اخبار ویژه
حاشیهسازی میکنند تا پاسخگوی این سؤالها نباشند
فقدان موفقیت و پیشرفت، علت برخی حاشیهسازیها و مقصرتراشیها در دولت است.
دکتر محمد سلیمانی نماینده مجلس با طرح این موضوع از فضاسازیهای بیربط و حاشیهسازی در دولت انتقاد کرد و نوشت: مرور فرمایشات برخی از دولتمردان در طول یکسال و نیم گذشته نشان میدهد که دولت در زمان حال صحبتی نمیکند و همواره از یک طرف نارسائیها را به دولت گذشته حواله میدهد و از طرف دیگر وعدههائی برای آینده دور میدهد. به نظر میرسد این دولت اگر 80 سال دیگر هم عمر کند میخواهد همه مشکلات را به 8 سال دولت قبل ارجاع دهد و حل مشکلات مردم را به آینده 80 سال بعد حواله دهد. این شیوه حکایت از واقعیتی تلخ دارد و آن این است که دست دولت از عملکرد قابل ارائه خالی است.
به گزارش رجانیوز سلیمانی آنگاه بالغ بر 40 سؤال را درباره عملکرد دولت مطرح کرده است از جمله؛ فعالیت دولت برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت چه بوده است؟ وزرای نفت و خارجه برای این منظور چه اقداماتی انجام دادند؟ مگر این طور نیست که درآمد نفتی کشور در اثر این کاهش کمتر از نصف شده؟ آیا پریدن این درآمد به دلیل سستی و تنبلی دولت نیست؟
فعالیت در زمینه تولید ملی (غیر از تولید خودرو) چه بوده است؟ چقدر از محل هدفمندی یارانه به تولید داده شده و به چه صنایعی پرداخت شده است؟
چرا معادن خامفروشی میکنند؟ چرا سهم سرمایهگذاری در معادن طبق قانون پرداخت نشده است؟ قرار بوده 65 درصد پرداخت شود. چند درصد پرداخت شده است؟ خدا وکیلی آیا معدن در دولت امری فراموش شده نیست؟
چرا دولت مسکن مهر را کنده کرده است؟ چرا دولت چند صد هزار مسکن آماده را افتتاح نمیکند؟ مردم چه مقدار از سهم مردم در این پروژه ملی پرداخت کردهاند؟ اگر جواب 100 درصد بود، پس وظیفه دولت چیست؟ چند مسکن روستایی در دولت یازدهم شروع و ساخته شده است؟
چرا واردات از صادرات پیشی گرفته است؟ چه میزان برنج و روغن پالم و شکر در یکسال گذشته وارد کشور شده است؟ خسارت کشاورزان و کسبه و صنایع مربوطه از قبل این واردات بیرویه چقدر است؟ چگونه جبران شده است؟
چند میلیارد دلار صرف واردات کالاهای لوکس و خودروهای لوکس و کالاهای غیرضرور شده است؟ واردکنندگان بنزین چه کسانی هستند و نسبتشان با افراد حاضر در دولت چیست؟
نقدینگی کشور در 18 ماه گذشته چقدر افزایش یافته است؟ آیا پاسخ 200 هزار میلیارد تومان صحیح است؟
وی در ادامه میپرسد؛ بازارهای سرمایه و بازار بورس در تولید ملی نقش حیاتی و تعیینکننده دارند. چرا این بازارها در دولت یازدهم به هم ریخت و موجب خسارت عموم گردید؟ دولت چگونه این خسارات را جبران کرده است؟ چه کسی پاسخ سهامداران را میدهد؟
دولت به بانکها اجازه پرداخت سود بالای 20 درصد داد. کدام بازار و صنعت تولیدی کشور میتواند سود بالای 20 درصد را تضمین کند؟
در رابطه با مردمی کردن اقتصاد کارنامه 18 ماهه دولت چیست؟
در دولت یازدهم چند شغل ایجاد شد و چند شغل از بین رفت؟ چرا تعداد شغلهای از بین رفته بیشتر از ایجاد شده است؟
دولت کدام کالاهای ساخت داخل راجایگزین کالاهای خارجی کرده است؟ آیا مصداقی وجود دارد؟
چند کیلومتر راهآهن در دولت یازدهم شروع و به اتمام رسیده است؟
کدام بندر یا فرودگاه در دولت یازدهم ساخته یا توسعه یافته است؟
رئیسمحترم جمهور قول دادند که هر صد روز یکبار گزارش عملکرد به ملت بدهند. چرا ندادند؟
شعبدهبازی آمریکا در مذاکرات برای مسکوت گذاشتن مطالبه ایران
وزیر خارجه گفت در دیدار با جانکری در داووس در مورد تعداد سانتریفیوژها و روش غنیسازی گفتوگو کرده است.
