تـرویـج بیحجابی پیشران تسلط تمدنی و سیاسی دشمن بر کشور
بخش نخست- حسن رضایی
مهمترین عرصه جنگ زورمداران عالم با ملت ایران از ابتدای انقلاب، کدام عرصه بوده است؟ پاسخ به این سؤال را بهتر آن است که در متن سخنان دشمن بیابیم. ریچارد نیکسون رئیسجمهور اسبق آمریکا در کتاب پیروزی بدون جنگ مینویسد: «در جهان اسلام از مغرب (مراکش) تا اندونزی در شرق، بنیادگرایی اسلامی جای کمونیسم را به عنوان وسیله اصلی دگرگونسازی قهرآمیز گرفته است. تغییر در جهان سوم آغاز شده است و بادهای آن به مرحله طوفان رسیده است. ما قادر نیستیم آن را متوقف کنیم. نظریهپردازان غربی معتقدند که آرام ساختن طوفان اسلامی تنها در سایه استحاله جمهوری اسلامی ایران یا شکست انقلاب اسلامی میسر است!» شبیه به چنین اعترافی درباره اهمیت فرهنگ ایرانی - اسلامی به عنوان جانمایه اصلی انقلاب اسلامی مردم ایران را میتوان به کرات در سخن سیاستمداران و اندیشمندان غربی دید. فرهنگی به قدمت چند هزار سال و متکی بر ستونهایی عظیم از مفاخر فرهنگی پرشمار که اندیشه زلال آنها، آبشخور نسلهای متمادی از فرزندان این سرزمین بوده است.
بر این اساس، پربیراه نیست اگر بگوییم حتی در کوران جنگ اقتصادی، مهمترین تمنای دشمنان این سرزمین، هجوم به فرهنگ، نمادهای فرهنگی و هویت فرهنگی مردم ایران است.
رهبر حکیم انقلاب، مردادماه سال 1398 طی دیدار با اعضای هیئت دولت وقت، میفرمایند: «در فرهنگ - این دوستانی که مرتبط با مسئله فرهنگ هستند جدّاً توجّه کنند - ما مواجه هستیم با یک حمله همهجانبه؛ یک جبهه عظیمی از لحاظ فرهنگی دارند به ما تهاجم میکنند؛ این هم در خلال حرفهایشان هست، البتّه ما میدانستیم این حرف را، امّا حالا دیگر خودشان هم صریحاً میگویند که «غلبه بر جمهوری اسلامی و غلبه بر حاکمیّت اسلام، با جنگ نظامی و با تحریم اقتصادی موفقیتآمیز نیست، [بلکه] با کار فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفّقیّتآمیز است.
ذهنها را باید تغییر داد، روی مغزها باید کار کرد، هوسها را باید تحریک کرد؛ این را الان صریح میگویند.» تجربه جنگ تحمیلی اخیر و شکست فاحش دشمنان در آن و همزمان، تداوم جنگ رسانهای و فرهنگی دشمن، بهخوبی صدق این سخنان رهبر انقلاب را نشان میدهد.
حجاب و خانواده ایرانی در مرکز تهاجمها
آرایش جنگی دشمن در حوزه رسانه و فرهنگ اما چگونه است و راه مقابله با آن چیست؟ پاسخ به این سؤال برای کسانی که طی چند سال اخیر، تحولات حوزه فرهنگی کشور و همزمان، عملکرد رسانهای و فرهنگی دشمن را دیدهاند، چندان مبهم نیست. دشمن در جبهه جنگ رسانهای بسیار فعال است و همزمان با تلاش برای سیاهنمایی مطلق از وضعیت داخلی ایران، عمده تمرکز خود در حوزه فرهنگ را بر مسئله حمله به موضوع حجاب، ترویج و تشویق کشف حجاب و عادیسازی روابط آزاد، با هدف نهائی فروپاشی کامل فرهنگ محجوب و خانواده ریشهدار ایرانی قرار داده است. روشن است که موفق شدن احتمالی دشمن در این مسیر، تبعات گسترده و ناگواری برای جامعه ایران و فرهنگ چندهزارساله آن در پی خواهد داشت؛ تبعاتی که هم اکنون دامنگیر جوامع غربی است و ما در بخشهای بعدی گزارش به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
با این وجود، اکنون میتوان چنین ادعا کرد که این مسئله، به عنوان پیشران تهاجم دشمن در حوزه فرهنگ نقش ایفا میکند و طبعاً دستگاههای فرهنگی کشور اعم از وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، رسانههای مختلف و فعالین فرهنگی نیز باید متناسب با آن آرایش گرفته به مقابله با عملیات دشمن در این حوزه بپردازند.
