کد خبر: ۳۲۳۰۵۵
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۹

اهمیت پالایش دولت از شبکه فریب و تحریف(یادداشت روز)

1) اواخر فروردین امسال، رئیس و یک عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت، به همراه دبیرکل حزب کارگزاران، با گمراه کردن افکار عمومی، وانمود می‌کردند توافقی قریب‌الوقوع با ترامپ در راه است که موجب سرازیر شدن 1000 تا 2500 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی به کشور خواهد شد. دو ماه بعد، حمله هماهنگ اسرائیل و آمریکا به ایران، نشان داد که آن فضاسازی، چیزی جز نقش‌آفرینی در عملیات فریب دشمن نبوده است. هشت ماه بعد، روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، بی‌آنکه از مردم و دولت عذرخواهی کند، سرگرم ارائه روایت وارونه دیگری، با مضمون شکست در جنگ(!) و لزوم پذیرش آن است!
2) این روزنامه تا چند هفته قبل از خیانت آمریکا به مذاکرات، مشغول بازار گرمی درباره سراب توافق و «سرمایه‌گذاری 2000 میلیارد دلاری»
بود. اما دیروز، به قلم محکوم پرونده فروش اطلاعات، ایران را طرف شکست خورده جنگ وانمود کرده و نوشت: «پایان برخی از بازی‌‌ها فقط با شکست یک طرف و پیروزی طرف مقابل تعریف می‌‌شود. نتیجه برخی دیگر از بازی‌‌ها، با یک پیروزی و یا یک شکست معلوم نمی‌شود... در بازی سیاست خارجی ایران، اگر این بازی را وجودی کنیم، به طور طبیعی انتظار می‌‌رود بازنده نهائی باشیم. در بازی وجودی میان ایران و طرف ‌های مقابل، هیچ چشم‌‌انداز روشنی وجود ندارد. روند‌ها و داده‌ها خیلی روشن هستند که کدام طرف، بازنده بازی وجودی است. به نظر می‌‌رسد برخی نیروها علاقه دارند بازی کنونی سیاست خارجی را وجودی تعریف کنند، لذا شکست را به منزله پایان بازی می‌‌دانند، در نتیجه می‌‌خواهند تا حصول نتیجه نهائی که معلوم است چیست، ادامه دهند. در حالی که شطرنج ‌بازان خوب می‌‌دانند که در چه زمانی و پیش از مات شدن، بازی را واگذار کنند و دنبال بازی بعدی بروند.... بیایید از این منظر به ماجرای هسته‌ای و روابط خارجی نگاه کنیم، قطعاً راه خروج موفقیت‌آمیز پیدا می‌‌شود».
3) شبکه تحریف، هم اصرار دارد از حافظه عمومی، تجربه‌زدایی (عبرت‌زدایی) کند و هم روایت وارونه از تحولات ارائه دهد. مگر نه اینکه مذاکره را بدل از تهدید و تحریم وانمود می‌کردند و این هر دو را با مذاکره به ارمغان آوردند؟ بازی با کلمات و رؤیا اندیشی، چگونه می‌تواند در برابر واقعیت دوام بیاورد؟ مگر زمانی که خاتمی شعار گفت‌و‌گوی تمدن‌ها داد و سال گفت‌و‌گوی تمدن‌ها تصویب شد، دولت یاغی آمریکا به افغانستان و سپس عراق حمله نکرد، و با وجود همکاری دولت خاتمی در اشغال افغانستان، ایران را محور شرارت نخواند و تهدید به حمله اتمی نکرد؟!
4) نتیجه تعامل تیم روحانی و ظریف با آمریکا، توافق معیوبی شد که حریف می‌توانست گروکشی کند، باج مضاعف بخواهد و به سادگی آب خوردن، زیرش بزند. افتضاح چنان بزرگ بود که سعید لیلاز، عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفت: «ما با غرب، قرارداد امضا کردیم. گرچه مکانیسم ماشه را آن موقع بلد نبودم. من به وزیر خارجه اعتماد می‌کنم. حتما ۲۰ تا کارشناس مالی، امنیتی هستند، میگن آقا اینجاش اینه. کاری که من هر بامداد در شرکت خود می‌کنم؛ وقتی قراردادی می‌خواهم امضا بکنم، از ۵۰۰ جنبه به آن نگاه می‌کنم. [آقای ظریف!] در چهلمین سال فعالیت اجازه نداری بگویی اینجایش را ندیده بودم! مکانیسم ماشه، یعنی زیر قرارداد ۳۰- ۴۰ برگی بنویسی: هر کی خواست بزند زیر پاتیل قرارداد، می‌تواند، هر وقت دلش خواست؛ با بهانه یا بی‌بهانه! در واقع تو قرارداد امضا نکردی!».
