22 بهمن و تقسیم تاریخ
استقامت و پایداری درسی که انقلاب به جهان هدیه کرد
فرهنگ مقاومت
بهمن ماه 1357 میتوانست ماهی باشد همچون ماههای دیگر و 22 بهمن همین سال میتوانست روزی شود همانند هزاران روز دیگر. ولی نشد و شد آن چه که به حق میتوان از آن به تقسیم تاریخ به دو مرحله یاد کرد ؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن .
بی شک تاریخ بشر با این روز به دو برهه متمایز از هم تقسیم شد و به حق میتوان چنین روزی را از ایام الله دانست ...
22 بهمن 1357 منطقه حساس خاورمیانه را به هم ریخت، قدرتهای بینالمللی را در مقابل چالشی عظیم قرار داد و اتحادهای منطقهای را باز تعریف و نوشتههایی که براساس آن جهان اداره میشد را به زباله دان تاریخ فرستاد ...
کافی است به پیش و پس از انقلاب نظری بیفکنیم ؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اعراب چندین جنگ بزرگ با اسرائیل را تجربه کرده و در همه این جنگها شکست را با ذلت تمام پذیرا شده بودند و پس از پیروزی انقلاب و با تشکیل گروههای مقاومت هر چند کوچک اسرائیل با آن همه ادعا و قدرت نظامی در جنگهای 33 روزه و 22 روزه با حزب الله و مقاومت فلسطین نتوانست هیچ غلطی بکند و شکست را پذیرا شد و هفته گذشته حزب الله در انتقام شهدای قنیطره کاری کرد و درسی به صهیونیستها داد که تا مدتها از ذائقه سربازان شیطان محو نخواهد شد .
این همه گفته شد تا بدانیم تاریخ بعد از 22 بهمن 1357 با قبل از آن تفاوتهای زیادی دارد ...و شاید بتوان مهمترین درس انقلاب را ایستادگی و مقاومت دانست. اگر پیش از پیروزی انقلاب مردم شعار میدادند امروز نوبت شاه است و فردا نوبت آمریکا ؛پس از پیروزی لانه جاسوسی به تسخیر سربازان امام در آمد و ایران در هشت سال جنگ تحمیلی نه با صدام که با آمریکا جنگید و امروز حزب الله نه با اسرائیل که از لانه عنکبوت سستتر است که با آمریکا در حال نبرد است و روزی خواهد رسید که به فرموده حضرت روح الله ندای ملکوتی مرگ بر آمریکا نه تنها از ماذنه مساجد که از ناقوس کلیساها نیز به اهتزاز در خواهد آمد.
و اینک نگاهی دوباره از باب تذکر به بهمن ماه 1357 خواهیم انداخت و روزهایی را مرور خواهیم کرد که تاریخ دوباره نوشته شد ...
استعفای رئیس شورای سلطنت
در نخستین روز بهمن ماه سال 1357 سید جلال الدین تهرانی از ریاست شورای سلطنت استعفا کرد و در استعفای خود متذکر شد که شورای سلطنت غیرقانونی است.
وی پس از استعفا توانست با امام خمینی دیدار وگفت و گو کند.
بختیار و تلاش برای فریب مردم !
شاپور بختیار نخست وزیر سست بنیان پهلوی در این روز و برای فریب تودههای مردم شاه را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت وی در طول سلطنت خود قانون اساسی را نقض کرده است و اینک باید در معنای دموکراتیک چیزی را دوباره پایه نهیم که طی سالیان گذشته آنرا از دست داده بودیم.
با این حال وی در مصاحبه دیگری اعلام کرد در صورت ورود امام خمینی به کشور موضع نخست وزیری را رها نخواهد کرد.
با نزدیک شدن به سفر تاریخی امام امت کشور شور و حال دیگری پیدا کرده است، در سومین روز بهمن ماه برای تدارک مراسم استقبال از امام خمینی ستاد ویژهای توسط روحانیت مبارز تهران تشکیل شد.
با این حال بختیار در روز چهارم بهمن دستور داد تا از پرواز هواپیمای امام خمینی از پاریس به سمت تهران جلوگیری شود. تانکها در این روز مهرآباد را محاصره کرده و به کلیه شرکتهای هواپیمایی بینالمللی اعلام شد که به تهران پرواز نکنند.