حجتالاسلام استاد محسن قنبریان، استاد سطوح عالی حوزه که به خلاقیت علمی و عمق دید در مباحث اجتماعی معروف است؛ اما معتقد است ترویج بیحجابی نه اکنون که همیشه به عنوان پیشران تمدن غرب در حوزه فرهنگ نقش ایفا کرده است. وی در همین زمینه میگوید: «پیشران فرهنگی تمدن مهاجم غربی به عنوان تمدن رقیب ما، برهنگی است. تمدن غربی در حوزههای مختلف، پیشران و جلوبرنده دارد، در هر کدام از حوزههای اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... یک پیشران خاص خود را دارد. این تمدن وقتی میخواهد الگوی فرهنگی خود را به مردم دنیا غلبه بدهد، پیشرانش برهنگی است. این را هر کسی آشنایی اندکی با فضای فرهنگی غرب داشته باشد، میداند. خودشان هم از پنجاه سال پیش بیحجابتر و برهنهتر شدهاند. اساساً مفهوم خانواده در آنجا از بین رفته است. در عرف ما شرقیها (و نه فقط مسلمانها)، خانواده یعنی یک زن و مردی که یک نکاحی بین آنها انجام شده و بچهدار شدهاند. چیزی که از غرب دارد میآید و تمام شرق هم آن را گرفته؛ اما این است که خانواده هرگونه دیگرباشی است، دو تا زن با هم دو تا مرد با هم تدریجاً به این سمت خواهند رفت که اصلاً با یک حیوان، یک نفر با مادر خودش، با خواهر خودش هم ارتباط برقرار کند و یک خانواده باشند. کمااینکه در برخی کشورها برای این کار منع قانونی ندارند.»
همه چیز از همین لچک و روسری شروع شد!
این اندیشمند حوزه علوم اجتماعی، در ادامه میافزاید: «ما الان هیچ سندی درباره خانواده را نمیتوانیم امضا کنیم. چون مفهوم خانواده را در غرب تغییر دادهاند و از کف جامعه هم آوردهاند به سازمانهای بینالمللی. تو میخواهی کنوانسیون مربوط به آن را امضا کنی، فردا باید حق همجنسگراها را هم به آنها بدهی! ازدواجشان را ثبت کنی، به آنها وام بدهی و هر اتفاقی که برای خانواده هست را به آنها هم بدهی. بگو من اینها را خانواده نمیدانم؛ میگوید: «سند امضا کردهای! لذا این پیشران تمدن غرب در حوزه فرهنگ است. همه چیزش هم از همین لچک و روسری شروع شد! پس اینجا سنگر است، سنگر را باید محکم نگه داری. پیشران تمدن غرب در ایران ما هم همیشه بیحجابی و برداشتن روسری بوده است. از زمان رضاخان شروع شده، رضاخان میخواست با سرنیزه روسری را بردارد پسرش که بر سرکار آمد یک مصاحبهای با او کردند و گفتند تو میخواهی با سرنیزه عمل کنی؟ گفت: نه ما وزارت فرهنگ داریم! یعنی با گوگوش، سینما، پیشآهنگی، جشن هنر و.... برمیدارم و برداشت! و ایران را بیحجاب کرد. اتفاقی که در گوهرشاد در مقابل رضاخان رخ داد، در برهنگی پهلوی دوم رخ نداد، چون با قدرت نرم وارد شد. با سرنیزه نبود!»
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به مغلطه برخی افراد درباره اولویت چندم بودن حجاب در احکام اسلام و مقایسه آن با مسائلی چون ربا، میگوید: «من میبینم که در گروهها و جاهای مختلف گفته میشود حجاب مهمتر است یا ربا؟! خدا گفته است ربا به مثابه جنگ با خداست، هیچ جا نگفته است بیحجابی جنگ با خداست! شما آخوندها و مذهبیها چرا بر سر حجاب حساستر شدهاید تا ربا؟! این سؤال هیچ جوابی در کتاب خدا ندارد. جوابش در میدانهای شهر است. جوابش در نظام اسلام است! نظام اسلام یک هندسه دارد، یک منظومه دارد و مطابق با شرایط زمان و مکان، اجزائی از آن تغییر میکند و بالا و پایین میشود. یک مثالی بزنم تا مسئله روشن شود. تنباکو مسئله چندم اسلام است؟ اصلاً حرام است؟ هنوز هم حرام نیست! در زمان میرزای شیرازی که همه علما هم میکشیدند! جزو مباحات است. چطور شد که میرزای شیرازی در یک شرایطی گفت: استعمال توتون و تنباکو در حکم محاربه با امامزمان(عج) است؟! کسی اگر میرفت روایات و کتاب خدا را نگاه میکرد، جواب داشت؟!»
