ما انقلابی هستیم، منفعل نیستیم...
این روزها جملهای از رهبری عزیز در اینستاگرام ذهنم را مشغول ساخته که دلیل رونق روز افزون جشنهای نیمه شعبان را در مقایسه با کم رونقی ایام الله دهه فجر به خوبی نشان میدهد.
عاطفه صادقي
رهبر عزیز در 11 بهمن ماه سال 69 فرمودند: «برگزاری دهه فجر، باید مثل برگزاری جشن نیمه شعبان باشد.»
در برگزاري جشنهاي میلاد حضرت حجت ارواحناله الفداء از كودكاني كه با مراجعه به منازل و درخواستهای نجیبانه و خالصانه كمكهاي مردمي, جمعآوری میکنند تا جواناني كه ايستگاه هاي صلواتي شربت و نذري راه میاندازند تا بانوانی که به پخت آش نذری مشغول میشوند، همه و همه در فرايند برگزاري اين جشن ديني مشاركت دارند. درحالی که آنچه جایش در جشنهای دهه فجر به شدت خالی است حضور خودجوش مردم است.
«نكته اساسى در انقلاب ما اين بود كه نقش مردم با پيروزى انقلاب تمام نشد؛ و اين از حكمت امام بزرگوار ما و ژرفنگرى آن مرد حكيم و معنوى و الهى بود. او ملت ايران را بدرستى شناخته بود، ملت ايران را باور كرده بود، به سلامت و صداقت و عزم راسخ و توانائىهاى ملت ايران ايمان داشت. همان روزها بعضىها بودند كه ميگفتند خيلى خوب، انقلاب پيروز شد، مردم برگردند بروند خانههاشان. امام محكم ايستاد و كارها را به مردم سپرد.» (بيانات در سومين نشست انديشه هاي راهبردي 14/10/90)
اصولا برگزاری جشنها و مراسمهای یادبود واجد دو کار ویژه اساسی است: اول نقش هویت بخش و دوم نقش مقبولیت و مشروعیت بخش. پساز مرحله ايجاد و تثبيت هر نظام سياسي، آنچه عامل بقا، تداوم و ثبات نظام سياسي در دراز مدت خواهد شد، انتقال مفاهيم و ارزشهاي موجد انقلاب و نظام سياسي به نسلهاي بعد در راستاي تربيت انقلابي و ايماني آنهاست.
دهه فجر به عنوان بهترين زمان برای معرفي ارزشها، آموزهها و چرایی انقلاب اسلامي ايران به نسل هاي بعد, بستر مناسبی است که متاسفانه هر ساله به نوعی مواجهه درخوری با آن نمیشود و ظرفیت چنین فرصتی مغفول میماند. حضور و مشارکت مردم در ایام الله دهه فجر علاوه بر آن که بستر مناسبی برای انتقال مفاهيم به نسلهاي جديد است، خواه ناخواه محفلی را برای بیان انتظارات و مطالبات مردم، در ساختار یک شاد جهتمند فراهم میسازد. مردم به راحتی در قالب برنامههای خویش «آنچه بايد باشد» و «آنچه هست» را مورد مقايسه قرار مي دهند. چنين رويكردي در بطن خود علاوه بر آنکه موجب رشد و بالندگي نظام سياسي و غناي هويتي و محتوايي انقلاب خواهد شد، بستر مناسبی برای طرح مطالبات مردمی و شنیدن درد دل آنان است.
جشنهاي پیروزی انقلاب اسلامی اگر براي متولدين نيمه اول دهه 60 يادآور اجراي برنامه هاي متنوع گروه سرود و نمايش در مدارس است، در شرايط كنوني و براي نسل جديد به دليل اولويت سياستهاي آموزشي به يك برنامه عموما استماع سخنراني خشك و بدون خلاقيت آن هم به زور بخشنامه معلمهاي پرورشي تبديل شده است. در قاب صدا و سیما نیز در یک رویکرد تدافعی نسبت به رسانههای بیگانه، تهیه مستندهایی ناظر بر روایتهای مختلف تاریخی از زبان انقلابیون یا درباریان رژیم منحوس گذشته و یا تصاویر آرشیوی در دستور کار قرار میگیرد. مستندهایی که اگرچه قابل تقدیراند ولی کافی نیستند و این آسیب را دارند که انقلاب را به یک امر تاریخی تقلیل دهند.
چرا صدا و سيما و مراكز فرهنگي جز پخش سرودها و آهنگهاي حماسي اوايل انقلاب، چاپ و نسب صفحه اول روزنامههاي آن زمان، کمتر حرف نو و جديدي بعد از 30 سال دارند؟! آن مردمي كه اجازه نميدادند دخترانشان به دليل فضاي ضدديني و بدون حجاب جامعه، ادامه تحصيل دهند و اكنون به آنها فرصت حضور اجتماعی فعالانه مي دهند كجاي اين تصاويرند؟!
مردم روستاهايي كه انقلاب و امام خميني(ره) به آنها عزت و كرامت داد و آنها ولايت امام خميني(ره) را در عين محروميت با جان و دل پذيرا شدند كجاي اين برنامههای فرمايشياند؟!
متاسفانه ترسيم انقلابي غير مردمي و خالي از آرمان آنقدر مداوم شده كه ديگر عدم مشاركت مردم در جشنهاي بيرمق و غيرهمگاني ايام الله دهه فجر نه تنها به چشم نميآيد بلكه ضرورت همراهي نسل جديد در برگزاري هر چه باشكوه اين جشنها نيز كاملا از ياد رفته است.
واقعیت آن است که ما، نسلی که خود را فرزندان معنوی امام روح الله و انقلاب اسلامی میدانیم، در این جشنها و مستندها جایی نداریم. در حالیکه مطابق فرموده رهبری عزیز قبل از دانشجو بودن یا مادر بودن یا شاغل بودن یک «انقلابی» هستیم.
آنچه مد نظر ماست تغيير فرايند جشن هاي دهه فجر از رويكرد دولتي و ساختار فعلی به رويكردي مردمي است. منتها برای تحقق آرمان و دغدغه یمان دست روی دست نگذاشتیم بلکه آستین همت را بالا زدیم؛ مطالب و یادداشتهایی که در این مجال تقدیم میشود حاصل تلاشهای جمعی از بانوان جوان و انقلابی اصفهان است که اگرچه هیچ کدام حتی در زمانه انقلاب به دنیا نیامدهاند ولی هویتشان با انقلاب و آرمانهایش گره خورده است.
این جنس نوشتن بانوان جوان انقلابی به دو دلیل اتفاق مبارکی است؛ اول، به دلیل خودجوش بودن تشکیل گروهی برای نوشتن و قلم زدن پیرامون باورهای انقلابی بدون سر و صدا و بدون وابستگی و تحمیل بار به هیچ نهاد و ارگانی و دوم آستینها را بالا زدن و کمر همت را بستن و به وسط معرکه آمدن نسلی که اگرچه در ایجاد انقلاب نقشی نداشته ولی میخواهد در بقا و استمرارش، فعالانه و امیدوارانه، با جان و دل ایستادگی و مشارکت نماید. امید که مقبول ولی نعمت انقلابمان واقع شود.