به دنبال انتشار این خبر بود که دهها هزار نفر در اطراف مهرآباد تجمع کردند.
یک روز پس از این بود که دولت بار دیگر اعلام کرد کلیه فرودگاهها سه روز بسته است و به این ترتیب بازگشت امام خمینی به وطن سه روز دیگر نیز به تعویق افتاد.
آسوشیتدپرس نیز در این روزهای بحرانی از نامه بختیار به امام خمینی خبر داد. بختیار در این نامه از رهبر انقلاب خواسته بود سفر خود را به ایران سه هفته به تعویق اندازند تا او بتواند بدون نقض قانون اساسی امنیت امام را تضمین کرده و ارتش را آرام سازد.
خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد بختیار حاضر است در چارچوب قانون اساسی شاهنشاهی هرگونه امتیازی را به امام خمینی اعطا کند !
با وجود همه تلاشهای بختیار امام خمینی قصد جدی داشتند که به وطن بازگردند، آیتالله دکتر مفتح در این زمینه گفت :امام قصد حرکت به سمت تهران را دارند و به هیچ وجه حاضر به تعویق آن نیستند.
بختیار همچنان امیدوار است که امام از تصمیم خود صرف نظر کنند.
وی در روز 6بهمن در گفتگویی با رادیو فرانسه گفت: بازگشت آیتالله خمینی به ایران هنوز خیلی زود است، آیتالله باید به من فرصت دهد تا برای ورود او و تضمین امنیت این کار برنامهریزی کنم، وی ادامه داد: ما برای فراهم آوردن امکانات بازگشت آیتالله با وی در حال مذاکره هستیم.
این ادعا بلافاصله با تکذیب امام مواجه شد، رهبر انقلاب در باره پذیرفتن بختیار تاکید کرد: آنچه ذکر شده است که شاپور بختیار را با سمت نخست وزیری، من میپذیرم دروغ است، بلکه تا استعفا ندهد او را نمیپذیرم چون او را قانونی نمیدانم. من با بختیار تفاهمی نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفتگو بین من و او بوده دروغ محض است.
بختیار با وجوداینکه ادعایش توسط امام تکذیب شد با این وجود تلاش دارد با امام دیدار کند، وی روز 7بهمن اعلام کرد قصد دارد به پاریس رفته و با امام ملاقات کند.
حرکت امام به سمت تهران بار دیگر به تعویق افتاد و این بار حدود 40نفر از روحانیون مبارز تهران برای اعتراض به جلوگیری از بازگشت رهبر انقلاب به ایران در مسجد دانشگاه تهران دست به یک تحصن نامحدود زدند. در این تحصن بزرگانی چون آیتالله مطهری و بهشتی شرکت داشتند. دامنه این تحصن به تدریج به 400نفر رسید.
بختیار تسلیم شد و روز 9بهمن اعلام کرد فرودگاهها باز است و آیتالله خمینی میتواند به ایران بازگردد. امام خمینی نیز در این روز اعلام کرد من در اولین فرصتی که پیدا کنم به ایران میروم و در اولین قدم دولتی مبتنی بر رای مردم اعلام میکنم.
روز دهم بهمن با باز شدن فرودگاههای کشور سه هواپیمای نظامی آمریکایی، 200تبعه این کشور را از تهران خارج کردند. آمریکا از آینده اتباع خود در ایران به شدت نگران است.
سرانجام روز 11بهمن اعلام شد امام خمینی ساعت 5/3بعد از نیمه شب با به وقت تهران با یک جمبوجت به سمت تهران پرواز میکند و بین ساعت 9تا 5/9صبح به تهران میرسند.
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
از نخستین ساعات بامداد دوازدهمین روز بهمن مردم به سوی مسیر اعلام شده توسط كمیتهی استقبال حركت كردند. شب پیش، هزارن نفر بدون اعتنا به حكومت نظامی، در اطراف میدان آزادی و بهشتزهرا(س) خوابیده بودند تا از نزدیكترین محل بتوانند امام خمینی را پس از سالها تبعید زیارت کنند.
در این روز هزاران جوان مسئول برقراری نظم جمعیت بودند و خط سفید وسط خیابانهای شسته شده و بیغبار، تا كیلومترها پوشیده از گلهای رنگین بود.
