گزارش خبری تحلیلی کیهان
از سفیدشویی ترامپ تا حمله به رقبای داخلی پردهای از نمایش ظریف در داووس
سرویس سیاسی-
ظریف در گفتوگویی در اجلاس سالانه
مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، با تکرار رویه اشتباه خود، بار دیگر مسائل داخلی کشور را در نشستی بینالمللی مطرح کرد.
محمدجواد ظریف، در شرایطی که مبتنی بر قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، به شکل غیرقانونی در منصب معاون راهبردی رئیسجمهور مشغول به فعالیت است، بار دیگر سخنانی خارج از عرف را به زبان آورده و فرصتی دیگر را برای سوءاستفاده بیگانگان فراهم ساخته است.
ظریف اینبار نیز با تکرار رویه اشتباه و تأملبرانگیز بیست ساله خود، در اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس در گفتوگوی خود با فرید زکریا برنامهساز و تحلیلگر سیاست خارجی، مجددا مسائل داخلی را به دستاویزی برای حمله به رقبای خود در نشستی بینالمللی بدل ساخت.
حمله به سیاستمداران داخلی
در رسانههای زنجیرهای
و بلندگوی مدعیان اصلاحات سانسور شد
ظریف در این گفتوگو با فرید زکریا اظهار میدارد: «برخی از جریانهای مخالف تلاش کردهاند پروندههایی علیه من تشکیل دهند تا مرا از سمت فعلیام برکنار کنند. یکی از این ادعاها، تابعیت فرزندانم است که در زمان دانشجویی من در آمریکا متولد شدند و تابعیت آمریکایی دارند. این مسئله کاملاً در چارچوب قوانین بوده و نقضی صورت نگرفته است.»
وی در این بخش که اگر تندروها در ایران مسئولیت داشتند، من هم اکنون نمیتوانستم آزادانه در خیابانهای تهران قدم بزنم.
محمدجواد ظریف همچنین در قسمت دیگری از این گفتوگو با نام بردن از سعید جلیلی رقیب انتخاباتی پزشکیان در انتخابات اخیر و با حمله به وی در نشستی بینالمللی اظهار میدارد: «اگر امروز به جای مسعود پزشکیان، سعید جلیلی را به عنوان رئیسجمهوری داشتیم، ممکن بود جنگ بزرگی در منطقه در جریان باشد.»
این قسمت از سخنان ظریف نیز در رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات و همچنین رسانههای دولتی تحت مدیریت مدعیان اصلاحات همچون ایرنا سانسور شد.
گردنکشی در مقابل قانون
این بار در نشستی بینالمللی
ظریف در قسمتی از این گفتوگو در جواب سؤال مداخلهگرایانه فرید زکریا درباره موضوع انتصاب غیرقانونی وی به مقام معاونت راهبردی رئیسجمهور اظهار میدارد: «افرادی که کمپینهایی را علیه من راه میاندازند.... اعتقاد دارند که انتصاب من نقض قانون است. این تفسیر آنهاست و ما تفسیر متفاوتی داریم»
وی بدون اشاره به نظر مجلس شورای اسلامی و موضعگیری صریح قالیباف، ریاست مجلس دوازدهم درباره نقض صریح قانون به واسطه انتصاب غیر قانونی خود به عنوان معاون راهبردی رئیسجمهور، از تفسیر متفاوت خود و دولتمردان فعلی درباره قانون سخن به میان میآورد.
جدای از اینکه اساسا وی در مقام و جایگاهی قرار ندارد که تفسیری از قانون را ارائه دهد و جدای از اینکه ادامه فعالیت وی در این منصب، دهنکجی آشکار به اصل حاکمیت قانون و تفکیک قوا به شمار میآید، عجیبتر اینکه این گردن کشی در برابر قانون اینبار در برابر انظار بینالمللی صورت میگیرد.