5) اما روایت جنگ! چه شد که نتانیاهو و ترامپ، دست به دامن واسطه‌ها برای توقف جنگ و آتش‌بس شدند؟ مگر نه اینکه نتانیاهو، در روزهای اول جنگ دعوت به آشوب کرد و گفت کار جمهوری اسلامی تمام است؟! جنگ به اعتراف محافل عبری و غربی، ملت ایران را همدل‌تر، و جمهوری اسلامی را قدرتمند‌تر کرد، به ویژه اینکه ایران، ضربات راهبردی بی‌سابقه‌ای را وارد کرد و پایگاه‌‌های نظامی، مقر موساد و اطلاعات نظامی ارتش، ساختمان بورس، پالایشگاه و نیروگاه حیفا، نیروگاه برق اشدود، صدها بلوک ساختمانی، و مرکز تحقیقاتی وایزمن را درهم کوبید. ضربات چنان دقیق و عمیق بود که ترامپ گفت: «اسرائیل واقعاً ضربه خیلی سختی خورد؛ خصوصاً در روزهای آخر. وای پسر! اون موشک‌های بالستیک خیلی از ساختمان‌ها رو نابود کردند».
6) اما روایت جنگ از زبان محافل غربی و عبری:
- یوسی میلمن تحلیلگر صهیونیست: سرخوشی ما زیاد دوام نیاورد. آیا اصلاً لازم بود وارد جنگ شویم، آن‌ هم در برابر ایرانی‌‌ها؟ آنها در ۸ سال جنگ فرسایشی با صدام، فداکاری نشان دادند.
-معاریو: لایه‌‌های پدافندی اسرائیل، آشکارا فرو پاشید و اوضاع، وخیم‌‌تر هم می‌شود.
- یدیعوت آحارونوت: مکان‌هایی که موشک‌های ایران اصابت کرده‌، شبیه میدان جنگ شده. ویرانی‌های تل ‌آویو، دیوانه ‌‌کننده است.
- گزارشگر BBC: در تل ‌آویو با هر کس حرف می‌‌‌زنم، آثار ناامیدی و استیصال را می‌‌‌بینم. شگفتی‌‌های ایران در راه است. اسرائیل، انتظار نداشت حملات ایران، این ‌قدر گسترده باشد و پدافندش، خسته و مستهلک شد.
- خبرنگار سی‌ان‌ان: ترس و هرج‌ ومرج، خیابان‌‌های تل ‌‌آویو را پر کرده؛ همه جا مملو از آوار است. موشک ‌های ایران، بسیار دقیق عمل کردند و قادر به مانور پیچیده هستند.
- واشنگتن‌ پست: اسرائیلی‌‌ها از رگبار موشک‌‌ها فلج شده و در حال از دست دادن حس امنیت همیشگی هستند.
- ان‌بی‌سی به نقل از مقام اسرائیلی: ایران می‌‌تواند حجم شلیک موشک‌ها را تا ۵ ماه ادامه دهد.
7) همچنین این روایت‌ها را بخوانید:
-هاآرتص: همه ‌چیز فلج شده. به این شکل نمی‌‌توان زندگی کرد. جامعه اسرائیل نمی‌تواند برای مدت طولانی تحمل کند.
- اوری گلدبرگ، تحلیلگر صهیونیست: فکر نمی‌کنم اسرائیل در جنگ فرسایشی دوام بیاورد. تعداد زیادی از موشک‌‌های ایران به هدف خوردند و خسارات مرگباری وارد کردند. ما توان جنگیدن با ایران را نداریم.
-گزارشگر شبکه العربی در تل ‌آویو: پیروز میدان، موشک ‌های ایرانی هستند که توانستند پیشرفته‌ترین سامانه‌‌ها را شکست دهند و همه را شگفت ‌زده کنند. این حجم گسترده از دقت و ویرانگری موشک‌ها، پروپاگاندای اسرائیل را حتی نزد خود اسرائیلی‌ها زیر سؤال برده و سکانس پایانی جنگ است.