و سرانجام طبق برنامه پیش بینی شده هواپیمای ایرفرانس حامل امام خمینی در ساعت 9 و 27 دقيقه صبح روز 12بهمن در حالی كه سه هواپیمای جنگی فانتوم آن را از ابتدای مرز هوایی كشور همراهی میكردند، وارد ایران شد.
رهبر انقلاب بعد از ورود به کشور ضمن سخنرانی كوتاهی در فرودگاه از مردم تشكر كرد و آنان را به وحدت كلمه فراخواندند(1) و سپس به سوی بهشت زهرا حركت كردند.
گزارش مستقیم ورود امام كه از تلویزیون در حال پخش بود، به محض آنكه گوینده شروع به خواندن شعارهای فرودگاه كرد، قطع شد و جای آن را سرود شاهنشاهی و تصویری از شاه گرفت.
در این لحظه كسانی كه به امید دیدن این گزارش پای گیرندههای خودنشسته بودند نیز به خیابانها ریختند. در تهران جمعیتی بیش از روز تاسوعا و عاشورا و عید فطر به خیابان آمده بودند، خودرو حامل امام خمینی كه به سبب ازدحام جمعیت عملاً بیحركت مانده بود، تا مسافتی طولانی روی دستهای مردم حمل شد، مردم مسیر سی و سه كیلومتری فرودگاه تا بهشت زهرا را پر كرده بودند، ساعتها طول كشید تا این كاروان میلیونی به مقصد برسد.
سرانجام امام خمینی سخنرانی تاریخی خود را در حضور میلیونها شنوندهی مشتاق ایراد فرموده و تاکید کردند: من دولت تعيين ميكنم! من تو دهن اين دولت ميزنم! من دولت تعيين ميكنم! من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين ميكنم! من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد... (2)
تشکیل دولت موقت با فرمان امام ؛ مهندس بازرگان
نخست وزیر ایران
روز يکشنبه 15 بهمن سال 1357امام خميني طي حکمي مهندس مهدي بازرگان را به عنوان نخست وزير دولت موقت تعيين کردند.
در بخشی از متن حکم نخست وزیری بازرگان آمده بود :« بنا به پيشنهاد شوراي انقلاب، بر حَسَب حق شرعي و حق قانوني ناشي از آراي اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طي اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبري جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادي كه به ايمان راسخ شما به مكتب مقدس اسلام و اطلاعي كه از سوابقتان در مبارزات اسلامي و ملي دارم، جنابعالي را بدون در نظر گرفتن روابط حزبي و بستگي به گروهي خاص، مأمور تشكيل دولت موقت مينمايم»(3)
آن چه در این حکم بر آن تاکید شده بود در نظر گرفته نشدن تمایلات حزبی بازرگان بود ولی نخست وزیر دولت موقت از این اعتماد حضرت روح الله سوء استفاده کرده و نقاط حساس و کلیدی را به افرادی مسئلهدار و حاشیه ساز سپرد افرادی که بعدها فسادشان علنی گردیده و برخی چون حسن نزیه که عهدهدار سمتی حساس در صنعت نفت کشور شده بود خواستار حذف قرآن و اسلام از اداره کشور گردید و سرانجام به دنبال افشای مفاسد عدیده از کشور متواری گردید !
همافران در مقابل امام رژه رفتند
از اولین ساعات روز 19 بهمن در تمام ایران بطور همزمان، راهپیمایی بزرگی برای تایید دولت منصوب امام خمینی برپا شد.
در این روز عدهی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی...در میان شادی و حیرت مردمی که از این رژهی نظامی غافلگیر شده بودند، به اقامتگاه امام رفتند. آنان درحالی که شعارهایی دربارهی اتحادشان با مردم و اطاعتشان از رهبر انقلاب بر لب داشتند، در حضور امام صف کشیدند و به سخنان کوتاه ایشان گوش دادند. امام در این دیدار فرمودند: «همان طور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حالا به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت عدل اسلامی را برقرار کنیم.»(4)
خبر این دیدار عصر همین روز در روزنامه کیهان همراه با عکسی که همافران را از پشت سر و امام را از روبهرو نشان میداد، به چاپ رسید. (5)
به محض انتشار این روزنامه، مردم هر کجا که ارتشیان را میدیدند، آنها را در آغوش میکشیدند، حلقههای گل بر گردنشان میآویختند و آنها را بر شانههای خود بلند میکردند. مردم در مقابل چشم سربازانی که مشاهده ابراز احساسات شدید جمعیت توان هر نوع مقابلهای را از آنها گرفته بود، تصاویر رهبرشان را بر ماشینها و تانکهای نظامی میچسباندند.خبرگزاریها، عکس و خبر مربوط به این واقعه را به سراسر جهان مخابره کردند. بختیار که در موضع ضعف قرار گرفته بود بیعت همافران را با امام تکذیب کرده و عکس را مونتاژ شده دانست.