نسبت مسئله حجاب
با توتون و تنباکوی میرزای شیرازی
حجتالاسلام قنبریان، میافزاید: «همین حرفی که در مورد اهمیت دست چندم حجاب میزنند، آن روز باید به میرزا میگفتند: ببخشید آقای میرزای شیرازی! قرآن گفته است که ربا به مثابه جنگ با خداست، تو تنباکو جنگ با خداست را از کجا آوردهای؟! میگفت: از میدان توپخانه تهران! یک تمدنی با تو مواجه شده و از طریق تنباکو دارد بر تو مسلط میشود، این تنباکو، آن تنباکو نیست که مباح است! این الان پیشران تمدن رقیب برای تسلط سیاسی - اقتصادی بر تو است! آن روز هیچ روشنفکری هم به میرزا این اشکال را نکرد. بله، فحشا بدتر از بیحجابی است؛ ولی در کتاب خدا که همینطور نگاه کنی، به لحاظ پیشران بودن، میدانی که همه جامعه مرتکب فحشا نمیشوند، در آزادترین جوامع هم همه مرتکب فحشا نمیشوند؛ ولی عادتاً میشود روسری را از سر همه مردم اروپا برداشت! اروپا مسیحی بود، روسری سرشان بود. همه زناکار نشدند؛ ولی همه روسریها را برداشتند و پشت سر آن هم گامهای بعدی آمد.»
بر این اساس، اهمیت مسئله حجاب و حفاظت از آن در برابر هجوم فرهنگ متعفن غربی، بر خلاف آنچه برخی خاماندیشان میپندارند، چیزی نیست که اهمیت درجه چندم داشته باشد یا یک مسئله فرعی و حاشیهای تلقی گردد. اهمیت مسئله حجاب، حتی فقط به خاطر حفاظت از حریم مقدس خانواده ایرانی و مفاهیم مقدسی چون مادر و پدر نیست، بلکه در بلندمدت، حفاظت از هویت فرهنگی ملت ایران و منافع ملی کشور هم محسوب میشود. چه اینکه وقتی ملتی در برابر یک فرهنگ مهاجم تسلیم شود، در برابر سیاست آنها نیز مقاومتی نخواهد داشت و تاریخ روشن چند قرن اخیر تا همین اکنون به ما میگوید: تمدن غربی در مواجهه با دیگر ملتها، چیزی جز شرارت، به بردگی گرفتن، استعمار و غارت منابع آنها در هر سه دوره استعمار کهن، نو و فرا نو نداشته است.
هشداری برای برخی مسئولین سهلاندیش!
متولیان مسئله فرهنگ در کشور باید بدانند که فرهنگ مهاجمی که به مدت چند دهه است رسماً همجنسبازی را به رسمیت شناخته، رسماً و بدون هیچ شرمی، مراسم سالانه برای اهدای جوایز هنری به فیلمهای جنسی برگزار میکند و اکنون هم برای قانونی کردن ازدواج با محارم، سرگرم شیر یا خط کردن است، طبعاً با صِرف روسری برداشتن از سر دختران و زنان ایرانی کارش تمام نخواهد شد و تا نابودی تمام مواریث فرهنگ غنی، محجوب و بینظیر ایرانی پیش خواهد رفت و صدالبته همه اینها چیزی جز مقدمه تسلط سیاسی بیگانگان بر مقدرات و منابع کشور و بازگشت چکمه سربازان غربی به خاک مقدس ایران نیست! اگر در لزوم مقابله با این فرهنگ منحط به جمعبندی رسیدیم، آنگاه نوع مواجهه ما با این مسئله (ترویج برهنگی) طبعاً میتواند محل کنکاش و مداقه صاحبنظران مختلف قرار گیرد. در نفس مواجهه و مقابله با هجوم مغولوار دشمن به فرهنگ عفیف و محجوب خانوادههای ایرانی اما اگر کسی تردید داشته باشد، باید در اهداف و بلکه در وطندوستی او شک کرد. ما در بخشهای بعدی گزارش بیشتر به تبعات گسترش این فرهنگ ضدملی، ضدایرانی و مهاجم خواهیم پرداخت.