متر برجامی ظریف در هر موضوع
ظریف همچنین در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: « به من یک مورد ارائه دهید که مقاومت برای منافع ایران عمل کرده باشد. آنها همیشه برای اهداف خود کار کردهاند، حتی به قیمت ضرر ما. آنها هرگز دستورات ما را اجرا نکردند. ما از هفتم اکتبر اطلاعی نداشتیم... ما قرار بود در ۹ اکتبر با آمریکاییها درباره احیای برجام دیدار داشته باشیم که این عملیات آن را تضعیف و نابود کرد.»
به نظر میرسد در ذهنیت ظریف، برجام معیاری است که حتی آخرت افراد را نیز باید با آن سنجید. وی در این قسمت از سخنان خود گرچه اشاراتی به مقاومت قهرمانانه مردم فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستها داشته است ولی اینبار مقاومت قهرمانانه مردم فلسطین و لبنان را آماج حملات خود قرار داده است.
این قسمت از سخنان ظریف نیز در قریب به اتفاق رسانههای زنجیرهای و رسانههای دولتی دولت چهاردهم پوشش نیافته است.
سفیدشویی ترامپ
پردهای دیگر از مواضع ظریف
ظریف علاوهبر این در قسمتی از پاسخ خود به سؤال فرید زکریا درباره مقاله اخیر خود در فارن افرز و در توضیح این گزاره «که ممکن است در دوران ترامپ فرصتی برای یک توافق با ایران وجود داشته باشد» اظهار داشت: «اجازه دهید یک تسلسل زمانی به شما بدهم. جان بولتون در فوریه ۲۰۱۷ به پاریس رفت. در آن زمان، او مشاور امنیت ملی ترامپ بود. او در مقالهای که فکر میکنم اواخر ۲۰۱۶ نوشته بود، طرحی برای خروج ترامپ از برجام ارائه داده بود. در فوریه ۲۰۱۷، او به پاریس رفت و در گردهمایی سازمان (منافقین) سخنرانی کرد. فکر میکنم اظهارنامه مالیاتی او نشان میدهد که بابت این سخنرانی پول دریافت کرده است. در آن سخنرانی گفت که سال آینده این زمان را در تهران جشن خواهیم گرفت. او درآوریل به عنوان مشاور امنیت ملی منصوب شد،پمپئو در ۲۶ آوریل به عنوان وزیر امور خارجه تأیید شد. او در ۲۸آوریل به اسرائیل رفت و از نتانیاهو خواست آن نمایش درباره اسنادی که از ایران بهدست آورده بودند را ارائه دهد. ترامپ در ۸ میاز برجام خارج شد. اگر به این تسلسل وقایع نگاه کنید، متوجه میشوید که برنامهریزی دقیقی پشت آن بود.من از آنچه شنیدهام و از افراد مختلف میدانم، به این نتیجه رسیدهام که آنها ترامپ را به دو چیز متقاعد کرده بودند: اول اینکه ایران در حال فروپاشی است و خروج ناگهانی از برجام میتواند آخرین میخ بر تابوت ایران باشد. دوم اینکه با ارائه آن اسناد جعلی که نتانیاهو نشان داد، حمایت بینالمللی از ایالات متحده و اسرائیل برای خروج از برجام جلب خواهد شد. هر دو فرضیه مشاوران ترامپ، نه خود ترامپ کاملاً اشتباه بود. امیدوارم اینبار، ترامپ جدیتر، متمرکزتر و واقعبینانهتر عمل کند. او بولتون را کنار گذاشت. او برایان هوک را کنار گذاشت. پمپئو را کنار گذاشت.»
ظریف که پیش از این بیاطلاعی، نابلدی و ناآگاهی خود نسبت به ساختار تصمیمگیری و سیاست آمریکا را در دوران برجام و در زمان جدال توئیتری با تام کاتن نشان داده بود و در شرایطی که طیف برجامی در دوران دولت روحانی، ترامپ را مزاحم برجام مینامیدند، این بار اقدام به سفیدشویی از ترامپ کرده است.
او در حال سفیدشویی از کسی است که یکی از بزرگترین جنایتهای ممکن را با ترور و به شهادت رساندن شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
رقم زد.
داستان بیپایان سهلاندیشی
وی پیش از این نیز در کوران انتخابات 1384، در گفتوگویی با محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با پیش کشیدن موضوع انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری در آن زمان، مسائل داخلی کشور را در مقابل بیگانگان به زبان آورد.