با این حال دو روز بعد از انتشار تصویر بیعت همافران با امام در صفحه نخست روزنامه کیهان این روزنامه به نقل از رهبر انقلاب صحت و اصالت تصویر را تائید کرد. (6)
و سرانجام 22بهمن فرا رسید
22بهمن ماه در حالی شروع شد که فرمانداری نظامی تهران از ساعت چهاربعد از ظهر روز 21بهمن با اعلام مقررات منع آمد و شد فضای رعب و وحشت را به وجود آورده بود. در ساعت دو بعدازظهر 21 بهمن، از رادیو اعلامیه فرمانداری نظامی تهران پخش شد. فرمانداری نظامی با ریاست سپهبد رحیمی در این اعلامیه ساعات منع عبور و مرور را از ساعت 30/16 تا پنج بامداد اعلام کرد و در اعلامیه بعد این زمان تا 12 ظهر 22 بهمن تمدید گردید.(7)
با این وجود امام خمینی در یک اطلاعیه اعلامیه حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع خوانده و تاکید میکنند که مردم به مقررات منع عبور و مرور توجه نکنند. امام در این اطلاعیه به مسئولان کشتارهای اخیر هشدار میدهند که اگر جلوی تعدیات و وحشیگریها گرفته نشود دستور جهاد خواهند داد .(8)
این اعلامیه سرنوشت روز 22بهمن را رقم میزند.
صبح 22 بهمن 1357 فرماندهان ارتش آماده میشوند تا در جلسه شورای عالی ارتش در ستاد کل بزرگ ارتشتاران حاضر شوند.
فرماندهان نظامی بعد از گزارش وضعیت به این نتیجه میرسند که استقامت بیهودهاست و ارتش باید اعلام بیطرفی کند. متن اعلامیه بیطرفی ارتش از اخبارساعت 13 و سپس 14 رادیو(9) منتشر میشود.
امام خمینی نیز با اطلاع از عقب نشینی ارتش بیانیه بسیار مهمی صادر کرده و نکاتی را به ارتش و ملت تذکر میدهند: به امراي ارتش اعلام ميكنم كه در صورت جلوگیري از تجاوز ارتش و پیوستن آنان به ملت و دولت قانوني ملي اسلامي، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان ميدانیم و مانند برادران با آنان رفتار مينماییم.(10)
سقوط پادگانها و آزادی زندانها
در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد. در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران توسط مردم دستگیر شد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
انقلاب به لحظات حساس خود میرسد، با تصرف رادیو و تلویزیون دیگر امیدی به بقای رژیم دوهزارو 500 ساله نیست.
بالاخره ساعت موعود فرا میرسد، رادیو تهران که از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نیروهای مردمی قرار داشت،در ساعت دو بعدازظهر کاملا در اختیار آنان قرار گرفت. (11) آیتالله محلاتی نخستین بیانیه انقلاب را قرائت میکند.
«توجه بفرمائید، توجه بفرمایید. اینجا تهران این صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب اسلامی ایران است»
پی نوشت ها
1-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 8
2-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 10
3-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 54
4-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 101
5-کیهان، 19بهمن 1357، صفحه 1
6-کیهان، 21بهمن 1357، صفحه 1
7-روزنامه اطلاعات، 22بهمن 1357، صفحه 2
8-صحیفه نور، جلد 6، صفحه 122
9-آخرین تصمیم سران ارتش شاهنشاهی در صبح 22بهمن 57، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 21بهمن 1386
10-صحیفه نور، جلد 6، صفحه 124
11-اطلاعات، 22 بهمن 1357، ص 8
بهمن ماه 1357 میتوانست ماهی باشد همچون ماههای دیگر و 22 بهمن همین سال میتوانست روزی شود همانند هزاران روز دیگر. ولی نشد و شد آن چه که به حق میتوان از آن به تقسیم تاریخ به دو مرحله یاد کرد ؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن .
بی شک تاریخ بشر با این روز به دو برهه متمایز از هم تقسیم شد و به حق میتوان چنین روزی را از ایام الله دانست ...
22 بهمن 1357 منطقه حساس خاورمیانه را به هم ریخت، قدرتهای بینالمللی را در مقابل چالشی عظیم قرار داد و اتحادهای منطقهای را باز تعریف و نوشتههایی که براساس آن جهان اداره میشد را به زباله دان تاریخ فرستاد ...
کافی است به پیش و پس از انقلاب نظری بیفکنیم ؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اعراب چندین جنگ بزرگ با اسرائیل را تجربه کرده و در همه این جنگها شکست را با ذلت تمام پذیرا شده بودند و پس از پیروزی انقلاب و با تشکیل گروههای مقاومت هر چند کوچک اسرائیل با آن همه ادعا و قدرت نظامی در جنگهای 33 روزه و 22 روزه با حزب الله و مقاومت فلسطین نتوانست هیچ غلطی بکند و شکست را پذیرا شد و هفته گذشته حزب الله در انتقام شهدای قنیطره کاری کرد و درسی به صهیونیستها داد که تا مدتها از ذائقه سربازان شیطان محو نخواهد شد .
این همه گفته شد تا بدانیم تاریخ بعد از 22 بهمن 1357 با قبل از آن تفاوتهای زیادی دارد ...و شاید بتوان مهمترین درس انقلاب را ایستادگی و مقاومت دانست. اگر پیش از پیروزی انقلاب مردم شعار میدادند امروز نوبت شاه است و فردا نوبت آمریکا ؛پس از پیروزی لانه جاسوسی به تسخیر سربازان امام در آمد و ایران در هشت سال جنگ تحمیلی نه با صدام که با آمریکا جنگید و امروز حزب الله نه با اسرائیل که از لانه عنکبوت سستتر است که با آمریکا در حال نبرد است و روزی خواهد رسید که به فرموده حضرت روح الله ندای ملکوتی مرگ بر آمریکا نه تنها از ماذنه مساجد که از ناقوس کلیساها نیز به اهتزاز در خواهد آمد.
و اینک نگاهی دوباره از باب تذکر به بهمن ماه 1357 خواهیم انداخت و روزهایی را مرور خواهیم کرد که تاریخ دوباره نوشته شد ...
استعفای رئیس شورای سلطنت
در نخستین روز بهمن ماه سال 1357 سید جلال الدین تهرانی از ریاست شورای سلطنت استعفا کرد و در استعفای خود متذکر شد که شورای سلطنت غیرقانونی است.
وی پس از استعفا توانست با امام خمینی دیدار وگفت و گو کند.
بختیار و تلاش برای فریب مردم !
شاپور بختیار نخست وزیر سست بنیان پهلوی در این روز و برای فریب تودههای مردم شاه را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت وی در طول سلطنت خود قانون اساسی را نقض کرده است و اینک باید در معنای دموکراتیک چیزی را دوباره پایه نهیم که طی سالیان گذشته آنرا از دست داده بودیم.
با این حال وی در مصاحبه دیگری اعلام کرد در صورت ورود امام خمینی به کشور موضع نخست وزیری را رها نخواهد کرد.
با نزدیک شدن به سفر تاریخی امام امت کشور شور و حال دیگری پیدا کرده است، در سومین روز بهمن ماه برای تدارک مراسم استقبال از امام خمینی ستاد ویژهای توسط روحانیت مبارز تهران تشکیل شد.
با این حال بختیار در روز چهارم بهمن دستور داد تا از پرواز هواپیمای امام خمینی از پاریس به سمت تهران جلوگیری شود. تانکها در این روز مهرآباد را محاصره کرده و به کلیه شرکتهای هواپیمایی بینالمللی اعلام شد که به تهران پرواز نکنند.
به دنبال انتشار این خبر بود که دهها هزار نفر در اطراف مهرآباد تجمع کردند.