- سرلشکر گیورا آیلند، رئیس سابق شورای امنیت اسرائیل: منافع ما در پایان ‌دادن به جنگ و آتش ‌بس بود.
- پروفسور ایال فروختر: پس از جنگ با ایران،۷۰ درصد اسرائیلی‌ها دچار اختلالات روانی و آسیب‌های روحی شده‌اند.
- کانال ۱۲ اسرائیل: ما نتوانستیم ایران را شکست دهیم. اکنون جهان عرب از موفقیت ایران، حس پیروزی دارند.
- اسکات ریتر، افسر سابق پنتاگون: پدافند اسرائیل و تاد آمریکا، در مقابل موشک‌‌های ایران به زانو درآمدند.
- روزنامه انگلیسی دیلی ‌میل: موشک‌های ایران، صحنه‌‌هایی آخرالزمانی در اسرائیل آفرید.
8) یک ماه قبل، ژنرال تامیر ‌‌هایمن، رئیس مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (رئیس سابق اداره اطلاعات نظامی ارتش) در میزگرد بررسی فعالیت‌‌های ایران در آفریقا گفت: «ایران، خود را بازیگر جهانی مشروع می‌داند؛ کشوری با تاریخ طولانی و وارثِ یک امپراتوری‌ که باید شکوهش را پس بگیرد؛ شکوهی که بر اثر مداخلات غرب ربوده شده و دولتی دست ‌نشانده به جایش گذاشته شده بود. اکنون، دوره احیای نقش جهانی است. تا آنجا که اطلاع دارم، ایرانی‌‌ها هرگز تسلیم نمی‌‌شوند و در برابر فشار خارجی سر فرود نمی‌آورند. من ندیده‌ام کنار بکشند و رها ‌کنند. مدام خود را بازآفرینی می‌‌کنند و ستون‌‌های پیشین امنیت ملی‌ را باز تعریف می‌کنند. اگر یکی از ستون‌ها، یعنی ظرفیت هسته‌‌ای تضعیف شود، راهی برای ظرفیت‌‌سازی جایگزین پیدا خواهند کرد. اگر شبکه نیابتی و حضور جهانی‌‌شان دچار چالش شود، آنجا هم خود را بازآفرینی خواهند کرد».
9) در همان میزگرد، رَز زیمت کارشناس امور ایران گفت: «می‌خواهم درباره‌ برداشت اشتباهی حرف بزنم که متأسفانه زیاد تکرار می‌‌شود؛ اینکه ایران و محور شیعی تضعیف شده‌اند. این، اشتباه است. ایران و محور مقاومت، از پا نیفتاده‌اند. در کنار فشارها و محدودیت‌ها، ایران همچنان فرصت‌های فراوانی دارد. کسی گفته بود تفاوت میان ایران و اسرائیل این است که ایران، هر تهدیدی را به فرصت تبدیل می‌‌کند، و اسرائیل، بر عکس. موضوع دیگر، قدرت نرم ایران است. امروز رسانه ملی ایران به زبان سواحیلی فعالیت می‌‌کند، جهاد سازندگی ایران در پروژه‌های توسعه کشاورزی در آفریقا فعال است، و فعالیت گسترده تبلیغاتی ایران هم در شبکه‌‌های اجتماعی جریان دارد. قدرت نرم ایران امروز به دیپلماسی فرهنگی، آموزشی و تکنولوژیک گسترش یافته است». 

10) آمریکا می‌خواست افغانستان را «ویتنام شوروی» کند، اما خودش هم در باتلاق افتاد. هفت هزار میلیارد دلار را در جنگ‌های نافرجام منطقه نابود کرد و از رقبا عقب افتاد. در حالی که دولت آمریکا با 38 هزار میلیارد دلار بدهی و به خاطر بحران کسری بودجه و اختلاف با کنگره، به 42 روز تعطیلی اجباری (خانه نشین کردن بدون حقوق چند میلیون کارمند) تن می‌داد، تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی آمریکا اذعان کرد: «برای دهه‌ها، سیاست خارجی ما در چرخه‌ بی‌‌پایان تغییر رژیم و ملت‌سازی گرفتار بود و نتیجه آن، هزینه‌‌های تریلیون دلاری، و در بسیاری موارد، ایجاد تهدیدات امنیتی بزرگ‌‌تر بوده است».