محمدجواد ظریف پس از دیدار با جان کری ضمن بیان این که «قرار شده است کارشناسان برای حصول نتیجه مذاکرات گفتوگوها را همچنان ادامه بدهند» افزود: در این دیدار درباره بحثهای مختلفی که دوستان ما در زوریخ پیگیری میکنند از جمله تعداد سانتریفیوژها، روشهای غنیسازی و همچنین پیشنهادهای مختلفی که از طرفین مطرح بوده بحث کردیم.
ظریف همچنین در مصاحبه با آسوشیتدپرس اظهار داشت: میتوانیم به زودی به یک توافق دست پیدا کنیم.
وی در ادامه واکنش ایران به اعمال هرگونه تحریم جدید را چنین تشریح کرد: «ایران مجبور به پاسخ دادن به این نیست ما یک توافق داشتیم و هدف از آن دستیابی به توافق جامع بود و اگر کسی آن را تخریب کند معتقدم که جامعه بینالمللی باید آن را منزوی سازد، چه کنگره آمریکا باشد و چه جای دیگر.»
آنچه در این اظهارات و قبیل آن طی ماههای اخیر کاملا مسکوت مانده، تکلیف لغو فوری و کامل تحریمهاست وگرنه بنا نیست طرف ایرانی در هر دور از مذاکرات تعهدات جدیدی بپذیرد و بخشی از توانمندی هستهای خود را تعطیل کند یا به تعلیق درآورد. در مقابل طرف آمریکایی اصرار دارد به همه علایق خود درباره محدودسازی برنامه هستهای بپردازد الا تعیین تکلیف لغو تحریمها. مقامات آمریکایی بارها در طول یک سال گذشته با افتخار گفتهاند که «با وجود توافق ژنو که موجب شد برای اولینبار طی 10 سال گذشته پیشرفت هستهای ایران متوقف و به عقب رانده شود، ساختار رژیم تحریمها را حفظ کردهاند».
کلاهبرداری تازهای که دولت و کنگره آمریکا در این زمینه در پیش گرفتهاند، برجستهسازی احتمال تصویب تحریمهای جدید در کنگره و مخالفت صوری دولت آمریکا با این موضوع است. در واقع آمریکاییها اصرار دارند در یک تقسیم کار مضحک (پلیس خوب و بد)، عدم وضع تحریمهای جدید را به عنوان یک امتیاز به ایران بفروشند و اصل تحریمها را به حاشیه بیاندازند!
وقتی ملکعبدالله هم اصلاحطلب میشود
واکنش مقامات آمریکایی و صهیونیستی در قبال مرگ دیکتاتور جلاد عربستان جالب توجه است. منابع آمریکایی میگویند ایالات متحده نگران گسترش نفوذ ایران به دنبال مرگ ملکعبدالله هستند.
فاکسنیوز در تحلیلی نوشت: حادثه مرگ شاه عربستان این نگرانی را در مقامات آمریکایی پدید آورده که واشنگتن باید در کنار دیگر چالشهای موجود، نگران توسعه نفوذ ایران در خاورمیانه نیز باشد.