یک روز پس از این بود که دولت بار دیگر اعلام کرد کلیه فرودگاهها سه روز بسته است و به این ترتیب بازگشت امام خمینی به وطن سه روز دیگر نیز به تعویق افتاد.
آسوشیتدپرس نیز در این روزهای بحرانی از نامه بختیار به امام خمینی خبر داد. بختیار در این نامه از رهبر انقلاب خواسته بود سفر خود را به ایران سه هفته به تعویق اندازند تا او بتواند بدون نقض قانون اساسی امنیت امام را تضمین کرده و ارتش را آرام سازد.
خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد بختیار حاضر است در چارچوب قانون اساسی شاهنشاهی هرگونه امتیازی را به امام خمینی اعطا کند !
با وجود همه تلاشهای بختیار امام خمینی قصد جدی داشتند که به وطن بازگردند، آیتالله دکتر مفتح در این زمینه گفت :امام قصد حرکت به سمت تهران را دارند و به هیچ وجه حاضر به تعویق آن نیستند.
بختیار همچنان امیدوار است که امام از تصمیم خود صرف نظر کنند.
وی در روز 6بهمن در گفتگویی با رادیو فرانسه گفت: بازگشت آیتالله خمینی به ایران هنوز خیلی زود است، آیتالله باید به من فرصت دهد تا برای ورود او و تضمین امنیت این کار برنامهریزی کنم، وی ادامه داد: ما برای فراهم آوردن امکانات بازگشت آیتالله با وی در حال مذاکره هستیم.
این ادعا بلافاصله با تکذیب امام مواجه شد، رهبر انقلاب در باره پذیرفتن بختیار تاکید کرد: آنچه ذکر شده است که شاپور بختیار را با سمت نخست وزیری، من میپذیرم دروغ است، بلکه تا استعفا ندهد او را نمیپذیرم چون او را قانونی نمیدانم. من با بختیار تفاهمی نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفتگو بین من و او بوده دروغ محض است.
بختیار با وجوداینکه ادعایش توسط امام تکذیب شد با این وجود تلاش دارد با امام دیدار کند، وی روز 7بهمن اعلام کرد قصد دارد به پاریس رفته و با امام ملاقات کند.
حرکت امام به سمت تهران بار دیگر به تعویق افتاد و این بار حدود 40نفر از روحانیون مبارز تهران برای اعتراض به جلوگیری از بازگشت رهبر انقلاب به ایران در مسجد دانشگاه تهران دست به یک تحصن نامحدود زدند. در این تحصن بزرگانی چون آیتالله مطهری و بهشتی شرکت داشتند. دامنه این تحصن به تدریج به 400نفر رسید.
بختیار تسلیم شد و روز 9بهمن اعلام کرد فرودگاهها باز است و آیتالله خمینی میتواند به ایران بازگردد. امام خمینی نیز در این روز اعلام کرد من در اولین فرصتی که پیدا کنم به ایران میروم و در اولین قدم دولتی مبتنی بر رای مردم اعلام میکنم.
روز دهم بهمن با باز شدن فرودگاههای کشور سه هواپیمای نظامی آمریکایی، 200تبعه این کشور را از تهران خارج کردند. آمریکا از آینده اتباع خود در ایران به شدت نگران است.
سرانجام روز 11بهمن اعلام شد امام خمینی ساعت 5/3بعد از نیمه شب با به وقت تهران با یک جمبوجت به سمت تهران پرواز میکند و بین ساعت 9تا 5/9صبح به تهران میرسند.
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
از نخستین ساعات بامداد دوازدهمین روز بهمن مردم به سوی مسیر اعلام شده توسط كمیتهی استقبال حركت كردند. شب پیش، هزارن نفر بدون اعتنا به حكومت نظامی، در اطراف میدان آزادی و بهشتزهرا(س) خوابیده بودند تا از نزدیكترین محل بتوانند امام خمینی را پس از سالها تبعید زیارت کنند.
در این روز هزاران جوان مسئول برقراری نظم جمعیت بودند و خط سفید وسط خیابانهای شسته شده و بیغبار، تا كیلومترها پوشیده از گلهای رنگین بود.