11) آمریکا به اذعان خیلی‌ها در ایالات متحده (رابرت کندی، جان مرشایمر، نیویورک تایمز و...)، بانی جنگ اوکراین، برای «از پا درآوردن روسیه» بود. این، علاوه ‌بر خیانت دیگر، در واداشتن اوکراین به خلع سلاح اتمی بود. حالا هم زلنسکی (قهرمان پوشالی غربگرایان) می‌گوید: «این یکی از سخت‌‌ترین لحظات تاریخ است. اوکراین باید میان عزت و شرافت، یا خطر از دست ‌دادن شریک و متحد کلیدی (آمریکا) یکی را انتخاب کند». او البته اختیاری از خود ندارد و بنابراین، عزت و شرافت و تمامیت ارضی را باز هم خواهد فروخت؛ و حال آن که چند ماه قبل هم، نیمی از معادن اوکراین را به ترامپ واگذار کرد!
12) اکنون با وجود این عبرت، و عبرت‌های برجام و پنج دور مذاکره با ترامپ، چرا کسانی در ایران همچنان نسخه مذاکره و معامله با وی می‌پیچند؟ از آن بدتر، چرا دروغ ارسال پیغام از سوی آقای پزشکیان به ولیعهد سعودی و ترامپ را منتشر کردند؟! آقای پزشکیان حتما دستور بررسی بدهد که با وجود تکذیب شایعه مذکور از سوی چهار منبع رسمی (سخنگوی دولت، رئیس سازمان حج، سخنگوی وزارت خارجه، و سفیر ایران در عربستان)، چرا روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، به همراه روزنامه‌های زنجیره‌ای دیگر مثل سازندگی و شرق و هم‌میهن، دو روز متوالی سعی کردند به شایعه مذکور ضریب بدهند و موضع اقتدار ایران را در مقابل آمریکا تضعیف کنند؟
13) مراجع امنیتی و قضائی باید بررسی کنند که این تیترهای دروغین، هفته گذشته از سوی کدام شبکه آلوده، تولید و توزیع شد: «بمب خبری پیام به ریاض/ حامل پیام ایران؟ منابع خبری[؟!] اعلام کردند پزشکیان پیش از دیدار بن ‌سلمان با ترامپ، پیامی برای او ارسال کرده است/ پیام به پای پرواز: نامه پزشکیان در آستانه سفر 
بن ‌سلمان به آمریکا/ میانجیگری بن سلمان؟/ پیمان و پیغام: بررسی دیدار بن سلمان و ترامپ و آنچه درباره ضرورت دستیابی به توافق با ایران گفتند». آیا ما دو جریان در دولت داریم که یکی دروغ را به درستی تکذیب می‌کند و دیگری (از طریق روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت) به همان دروغ ضریب می‌دهد؛ آن هم روزنامه‌ای که ایران مقتدر را مطابق آرزوی ناکام ترامپ و نتانیاهو، شکست خورده می‌داند؟! 
14) آقای پزشکیان دیر یا زود ناچار است با این جریان دوزیست منافق و ناهمدل، تعیین تکلیف کند و دولت را از سنگینی بار و هزینه‌های هنگفت آنها رها کند تا بتواند به خدمتگزاری تراز بپردازد. در عین حال، باید از شورای عالی امنیت ملی، وزارتخانه‌های اطلاعات و ارشاد و ارتباطات، و دستگاه قضائی سؤال کرد که با وجود سیاست قطعی نظام پس از جنایت و خیانت آمریکا، چرا اجازه تحریف، نشر اکاذیب و فضاسازی به نفع آمریکا را به شبکه نفوذ می‌‌دهند؟
15) چهار قرن پیش از میلاد، هنگامی که اسکندر مقدونی علیه ایران لشکرکشی کرد، دو عنصر با نفوذ به نام‌های «جانوسیار» و «ماهیار»، به ایران و داریوش سوم (دارا) خیانت کردند و البته پس از پیروزی اسکندر، به دار کشیده شدند. حکیم قاآنی ضمن یادآوری این خیانت، سروده است: «رسم عاشق نیست با یک دل، دو دلبر داشتن- یا ز جانان، یا ز جان بایست دل برداشتن/ ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار- یار دارا بودن و دل با سِکندر داشتن/ یا اسیر حکم جانان باش، یا در بند جان- زشت باشد نوعروسی را دو شوهر داشتن».

محمد ایمانی