ظریف در دیدار و گفتوگوی غیررسمی با محمد البرادعی، رئیس اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات خود با طرفهای غربی گفت: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری(سال ۸۴) از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند، از طرفی آنها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»
وی برای بار دیگر در زمان پایان دولت دهم و آغاز دولت یازدهم نیز با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی فیسبوک، با حمله به مواضع ضد صهیونیستی رئیسجمهور نهم و دهم در آن زمان، بار دیگر مسائل و اختلافات میان سیاستمداران در داخل کشور را به دستاویزی در صحنه بینالمللی بدل ساخت.
اظهارات عجیب ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا (۲۶ شهریور ۱۳۹۳) که با لحنی ملتمسانه عنوان شده بود، نمونهای دیگر از پرداختن ظریف به مسائل داخلی در تریبونی بینالمللی است؛ وی در این نشست اظهار داشت: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند.»
وی در همین گفتوگو در اظهاراتی همراه با ناراحتی از اقدام رئیسجمهور وقت ایران در دولت نهم در کنار گذاشتن وی از ساختار سیاست خارجی کشور اظهار میدارد: «وقتی قبلاً در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شدهام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند».
مرداد 94 حدود یکسال پس از این اظهارات نسنجیده، جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا در شورای روابط خارجی آمریکا گفت:«دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطیها در ایران میفرستیم. چه کسی میداند در این صورت انتخابات (مجلس) چه میشود اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به نظرم به دردسر جدی میافتند.»
مرداد 95 حدود دو سال پس از این پالس غلط نیز جان برنان، رئیس پیشین سازمان سیا گفت:
«توافق هستهای رئیسجمهور روحانی را که از دید ما بین عناصر فعال در ایران بسیار میانهروتر به شمار میآید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانهروها رقابت وجود دارد... نگرانی من این است که خب بسیاری از ایرانیها انتظار داشتند با آزاد شدن داراییهای این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود.»
نگاهی به این سخنان و مواضع ظریف، نشانگر این است که وی پس از گذشت بیست سال نمیخواهد یا نمیتواند از رویکرد و روش اشتباه خود در بیان مسائل داخلی در مقابل بیگانگان دست بکشد.
اظهارات اخیر محمدجواد ظریف در مجمع جهانی اقتصاد و دیگر نشستهای بینالمللی بار دیگر نشاندهنده روند اشتباه و پر از چالش او در مواجهه با مسائل داخلی ایران در عرصه بینالمللی است. او نهتنها در گذشته بلکه در دورانهای مختلف، از زمانی که در مسئولیتهای حساس دولت قرار داشت، مسائل داخلی کشور را در قالب اظهاراتی به دستاویزی برای نقد سیاستهای داخلی و حمله به رقبا تبدیل کرده است. این رفتارهای ظریف بهویژه در زمانهایی که روابط ایران با دیگر کشورها حساس و پیچیده بوده، به بیگانگان فرصتی داده است تا از اختلافات داخلی ایران بهرهبرداری کنند.
اینگونه اظهارنظرها علاوهبر ایجاد شکاف داخلی، در عرصه بینالمللی نیز باعث میشود که ایران نتواند سیاستهای خود را با یکپارچگی و انسجام پیش ببرد. علاوهبر این، ادعاهای ظریف در مورد تفسیر متفاوت خود از قانون و رفتارهای غیرقانونیاش، نشاندهنده گردنکشی در برابر اصول حاکمیتی و قانون مصوب کشور است. این نوع اقدامات که حتی در نشستهای بینالمللی مطرح میشوند، به نظر میرسد که هدفی جز تضعیف حاکمیت قانونی و ایجاد بحران در داخل کشور ندارند.
در نهایت، این روند تکراری ظریف که مسائل داخلی کشور را به سوژهای برای حمله به دیگر مسئولان و رقبای داخلی تبدیل میکند، نهتنها به منافع ملی آسیب میزند، بلکه تصویر کشور را در عرصه بینالمللی نیز خدشهدار میکند.