و سرانجام طبق برنامه پیش بینی شده هواپیمای ایرفرانس حامل امام خمینی در ساعت 9 و 27 دقيقه صبح روز 12بهمن در حالی كه سه هواپیمای جنگی فانتوم آن را از ابتدای مرز هوایی كشور همراهی میكردند، وارد ایران شد.
رهبر انقلاب بعد از ورود به کشور ضمن سخنرانی كوتاهی در فرودگاه از مردم تشكر كرد و آنان را به وحدت كلمه فراخواندند(1) و سپس به سوی بهشت زهرا حركت كردند.
گزارش مستقیم ورود امام كه از تلویزیون در حال پخش بود، به محض آنكه گوینده شروع به خواندن شعارهای فرودگاه كرد، قطع شد و جای آن را سرود شاهنشاهی و تصویری از شاه گرفت.
در این لحظه كسانی كه به امید دیدن این گزارش پای گیرندههای خودنشسته بودند نیز به خیابانها ریختند. در تهران جمعیتی بیش از روز تاسوعا و عاشورا و عید فطر به خیابان آمده بودند، خودرو حامل امام خمینی كه به سبب ازدحام جمعیت عملاً بیحركت مانده بود، تا مسافتی طولانی روی دستهای مردم حمل شد، مردم مسیر سی و سه كیلومتری فرودگاه تا بهشت زهرا را پر كرده بودند، ساعتها طول كشید تا این كاروان میلیونی به مقصد برسد.
سرانجام امام خمینی سخنرانی تاریخی خود را در حضور میلیونها شنوندهی مشتاق ایراد فرموده و تاکید کردند: من دولت تعيين ميكنم! من تو دهن اين دولت ميزنم! من دولت تعيين ميكنم! من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين ميكنم! من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد... (2)
تشکیل دولت موقت با فرمان امام ؛ مهندس بازرگان
نخست وزیر ایران
روز يکشنبه 15 بهمن سال 1357امام خميني طي حکمي مهندس مهدي بازرگان را به عنوان نخست وزير دولت موقت تعيين کردند.
در بخشی از متن حکم نخست وزیری بازرگان آمده بود :« بنا به پيشنهاد شوراي انقلاب، بر حَسَب حق شرعي و حق قانوني ناشي از آراي اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طي اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبري جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادي كه به ايمان راسخ شما به مكتب مقدس اسلام و اطلاعي كه از سوابقتان در مبارزات اسلامي و ملي دارم، جنابعالي را بدون در نظر گرفتن روابط حزبي و بستگي به گروهي خاص، مأمور تشكيل دولت موقت مينمايم»(3)
آن چه در این حکم بر آن تاکید شده بود در نظر گرفته نشدن تمایلات حزبی بازرگان بود ولی نخست وزیر دولت موقت از این اعتماد حضرت روح الله سوء استفاده کرده و نقاط حساس و کلیدی را به افرادی مسئلهدار و حاشیه ساز سپرد افرادی که بعدها فسادشان علنی گردیده و برخی چون حسن نزیه که عهدهدار سمتی حساس در صنعت نفت کشور شده بود خواستار حذف قرآن و اسلام از اداره کشور گردید و سرانجام به دنبال افشای مفاسد عدیده از کشور متواری گردید !
همافران در مقابل امام رژه رفتند
از اولین ساعات روز 19 بهمن در تمام ایران بطور همزمان، راهپیمایی بزرگی برای تایید دولت منصوب امام خمینی برپا شد.
در این روز عدهی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی...در میان شادی و حیرت مردمی که از این رژهی نظامی غافلگیر شده بودند، به اقامتگاه امام رفتند. آنان درحالی که شعارهایی دربارهی اتحادشان با مردم و اطاعتشان از رهبر انقلاب بر لب داشتند، در حضور امام صف کشیدند و به سخنان کوتاه ایشان گوش دادند. امام در این دیدار فرمودند: «همان طور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حالا به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت عدل اسلامی را برقرار کنیم.»(4)
خبر این دیدار عصر همین روز در روزنامه کیهان همراه با عکسی که همافران را از پشت سر و امام را از روبهرو نشان میداد، به چاپ رسید. (5)
به محض انتشار این روزنامه، مردم هر کجا که ارتشیان را میدیدند، آنها را در آغوش میکشیدند، حلقههای گل بر گردنشان میآویختند و آنها را بر شانههای خود بلند میکردند. مردم در مقابل چشم سربازانی که مشاهده ابراز احساسات شدید جمعیت توان هر نوع مقابلهای را از آنها گرفته بود، تصاویر رهبرشان را بر ماشینها و تانکهای نظامی میچسباندند.خبرگزاریها، عکس و خبر مربوط به این واقعه را به سراسر جهان مخابره کردند. بختیار که در موضع ضعف قرار گرفته بود بیعت همافران را با امام تکذیب کرده و عکس را مونتاژ شده دانست.