یک دیپلمات سابق آمریکایی که به خاندان آل سعود نزدیک است گفت: درگذشت پادشاه سعودی و همچنین سقوط دولت مورد حمایت آمریکا در یمن، از دید واشنگتن بدترین سناریو، بوده؛ زیرا مانع دیگری را از سر راه توسعه نفوذ منطقهای ایران برداشته است. میتوان نفوذ ایران را آشکارا در چهار پایتخت عربی مشاهده کرد؛ صنعا، بغداد، دمشق و بیروت.
فاکسنیوز میافزاید: پادشاه عربستان، یکی از مهمترین اولویتهای خود را مقابله با نفوذ ایران در منطقه قرار داده بود و در همین زمینه، گروههای سنی را در مقابل گروههای شیعه مورد حمایت ایران در کشورهای مختلف تقویت میکرد. البته این سیاست به عنوان مثال در لبنان نتوانسته بود موفق باشد و جلوی قدرتگیری حزبالله را بگیرد.
همچنین واشنگتن پست در گزارشی خاطرنشان کرد: با مرگ ملک عبدالله، عربستان به عنوان متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه با پیامدهای سقوط قیمت نفت و گسترش خشونتطلبی نیروهای اسلام خواه دستوپنجه نرم میکند و روند انتقال قدرت را دشوار میسازد. اکنون کنترل مهمترین متحد آمریکا در منطقه در دستان یک پادشاه هفتاد و نه ساله قرار میگیرد که گفته میشود علاوه بر مشکلات جسمانی به زوال عقل و اختلال مشاعر مبتلاست.
سیمون هندرسون عضو مؤسسه سیاست خاورمیانه و کارشناس روند جانشینی در عربستان میگوید: با وجود مباحثاتی که درباره انتقال آرام قدرت صورت میگیرد، دلایل زیادی برای این پیشبینی وجود دارد که عربستان سعودی دوران دشواری پیشرو دارد. وجود پادشاهی در مسند قدرت که به اختلال مشاعر دچار است، بدترین رویداد در این برهه زمانی دشوار است که یمن در حال فروپاشی است.
باراک اوباما در پیام تسلیت خود خاطرنشان کرد: پادشاه عربستان دوستی امین و رهبری درستکار بود که تصمیمهای شجاعانه در روند صلح خاورمیانه ]سازش با اسرائیل[ اتخاذ کرد. ما در کنار هم مبارزات زیادی را پشت سر گذاشتیم. من همواره برای او ارزش و احترام عمیق قائل بودهام.
آسوشیتدپرس، رویتر و شبکه دولتی بیبیسی انگلیس در گزارشهای خود ملک عبدالله را اصلاحطلب، اصلاحگرا و کسی که دنبال اجرای اصلاحات بود توصیف کردند! بیبیسی میگوید او با اندیشهای سنتی اسلامی تربیت شده بود اما یک اصلاحطلب به شمار میآمد! او یک پادشاه اصلاحگرا بود. این تحلیلها در حالی است که ملک عبدالله یکی از متهمان اصلی جنایات خاورمیانه و شریک خون میلیونها انسان مظلومانه کشته شده در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و مصر و یمن و بحرین است و سنگبنای تروریسم را در منطقه به عنوان خدمت بزرگ به آمریکا و اسرائیل گذاشت. به دلیل همین خیانتهاست که شیمون پرز رئیس سابق رژیم صهیونیستی، از ملک عبدالله به عنوان پادشاه دانا یاد کرد و گفت: مرگ او یک ضایعه است. او خردمند بود و شجاعت درگیر شدن در طرح صلح خاورمیانه را داشت.
روون ریولین رئیس فعلی رژیم صهیونیستی با ابراز تأسف در مرگ ملک عبدالله گفت: سیاست او در منطقه بسیار هوشمندانه بود و او نقش مهمی در ثبات منطقه داشت.
