مدیرانی که مقصر هستند و هنوز روی "دور باطل" قدم برمیدارند
آنچه مسلم است، این روزها فوتبال ایران روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارد. کافی است نگاهی به سرمربیان لیگ برتر بیندازیم تا متوجه شویم که تنها افشین ناظمی است که مربیگری را به تازگی شروع کرده است و بعد از او مهدی تارتار و گلمحمدی با آغاز کارشان در سال 88 تازه کارترین مربیان لیگ برتری هستند. البته در تیم ملی امید هم شاهد چنین رویه ای هستیم. کنار رفتن علیرضا منصوریان از سرمربیگری تیم ملی زیر 22 سال و آوردن وینگادا مشخص نیست با چه توجیهی اتفاق میافتد و حضور بوناچیچ برای سومین بار در کرمان هم از آن دست اتفاقاتی است که نمیتوان آن را توجیه کرد.
امثال بوناچیچ درحالی در ایران صاحب تیم میشوند که عابدزادهها، خاکپورها، احدیها، پاشازادهها، منصوریانها، مهدویکیاها، هاشمیانها، زرینچهها، عبدیها و ... بدون تیم هستند و هیچ کس حاضر نمیشود به آنها تیم دهد. امثال گلمحمدی و تارتار احتمالا خوش شناس بودند که مسئولان وقت صبا و راه آهن تیمهایشان را برای مدتی به آنها سپردند تا قابلیتهایشان را نشان دهند. وضعیت فوتبال ایران درحال حاضر به سمت سقوطی مرگ آور پیش میرود و فوتبالی بدون پدیده و مربی با افکار جدید نتیجهاش همان میشود که کیروش ترجیح میدهد بیشتر به دنبال بازیکنانی باشد که در خارج از ایران بازی میکنند. علاقه مندان فوتبال حتما به خاطر دارند که امیر قلعهنویی در چه سنی سکان هدایت استقلال را برعهده گرفت و با سه سال فرصتی که به او داده شد افتخارات زیادی را برای خودش و این تیم جمع آوری کرد. راه حل معضل فعلی فوتبال ایران را شاید باید در ترس مدیران یا نقش دلالها جست وجو کرد اما به نظر میرسد که شاید خود فدراسیون هم بتواند کمی در این میان گام بردارد. انتخاب مربی داخلی جوان برای تیمهای پایه گامی مثبت در جهت بها دادن به سرمایههای ملی ماست.
امثال بوناچیچ درحالی در ایران صاحب تیم میشوند که عابدزادهها، خاکپورها، احدیها، پاشازادهها، منصوریانها، مهدویکیاها، هاشمیانها، زرینچهها، عبدیها و ... بدون تیم هستند و هیچ کس حاضر نمیشود به آنها تیم دهد. امثال گلمحمدی و تارتار احتمالا خوش شناس بودند که مسئولان وقت صبا و راه آهن تیمهایشان را برای مدتی به آنها سپردند تا قابلیتهایشان را نشان دهند. وضعیت فوتبال ایران درحال حاضر به سمت سقوطی مرگ آور پیش میرود و فوتبالی بدون پدیده و مربی با افکار جدید نتیجهاش همان میشود که کیروش ترجیح میدهد بیشتر به دنبال بازیکنانی باشد که در خارج از ایران بازی میکنند. علاقه مندان فوتبال حتما به خاطر دارند که امیر قلعهنویی در چه سنی سکان هدایت استقلال را برعهده گرفت و با سه سال فرصتی که به او داده شد افتخارات زیادی را برای خودش و این تیم جمع آوری کرد. راه حل معضل فعلی فوتبال ایران را شاید باید در ترس مدیران یا نقش دلالها جست وجو کرد اما به نظر میرسد که شاید خود فدراسیون هم بتواند کمی در این میان گام بردارد. انتخاب مربی داخلی جوان برای تیمهای پایه گامی مثبت در جهت بها دادن به سرمایههای ملی ماست.