با این حال دو روز بعد از انتشار تصویر بیعت همافران با امام در صفحه نخست روزنامه کیهان این روزنامه به نقل از رهبر انقلاب صحت و اصالت تصویر را تائید کرد. (6)
و سرانجام 22بهمن فرا رسید
22بهمن ماه در حالی شروع شد که فرمانداری نظامی تهران از ساعت چهاربعد از ظهر روز 21بهمن با اعلام مقررات منع آمد و شد فضای رعب و وحشت را به وجود آورده بود. در ساعت دو بعدازظهر 21 بهمن، از رادیو اعلامیه فرمانداری نظامی تهران پخش شد. فرمانداری نظامی با ریاست سپهبد رحیمی در این اعلامیه ساعات منع عبور و مرور را از ساعت 30/16 تا پنج بامداد اعلام کرد و در اعلامیه بعد این زمان تا 12 ظهر 22 بهمن تمدید گردید.(7)
با این وجود امام خمینی در یک اطلاعیه اعلامیه حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع خوانده و تاکید میکنند که مردم به مقررات منع عبور و مرور توجه نکنند. امام در این اطلاعیه به مسئولان کشتارهای اخیر هشدار میدهند که اگر جلوی تعدیات و وحشیگریها گرفته نشود دستور جهاد خواهند داد .(8)
این اعلامیه سرنوشت روز 22بهمن را رقم میزند.
صبح 22 بهمن 1357 فرماندهان ارتش آماده میشوند تا در جلسه شورای عالی ارتش در ستاد کل بزرگ ارتشتاران حاضر شوند.
فرماندهان نظامی بعد از گزارش وضعیت به این نتیجه میرسند که استقامت بیهودهاست و ارتش باید اعلام بیطرفی کند. متن اعلامیه بیطرفی ارتش از اخبارساعت 13 و سپس 14 رادیو(9) منتشر میشود.
امام خمینی نیز با اطلاع از عقب نشینی ارتش بیانیه بسیار مهمی صادر کرده و نکاتی را به ارتش و ملت تذکر میدهند: به امراي ارتش اعلام ميكنم كه در صورت جلوگیري از تجاوز ارتش و پیوستن آنان به ملت و دولت قانوني ملي اسلامي، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان ميدانیم و مانند برادران با آنان رفتار مينماییم.(10)
سقوط پادگانها و آزادی زندانها
در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد. در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران توسط مردم دستگیر شد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
انقلاب به لحظات حساس خود میرسد، با تصرف رادیو و تلویزیون دیگر امیدی به بقای رژیم دوهزارو 500 ساله نیست.
بالاخره ساعت موعود فرا میرسد، رادیو تهران که از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نیروهای مردمی قرار داشت،در ساعت دو بعدازظهر کاملا در اختیار آنان قرار گرفت. (11) آیتالله محلاتی نخستین بیانیه انقلاب را قرائت میکند.
«توجه بفرمائید، توجه بفرمایید. اینجا تهران این صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب اسلامی ایران است»
پی نوشت ها
1-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 8
2-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 10
3-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 54
4-صحیفه امام، جلد 6، صفحه 101
5-کیهان، 19بهمن 1357، صفحه 1
6-کیهان، 21بهمن 1357، صفحه 1
7-روزنامه اطلاعات، 22بهمن 1357، صفحه 2
8-صحیفه نور، جلد 6، صفحه 122
9-آخرین تصمیم سران ارتش شاهنشاهی در صبح 22بهمن 57، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 21بهمن 1386
10-صحیفه نور، جلد 6، صفحه 124
11-اطلاعات، 22 بهمن 1357، ص 8