ملکعبدالله در سال 2008 از واشنگتن خواسته بود به ایران حمله کند چرا که سر مار در ایران است! با وجود همه این خباثتها که آخرین آن در توطئه کاهش قیمت نفت بروز پیدا کرد، هاشمی رفسنجانی ضمن ارسال نامهای به ملکسلمان، درگذشت ملکعبدالله را تسلیت گفت و نوشت: از خداوند متعال برای آن فقید رحمت واسعه و برای خانواده و خاندان، صبر و اجر مسئلت میکنم.
به گفته غلامعلی رجایی مشاور هاشمی، ملک عبدالله پیش از این در نامهای خطاب به هاشمی عنوان «اخوک عبدالله» را به کار برده بود.
گفتنی است محمد خاتمی یک ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری 88 سفری به عربستان داشت و با ملک عبدالله ملاقات کرد. مدتی بعد پای مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات و معاون پارلمانی دولت سازندگی به عربستان (بندر الجنادریه) باز شد. او از سوی رژیم سعودی به عنوان یکی از اعضای مرکز گفتوگوی ادیان (وابسته به آل سعود در وین) منصوب شد.
دولت عزمی برای حذف پردرآمدها و صرفهجویی 5400 میلیارد تومانی ندارد
دولت مایل به شناسایی طبقات پردرآمد و حذف یارانه آنها نیست.
در حالی که گفته میشود حذف 10 میلیون نفر، موجب ذخیره رقمی بالغ بر 5400 میلیارد تومان در سال میشود، عزتالله یوسفیان نماینده مردم آمل میگوید دولت مایل به شناسایی افراد پردرآمد نیست.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات درباره سرنوشت یارانه نقدی به روزنامه آرمان گفته است: درآمد جدیدی در بخش هدفمندی ایجاد نشده است تا دولت بخواهد تصمیمی بر افزایش یارانه بگیرد. درآمدهای جدید هم فقط با امکان افزایش حاملهای انرژی وجود دارد و بعید میدانم دولت شرایط کشور را برای افزایش مجدد قیمت بنزین و غیره داشته باشد... در فوب خلیجفارس نفت بشکهای 100 دلار بود ولی در حال حاضر نزدیک 50 دلار است. لذا دولت که نمیتواند گرانتر از فوب خلیجفارس بنزین را به مردم بفروشد. در نتیجه نه درآمد جدیدی حاصل میشود و نه افزایشی صورت میگیرد. دولت باید عدهای از افراد را که یارانه دریافت میکردند و بی نیاز بودند، حذف میکرد و به نسبت حذف افراد غیرنیازمند، برای دولت درآمد ایجاد میشد که میتوانست پول را بین افراد نیازمند توزیع کند.
وی میافزاید: دولت بین خانوارهای نیازمند و غیرنیازمند فرقی قرار نداده است که افزایش جدیدی ایجاد شود تنها راه این است که دولت خانوارهای پردرآمد را شناسایی کند. افرادی که میلیونها تومان در ماه درآمد دارند مسلما به مبلغ 45500 تومان یارانه نیازی ندارند. اما با شناسایی این افراد و حذف یارانه آنان، به تناسب میتوان به یارانه خانوارهای نیازمند اضافه شود که عدد چشمگیری است. اما متاسفانه تا الان دولت این کار را انجام نداده است. حالا دلیل قوی دارد یا نمیتواند افراد غیرنیازمند را شناسایی کند یا نخواسته است؟ به هر حال این اتفاق نیفتاده است. الان تنها راهی که دولت بخواهد مبلغ یارانهها را افزایش دهد، حذف اقشار پردرآمد جامعه است. دولت اگر سرانگشتی و به صورت صنفی وارد شود، میتواند خیلی از افراد غیرنیازمند را حذف کند. هنوز عزم در این مورد جزم نیست.