پروانه رایگان میکنند، ما نمیگوییم رایگان شود اما نصف قیمت را دولت سوبسید بدهد. در این شرایط در کل دنیا وام ساخت را تکرقمی میکنند و مابهالتفاوت را دولت از جیب خودش هزینه میکند و یک تشویقات خاصی در زمینههای آب، برق، گاز، فاضلاب، ثبت اسناد و دارایی ایجاد می کنند. ما اینها را که انجام ندادیم هیچ، همهچیز را تعطیل کردیم. نتیجه این ناکارآمدیها در آمارهای بانک مرکزی و سازمان آمار مشهود است، مبنی بر اینکه 80 تا 90 درصد در زمینه اخذ پروانه با کاهش روبهرو بودیم.
بیگدلی در ادامه با اشاره به ادعای کاهش تورم از 44 درصد به 17 درصد میگوید: سود تسهیلات مسکن مهر رقمی بین 5 تا 7 درصد بود و سایر تسهیلات مسکن با سود 16 درصد ارائه میشد، اما در حال حاضر دولت مدعی است که تورم را به زیر 17 درصد رسانده است اما در این شرایط نرخ سود تسهیلات را به 2 برابر افزایش دادیم، با اینکه علم اقتصاد میگوید زمانی که تورم به نصف کاهش پیدا میکند نرخ سود بانکی باید به یک پنجم تعدیل شود اما ما چه کردیم؟ تورم را به کمتر از نصف کاهش و سود بانکی را افزایش دادیم، این موضوع کمر کارآفرین را میشکند. من به آقای نهاوندیان در ملاقات حضوری با صدای بلند گفتم که آقای روحانی یک سیاستمدار و یک دیپلمات ارشد خبره هستند ولی ایشان اقتصاددان نیست و شما به عنوان یک اقتصاددان در دولت حضور دارید. شما در این جریان حمایت از افزایش نرخ بهره همراهی نکنید. این جریان مردم و اقتصاد را دچار مشکل میکند، اما توجیه آنان این است که یک برهه زمانی بانکها ضربه خوردند و حالا آنها را آزاد میگذاریم تا هر کاری که میخواهند انجام دهند.
رئیس انجمن انبوهسازان مسکن میافزاید: ما باید کارآفرینان را تشویق به فعالیت در زمینه مسکن کنیم و به آنها روحیه دهیم تا فرار را بر قرار ترجیح ندهند. انبوهساز یعنی کارآفرین و صنعت ساختمان معادل با 1200 گروه شغلی است، یک میلیون ساختمان یعنی 1 میلیون یخچال و تلویزیون و به طور کلی یک میلیون اسباب مورد نیاز زندگی که این خودش به معنای ایجاد فرصتهای شغلی مختلف است تحقق این تعداد مسکن تولید 40 میلیون تنی سیمان را به همراه دارد، یعنی رونق صنعت فولادسازی و مصالح شاخص ساختمانی را موجب میشود.
وی با تأکید بر واگذاری وام مسکن میگوید: این وامها ایجاد کارآفرینی میکنند و من بر خلاف برخی معتقد نیستم که پول وامهای مسکن مهر که در زمان آقای احمدینژاد پرداخت شد، پرفشار بود. مسکن مهر یک خدمت بسیار بزرگی بود و تورم آن زمان ناشی از 120 هزار میلیارد تومان پولی بود که به عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت شد. وام مسکن مهر در طی 8 سال تزریق شد و خروجی آن کارآفرینی بود. اما اینکه دولت در زمینه حمایت از کارآفرینان چه اقداماتی میتواند انجام دهد باید بگویم که دولت باید تسهیلات را راحتتر در دسترس قرار دهد. زمین رایگان به انبوهسازان بدهند تا تولید صورت گیرد، دولت بخشی از هزینههای پروانه، آب، برق، گاز را بپذیرد و به فعالان حوزه مسکن یارانه بدهد. در حال حاضر کارآفرین با فعالیتهای مولد تولیدی در بخش مسکن قهر کرده و به کنجی کشیده شده است، باید تولیدکننده را از کنج عزلت بیرون کشید و او را تشویق کرد، اما اینکه در لفظ بگوییم حمایت میکنیم اما در عمل سود بانکی را 2 برابر کنیم این چه حمایتی است؟ باید بین دولت و تولیدکنندگان یک تعامل و آشتی برقرار شود تا بازار مسکن مجددا رونق بگیرد.